پرش به محتوا

نظام سیاسی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:


[[مقام معظم رهبری]] فرموده است: “وظیفه اصلی همه [[انبیا]] و [[ائمه]] و [[اولیا]] این بوده است که مردم را به همین [[وظایف]] [۱. [[عبودیت]] و [[اطاعت خداوند]]. ۲. [[هدف]] گرفتن تعالی [[انسان]]، تعالی خود و دیگران. ۳. ترجیح [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[اخروی]] بر سود [[دنیوی]]، اگر باهم [[تعارض]] پیدا کردند. ۴. اصل [[مجاهدت]] و تلاش، [[مبارزه]] است. ۵. [[امید]] به [[پیروزی]] در همه شرایط، به شرط آن‌که [[جهاد]] فی [[سبیل‌الله]] باشد] آشنا کنند؛ چه در دورانی که می‌توانستند [[قدرت]] را کسب کنند، بگویند: بروید، مجاهدت کنید و قدرت را به دست بیاورید و این‌گونه اداره کنید، چه آن وقتی که نمی‌شد، قدرت را به دست بیاورند. همه هم تلاش و مبارزه کرده‌اند، {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>، [[جنگ]] و [[مبارزه سیاسی]] و معارضه با [[دشمنان]] چیزی نیست که اول بار در [[اسلام]] آمده باشد؛ نه، [[مال]] [[پیغمبران]] گذشته [او] [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] [است] <ref>کیهان، ۱۵/۹/۷۹؛ سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان عالی‌رتبه کشور.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۲.</ref>
[[مقام معظم رهبری]] فرموده است: “وظیفه اصلی همه [[انبیا]] و [[ائمه]] و [[اولیا]] این بوده است که مردم را به همین [[وظایف]] [۱. [[عبودیت]] و [[اطاعت خداوند]]. ۲. [[هدف]] گرفتن تعالی [[انسان]]، تعالی خود و دیگران. ۳. ترجیح [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[اخروی]] بر سود [[دنیوی]]، اگر باهم [[تعارض]] پیدا کردند. ۴. اصل [[مجاهدت]] و تلاش، [[مبارزه]] است. ۵. [[امید]] به [[پیروزی]] در همه شرایط، به شرط آن‌که [[جهاد]] فی [[سبیل‌الله]] باشد] آشنا کنند؛ چه در دورانی که می‌توانستند [[قدرت]] را کسب کنند، بگویند: بروید، مجاهدت کنید و قدرت را به دست بیاورید و این‌گونه اداره کنید، چه آن وقتی که نمی‌شد، قدرت را به دست بیاورند. همه هم تلاش و مبارزه کرده‌اند، {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>، [[جنگ]] و [[مبارزه سیاسی]] و معارضه با [[دشمنان]] چیزی نیست که اول بار در [[اسلام]] آمده باشد؛ نه، [[مال]] [[پیغمبران]] گذشته [او] [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] [است] <ref>کیهان، ۱۵/۹/۷۹؛ سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان عالی‌رتبه کشور.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۲.</ref>
===[[نظام سیاسی]] با [[رهبری امام]] [[معصوم]] (نظام سیاسی [[امامت]])===
*'''امامت به عنوان نظام سیاسی الهی''': “امامت” در اندیشه‌های [[سیاسی]] [[اسلام]] به منزله [[شأن]] [[اجتماعی]]<ref>شأن اجتماعی امام در مقابل شأن تکوینی و معنوی او است.</ref>، در برگیرنده کلی‌ترین معنا از [[نظام‌های سیاسی]] الهی و طاغوتی ۔ یا [[ائمه]] [[نور]] و [[نار]] - است؛ چنانچه [[ائمّه]]. نور<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}} «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> بر اساس [[امر الهی]] [[مردم]] را [[دعوت]] به [[هدایت]] می‌کنند و ائمّه نار<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}} «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>، مردم را به [[آتش]] دعوت نموده، [[فرمان]] خود را بر فرمان و [[حکم خداوند]] مقدم می‌دانند و [[خواسته‌های نفسانی]] خود را بر [[جامعه]] [[تحمیل]] می‌کنند؛ اما امامت در اصطلاح رایج و شامل، خود به مثابه نظام سیاسی الهی مطرح است و همانند [[مقام]] [[نبوّت]] در [[اختیار]] [[خداوند]] می‌باشد. یعنی تنها اوست که برای بندگانش [[امام]] و [[رهبر]] [[تعیین]] می‌کند؛ بنابراین وقتی خداوند [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را پس از گذراندن مقام نبوّت و مقام [[خلّت]]<ref>{{متن قرآن|وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا}} «و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵.</ref> و عبور از مراحل و امتحاناتی چند، به [[مقام امامت]] می‌رساند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ اتَّخَذَهُ‏ نَبِيّاً قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَتَّخِذَهُ‏ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ خَلِيلًا وَ اتَّخَذَهُ خَلِيلًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ إِمَاماً فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ هَذِهِ الْأَشْيَاءَ وَ قَبَضَ يَدَهُ قَالَ لَهُ- يَا إِبْرَاهِيمُ‏ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}}} امام باقر{{ع}}، اصول کافی، مترجم، ج۱، ص۲۴۷ و امام صادق{{ع}}، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۷.</ref>. و اعلام می‌فرماید که: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[ابراهیم]]{{ع}} تقاضا می‌کند که این [[مقام]] برای همیشه در میان خاندانش باقی بماند؛ اما [[خداوند]] در جواب او می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ یعنی [[امامت]]، [[عهد]] خداست، به هر کس نمی‌رسد و [[تعیین]] آن با خداوند است.
اهمیت نقش [[امام]]، در [[نظام سیاسی]] تا بدان جاست که در بسیاری مواقع [[نظام‌های سیاسی]] به نام یا [[لقب]] امام مطرح شده‌اند؛ چنانچه در [[قرآن]] از [[نظام اجتماعی]] با [[رهبری]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[امت]] با [[ملت]] ابراهیمی یاد می‌شود<ref>{{متن قرآن|وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا}} و {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا}}.</ref> و نیز [[دولت‌ها]] به عنوان [[رئیس]] آن نامیده می‌شوند؛ مثلاً گفته می‌شود: [[حکومت]] [[خلفای راشدین]]، [[حکومت امیرالمؤمنین]]؛ [[علی بن ابی‌طالب]]، [[خلافت اموی]]، [[خلافت عباسی]] و [[خلافت عثمانی]]<ref>المحامی، احمد حسین یعقوب، النظام السیاسی فی الاسلام، ص۸۹.</ref>.
*'''امامت به عنوان [[جانشینی پیامبر]]''': امامت در معنای خاص و مطابق [[اعتقاد شیعه]]، به عنوان نظامی [[سیاسی]] مطرح است که [[رهبر]] آن، یکی از [[ائمه دوازده‌گانه]] و براساس [[نصّ الهی]]<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و تصریح [[رسول خدا]]<ref>{{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَ هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} أَخِي وَ وَصِيِّي وَ مُوَالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَهَا عَلَيَّ مَعَاشِرَ النَّاسِ‏ إِنَّ‏ عَلِيّاً وَ الطَّيِّبِينَ مِنْ وُلْدِي هُمُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ}}. رسول خدا{{صل}}، حدیث غدیر، نقل از احتجاج طبرسی. رسول خدا{{صل}}: {{متن حدیث|إن عدة الخلفاء بعدي عِدَّةَ نُقَبَاءِ بَنِي‏ إِسْرَائِيلَ‏}}، کنزالعمال، ج۱۲، حدیث ۱۴۹۷۱.</ref>، به این سمت [[منصوب]] شوند.
*'''ویژگی‌های [[نظام امامت]]''': نظام امامت، دارای ویژگی‌ها و اختصاصاتی است که در دو مبحث، ویژگی‌های کلی نظام امامت و ویژگی‌های عمومی [[ائمه]]{{عم}} قابل بررسی است.
====ویژگی‌های کلی نظام امامت====
جهت‌گیری: اولین ویژگی نظام امامت، جهت‌گیری آن در مسیر [[ولایت الهی]]، [[امامت]] [[پیامبر خدا]] و مرتبه‌ای از [[ربوبیت]] [[حضرت حق]] است؛ چنانچه [[آیات شریفه قرآن]]؛ همچون: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> به آن دلالت دارد.
[[مشروعیّت]]: [[مشروعیت]] [[نظام سیاسی]] امامت، ریشه در [[تعیین]] و [[نصب الهی]] دارد؛ بنابراین [[امام]] از [[ناحیه]] [[خداوند سبحان]]، [[حق تصرف]] در همه [[شؤون]] و امور را دارد. امام از دیدگاه [[شیعه]]، جدای از تحقق یا عدم تحقق حکومتش، دارای مشروعیت است و عدم [[مقبولیت]] مردمی در مشروعیت او تأثیری ندارد.
تحقق [[عینی]] امامت: هر چند تعیین امامت، توسط [[خداوند]] انجام می‌گیرد و مشروعیت آن نیز تنها به نصب الهی بر می‌گردد؛ اما فعلیت یافتن [[ولایت]]؛ یعنی [[اعمال]] [[سرپرستی]] [[اداره امور]] [[جامعه]] و [[هدایت]] آن به سوی اهداف تعیین شده، بدون پذیرش و [[مشارکت]] مأمومین با [[مردم]] امکان‌پذیر نیست؛ چنانچه غیر از یک یا دو مورد، بقیه [[ائمه معصومین]]{{عم}} به [[دلیل]] عدم قبول و [[تمکین]] مردم، نتوانستند [[امامت]] [[اجتماعی]] خود را [[اعمال]] نمایند.
بنابراین امامت هنگامی عینیت اجتماعی می‌یابد که مردم با قبول و پذیرش خود، دست [[امام]]{{ع}} را برای [[اداره جامعه]] فشرده و خود صورت تحققی [[نظام امامت]] را با [[جان]] و [[دل]] بپذیرند.
ویژگی دیگر نظام امامت، تناسب آن با مراتب [[تولی]] و پذیرش اجتماعی است؛ یعنی ظرفیت تولی و [[پذیرش مردم]] هر اندازه باشد، متناسب با همان ظرفیت، [[ولایت]] و امامت نیز بر آنها معین می‌شود؛ البته این موضوع اختصاص به نظام امامت ندارد؛ بلکه از [[سنت‌های الهی]] است و در هر [[جامعه]] و نظامی جاری می‌شود؛ همان‌طور که [[قرآن کریم]] عامل اصلی در [[سرنوشت]] [[مردمان]] را خود ایشان معرفی می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref> و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|كما تكونون‏ يولّى عليكم}}<ref>کنز العمال، حدیث ۱۴۹۷۹.</ref>؛ یعنی هرطور که شما باشید؛ ولایت و [[سرپرستی]] شما نیز همان‌گونه رقم خواهد خورد. [[خداوند تبارک و تعالی]] فرموده است: “وقتی [[بندگان]] من، آگاهانه مرا [[نافرمانی]] کنند، کسی که مرا نمی‌شناسد بر آنها مسلط خواهد شد”<ref>رسول خدا{{صل}}، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۸۹.</ref>. بنابراین در [[نظام]] امامت، مردم، در هر سطحی که خود را تعریف کنند، امام نیز، ایشان را در همان سطح از [[اراده]] اجتماعی، [[رهبری]] می‌کند.
====[[ویژگی‌های امام]]====
امام، به عنوان محور و عامل اصلی [[هدایت]] و سرپرستی جامعه به سوی [[سعادت]] و [[تکامل]]، واجد ویژگی‌ها و امتیازات منحصر به فردی است که او را سرآمد و مقتدای جامعه قرار می‌دهد؛ مهم‌ترین ویژگی‌های امام عبارتند از:
#[[عصمت]] و [[عدالت]]: یکی از [[اختصاصات امام]]{{ع}} [[مصونیت]] و عصمت اوست که [[امام علی]]{{ع}} در [[تبیین]] آن فرموده است: {{متن حدیث|فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ‏ مَعْصُومٌ‏ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو بِشَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا}}<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>؛ یکی از [[نشانه‌های امام]] آن است که معلوم شود از [[گناهان]]؛ چه کوچک و چه بزرگ، [[معصوم]] و مصون است، در [[فتوا]] دادن دچار [[لغزش]] نمی‌شود؛ در [[پاسخ گفتن]] به هرگونه سؤالی [[خطا]] نمی‌کند، [[فراموشی]] ندارد و به [[امور دنیا]] سرگرم نمی‌شود؛ [که او را از [[خدا]] و وظیفه‌اش [[غافل]] نماید]. [[عصمت]] با اصطلاح [[عدالت]] نیز بیان می‌شود؛ چون [[عدل]] به معنای رعایت جایگاه [[واقعی]] امور است؛ چنانچه امیرالمؤمنین علی{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْعَدْلُ‏ يَضَعُ‏ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا}}<ref>نهج‌البلاغه، حکمت ۴۳۷.</ref>؛ عدالت، امور را در جایگاه [[شایسته]] خود قرار می‌دهد و وقتی میگوییم: “امام، [[عادل]] است”؛ یعنی هر فعلی که از او صادر می‌شود، عین صواب است و در نوع خود، [[بهترین]] و عالی‌ترین موضع‌گیری است.
#[[علم]]: یکی دیگر از [[ویژگی‌های امام]] معصوم، علم اوست، علاوه بر اینکه [[امامت]] [[تکوینی]] اقتضا می‌کند که [[امام]] [[دانا]] به حقایق عالم [[تکوین]] باشد، در [[تشریع]] و [[اداره جامعه]] نیز باید از [[علم به قوانین الهی]] و [[دانش]] اداره صحیح [[جامعه]] به سوی [[مصالح]] و اهداف برخوردار باشد؛ در حدی که اولاً: معصوم از خطا و [[اشتباه]] در [[مرتبه علم]] و [[شناخت]] باشد و ثانیاً: از این نظر، بر کلیه افراد [[زمان]] خود [[برتری]] داشته باشد؛ چنانچه [[امام علی]]{{ع}} در ادامه [[حدیث]] فوق می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ الثَّانِي أَنْ يَكُونَ‏ أَعْلَمَ‏ النَّاسِ‏ بِحَلَالِ‏ اللَّهِ‏ وَ حَرَامِهِ وَ ضُرُوبِ أَحْكَامِهِ وَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ جَمِيعِ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ النَّاسُ فَيَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ وَ يَسْتَغْنِي عَنْهُمْ}}؛ دومین [[نشانه امامت]] آن است که نسبت به [[حلال و حرام]] [[الهی]] و انواع [[احکام]]، [[اوامر و نواهی]] [[خداوند]]، تمامی آنچه را که [[انسان‌ها]] به آن نیاز دارند، [[داناترین]] [[مردم]] باشد و در علم و دانش از دیگران [[بی‌نیاز]] باشد”<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>.
#کفایت: [[امام]]، برای ایفای نقش [[هدایت‌گری]] خود، باید علاوه بر [[علم]] و [[عصمت]] [[توانایی]] [[اداره حکومت]] را داشته و در این خصوص نیز [[شایسته‌ترین]] [[مردمان]]؛ به عبارتی، {{عربی|اکفأ الناس}}، باشد. [[امام علی]]{{ع}} در همان [[حدیث]]، {{متن حدیث|أَشْجَعِ‏ النَّاسِ}} و {{متن حدیث|أَسْخَى‏ النَّاسِ‏}} را از [[صفات امام]] بر می‌شمارد که این صفات، نشانه‌هایی از کفایت و توانایی امام در [[اداره امور]] [[جامعه]] و [[حکومت]] محصوب می‌شود.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۷.</ref>


==منابع==
==منابع==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش