دروغ در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
*در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref> نیز از [[وعده]] [[دروغ]] برخی [[مسلمانان]] یاد میکند. به دیده برخی [[مفسران]]، این [[آیه]] درباره مردی به نام [[بلتعة بن حاطب]] یا [[ثعلبة بن حاطب]] نازل شد که [[عهد]] کرد اگر [[خدا]] او را بینیاز کند، از [[اموال]] خود در [[راه خدا]] [[انفاق]] میکند <ref>التبیان، ج۵، ص۲۶۲؛ مجمع البیان، ج۵، ص۹۳؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۶۷. </ref>؛ اما پس از [[بینیازی]] به [[پیمان]] خود [[وفا]] نکرد: {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا... بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که میگفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دلهایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۶-۷۷.</ref>. | *در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref> نیز از [[وعده]] [[دروغ]] برخی [[مسلمانان]] یاد میکند. به دیده برخی [[مفسران]]، این [[آیه]] درباره مردی به نام [[بلتعة بن حاطب]] یا [[ثعلبة بن حاطب]] نازل شد که [[عهد]] کرد اگر [[خدا]] او را بینیاز کند، از [[اموال]] خود در [[راه خدا]] [[انفاق]] میکند <ref>التبیان، ج۵، ص۲۶۲؛ مجمع البیان، ج۵، ص۹۳؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۶۷. </ref>؛ اما پس از [[بینیازی]] به [[پیمان]] خود [[وفا]] نکرد: {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا... بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که میگفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دلهایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۶-۷۷.</ref>. | ||
*[[دروغگویی]] [[جنیان]] و [[انسانها]] به موارد ذکر شده در [[دنیا]] اختصاص ندارد، بلکه عدهای از آنان حتی در [[قیامت]] و عالم دیگر نیز [[دروغ]] میگویند؛ از جمله آنگاه که [[خدا]] آنان را از قبرها بر میانگیزد، [[سوگند]] میخورند که به او [[ایمان]] داشتهاند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند -همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۵۵۴؛ مجمع البیان، ج۹، ص۴۲۱.</ref>؛ [[ولی خدا]] این ادعایشان را [[دروغ]] میشمارد: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref>؛ نیز هنگامی که [[خدا]] از آنان درباره شریکانی میپرسد که به او نسبت میدادند، خطاب به [[خدا]] میگویند ما [[مشرک]] نبودیم: {{متن قرآن|قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ}}<ref>«میگویند سوگند به خداوند -پروردگار ما- که ما از مشرکان نبودهایم» سوره انعام، آیه ۲۳.</ref> که [[قرآن]] این سخن آنان را نیز [[دروغ]] و مایه شگفتی بر میشمارد: {{متن قرآن|انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بنگر چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه دروغ میبافتند از (چشم) آنان ناپدید گردید» سوره انعام، آیه ۲۴.</ref>. | *[[دروغگویی]] [[جنیان]] و [[انسانها]] به موارد ذکر شده در [[دنیا]] اختصاص ندارد، بلکه عدهای از آنان حتی در [[قیامت]] و عالم دیگر نیز [[دروغ]] میگویند؛ از جمله آنگاه که [[خدا]] آنان را از قبرها بر میانگیزد، [[سوگند]] میخورند که به او [[ایمان]] داشتهاند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند -همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۵۵۴؛ مجمع البیان، ج۹، ص۴۲۱.</ref>؛ [[ولی خدا]] این ادعایشان را [[دروغ]] میشمارد: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref>؛ نیز هنگامی که [[خدا]] از آنان درباره شریکانی میپرسد که به او نسبت میدادند، خطاب به [[خدا]] میگویند ما [[مشرک]] نبودیم: {{متن قرآن|قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ}}<ref>«میگویند سوگند به خداوند -پروردگار ما- که ما از مشرکان نبودهایم» سوره انعام، آیه ۲۳.</ref> که [[قرآن]] این سخن آنان را نیز [[دروغ]] و مایه شگفتی بر میشمارد: {{متن قرآن|انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بنگر چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه دروغ میبافتند از (چشم) آنان ناپدید گردید» سوره انعام، آیه ۲۴.</ref>. | ||
*برخی با توجه به حضور و | *برخی با توجه به حضور و آشکار بودن همه [[اعمال]] و گشوده شدن [[نامه عمل]] در [[قیامت]] و [[شهادت]] اعضا و جوارح، [[دروغگویی]] [[کافران]] را در آن روز از روی عادت آنان به [[دروغگویی]] در [[دنیا]] و ملکه شدن این امر در [[نفوس]] آنها دانستهاند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۳.</ref>. طبق برخی [[روایات]]، هنگامی که آنان در پاسخ [[خدا]] [[دروغ]] میگویند، [[خدا]] بر دهان آنان مُهرزده و اعضا و جوارح آنها را به سخن میآورد، تا [[حقیقت]] را بازگو کنند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم و از آنچه انجام میدادند دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان گواهی میدهند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} <ref>«روزی که زبان و دست و پای آنها بدانچه میکردهاند به زیان آنها، گواهی میدهد» سوره نور، آیه ۲۴.</ref><ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۱۶؛ الدر المنثور، ج۲، ص۳۴۵؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۲.</ref>؛ همچنین آن هنگام که بر لبه [[آتش جهنم]] قرار گرفته یا وارد [[جهنم]] میشوند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۳۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۸۳.</ref>. [[آرزو]] میکنند که به [[دنیا]] بازگشته و در صف [[مؤمنان]] به [[آیات الهی]] قرار گیرند که [[قرآن]] این سخن آنان را نیز [[دروغ]] میشمارد: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ...وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کاش آنگاه که آنان را بر آتش نگاه داشتهاند میدیدی که میگویند: ای کاش بازمان میگرداندند و آیات پروردگارمان را دروغ نمیشمردیم و از مؤمنان میشدیم... و اگر بازگردانده شوند به همان چیزهایی که از آن نهی شده بودند باز میگردند و بیگمان آنان دروغ پردازند» سوره انعام، آیه ۲۷-۲۸.</ref>. | ||
*در [[بهشت]] دروغی وجود ندارد و [[بهشتیان]] [[سخن]] لغو یا دروغی نمیشنوند<ref>مفردات، ص۷۰۵، «کذب»؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۸۴.</ref>: {{متن قرآن|لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا}}<ref>«در آن، نه یاوهای میشنوند و نه دروغی،» سوره نبأ، آیه ۳۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | *در [[بهشت]] دروغی وجود ندارد و [[بهشتیان]] [[سخن]] لغو یا دروغی نمیشنوند<ref>مفردات، ص۷۰۵، «کذب»؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۸۴.</ref>: {{متن قرآن|لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا}}<ref>«در آن، نه یاوهای میشنوند و نه دروغی،» سوره نبأ، آیه ۳۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
*[[دروغ]] آثار و پیامدهای [[دنیایی]] و [[آخرتی]] بسیاری دارد که بیشتر آنها دامنگیر خود [[دروغگو]] میگردند: {{متن قرآن|إِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ}}<ref>«اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست» سوره غافر، آیه ۲۸.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ}}<ref>سپس بهانه آنان، جز این نیست که میگویند سوگند به خداوند- پروردگار ما- که ما از مشرکان نبودهایم؛ سوره انعام، آیه ۲۳.</ref>. افزون بر این، [[ دروغ]] پیامدهای زیانباری برای دیگران و [[جامعه]] دارد. مهمترین پیامدهای [[دروغ]] از دیدگاه [[قرآن]] در پی میآیند<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | *[[دروغ]] آثار و پیامدهای [[دنیایی]] و [[آخرتی]] بسیاری دارد که بیشتر آنها دامنگیر خود [[دروغگو]] میگردند: {{متن قرآن|إِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ}}<ref>«اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست» سوره غافر، آیه ۲۸.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ}}<ref>سپس بهانه آنان، جز این نیست که میگویند سوگند به خداوند- پروردگار ما- که ما از مشرکان نبودهایم؛ سوره انعام، آیه ۲۳.</ref>. افزون بر این، [[ دروغ]] پیامدهای زیانباری برای دیگران و [[جامعه]] دارد. مهمترین پیامدهای [[دروغ]] از دیدگاه [[قرآن]] در پی میآیند<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | ||
===[[رسوایی]]=== | ===[[رسوایی]]=== | ||
*[[دروغگویی]] گاه رسوا شدن شخص [[دروغگو]] را در پی دارد<ref>نمونه، ج۱۹، ص۵۱۷؛ دروغ، ص۱۹۹.</ref>، زیرا وی هرچند [[زیرک]] باشد، نمیتواند همه جوانب و پیامدهای [[دروغ]] خود را در نظر بگیرد، از این رو برخی جوانب پنهان مانده او را رسوا میسازند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۰۳؛ نمونه، ج۹، ص۳۵۱-۳۵۲؛ دروغ، ص۱۹.</ref>، چنان که آوردن [[پیراهن حضرت یوسف]]{{ع}} و خونآلود کردن آن، [[برادران]] دروغگوی وی را رسوا کرد: {{متن قرآن|وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ}}<ref>«و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref>. {{متن قرآن|دَمٍ كَذِبٍ}} به دیده برخی خونی بود که [[دروغ]] بودن آن | *[[دروغگویی]] گاه رسوا شدن شخص [[دروغگو]] را در پی دارد<ref>نمونه، ج۱۹، ص۵۱۷؛ دروغ، ص۱۹۹.</ref>، زیرا وی هرچند [[زیرک]] باشد، نمیتواند همه جوانب و پیامدهای [[دروغ]] خود را در نظر بگیرد، از این رو برخی جوانب پنهان مانده او را رسوا میسازند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۰۳؛ نمونه، ج۹، ص۳۵۱-۳۵۲؛ دروغ، ص۱۹.</ref>، چنان که آوردن [[پیراهن حضرت یوسف]]{{ع}} و خونآلود کردن آن، [[برادران]] دروغگوی وی را رسوا کرد: {{متن قرآن|وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ}}<ref>«و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref>. {{متن قرآن|دَمٍ كَذِبٍ}} به دیده برخی خونی بود که [[دروغ]] بودن آن آشکار بود، زیرا با [[خون]] [[انسان]] بسیار متفاوت بود <ref>الفرقان، ج۱۵، ص۴۶. </ref>. افزون بر این، پیراهن [[یوسف]]{{ع}} نیز سالم بود و اگر گرگ وی را خورده بود، پیراهنش را پاره میکرد<ref>جامع البیان، ج۱۲، ص۲۱۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۳۷۴-۳۷۵؛ تفسیر قرطبی، ج۹، ص۱۴۹.</ref>، از اینرو [[حضرت یعقوب]]{{ع}} با مشاهده پیراهن [[یوسف]]{{ع}} به [[دروغ]] بودن ادعای آنان پیبرد و آن را برخاسته از هوسهای [[نفسانی]] آنان دانست: {{متن قرآن|قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا}}<ref>«(یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref><ref>جامع البیان، ج۱۲، ص۲۱۵؛ المیزان، ج۱۱، ص۱۰۴؛ نمونه، ج۹، ص۳۴۵.</ref>. | ||
*[[همسر]] [[عزیز مصر]] نیز اندک زمانی پس از [[دروغ]] خود، رسوا گردید<ref>نمونه، ج۹، ص۳۸۳.</ref>، زیرا [[نشانه]] [[راستگویی]] [[حضرت یوسف]]{{ع}} و [[دروغ]] [[زلیخا]] یعنی پارهشدن پیراهن [[یوسف]] از پشت سر، بر همگان هویدا بود: {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}}<ref>«و چون (شویش) دید که پیراهن مرد از پشت دریده است گفت: بیگمان این از نیرنگ شما زنان است ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۸-۲۹.</ref>. | *[[همسر]] [[عزیز مصر]] نیز اندک زمانی پس از [[دروغ]] خود، رسوا گردید<ref>نمونه، ج۹، ص۳۸۳.</ref>، زیرا [[نشانه]] [[راستگویی]] [[حضرت یوسف]]{{ع}} و [[دروغ]] [[زلیخا]] یعنی پارهشدن پیراهن [[یوسف]] از پشت سر، بر همگان هویدا بود: {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}}<ref>«و چون (شویش) دید که پیراهن مرد از پشت دریده است گفت: بیگمان این از نیرنگ شما زنان است ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۸-۲۹.</ref>. | ||
*بر پایه روایتی، [[خدا]] [[فراموشی]] را بر [[دروغگو]] میافکند<ref>الکافی، ج۲، ص۳۴۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۴۵؛ بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۵۱.</ref>، از اینرو [[دروغ]] خود را فراموش کرده و پس از مدتی سخن دیگری در تضاد با آن بر زبان میآورد که رسوایش میکند<ref>شرح اصول کافی، ج۹، ص۴۰۲؛ بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۵۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | *بر پایه روایتی، [[خدا]] [[فراموشی]] را بر [[دروغگو]] میافکند<ref>الکافی، ج۲، ص۳۴۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۴۵؛ بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۵۱.</ref>، از اینرو [[دروغ]] خود را فراموش کرده و پس از مدتی سخن دیگری در تضاد با آن بر زبان میآورد که رسوایش میکند<ref>شرح اصول کافی، ج۹، ص۴۰۲؛ بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۵۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
*در [[آیات]] {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و خداوند میداند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه:۴۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً}}<ref>«اگر (به راستی) میخواستند رهسپار گردند ساز و برگی برای آن فراهم میآوردند» سوره توبه، آیه ۴۶.</ref> نیز آماده نکردن اسباب و مقدمات شرکت در [[جهاد]] از سوی [[منافقان]] [[صدر اسلام]] را شاهدی بر [[دروغ]] بودن ادعای آنان درباره قصد شرکت در [[جهاد]] دانست <ref>المیزان، ج۹، ص۲۸۹؛ نمونه، ج۷، ص۴۳۳. </ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | *در [[آیات]] {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و خداوند میداند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه:۴۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً}}<ref>«اگر (به راستی) میخواستند رهسپار گردند ساز و برگی برای آن فراهم میآوردند» سوره توبه، آیه ۴۶.</ref> نیز آماده نکردن اسباب و مقدمات شرکت در [[جهاد]] از سوی [[منافقان]] [[صدر اسلام]] را شاهدی بر [[دروغ]] بودن ادعای آنان درباره قصد شرکت در [[جهاد]] دانست <ref>المیزان، ج۹، ص۲۸۹؛ نمونه، ج۷، ص۴۳۳. </ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | ||
===[[تحقیق]] و بررسی=== | ===[[تحقیق]] و بررسی=== | ||
*بررسی و [[تحقیق]] در مورد ادعا یا عمل انجام گرفته از راههای [[کشف]] [[دروغ]] از دیدگاه [[قرآن]] است، از این رو [[حضرت سلیمان]]{{ع}} راست یا [[دروغ]] بودن خبرهای هُدهُد از مملکت سبا را به [[تحقیق]] در این زمینه وابسته کرد: {{متن قرآن|قَالَ سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«(سلیمان) گفت: به زودی خواهیم دید که راست گفتهای یا از دروغگویان بودهای؟» سوره نمل، آیه ۲۷.</ref><ref>فتح القدیر، ج۴، ص۱۳۶؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۵۷؛ نمونه، ج۱۵، ص۴۵۱.</ref>؛ همچنین وقتی [[زلیخا]] [[یوسف]]{{ع}} را به [[دروغ]] به داشتن قصد سوء متهم کرد، شاهدی به [[تحقیق]] سفارش کرد و گفت: اگر پیراهن [[یوسف]]{{ع}} از جلو پاره شده است، [[یوسف]]{{ع}}[[ دروغ]] میگوید؛ چنانچه از پشت پاره گردیده است، [[زلیخا]] دروغگوست: {{متن قرآن|وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و گواهی از کسان آن زن گواهی داد: اگر پیراهن وی از پیش دریده است زن راست میگوید و مرد از دروغگویان است و اگر پیراهنش از پشت دریده است زن دروغ میگوید و مرد از راستگویان است» سوره یوسف، آیه ۲۶-۲۷.</ref> و پس از [[تحقیق]]، [[دروغ]] بودن ادعای [[زلیخا]] | *بررسی و [[تحقیق]] در مورد ادعا یا عمل انجام گرفته از راههای [[کشف]] [[دروغ]] از دیدگاه [[قرآن]] است، از این رو [[حضرت سلیمان]]{{ع}} راست یا [[دروغ]] بودن خبرهای هُدهُد از مملکت سبا را به [[تحقیق]] در این زمینه وابسته کرد: {{متن قرآن|قَالَ سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«(سلیمان) گفت: به زودی خواهیم دید که راست گفتهای یا از دروغگویان بودهای؟» سوره نمل، آیه ۲۷.</ref><ref>فتح القدیر، ج۴، ص۱۳۶؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۵۷؛ نمونه، ج۱۵، ص۴۵۱.</ref>؛ همچنین وقتی [[زلیخا]] [[یوسف]]{{ع}} را به [[دروغ]] به داشتن قصد سوء متهم کرد، شاهدی به [[تحقیق]] سفارش کرد و گفت: اگر پیراهن [[یوسف]]{{ع}} از جلو پاره شده است، [[یوسف]]{{ع}}[[ دروغ]] میگوید؛ چنانچه از پشت پاره گردیده است، [[زلیخا]] دروغگوست: {{متن قرآن|وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و گواهی از کسان آن زن گواهی داد: اگر پیراهن وی از پیش دریده است زن راست میگوید و مرد از دروغگویان است و اگر پیراهنش از پشت دریده است زن دروغ میگوید و مرد از راستگویان است» سوره یوسف، آیه ۲۶-۲۷.</ref> و پس از [[تحقیق]]، [[دروغ]] بودن ادعای [[زلیخا]] آشکار گردید{{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}}<ref> «و چون (شویش) دید که پیراهن مرد از پشت دریده است گفت: بیگمان این از نیرنگ شما زنان است و نیرنگ شما زنان سترگ است ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۸-۲۹.</ref>. | ||
*افزون بر این، [[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> در قانونی کلی به [[مسلمانان]] [[فرمان]] میدهد که در مورد خبر [[فاسق]] که احتمال [[دروغ]] بودن آن بسیار است، حتما [[تحقیق]] کنند<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | *افزون بر این، [[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> در قانونی کلی به [[مسلمانان]] [[فرمان]] میدهد که در مورد خبر [[فاسق]] که احتمال [[دروغ]] بودن آن بسیار است، حتما [[تحقیق]] کنند<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | ||
===درخواست پایبندی به لوازم ادعا=== | ===درخواست پایبندی به لوازم ادعا=== | ||
*گاه برای [[کشف]] [[دروغ]] برخی میتوان از آنان خواست تا لوازم ادعای خود را عملی سازند. بر این اساس، [[قرآن]] از [[اهل کتاب]] که تنها خود را [[دوستان]] [[خدا]] میخواندند میخواهد که [[مرگ]] را [[آرزو]] کنند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو: ای یهودیان! اگر میپندارید که از میان مردم، تنها شما دوستان خداوندید اگر راست میگویید آرزوی مرگ کنید» سوره جمعه، آیه ۶.</ref>، زیرا [[خدا]] [[دوستان]] خود را [[عذاب]] نمیکند، بلکه آنان را اکرام میکند<ref>جامع البیان، ج۲۸، ص۱۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۹۶.</ref> و [[مرگ]] برای [[عاشق]] که او را به محبوبش میرساند [[دوست]] داشتنیتر است<ref>المیزان، ج۱۹، ص۲۶۷. </ref>؛ نیز برای افشای [[دروغ]] دیگر آنان که [[بهشت]] را تنها ویژه خود میشمردند، همین درخواست را یاد میکند: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.</ref>، چون [[مرگ]] و رفتن به [[بهشت]] از [[دنیایی]] که همراه با [[رنج]]، درد و [[مشقت]] است بسیار محبوبتر است<ref>التبیان، ج۱، ص۳۵۷؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۹؛ تفسیر قرطبی، ج، ص۳۲-۳۳.</ref>؛ ولی [[قرآن]] با این سخن که آنان هرگز [[مرگ]] درخواست نخواهند کرد، از [[دروغ]] بودن این ادعای آنان پرده برمیدارد: {{متن قرآن|وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ}}<ref>«و هرگز آن (مرگ) را برای کارهایی که کردهاند آرزو نخواهند کرد» سوره جمعه، آیه ۷.</ref><ref>جامع البیان، ج۱، ص۵۹۸؛ التبیان، ج۱۰، ص۷؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | *گاه برای [[کشف]] [[دروغ]] برخی میتوان از آنان خواست تا لوازم ادعای خود را عملی سازند. بر این اساس، [[قرآن]] از [[اهل کتاب]] که تنها خود را [[دوستان]] [[خدا]] میخواندند میخواهد که [[مرگ]] را [[آرزو]] کنند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو: ای یهودیان! اگر میپندارید که از میان مردم، تنها شما دوستان خداوندید اگر راست میگویید آرزوی مرگ کنید» سوره جمعه، آیه ۶.</ref>، زیرا [[خدا]] [[دوستان]] خود را [[عذاب]] نمیکند، بلکه آنان را اکرام میکند<ref>جامع البیان، ج۲۸، ص۱۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۹۶.</ref> و [[مرگ]] برای [[عاشق]] که او را به محبوبش میرساند [[دوست]] داشتنیتر است<ref>المیزان، ج۱۹، ص۲۶۷. </ref>؛ نیز برای افشای [[دروغ]] دیگر آنان که [[بهشت]] را تنها ویژه خود میشمردند، همین درخواست را یاد میکند: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.</ref>، چون [[مرگ]] و رفتن به [[بهشت]] از [[دنیایی]] که همراه با [[رنج]]، درد و [[مشقت]] است بسیار محبوبتر است<ref>التبیان، ج۱، ص۳۵۷؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۹؛ تفسیر قرطبی، ج، ص۳۲-۳۳.</ref>؛ ولی [[قرآن]] با این سخن که آنان هرگز [[مرگ]] درخواست نخواهند کرد، از [[دروغ]] بودن این ادعای آنان پرده برمیدارد: {{متن قرآن|وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ}}<ref>«و هرگز آن (مرگ) را برای کارهایی که کردهاند آرزو نخواهند کرد» سوره جمعه، آیه ۷.</ref><ref>جامع البیان، ج۱، ص۵۹۸؛ التبیان، ج۱۰، ص۷؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | ||
===[[آزمایش]]=== | ===[[آزمایش]]=== | ||
*راه دیگر [[کشف]] [[دروغ]] و [[شناخت]] [[دروغگویان]] [[امتحان]] آنان است، از اینرو خدای والا برای | *راه دیگر [[کشف]] [[دروغ]] و [[شناخت]] [[دروغگویان]] [[امتحان]] آنان است، از اینرو خدای والا برای آشکار شدن [[دروغ]] یا راست بودن سخن یا [[عقیده]] [[مؤمنان]]، همه آنان را میآزماید: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟ و بیگمان پیشینیان آنان را (نیز) آزمودهایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب میشناسد و دروغگویان را (نیز) نیک میشناسد» سوره عنکبوت، آیه ۲-۳.</ref><ref>مجمع البیان، ج۸، ص۸؛ المیزان، ج۱۶، ص۱۰۰.</ref>. | ||
*[[آزار]] دیدن [[مؤمنان]] در [[راه خدا]]، [[تسلط]] [[سلاطین]] [[ستمکار]] بر آنان، انداختن ایشان در [[آتش]] و [[واجب]] کردن [[تکالیف]] مختلف مانند [[جهاد]] در [[راه خدا]] از مصادیق [[امتحان الهی]] برای این هدفاند<ref>جامع البیان، ج۲۰، ص۱۵۷؛ التبیان، ج۸، ص۱۸۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۳۲۴-۳۲۵. </ref>، از اینرو در [[آیه]] {{متن قرآن|لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.</ref>. | *[[آزار]] دیدن [[مؤمنان]] در [[راه خدا]]، [[تسلط]] [[سلاطین]] [[ستمکار]] بر آنان، انداختن ایشان در [[آتش]] و [[واجب]] کردن [[تکالیف]] مختلف مانند [[جهاد]] در [[راه خدا]] از مصادیق [[امتحان الهی]] برای این هدفاند<ref>جامع البیان، ج۲۰، ص۱۵۷؛ التبیان، ج۸، ص۱۸۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۳۲۴-۳۲۵. </ref>، از اینرو در [[آیه]] {{متن قرآن|لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.</ref>. | ||
*[[ جهاد]] از [[تکالیف الهی]] به شمار میرود که [[دروغگویی]] [[منافقان]] در داشتن [[ایمان]] را | *[[ جهاد]] از [[تکالیف الهی]] به شمار میرود که [[دروغگویی]] [[منافقان]] در داشتن [[ایمان]] را آشکار میسازد<ref>معانی القرآن، ج۳، ص۲۱۳-۲۱۴؛ التبیان، ج۵، ص۲۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref>. به دیده برخی سفارش به [[فرمان]] دادن [[منافقان]] برای شرکت در [[جهاد]] از آن رو بود که معذوران واقعی از دروغین جدا گردند<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۸۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۶۱؛ الصافی، ج، ص۳۴۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | ||
===[[مباهله]]=== | ===[[مباهله]]=== | ||
*[[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> به [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] میدهد با محاجهکنندگانی که سخن [[حق]] را نمیپذیرند، [[مباهله]] کند تا [[دروغگویان]] از [[راستگویان]] شناخته شوند. | *[[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> به [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] میدهد با محاجهکنندگانی که سخن [[حق]] را نمیپذیرند، [[مباهله]] کند تا [[دروغگویان]] از [[راستگویان]] شناخته شوند. |