سلطه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←فرمانروایان سلطهگر=
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مهمترین نوع سلطه، سلطه فرهنگی است که پشتوانهای [[قوی]] برای سلطههای سیاسی و اقتصادی به شمار میآید. در سلطه فرهنگی [[بیگانگان]]، [[باورها]] و [[ارزشهای انسانی]] و [[توحیدی]] مورد تهاجم قرار گرفته و به تدریج [[ضعیف]] و بیثمر میشوند. به گفته برخی بزرگان، در میان شیوههای [[استعماری]] و [[سلطهگری]] آنچه از همه خطرناکتر و در عین حال مخفیتر است و [[جامعه اسلامی]] را [[تهدید]] میکند سلطه فرهنگی است. <ref> پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۶۰-۱۶۱. </ref> خداوند در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و البتّه موسی برای آنان برهانها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردنکشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref> پس از فرعون ([[مظهر]] سلطه سیاسی) و قارون (مظهر سلطه اقتصادی) از نقش هامان (مظهر سلطه فرهنگی) به عنوان سلطهگری که فعالیتهای [[تبلیغاتی]] و فرهنگی ضد موسی و [[مردم]] داشته نام میبرد. <ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۴۵۸-۴۵۹؛ من وحی القرآن، ج۱۸، ص۵۳. </ref> [[خداوند]] درباره سلطهگران [[فرهنگی]] میفرماید: آنان کسانی هستند که [[مردم]] را با [[القای شبهات]] و از [[راه]] [[تهدید]] و [[تطمیع]] از [[راه خدا]] بازداشته و با انواع [[تحریف]]، [[تفسیر به رأی]] و مخفیسازی حقایق، راه[[حق]] را کج و معوج نشان داده و مردم را از پیمودن آن باز میدارند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>.<ref> نمونه، ج۹، ص۶۱. </ref> چنان که [[احبار]] [[یهود]] و [[رهبانان]] و [[نصارا]] بر مردم [[سلطه]] فرهنگی یافته و مردم آنان را صاحب [[اختیار]] و [[خدایان]] خود پنداشته و [[تسلیم]] سخنان آنان بودند: {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافتهاند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که میورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] [[یهودیان]] برای [[دانشمندان]] و [[راهبان]] خود نه [[نماز]] گزاردند و نه [[روزه]] گرفتند، بلکه در [[معصیت خدا]] از آنان [[فرمانبری]] کردند<ref>رالبرهان، ج۲، ص۷۶۸. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | مهمترین نوع سلطه، سلطه فرهنگی است که پشتوانهای [[قوی]] برای سلطههای سیاسی و اقتصادی به شمار میآید. در سلطه فرهنگی [[بیگانگان]]، [[باورها]] و [[ارزشهای انسانی]] و [[توحیدی]] مورد تهاجم قرار گرفته و به تدریج [[ضعیف]] و بیثمر میشوند. به گفته برخی بزرگان، در میان شیوههای [[استعماری]] و [[سلطهگری]] آنچه از همه خطرناکتر و در عین حال مخفیتر است و [[جامعه اسلامی]] را [[تهدید]] میکند سلطه فرهنگی است. <ref> پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۶۰-۱۶۱. </ref> خداوند در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و البتّه موسی برای آنان برهانها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردنکشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref> پس از فرعون ([[مظهر]] سلطه سیاسی) و قارون (مظهر سلطه اقتصادی) از نقش هامان (مظهر سلطه فرهنگی) به عنوان سلطهگری که فعالیتهای [[تبلیغاتی]] و فرهنگی ضد موسی و [[مردم]] داشته نام میبرد. <ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۴۵۸-۴۵۹؛ من وحی القرآن، ج۱۸، ص۵۳. </ref> [[خداوند]] درباره سلطهگران [[فرهنگی]] میفرماید: آنان کسانی هستند که [[مردم]] را با [[القای شبهات]] و از [[راه]] [[تهدید]] و [[تطمیع]] از [[راه خدا]] بازداشته و با انواع [[تحریف]]، [[تفسیر به رأی]] و مخفیسازی حقایق، راه[[حق]] را کج و معوج نشان داده و مردم را از پیمودن آن باز میدارند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>.<ref> نمونه، ج۹، ص۶۱. </ref> چنان که [[احبار]] [[یهود]] و [[رهبانان]] و [[نصارا]] بر مردم [[سلطه]] فرهنگی یافته و مردم آنان را صاحب [[اختیار]] و [[خدایان]] خود پنداشته و [[تسلیم]] سخنان آنان بودند: {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافتهاند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که میورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] [[یهودیان]] برای [[دانشمندان]] و [[راهبان]] خود نه [[نماز]] گزاردند و نه [[روزه]] گرفتند، بلکه در [[معصیت خدا]] از آنان [[فرمانبری]] کردند<ref>رالبرهان، ج۲، ص۷۶۸. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
=[[فرمانروایان]] سلطهگر== | ==[[فرمانروایان]] سلطهگر== | ||
[[قرآن]] درآیاتی ازسلطه [[حاکمان]] [[باطل]] و رفتارهای سلطهگرایانهشان با [[انبیای الهی]] ومردم سخن گفته است. | [[قرآن]] درآیاتی ازسلطه [[حاکمان]] [[باطل]] و رفتارهای سلطهگرایانهشان با [[انبیای الهی]] ومردم سخن گفته است. | ||
#[[نمرود]] از سلطهگرانی است که با [[ابراهیم]]{{ع}} [[محاجه]] کرده و خداوند از او با صفاتی مانند [[کافر]]، مستبدّ، [[ستمگر]]، [[مغرور]] و [[متکبر]] در برابر خداوند، هدایتناپذیر و دارای [[حکومتی]] مستبدانه، مدعی [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] و داشتن [[قدرت]] [[احیا]] و [[اماته]] یاد کرده است. {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریستهای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده میکند و میمیراند، او گفت: من (نیز) زنده میدارم و میمیرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا میآورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمیگردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref> هنگامی که نمرود در برابر استدلالهای متقن ابراهیم{{ع}} [[شکست]] خورد، [[تصمیم]] گرفت او را با [[آتش]] بسوزاند {{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ }}<ref>«گفتند: اگر میخواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۸-۶۹.</ref>.<ref>التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۷۷؛ نمونه، ج۱۳، ص۴۴۶. </ref> | #[[نمرود]] از سلطهگرانی است که با [[ابراهیم]]{{ع}} [[محاجه]] کرده و خداوند از او با صفاتی مانند [[کافر]]، مستبدّ، [[ستمگر]]، [[مغرور]] و [[متکبر]] در برابر خداوند، هدایتناپذیر و دارای [[حکومتی]] مستبدانه، مدعی [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] و داشتن [[قدرت]] [[احیا]] و [[اماته]] یاد کرده است. {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریستهای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده میکند و میمیراند، او گفت: من (نیز) زنده میدارم و میمیرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا میآورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمیگردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref> هنگامی که نمرود در برابر استدلالهای متقن ابراهیم{{ع}} [[شکست]] خورد، [[تصمیم]] گرفت او را با [[آتش]] بسوزاند {{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ }}<ref>«گفتند: اگر میخواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۸-۶۹.</ref>.<ref>التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۷۷؛ نمونه، ج۱۳، ص۴۴۶. </ref> |