نصب الهی امام در دوران امام علی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'خداوند متعال' به 'خداوند متعال'
جز (جایگزینی متن - 'بزرگی' به 'بزرگی') |
جز (جایگزینی متن - 'خداوند متعال' به 'خداوند متعال') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
===[[گزینش الهی ائمه]] [[معصوم]] برای [[امامت]]=== | ===[[گزینش الهی ائمه]] [[معصوم]] برای [[امامت]]=== | ||
از نگاه [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، [[خداوند]]، وی را برای این [[منصب]] [[گزینش]] نموده است. | از نگاه [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، [[خداوند]]، وی را برای این [[منصب]] [[گزینش]] نموده است. | ||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} با اشاره به [[آیه شریفه]][[ تبلیغ]]<ref>ر.ک: {{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} «امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، [[معتقد]] است: [[خداوند]]، [[ولایت]] وی [[حضرت]] را سبب کامل شدن [[دین]] و [[اتمام نعمت]] خویش قرار داده است<ref>این روایت، صحیح است (ر.ک: محمد بن حسن طوسی، امالی، ص۲۰۵؛ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۲۰۱؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، ج۲، ص۴۱۵).</ref>. [[حضرت]] در سخنی دیگر، به [[ولایت الهی]] خویش تصریح کرده، [[ولایت]] و [[امامت]] خود را همان [[ولایت خداوند]] دانسته است<ref>این روایت، صحیح است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۲۰؛ ر.ک: عمادالدین طبری، بشارة المصطفی، ص۱۹۱).</ref>. از [[اخبار]] بر میآید که “امیر مؤمنان”، لقبی بوده که برای خطاب به [[حضرت]]، به کار میرفته است و اطلاق آن بر [[حضرت]] به حدی بوده است که بعضیها از دلیلش میپرسیدند. [[امام]] در پاسخ به پرسشی در این رابطه، میفرماید: | [[امیرمؤمنان]]{{ع}} با اشاره به [[آیه شریفه]][[ تبلیغ]]<ref>ر.ک: {{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} «امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، [[معتقد]] است: [[خداوند]]، [[ولایت]] وی [[حضرت]] را سبب کامل شدن [[دین]] و [[اتمام نعمت]] خویش قرار داده است<ref>این روایت، صحیح است (ر.ک: محمد بن حسن طوسی، امالی، ص۲۰۵؛ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۲۰۱؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، ج۲، ص۴۱۵).</ref>. [[حضرت]] در سخنی دیگر، به [[ولایت الهی]] خویش تصریح کرده، [[ولایت]] و [[امامت]] خود را همان [[ولایت خداوند]] دانسته است<ref>این روایت، صحیح است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۲۰؛ ر.ک: عمادالدین طبری، بشارة المصطفی، ص۱۹۱).</ref>. از [[اخبار]] بر میآید که “امیر مؤمنان”، لقبی بوده که برای خطاب به [[حضرت]]، به کار میرفته است و اطلاق آن بر [[حضرت]] به حدی بوده است که بعضیها از دلیلش میپرسیدند. [[امام]] در پاسخ به پرسشی در این رابطه، میفرماید: “[[خداوند متعال]]، مرا [[امیر]] آنها ([[مؤمنان]]) قرار داده است”<ref>{{متن حدیث|أَنَّهُ جَاءَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّكَ تُدْعَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَمَنْ أَمَّرَكَ عَلَيْهِمْ قَالَ{{ع}} اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ أَمَّرَنِي عَلَيْهِمْ}} این روایت، صحیح است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، أمالی، ص۱۳۱؛ ر.ک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ص۲۴؛ سیدعلی بن موسی ابن طاووس، التحصین، ص۵۳۵).</ref>. | ||
علت [[کنارهگیری]] آن [[حضرت]] از [[حکومت]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} از مباحث مطرح در دوران [[خلافت]] و [[حاکمیت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بوده است. [[خوارج]] که در [[تکفیر]] و [[اعتراض]] به دیگران پیشقدم بودند، نسبت به این امر نیز به آن [[حضرت]] [[اعتراض]] کردند. [[امام]] در پاسخ، ضمن اینکه بر [[وصایت]] و منتخب [[خدا]] بودن خود برای [[امامت]] و [[حاکمیت]] پس از [[نبی]] اعظم{{صل}} تأکید میکند، [[نقش مردم]] را در [[لزوم]] [[پذیرش]] و ایجاد زمینه [[حاکمیت]] خود یادآور شده و آنها را سزاوار [[اعتراض]] میداند. | علت [[کنارهگیری]] آن [[حضرت]] از [[حکومت]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} از مباحث مطرح در دوران [[خلافت]] و [[حاکمیت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بوده است. [[خوارج]] که در [[تکفیر]] و [[اعتراض]] به دیگران پیشقدم بودند، نسبت به این امر نیز به آن [[حضرت]] [[اعتراض]] کردند. [[امام]] در پاسخ، ضمن اینکه بر [[وصایت]] و منتخب [[خدا]] بودن خود برای [[امامت]] و [[حاکمیت]] پس از [[نبی]] اعظم{{صل}} تأکید میکند، [[نقش مردم]] را در [[لزوم]] [[پذیرش]] و ایجاد زمینه [[حاکمیت]] خود یادآور شده و آنها را سزاوار [[اعتراض]] میداند. |