پرش به محتوا

ابی بن کعب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'شان نزول' به 'شأن نزول'
جز (جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر')
جز (جایگزینی متن - 'شان نزول' به 'شأن نزول')
خط ۱۲: خط ۱۲:
اُبیّ در نوشتن و جمع‌آوری، قرائت، [[تعلیم]]، [[تفسیر]]، و [[فقه]] [[قرآن]]، دارای [[مقام]] والایی بوده است. [[انس‌ بن ‌مالک]] و قرظی، او را از ۴ یا ۵ نفری دانسته‌اند که قرآن را در [[زمان]] [[رسول‌خدا]]{{صل}} گردآوردند.<ref>الطبقات، ج۲، ص‌۲۷۲؛ الفهرست، ص‌۳۰.</ref> بنا به [[نقلی]]، او یکی از ۱۲ نفری است که [[عثمان]] آنان را برای [[جمع‌آوری قرآن]] [[تعیین]] کرد.<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۱.</ref> برپایه روایتی، گروهی که [[مأمور]] جمع قرآن بودند، از روی [[مصحف]] اُبیّ و با املای خود او نوشته‌اند <ref>المصاحف، ص‌۳۸.</ref> که به [[روایت]] [[ابن ‌ندیم]]، مصحف وی با دیگر مصاحف، اندکی [[اختلاف]] داشته است.<ref> الفهرست، ص‌۳۰.</ref> وی، از قرّاء مشهور زمان [[رسول خدا]] بوده <ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۵۸.</ref> و براساس روایتی، [[حضرت]] او را آگاه‌ترین فرد [[امت]] به قرائت دانسته <ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹؛ صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۳۴۸.</ref> و به او فرموده است: [[خداوند]] [[امر]] کرده که بر تو قرآن بخوانم. اُبیّ از این سخن که خود را مورد [[عنایت]] خاصّ [[پروردگار]] دید، متأثر و [[اشک شوق]] از دیدگانش جاری شد و [[پیامبر]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸.</ref>.<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۱۶۹؛ الاستیعاب، ج۱، ص‌۱۶۲.</ref> [[ذهبی]]، عدّه‌ای از [[قاریان]] صدر اوّل، از‌جمله [[ابوهریره]]، [[ابن‌عباس]] و [[عبدالله بن سائب]] را در قرائت، [[شاگردان]] اُبیّ می‌داند.<ref> الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۵۸.</ref> شاید بدین جهت، برخی او را "سیّدالقرّاء" خوانده‌اند.<ref>تاریخ دمشق، ج‌۷، ص‌۳۰۸؛ البدایة والنهایه، ج‌۷، ص‌۷۸؛ تهذیب‌الکمال، ج۲، ص‌۲۶۲.</ref> از روایتی از [[امام صادق]] نیز استفاده می‌شود که قرائت او مورد [[تأیید]] آن حضرت بوده است.<ref>الکافی، ج‌۲، ص‌۵۹۷.</ref> قرائت اُبیّ گاهی [[خشم]] [[عمر]] را برانگیخته،<ref>المصاحف، ص‌۱۷۴.</ref> اظهار می‌داشت که اُبیّ، [[داناترین]] [[امّت]] به [[قرائت]] است؛ ولی ما بعضی از [[قرائات]] او را ترک می‌کنیم.<ref> الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴.</ref> [[سجستانی]]، مواردی از اختلاف قرائات اُبیّ را ذکر کرده، می‌گوید: اُبیّ، جمله {{متن قرآن|إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى}} را در پی {{متن قرآن|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ}} در [[سوره نساء]] می‌آورده <ref> المصاحف، ص‌۶۳.</ref> و همین قرائت، صراحت [[آیه]] را در [[ازدواج]] موقت بیش‌تر می‌کند.<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۶.</ref> او به امر [[پیامبر]]، به افرادی [[قرآن]] آموخته <ref> الطبقات، ج‌۱، ص‌۲۴۰.</ref> و یکی از ده [[صحابی]] نام‌دار در [[تفسیر قرآن]] است.<ref>الاتقان، ج‌۲، ص‌۴۱۲و۴۱۷.</ref> برخی، او را از [[فقیهان]] دوران [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] شمرده<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۳۸ و ۱۶۱.</ref> و گفته‌اند: وقتی به عمر گفت: چرا مرا به‌کاری نمی‌گماری؟ گفت: خوش ندارم [[حکومت]]، دینِ تو را [[آلوده]] سازد.<ref> الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹.</ref> با این حال، در سال چهاردهم [[هجرت]] که عمر، [[نماز تراویح]] را بنا نهاد و (چون در [[زمان]] [[رسول خدا]] و [[ابوبکر]] انجام نمی‌شد) [[مردم]]، آن را [[بدعت]] شمردند، از اُبیّ خواست که [[امامت]] مردم را در [[نماز]] بر عهده گیرد.<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۴۰.</ref> او ۲۰ [[شب]] برای مردم امامت کرد و ۱۰ شب آخر در [[جماعت]] حاضر نشد و در [[خانه]] نماز خواند، مردم گفتند: {{عربی|"اَبَقَ اُبَیّ "}}= اُبیَّ از این کار فرار‌ کرد،<ref>سنن ابی‌داود، ج‌۱، ص‌۴۲۵.</ref> برخی عبارت {{عربی|"اَبَقَ اُبَیّ "}} را [[دلیل]] بر آن می‌دانند که عمر او را به [[خواندن نماز]] تراویح وادار کرده بود.<ref>قاموس الرجال، ج‌۱، ص‌۳۵۶.</ref> وی، در میان [[صحابه]] از شهرتی خاص برخوردار بود.<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹‌ـ‌۳۸۰.</ref>[[تاریخ]] وفاتش سال ۲۲‌ یا‌ ۳۰ [[هجری]] دانسته شده؛ گرچه اقوال دیگری نیز وجود دارد<ref>الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ اُسدالغابه، ج‌۱، ص‌۱۷۱.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابی بن کعب - خراسانی (مقاله)|مقاله «ابی بن خلف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
اُبیّ در نوشتن و جمع‌آوری، قرائت، [[تعلیم]]، [[تفسیر]]، و [[فقه]] [[قرآن]]، دارای [[مقام]] والایی بوده است. [[انس‌ بن ‌مالک]] و قرظی، او را از ۴ یا ۵ نفری دانسته‌اند که قرآن را در [[زمان]] [[رسول‌خدا]]{{صل}} گردآوردند.<ref>الطبقات، ج۲، ص‌۲۷۲؛ الفهرست، ص‌۳۰.</ref> بنا به [[نقلی]]، او یکی از ۱۲ نفری است که [[عثمان]] آنان را برای [[جمع‌آوری قرآن]] [[تعیین]] کرد.<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۱.</ref> برپایه روایتی، گروهی که [[مأمور]] جمع قرآن بودند، از روی [[مصحف]] اُبیّ و با املای خود او نوشته‌اند <ref>المصاحف، ص‌۳۸.</ref> که به [[روایت]] [[ابن ‌ندیم]]، مصحف وی با دیگر مصاحف، اندکی [[اختلاف]] داشته است.<ref> الفهرست، ص‌۳۰.</ref> وی، از قرّاء مشهور زمان [[رسول خدا]] بوده <ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۵۸.</ref> و براساس روایتی، [[حضرت]] او را آگاه‌ترین فرد [[امت]] به قرائت دانسته <ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹؛ صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۳۴۸.</ref> و به او فرموده است: [[خداوند]] [[امر]] کرده که بر تو قرآن بخوانم. اُبیّ از این سخن که خود را مورد [[عنایت]] خاصّ [[پروردگار]] دید، متأثر و [[اشک شوق]] از دیدگانش جاری شد و [[پیامبر]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸.</ref>.<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۱۶۹؛ الاستیعاب، ج۱، ص‌۱۶۲.</ref> [[ذهبی]]، عدّه‌ای از [[قاریان]] صدر اوّل، از‌جمله [[ابوهریره]]، [[ابن‌عباس]] و [[عبدالله بن سائب]] را در قرائت، [[شاگردان]] اُبیّ می‌داند.<ref> الاتقان، ج‌۱، ص‌۱۵۸.</ref> شاید بدین جهت، برخی او را "سیّدالقرّاء" خوانده‌اند.<ref>تاریخ دمشق، ج‌۷، ص‌۳۰۸؛ البدایة والنهایه، ج‌۷، ص‌۷۸؛ تهذیب‌الکمال، ج۲، ص‌۲۶۲.</ref> از روایتی از [[امام صادق]] نیز استفاده می‌شود که قرائت او مورد [[تأیید]] آن حضرت بوده است.<ref>الکافی، ج‌۲، ص‌۵۹۷.</ref> قرائت اُبیّ گاهی [[خشم]] [[عمر]] را برانگیخته،<ref>المصاحف، ص‌۱۷۴.</ref> اظهار می‌داشت که اُبیّ، [[داناترین]] [[امّت]] به [[قرائت]] است؛ ولی ما بعضی از [[قرائات]] او را ترک می‌کنیم.<ref> الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴.</ref> [[سجستانی]]، مواردی از اختلاف قرائات اُبیّ را ذکر کرده، می‌گوید: اُبیّ، جمله {{متن قرآن|إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى}} را در پی {{متن قرآن|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ}} در [[سوره نساء]] می‌آورده <ref> المصاحف، ص‌۶۳.</ref> و همین قرائت، صراحت [[آیه]] را در [[ازدواج]] موقت بیش‌تر می‌کند.<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۶.</ref> او به امر [[پیامبر]]، به افرادی [[قرآن]] آموخته <ref> الطبقات، ج‌۱، ص‌۲۴۰.</ref> و یکی از ده [[صحابی]] نام‌دار در [[تفسیر قرآن]] است.<ref>الاتقان، ج‌۲، ص‌۴۱۲و۴۱۷.</ref> برخی، او را از [[فقیهان]] دوران [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] شمرده<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۳۸ و ۱۶۱.</ref> و گفته‌اند: وقتی به عمر گفت: چرا مرا به‌کاری نمی‌گماری؟ گفت: خوش ندارم [[حکومت]]، دینِ تو را [[آلوده]] سازد.<ref> الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹.</ref> با این حال، در سال چهاردهم [[هجرت]] که عمر، [[نماز تراویح]] را بنا نهاد و (چون در [[زمان]] [[رسول خدا]] و [[ابوبکر]] انجام نمی‌شد) [[مردم]]، آن را [[بدعت]] شمردند، از اُبیّ خواست که [[امامت]] مردم را در [[نماز]] بر عهده گیرد.<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۴۰.</ref> او ۲۰ [[شب]] برای مردم امامت کرد و ۱۰ شب آخر در [[جماعت]] حاضر نشد و در [[خانه]] نماز خواند، مردم گفتند: {{عربی|"اَبَقَ اُبَیّ "}}= اُبیَّ از این کار فرار‌ کرد،<ref>سنن ابی‌داود، ج‌۱، ص‌۴۲۵.</ref> برخی عبارت {{عربی|"اَبَقَ اُبَیّ "}} را [[دلیل]] بر آن می‌دانند که عمر او را به [[خواندن نماز]] تراویح وادار کرده بود.<ref>قاموس الرجال، ج‌۱، ص‌۳۵۶.</ref> وی، در میان [[صحابه]] از شهرتی خاص برخوردار بود.<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۷۹‌ـ‌۳۸۰.</ref>[[تاریخ]] وفاتش سال ۲۲‌ یا‌ ۳۰ [[هجری]] دانسته شده؛ گرچه اقوال دیگری نیز وجود دارد<ref>الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ اُسدالغابه، ج‌۱، ص‌۱۷۱.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابی بن کعب - خراسانی (مقاله)|مقاله «ابی بن خلف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==ابی در [[شان نزول]]==
==ابی در [[شأن نزول]]==
#از [[عکرمه]] و [[مقاتل]] [[نقل]] شده است که دو نفر [[یهودی]]، به اُبی و جمعی از [[مسلمانان]] گفتند: [[دین]] ما بهتر از [[اسلام]] است و ما بهتر از شماییم که آیه نازل شد: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۵۹؛ اسباب النزول، ص‌۱۰۱.</ref>
#از [[عکرمه]] و [[مقاتل]] [[نقل]] شده است که دو نفر [[یهودی]]، به اُبی و جمعی از [[مسلمانان]] گفتند: [[دین]] ما بهتر از [[اسلام]] است و ما بهتر از شماییم که آیه نازل شد: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۵۹؛ اسباب النزول، ص‌۱۰۱.</ref>
#[[واقدی]]<ref>المغازی، ج‌۲، ص‌۴۳۴.</ref> درپی [[نقل]] داستان [[افک]] با نقل روایتی می‌گوید: پس از آنکه [[ام‌الطفیل]]، [[شایعه]] مذکور را برای همسرش اُبیّ بیان داشت، اُبیّ‌ گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] آن‌چه می‌گویند، [[دروغ]] است. آیا تو خود چنین کاری انجام می‌دهی؟ گفت: به خدا پناه ‌می‌برم. اُبیّ گفت: به خدا سوگند او ‌همسر ‌پیامبر از تو بهتر است، و ام‌الطفیل نیز [[تأیید]] کرد؛ پس از این واقعه، [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ}}<ref>«از چه رو چون آن را شنیدید مردان و زنان مؤمن نیک‌اندیشی نکردند  و نگفتند که این دروغی آشکار است؟» سوره نور، آیه ۱۲.</ref> بر این اساس، مسلمانانی که این بهتان را [[تکذیب]] نکردند، مورد [[نکوهش]] قرار‌ گرفته‌اند<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابی بن کعب - خراسانی (مقاله)|مقاله «ابی بن خلف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>.
#[[واقدی]]<ref>المغازی، ج‌۲، ص‌۴۳۴.</ref> درپی [[نقل]] داستان [[افک]] با نقل روایتی می‌گوید: پس از آنکه [[ام‌الطفیل]]، [[شایعه]] مذکور را برای همسرش اُبیّ بیان داشت، اُبیّ‌ گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] آن‌چه می‌گویند، [[دروغ]] است. آیا تو خود چنین کاری انجام می‌دهی؟ گفت: به خدا پناه ‌می‌برم. اُبیّ گفت: به خدا سوگند او ‌همسر ‌پیامبر از تو بهتر است، و ام‌الطفیل نیز [[تأیید]] کرد؛ پس از این واقعه، [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ}}<ref>«از چه رو چون آن را شنیدید مردان و زنان مؤمن نیک‌اندیشی نکردند  و نگفتند که این دروغی آشکار است؟» سوره نور، آیه ۱۲.</ref> بر این اساس، مسلمانانی که این بهتان را [[تکذیب]] نکردند، مورد [[نکوهش]] قرار‌ گرفته‌اند<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابی بن کعب - خراسانی (مقاله)|مقاله «ابی بن خلف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش