پرش به محتوا

بنی هاشم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
جز (جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر')
خط ۸۵: خط ۸۵:


==[[جایگاه]] و شان [[بنی هاشم]] در [[جهان اسلام]]==
==[[جایگاه]] و شان [[بنی هاشم]] در [[جهان اسلام]]==
با توجه به اهمیت و [[رشد]] جایگاه [[هاشم بن عبد مناف]] و اقدامات مثبت فرزندش [[عبدالمطلب]]، بنی‌‌هاشم در میان [[عرب]] دارای [[شأن]] والایی گردید. اگرچه این جایگاه در مقاطعی که به آن اشاره شد با افول شدیدی مواجه گردید؛ ولی با [[ظهور اسلام]] و [[بعثت پیامبر]]{{صل}} از میان بنی‌‌هاشم موجبات رشد این تیره بیش از گذشته فراهم شد و در این میان اقدامات [[مخالفان]] در برابر بنی‌‌هاشم نیز هیچ‌‌گاه نتوانست نتایج مورد نظر آنان را فراهم کند. قرار گرفتن بنی‌‌هاشم در [[صدر]] [[دیوان]] [[عمر]] و اختصاص یافتن سهمی افزون از سایر [[مسلمانان]] به بنی‌‌هاشم<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۲۴؛ فتوح البلدان، ج ۳، ص ۵۵۵ ـ ۵۵۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۷۰.</ref> در این دیوان و همچنین سروده شدن اشعاری در [[وصف]] این [[خاندان]] همچون "[[هاشمیات]]" [[کمیت بن زید اسدی]]<ref>سلسله مؤلفات، ج ۱۲، ص ۲۷۲، «الاختصاص»؛ الامالی، ج ۱، ص ۴۳ ـ ۴۸؛ اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۴۶۸.</ref> در دوره حکومت بنی‌‌امیه (بزرگ‌‌ترین [[دشمن]] بنی هاشم) از شواهد رشد ارزشی این خاندان پس از [[رحلت پیامبر]] است.
با توجه به اهمیت و [[رشد]] جایگاه [[هاشم بن عبد مناف]] و اقدامات مثبت فرزندش [[عبدالمطلب]]، بنی‌‌هاشم در میان [[عرب]] دارای [[شأن]] والایی گردید. اگرچه این جایگاه در مقاطعی که به آن اشاره شد با افول شدیدی مواجه گردید؛ ولی با [[ظهور اسلام]] و [[بعثت پیامبر]]{{صل}} از میان بنی‌‌هاشم موجبات رشد این تیره بیش از گذشته فراهم شد و در این میان اقدامات [[مخالفان]] در برابر بنی‌‌هاشم نیز هیچ‌‌گاه نتوانست نتایج مورد نظر آنان را فراهم کند. قرار گرفتن بنی‌‌هاشم در صدر [[دیوان]] [[عمر]] و اختصاص یافتن سهمی افزون از سایر [[مسلمانان]] به بنی‌‌هاشم<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۲۴؛ فتوح البلدان، ج ۳، ص ۵۵۵ ـ ۵۵۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۷۰.</ref> در این دیوان و همچنین سروده شدن اشعاری در [[وصف]] این [[خاندان]] همچون "[[هاشمیات]]" [[کمیت بن زید اسدی]]<ref>سلسله مؤلفات، ج ۱۲، ص ۲۷۲، «الاختصاص»؛ الامالی، ج ۱، ص ۴۳ ـ ۴۸؛ اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۴۶۸.</ref> در دوره حکومت بنی‌‌امیه (بزرگ‌‌ترین [[دشمن]] بنی هاشم) از شواهد رشد ارزشی این خاندان پس از [[رحلت پیامبر]] است.


با گسترش [[فتوحات]] و حضور مسلمانان و [[شیعیان]] [[هوادار]] حکومت بنی‌‌هاشم در سرزمینهای [[فتح]] شده، بنی‌‌هاشم که در دوره [[اموی]] از صف‌‌بندی واحد [[سیاسی]] برخوردار بود از شأن و منزلتی خاص در بین نومسلمانان نیز برخوردار گردید. همین امر سبب شد که [[عباسیان]] (تیره‌‌ای از بنی هاشم) آنگاه که [[دعوت]] خود برضدّ [[بنی امیه]] را آغاز کردند [[مردم]] ستمدیده از [[حکومت امویان]] را به حکومت بنی‌‌هاشم فرا خوانند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۱۲، ۳۱۹، ۳۲۷؛ اخبار الدولة العباسیه، ص ۲۵۲؛ حیاة الامام الرضا{{ع}}، ص ۳۱.</ref> در واقع از این [[زمان]] به تدریج صف بندی واحد بنی‌‌هاشم از هم گسسته شد و [[فرزندان]] [[عباس]] و [[علی]]{{ع}} در عرصه [[سیاست]] از یکدیگر جدا شدند، چنان که با به [[قدرت]] رسیدن بنی‌‌عباس آنان [[فرزندان علی]]{{ع}} را خطری بزرگ برای خود می‌‌دانستند و با [[امامان شیعه]] که همگی از [[آل علی]]{{ع}} بودند برخوردی خصمانه داشتند و با این‌‌حال [[حکومت]] خود را با عنوان "[[دولت]] بنی‌‌هاشم" معرفی می‌‌کردند و این در حالی بود که در سوی دیگر [[شیعیان]] و [[پیروان]] آل علی{{ع}} از حکومت [[آل عباس]] با عنوان "دولت‌‌ بنی‌‌عباس" تعبیر می‌‌کردند؛ ولی به رغم تلاشهای شیعیان در این دوره اصطلاح بنی‌‌هاشم بیشتر بر فرزندان عباس اطلاق می‌‌شد و اصطلاح "[[آل ابی طالب]]" بر فرزندان علی{{ع}} دلالت می‌‌کرد.<ref> تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۵۹، ۳۹۴؛ ج ۶، ص ۸۰، ۱۵۹، ۱۷۶؛ تاریخ دمشق، ج ۱۳، ص ۳۸۲؛ ج ۱۴، ص ۴۱۰؛ ج ۴۳، ص ۵۶۸؛ تاریخ بغداد، ج ۵، ص‌‌۲۴۳؛ ج ۴، ص ۱۹.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «بنی عبدالمطلب»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
با گسترش [[فتوحات]] و حضور مسلمانان و [[شیعیان]] [[هوادار]] حکومت بنی‌‌هاشم در سرزمینهای [[فتح]] شده، بنی‌‌هاشم که در دوره [[اموی]] از صف‌‌بندی واحد [[سیاسی]] برخوردار بود از شأن و منزلتی خاص در بین نومسلمانان نیز برخوردار گردید. همین امر سبب شد که [[عباسیان]] (تیره‌‌ای از بنی هاشم) آنگاه که [[دعوت]] خود برضدّ [[بنی امیه]] را آغاز کردند [[مردم]] ستمدیده از [[حکومت امویان]] را به حکومت بنی‌‌هاشم فرا خوانند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۱۲، ۳۱۹، ۳۲۷؛ اخبار الدولة العباسیه، ص ۲۵۲؛ حیاة الامام الرضا{{ع}}، ص ۳۱.</ref> در واقع از این [[زمان]] به تدریج صف بندی واحد بنی‌‌هاشم از هم گسسته شد و [[فرزندان]] [[عباس]] و [[علی]]{{ع}} در عرصه [[سیاست]] از یکدیگر جدا شدند، چنان که با به [[قدرت]] رسیدن بنی‌‌عباس آنان [[فرزندان علی]]{{ع}} را خطری بزرگ برای خود می‌‌دانستند و با [[امامان شیعه]] که همگی از [[آل علی]]{{ع}} بودند برخوردی خصمانه داشتند و با این‌‌حال [[حکومت]] خود را با عنوان "[[دولت]] بنی‌‌هاشم" معرفی می‌‌کردند و این در حالی بود که در سوی دیگر [[شیعیان]] و [[پیروان]] آل علی{{ع}} از حکومت [[آل عباس]] با عنوان "دولت‌‌ بنی‌‌عباس" تعبیر می‌‌کردند؛ ولی به رغم تلاشهای شیعیان در این دوره اصطلاح بنی‌‌هاشم بیشتر بر فرزندان عباس اطلاق می‌‌شد و اصطلاح "[[آل ابی طالب]]" بر فرزندان علی{{ع}} دلالت می‌‌کرد.<ref> تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۵۹، ۳۹۴؛ ج ۶، ص ۸۰، ۱۵۹، ۱۷۶؛ تاریخ دمشق، ج ۱۳، ص ۳۸۲؛ ج ۱۴، ص ۴۱۰؛ ج ۴۳، ص ۵۶۸؛ تاریخ بغداد، ج ۵، ص‌‌۲۴۳؛ ج ۴، ص ۱۹.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «بنی عبدالمطلب»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش