سیاست در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←پرسشهای وابسته
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
برخی بر این باورند که ارسطو، علم سیاست را پایهگذاری نموده و به [[تدارک]] روش خاص و تقسیمبندی مناسب و زبان مخصوص برای این علم، پرداخته است؛ چون او اولین کسی است که برای نخستین بار تعداد زیادی از وقایع و قضایای سیاسی را جمعآوری نموده است. بنابراین کتاب “سیاست” ارسطو، اختصاص به همین امر دارد؛ یعنی او اکثر رژیمهای هم عصر خود را در این کتاب مورد بررسی قرار میدهد. به نظر وی [[سیاست]] عملاً رأس [[سلسله]] مراتب [[علوم]] را اشغال میکند؛ زیرا موضوع آن “سیته” است و [[علم]] سیاست علم تشکیل و [[رهبری]] [[کشور]]، [[شهر]] (سیته) است<ref>رجوع کنید به: سید جلالالدین مدنی، مبانی و کلیات علوم سیاسی، ص۳۴.</ref>. | برخی بر این باورند که ارسطو، علم سیاست را پایهگذاری نموده و به [[تدارک]] روش خاص و تقسیمبندی مناسب و زبان مخصوص برای این علم، پرداخته است؛ چون او اولین کسی است که برای نخستین بار تعداد زیادی از وقایع و قضایای سیاسی را جمعآوری نموده است. بنابراین کتاب “سیاست” ارسطو، اختصاص به همین امر دارد؛ یعنی او اکثر رژیمهای هم عصر خود را در این کتاب مورد بررسی قرار میدهد. به نظر وی [[سیاست]] عملاً رأس [[سلسله]] مراتب [[علوم]] را اشغال میکند؛ زیرا موضوع آن “سیته” است و [[علم]] سیاست علم تشکیل و [[رهبری]] [[کشور]]، [[شهر]] (سیته) است<ref>رجوع کنید به: سید جلالالدین مدنی، مبانی و کلیات علوم سیاسی، ص۳۴.</ref>. | ||
ابوالحمد، در صفحه سی و یک مبانی سیاست مینویسد: “علم سیاست، [[علمی]] است که مطالعه و [[تحقیق]] پیرامون پدیدههای [[سیاسی]] و اشکال مختلف [[دولت]]، [[حکومت]]، [[روابط]] [[قدرت]]، مبانی مادی، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] هر یک از آنها در زمانها و مکانهای مختلف و [[کشف]] روابط پدیدههای سیاسی و [[علل]] پیدایش آنها و نیز مطالعه و تحقیق درباره [[اداره جامعه]] کشور و [[روابط بینالملل]] را انجام میدهد”<ref>ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست، ص۲۹.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۸.</ref> | ابوالحمد، در صفحه سی و یک مبانی سیاست مینویسد: “علم سیاست، [[علمی]] است که مطالعه و [[تحقیق]] پیرامون پدیدههای [[سیاسی]] و اشکال مختلف [[دولت]]، [[حکومت]]، [[روابط]] [[قدرت]]، مبانی مادی، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] هر یک از آنها در زمانها و مکانهای مختلف و [[کشف]] روابط پدیدههای سیاسی و [[علل]] پیدایش آنها و نیز مطالعه و تحقیق درباره [[اداره جامعه]] کشور و [[روابط بینالملل]] را انجام میدهد”<ref>ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست، ص۲۹.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۸.</ref> | ||
==[[ارتباط]] علم سیاست با سایر علوم== | |||
مسلماً نمیتوان حوزه و گستره هر علم را به طور دقیق مشخص نمود و مرز میان علوم را به صورت [[قطعی]] [[تعیین]] و ترسیم نمود؛ زیرا [[درهم]] تنیدگی موضوعات و امکان ملاحظه یک موضوع از ابعاد گوناگون، موجب پیدایش حوزههای مشترک علوم و گاه همپوشی آنها میشود. بهویژه، این امر در زمینه [[علوم اجتماعی]] نمود [[عینی]] فراوانتری دارد. چون عرصه فعالیتهای بشری را نمیتوان به حیطههای کاملاً منفصل از یکدیگر تقسیم نمود، همچنین نمیتوان [[گرایشها]]، [[اندیشهها]] و [[فعالیتهای سیاسی]] [[انسان]] را از [[جهانبینی]]، [[اعتقادات]]، [[اخلاق]] و حیثیت مادی [[زندگی]] او جدا دید. | |||
در این میان، ارتباط علم سیاست با [[علوم انسانی]] از [[پیوستگی]] و اشتراک فزونتری برخوردار است؛ چرا که سیاست قلمرو وسیعی را شامل میشود و نتیجه سیاست در بخشهای مختلف زندگی [[بشر]] [[ظهور]] و بروز پیدا میکند. در مقابل، سیاست نیز از دستاوردهای سایر علوم در تحقق اهداف خود بهره میجوید و همین امر موجب میشود که برخی، علم سیاست را علمی میانرشتهای بدانند؛ به شکلی که میتواند تنها در چارچوب گستردهتر رشتههای هم پیوند، به بررسی پدیدههای [[سیاسی]] بپردازد<ref>عالم، عبدالرحمن، تاریخ فلسفه سیاسی غرب، ج۱، ص۶۴.</ref>. | |||
حوزههای [[علمی]] همجوار که از تأثیر و تأثر بیشتری نسبت به [[علم]] [[سیاست]] برخوردار میباشند؛ عبارتند از<ref>بدون شک در ارتباط حوزههای علمی، سیاست تنها منحصر به حوزههای مذکور نیست و به جرأت میتوان گفت، هر تلاش علمی و فرهنگی که به شکلی جامعه انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد، میتوان آثار آن را در سیاست نیز مورد مطالعه قرار داد؛ چنانچه انقلاب صنعتی و پیامدهای آن موجب شد که نقش عوامل، نیروها و گرایشهای اقتصادی در سیاست به شکل آشکارتری مورد مطالعه قرار گیرد. از سوی دیگر، اثرگذاری تصمیمات کلان سیاسی بر سایر حوزههای علمی، انکارناپذیر است.</ref>: [[فلسفه]]، [[فقه]]، [[اخلاق]]، [[حقوق]]، [[تاریخ]]، جغرافی، [[جامعهشناسی]]، [[مردمشناسی]]، [[روانشناسی]] [[اجتماعی]]، [[اقتصاد]] و آمار، که در ادامه به طور [[اجمال]] به چگونگی این [[ارتباط]] اشاره میشود.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۹.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |