پرش به محتوا

ادب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن'
جز (جایگزینی متن - 'تحقیق' به 'تحقیق')
جز (جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==
*اَدَب، مصدر ثلاثی مجرّد از باب فَعُلَ یَفعُلُ و جمع آن، [[آداب]] است<ref>لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۹۳; المصباح، ص‌۹.</ref>. اصل این واژه (أ‌د‌ب) به‌ معنای [[دعا]] (فرا [[خواندن]]) بوده<ref>لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۹۳.</ref> و اَدْب به‌ معنای [[دعوت]]، و جمع کردن [[مردم]] بر سر سفره خود<ref>مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۷۴.</ref> نیز از همین ریشه است.
*اَدَب، مصدر ثلاثی مجرّد از باب فَعُلَ یَفعُلُ و جمع آن، [[آداب]] است<ref>لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۹۳; المصباح، ص‌۹.</ref>. اصل این واژه (أ‌د‌ب) به‌ معنای [[دعا]] (فرا خواندن) بوده<ref>لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۹۳.</ref> و اَدْب به‌ معنای [[دعوت]]، و جمع کردن [[مردم]] بر سر سفره خود<ref>مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۷۴.</ref> نیز از همین ریشه است.
*مفهوم متعارف اَدَب نیز با معنای لغوی آن [[ارتباط]] دارد. گویا، [[ادب]] سفره‌ای از [[نیکی‌ها]] است که [[مردم]] بر گرد آن جمع می‌شوند و همگان آن را [[نیکو]] می‌شمارند<ref>مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۷۴.</ref>.
*مفهوم متعارف اَدَب نیز با معنای لغوی آن [[ارتباط]] دارد. گویا، [[ادب]] سفره‌ای از [[نیکی‌ها]] است که [[مردم]] بر گرد آن جمع می‌شوند و همگان آن را [[نیکو]] می‌شمارند<ref>مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۷۴.</ref>.
*این واژه در [[فارسی]]، با کلمات متعدّد دیگری مانند [[فرهنگ]]، [[هنر]]، [[خم]] و چم، [[حُسن]] [[معاشرت]]، [[حُسن]] محضر، طور [[پسندیده]]، [[حرمت]]، پاس و‌...‌، پیوند معنایی دارد<ref>لغت‌نامه، ج‌۱، ص‌۱۳۱۳.</ref>. تعاریف متعدّدی از این واژه در فرهنگ‌نامه‌های [[فارسی]] ارائه شده که در عمده آنها، به عناصری مانند: [[نیکی]] احوال و [[رفتار]]<ref>لغت‌نامه، ج‌۱، ص‌۱۳۱۳.</ref> [[پسندیده]] و شایسته‌ بودن<ref>لغت‌نامه، ج‌۱، ص‌۱۳۱۳.</ref> و [[حُسن]] [[معاشرت]] و رعایت [[حرمت]] اشخاص<ref>فرهنگ فارسی، ص‌۱۷۸.</ref> توجّه شده است<ref>[[ محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|ادب]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]،ج۲.</ref>.
*این واژه در [[فارسی]]، با کلمات متعدّد دیگری مانند [[فرهنگ]]، [[هنر]]، [[خم]] و چم، [[حُسن]] [[معاشرت]]، [[حُسن]] محضر، طور [[پسندیده]]، [[حرمت]]، پاس و‌...‌، پیوند معنایی دارد<ref>لغت‌نامه، ج‌۱، ص‌۱۳۱۳.</ref>. تعاریف متعدّدی از این واژه در فرهنگ‌نامه‌های [[فارسی]] ارائه شده که در عمده آنها، به عناصری مانند: [[نیکی]] احوال و [[رفتار]]<ref>لغت‌نامه، ج‌۱، ص‌۱۳۱۳.</ref> [[پسندیده]] و شایسته‌ بودن<ref>لغت‌نامه، ج‌۱، ص‌۱۳۱۳.</ref> و [[حُسن]] [[معاشرت]] و رعایت [[حرمت]] اشخاص<ref>فرهنگ فارسی، ص‌۱۷۸.</ref> توجّه شده است<ref>[[ محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|ادب]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]،ج۲.</ref>.
خط ۳۷: خط ۳۷:


==[[ادب]] حضور در [[مکان‌های مقدس]]==
==[[ادب]] حضور در [[مکان‌های مقدس]]==
*یکی از [[آداب]] مورد توجّه [[قرآن]]، [[ادب]] حضور در مکان‌هایی است که نوعی تقدّس دارند. این مکان‌ها یا همانند [[مساجد]] و [[معابد]] از آغاز، مکانی [[مقدّس]] در نظر گرفته شده‌اند؛ چنان‌که [[خداوند]] به [[موسی]]{{ع}} [[فرمان]] می‌دهد هنگام حضور در [[سرزمین]] [[مقدّس]] {{متن قرآن|طُوًى}} کفش‌ها را درآورده، پای برهنه باشد: {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}}<ref>«بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.</ref> یا به واسطه حضور اولیای خاصّ [[الهی]] مانند [[پیامبران]]، [[قداست]] یافته‌اند؛ چنان‌که افراد با [[ایمان]] موظّف‌اند هنگام حضور درخانه‌های [[پیامبر]]{{صل}} [[ادب]] را رعایت کرده، با اجازه وارد شوند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های  پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>. رعایت این [[ادب]] پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} نیز [[نیکو]] شمرده شده است؛ چنان‌که در [[جوامع حدیثی]] [[شیعه]]، [[خواندن]] [[اذن دخول]] از [[آداب زیارت]] [[حضرت]] به‌شمار می‌رود<ref>بحارالانوار، ج‌۹۷، ص‌۱۶۰.</ref> و رعایت این [[ادب]] هنگام حضور در مرقدهای [[مطهر]] [[امامان]]{{ع}} نیز سفارش شده است<ref>بحارالانوار، ج‌۹۷،  ص‌۲۱۱.</ref>.<ref>[[ محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|ادب]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]،ج۲.</ref>.
*یکی از [[آداب]] مورد توجّه [[قرآن]]، [[ادب]] حضور در مکان‌هایی است که نوعی تقدّس دارند. این مکان‌ها یا همانند [[مساجد]] و [[معابد]] از آغاز، مکانی [[مقدّس]] در نظر گرفته شده‌اند؛ چنان‌که [[خداوند]] به [[موسی]]{{ع}} [[فرمان]] می‌دهد هنگام حضور در [[سرزمین]] [[مقدّس]] {{متن قرآن|طُوًى}} کفش‌ها را درآورده، پای برهنه باشد: {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}}<ref>«بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.</ref> یا به واسطه حضور اولیای خاصّ [[الهی]] مانند [[پیامبران]]، [[قداست]] یافته‌اند؛ چنان‌که افراد با [[ایمان]] موظّف‌اند هنگام حضور درخانه‌های [[پیامبر]]{{صل}} [[ادب]] را رعایت کرده، با اجازه وارد شوند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های  پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>. رعایت این [[ادب]] پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} نیز [[نیکو]] شمرده شده است؛ چنان‌که در [[جوامع حدیثی]] [[شیعه]]، خواندن [[اذن دخول]] از [[آداب زیارت]] [[حضرت]] به‌شمار می‌رود<ref>بحارالانوار، ج‌۹۷، ص‌۱۶۰.</ref> و رعایت این [[ادب]] هنگام حضور در مرقدهای [[مطهر]] [[امامان]]{{ع}} نیز سفارش شده است<ref>بحارالانوار، ج‌۹۷،  ص‌۲۱۱.</ref>.<ref>[[ محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|ادب]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]،ج۲.</ref>.


==[[ادب]] برخورد با [[اولیای الهی]]==
==[[ادب]] برخورد با [[اولیای الهی]]==
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش