علم: تفاوت میان نسخهها
←علم حصولی
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
علم حصولی، یعنی [[علمی]] که واقعیت علم با واقعیت معلوم دوتاست، مثل علم ما به [[زمین]] و [[آسمان]] و درخت و انسانهای دیگر. ما به این اشیاء علم داریم یعنی از هر یک از آنها [[تصوری]] پیش خود داریم و به وسیله آن تصورات که صورتهایی مطابق آن واقعیتها هستند آن واقعیتها را مییابیم. در اینجا واقعیت علم، تصویری است که در [[ذهن]] ما موجود است و واقعیت معلوم، ذاتی است که مستقل از وجود ما در خارج موجود است. مثلاً ما صورتی از چهره فلان [[رفیق]] در [[حافظه]] خود داریم و هر وقت بخواهیم به وسیله احضار و مورد توجه قرار دادن آن صورت، چهره رفیق خود را ملاحظه میکنیم. [[بدیهی]] است که آن چیزی که پیش ما حاضر است و در حافظه ما جا دارد صورتی است از چهره رفیق ما نه واقعیت چهره رفیق ما<ref>مقالات فلسفی (۶)، ص۲۷۲.</ref>. | علم حصولی، یعنی [[علمی]] که واقعیت علم با واقعیت معلوم دوتاست، مثل علم ما به [[زمین]] و [[آسمان]] و درخت و انسانهای دیگر. ما به این اشیاء علم داریم یعنی از هر یک از آنها [[تصوری]] پیش خود داریم و به وسیله آن تصورات که صورتهایی مطابق آن واقعیتها هستند آن واقعیتها را مییابیم. در اینجا واقعیت علم، تصویری است که در [[ذهن]] ما موجود است و واقعیت معلوم، ذاتی است که مستقل از وجود ما در خارج موجود است. مثلاً ما صورتی از چهره فلان [[رفیق]] در [[حافظه]] خود داریم و هر وقت بخواهیم به وسیله احضار و مورد توجه قرار دادن آن صورت، چهره رفیق خود را ملاحظه میکنیم. [[بدیهی]] است که آن چیزی که پیش ما حاضر است و در حافظه ما جا دارد صورتی است از چهره رفیق ما نه واقعیت چهره رفیق ما<ref>مقالات فلسفی (۶)، ص۲۷۲.</ref>. | ||
علم حصولی، یعنی علمی که واقعیت معلوم پیش عالم حاضر نیست. فقط مفهوم و تصویری از معلوم پیش عالم حاضر است؛ مثل علم نفس به موجودات خارجی از قبیل زمین، آسمان، درخت، انسانهای دیگر، اعضای [[بدن]] خود شخص [[ادراک]] کننده<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۸۸ و ۱۰۳.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۵۷۸.</ref> | علم حصولی، یعنی علمی که واقعیت معلوم پیش عالم حاضر نیست. فقط مفهوم و تصویری از معلوم پیش عالم حاضر است؛ مثل علم نفس به موجودات خارجی از قبیل زمین، آسمان، درخت، انسانهای دیگر، اعضای [[بدن]] خود شخص [[ادراک]] کننده<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۸۸ و ۱۰۳.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۵۷۸.</ref> | ||
===[[علم حضوری]]=== | |||
علم حضوری عبارت است از حضور خود معلوم در نزد عالم<ref>مقالات فلسفی (۲)، ص۱۰۹؛ مجموعه آثار، ج۶، ص۸۸.</ref>. یک وقت حضور وجود [[عینی]] چیزی نزد چیزی است، این میشود [[علم حضوری]]<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۴، ص۲۴.</ref>. | |||
علم حضوری آن است که [[واقعیت]] معلوم عین واقعیت علم است و شیء [[ادراک]] کننده بدون وساطت تصویر [[ذهنی]] [[شخصیت]] [[واقعی]] معلوم را مییابد، مثل آن وقتی که [[اراده]] کاری میکنیم و [[تصمیم]] میگیریم یا آن وقتی که [[لذت]] یا اندوهی به ما دست میدهد. واقعیت اراده و تصمیم و لذت بر ما هویداست و ما در آن حال بدون وساطت تصویر ذهنی، آن حالات مخصوص را مییابیم<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۲۷۲.</ref>. | |||
علم حضوری، یعنی [[علمی]] که عین واقعیت معلوم پیش عالم (نفس یا ادراک کننده دیگری) حاضر است و عالم شخصیت معلوم را مییابد، مانند علم نفس به ذات خود و حالات وجدانی و ذهنی خود<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. خلاصه اینکه علم حضوری یعنی [[انسان]] درون خودش را مستقیماً میبیند. ادراک مستقیم درون خود<ref>فلسفه اخلاق، ص۷۳.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۵۷۹.</ref> | |||
===علم حیل=== | |||
“علم حیل” همان علم مکانیک است، یعنی همان کاری که با [[تدابیر]] مکانیکی اجسام سنگین را جابه جا میکنند و چون نوعی تدابیر بود آن را “علم حیل” میگفتند. همه اینها را چون با ریاضیات مربوط میشود یعنی با حساب ریاضیات کار میکنند ذکر میکند<ref>مجموعه آثار، ج۸، ص۲۲۱.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۰.</ref> | |||
===[[علم رجال]]=== | |||
“علم رجال”، یعنی علم [[تحقیق]] در احوال کسانی که [[راویان]] این [[احادیث]] میباشند که آیا قابل [[اعتماد]] میباشند و یا نمیباشند<ref>حکمتها و اندرزها، ص۵۶.</ref>. به عبارت دیگر علم رجال یعنی [[معرفت]] به احوال روات احادیث<ref>تکامل اجتماعی انسان.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۰.</ref> | |||
===علم شیمی=== | |||
علم شیمی، علمی که [[خواص]] ترکیبات اجسام را نشان میدهد و [[بشر]] را [[قادر]] میکند که بتواند از عناصر، ترکیبات عجیبی بسازد مانند دواها<ref>اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص۴۴.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۵۸۰.</ref> | |||
===علم [[علل]]=== | |||
مطابق آنچه [[تاریخ]] [[فلسفه]] نشان میدهد در دورههای بسیار قدیم که فلسفه [[دوران کودکی]] خود را طی میکرده و با سایر رشتههای [[علمی]] آمیخته بوده، آن را به نام “علم علل” میخواندهاند و در دورههای نسبتاً نزدیک به ما نیز که فلسفه رسماً از سایر رشتهها جدا شد و [[دانشمندان]] در تمام فرق و تمیز فلسفه از سایر رشتهها برآمدند احیاناً میبینیم که فلسفه را به عنوان “علم علل اولیه” تعریف کردهاند. ما هر چند این تعریف را از لحاظ فنی صحیح ندانیم ولی تردیدی نداریم که بزرگترین انتظاری که [[بشر]] از فلسفه دارد این است که او را به علل اولیه دستگاه هستی آشنا نماید و رمز اوّلی [[جهان]] را بر وی مکشوف سازد<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۶۴۶.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۰.</ref> | |||
===علم [[فقه]]=== | |||
علم فقه یک علم نظری است، برخلاف [[حدیث]] که صرفاً [[نقلی]] و حفظی است. فقه به معنی فن [[استنباط]] و استخراج و [[تطبیق]] اصول و کلیات بر جزئیات. از [[صدر]] اول هم در میان [[شیعه]] وجود داشته و هم در میان [[اهل سنت]]، با [[اختلافات]] اساسی که از نظر منابع فقه و [[اعتماد]] یا عدم اعتماد به [[رأی]] و [[قیاس]] میان این دو [[فرقه]] [[اسلامی]] وجود داشته است<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۴۷۷.</ref>. چیزهایی که مربوط است به عمل و کار [[انسان]] “فقه” نام گرفته است<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۵۸.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۰.</ref> | |||
===علم قرائت=== | |||
علم قرائت مربوط به لفظ [[قرآن]] است که چگونه خوانده شود. در علم قرائت، اصول و [[قواعد]] [[وقف]]، وصل، مد، تشدید، ادغام و غیره بیان میشود، به علاوه بعضی از کلمات [[قرآن کریم]] که به شکلهای مختلف قرائت شده است، شکلهای مختلف قرائت آنها بیان میشود<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۴۵۰.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۵۸۱.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |