اخلاق در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'راه' به 'راه'
جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه') |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
با بررسی متون اخلاقی معاصر، به نظر میرسد امروزه این روش مورد توجه عالمان اخلاق واقع شده؛ چرا که از یک سو محور و اساس کار خود را بر آیات و روایات قرار داده و از سوی دیگر از دستاوردها و تجربیات [[فلاسفه]] و [[عارفان]] نیز بهره بردهاند. | با بررسی متون اخلاقی معاصر، به نظر میرسد امروزه این روش مورد توجه عالمان اخلاق واقع شده؛ چرا که از یک سو محور و اساس کار خود را بر آیات و روایات قرار داده و از سوی دیگر از دستاوردها و تجربیات [[فلاسفه]] و [[عارفان]] نیز بهره بردهاند. | ||
برخی از عالمان اخلاق بر آنند که پرداختن به این نوع متون اخلاقی نمیتواند تمام مقصود در [[تهذیب]] [[نفوس]] را ادا کند و حتی پرداختن به برخی از آنها موجب دور ماندن از مقصد میگردد، از اینرو باید در موضوع [[اخلاق]] آثاری نوشته شود که با [[بشارت]] و [[انذار]]، [[موعظه]] و [[نصیحت]] و [[تذکر]] و [[یادآوری]]، مقصود خود را در نفس جایگزین ساخته و به جای اینکه | برخی از عالمان اخلاق بر آنند که پرداختن به این نوع متون اخلاقی نمیتواند تمام مقصود در [[تهذیب]] [[نفوس]] را ادا کند و حتی پرداختن به برخی از آنها موجب دور ماندن از مقصد میگردد، از اینرو باید در موضوع [[اخلاق]] آثاری نوشته شود که با [[بشارت]] و [[انذار]]، [[موعظه]] و [[نصیحت]] و [[تذکر]] و [[یادآوری]]، مقصود خود را در نفس جایگزین ساخته و به جای اینکه راه درمان را نشان دهد خود، درمان باشد و مطالعه آن [[قلب]] را نرم و [[انسان]] را مهذب و [[نورانی]] سازد. درحالیکه متون برجای مانده تنها نسخه هستند و نتوانستهاند عمل را به [[مردم]] [[القاء]] نمایند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۲-۱۴؛ امام خمینی، تقریرات فلسفه، تقریر سید عبدالغنی اردبیلی، ج۳، ص۳۶۰-۳۶۱.</ref>. کتاب [[چهل]] [[حدیث]] [[امام خمینی]] که بر اساس [[سنت]] اربعیننویسی [[نگارش]] یافته به این نکته توجه جدی داشته و در ۳۳ حدیث آن، ضمن برشماری [[مفاسد اخلاقی]]، مواعظی در جهت باز داشتن نفس از آنها بیان شده است. افزون بر آن، [[هدف]] مؤلف در شرح [[روایات]]، بیدار ساختن و توجه دادن به مخاطب است تا با پیمودن طریق [[سلوک]] خود را از [[صفات ناپسند]] مبرا ساخته و با [[ایمان]] درست و عمل [[خالص]] [[خدا]] را [[ملاقات]] کند<ref>ر.ک: امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱-۲ «مقدمه».</ref>. پس از آن نیز آثار متعددی در [[علم اخلاق]] نگارش یافته که افزون بر توجه به این رویکرد، رویکردهای دیگری همچون محوریت [[آیات قرآن]] نیز در آنها مورد توجه بوده است<ref>ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، اخلاق در قرآن؛ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، مراحل اخلاق در قرآن، مبادی اخلاق در قرآن.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۴۱-۴۶.</ref> | ||
==رابطه اخلاق با مقولههای اساسی زندگی== | ==رابطه اخلاق با مقولههای اساسی زندگی== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
===[[عدالت اجتماعی]]=== | ===[[عدالت اجتماعی]]=== | ||
ایجاد عدالت اجتماعی تنها در سایه [[اخلاق اسلامی]] امکانپذیر است؛ هرچند بخش عمده آن به [[قوانین]] و مقررات مربوط میگردد، اما قوانین و مقررات نیز بدون برخورداری افراد از اخلاق اسلامی کارساز نیست. با تأمین شدن اخلاق در [[جامعه]]، عدالت اجتماعی نیز تأمین میشود و جامعه آباد میگردد<ref>آیت الله خامنهای، ۲۳/۴/۱۳۷۲؛ عدالت.</ref>. [[هدف]] [[جمهوری اسلامی]] ایجاد عدالت اجتماعی بوده و تحقق آن به این است که هر [[انسانی]] وظیفهاش را به خوبی انجام دهد و رفتارها بر مبنای اخلاق باشد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۱۹-۲۰.</ref>. عدالت اجتماعی تأثیر مستقیمی بر [[اخلاق]] [[مردم]] دارد و [[بیعدالتیها]] میتواند اخلاق جامعهای را به [[تباهی]] بکشاند. بسیاری از [[رذائل اخلاقی]] مانند [[حسادت]]، [[کینه]]، [[دشمنی]] و مانند آن از فقدان [[عدالت اجتماعی]] ناشی میگردد<ref>ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۷۳۸.</ref>. عدالت اجتماعی یک اصل و [[هدف]] والا است و زمانی محقق میشود که [[جامعه]] [[تربیت یافته]] باشد و [[ظلم]] و [[ظلمپذیری]] در آن نباشد<ref>آیت الله خامنهای، ۲۳/۴/۱۳۷۲.</ref>، و با استقرار [[شریعت اسلامی]] است که عدالت اجتماعی تحقق مییابد<ref>آیت الله خامنهای، مکتوبات، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref>. در [[زمان]] ما جامعه به [[برکت]] [[انقلاب]]، به سمت [[اخلاق الهی]] گردش قابل توجهی داشته و ادامه این | ایجاد عدالت اجتماعی تنها در سایه [[اخلاق اسلامی]] امکانپذیر است؛ هرچند بخش عمده آن به [[قوانین]] و مقررات مربوط میگردد، اما قوانین و مقررات نیز بدون برخورداری افراد از اخلاق اسلامی کارساز نیست. با تأمین شدن اخلاق در [[جامعه]]، عدالت اجتماعی نیز تأمین میشود و جامعه آباد میگردد<ref>آیت الله خامنهای، ۲۳/۴/۱۳۷۲؛ عدالت.</ref>. [[هدف]] [[جمهوری اسلامی]] ایجاد عدالت اجتماعی بوده و تحقق آن به این است که هر [[انسانی]] وظیفهاش را به خوبی انجام دهد و رفتارها بر مبنای اخلاق باشد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۱۹-۲۰.</ref>. عدالت اجتماعی تأثیر مستقیمی بر [[اخلاق]] [[مردم]] دارد و [[بیعدالتیها]] میتواند اخلاق جامعهای را به [[تباهی]] بکشاند. بسیاری از [[رذائل اخلاقی]] مانند [[حسادت]]، [[کینه]]، [[دشمنی]] و مانند آن از فقدان [[عدالت اجتماعی]] ناشی میگردد<ref>ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۷۳۸.</ref>. عدالت اجتماعی یک اصل و [[هدف]] والا است و زمانی محقق میشود که [[جامعه]] [[تربیت یافته]] باشد و [[ظلم]] و [[ظلمپذیری]] در آن نباشد<ref>آیت الله خامنهای، ۲۳/۴/۱۳۷۲.</ref>، و با استقرار [[شریعت اسلامی]] است که عدالت اجتماعی تحقق مییابد<ref>آیت الله خامنهای، مکتوبات، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref>. در [[زمان]] ما جامعه به [[برکت]] [[انقلاب]]، به سمت [[اخلاق الهی]] گردش قابل توجهی داشته و ادامه این راه میتواند جامعه را از عدالت اجتماعی برخوردار سازد<ref>آیت الله خامنهای، ۲۳/۴/۱۳۷۲. </ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۹.</ref> | ||
===[[حقوق]]=== | ===[[حقوق]]=== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
===بهرهبرداری بهتراز [[منبرها]] و مناسبتها=== | ===بهرهبرداری بهتراز [[منبرها]] و مناسبتها=== | ||
بهرهبرداری بهتر از منبرها و [[تبلیغات]] [[دینی]] و مناسبتهای مذهبی و [[مساجد]] و چاپ و نشر کتابها و مجلات و نشریات در راستای مباحث اخلاقی امری ضروری است؛ در گذشته عالمانی به بیان [[معارف]] و [[پاسخگویی به شبهات]] پرداختند؛ اما امروزه این نیاز بسیار گستردهتر است و لازم است کتابها، جزوهها، مجلات و نشریاتی ایجاد شود تا این [[رسالت]] را عهدهدار گردد و به گسترش دین، معارف و اخلاق بپردازد، در این | بهرهبرداری بهتر از منبرها و [[تبلیغات]] [[دینی]] و مناسبتهای مذهبی و [[مساجد]] و چاپ و نشر کتابها و مجلات و نشریات در راستای مباحث اخلاقی امری ضروری است؛ در گذشته عالمانی به بیان [[معارف]] و [[پاسخگویی به شبهات]] پرداختند؛ اما امروزه این نیاز بسیار گستردهتر است و لازم است کتابها، جزوهها، مجلات و نشریاتی ایجاد شود تا این [[رسالت]] را عهدهدار گردد و به گسترش دین، معارف و اخلاق بپردازد، در این راه از [[علما]] و متخصصان که در این زمینهها مطالعاتی دارند نیز باید استفاده شود<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۴/۶/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۸۴.</ref> | ||
===[[مشارکت]] فعال [[آموزش و پرورش]]=== | ===[[مشارکت]] فعال [[آموزش و پرورش]]=== | ||
یکی از ابزارهای استقرار [[اخلاق]] در [[جامعه]] آموزشهای [[اخلاقی]] به وسیله [[آموزش و پرورش]]، مراکز [[تربیتی]] و مراکز [[آموزشی]] و [[علمی]] در همه سطوح است<ref>ر.ک: امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۵۶؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۶/۱/۱۳۸۵.</ref>. آموزش و پرورش سنگ بنای [[آینده]] [[کشور]] است، ارتقا و [[اصلاح]] آن موجب توسعه [[علوم]] و به ویژه موجب تحقق و توسعه [[دین و اخلاق]] میگردد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۲/۲/۱۳۸۵.</ref>. [[همت]] مدارس، باید در جهت ارتقاء اخلاقی و [[اعتقادی]] [[کودکان]] باشد و این اساس کار در گسترش [[اخلاق اسلامی]] است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۵/۱۰/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۸۵.</ref> | یکی از ابزارهای استقرار [[اخلاق]] در [[جامعه]] آموزشهای [[اخلاقی]] به وسیله [[آموزش و پرورش]]، مراکز [[تربیتی]] و مراکز [[آموزشی]] و [[علمی]] در همه سطوح است<ref>ر.ک: امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۵۶؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۶/۱/۱۳۸۵.</ref>. آموزش و پرورش سنگ بنای [[آینده]] [[کشور]] است، ارتقا و [[اصلاح]] آن موجب توسعه [[علوم]] و به ویژه موجب تحقق و توسعه [[دین و اخلاق]] میگردد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۲/۲/۱۳۸۵.</ref>. [[همت]] مدارس، باید در جهت ارتقاء اخلاقی و [[اعتقادی]] [[کودکان]] باشد و این اساس کار در گسترش [[اخلاق اسلامی]] است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۵/۱۰/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۸۵.</ref> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
از کاربردیترین ابزارهای تحقق اخلاق در جامعه، [[هدایت]] [[جوانان]] و سوق دادن آنان به [[اندیشیدن]] و روآوری به اخلاق اسلامی است. در محیط اسلامی تنها با زبان نرم، [[رفتار]] اندیشمندانه و عاقلانه، و برخوردی حلیمانه میتوان حقایق را در [[دلها]] [[نفوذ]] داد. [[آموزش]] این امور به جوانان [[ضرورت]] دارد تا اخلاق اسلامی در میان آنان گسترش یابد. از آن جمله [[یادآوری]] [[نعمت]] [[انقلاب]] برای تمامی [[مردم]] به ویژه جوانان است که [[اقتدار]] اسلامی را بازگردانده و ذلتی را که بر [[ملت ایران]] [[حاکم]] بود و پایههای [[دینی]] و [[اعتقادی]] [[مردم]] را [[ضعیف]] ساخته بود از بین بُرد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲/۲/۱۳۷۷.</ref>. [[نظام اسلامی]] باید تلاش کند با [[تعلیم و تربیت]] درست و [[راهنمایی]] مردم به سرچشمههای [[فضیلت]]، [[خواست مردم]] را در جهت [[فضائل اخلاقی]] قرار دهد و هوسهای فاسدکننده را از آنان دور سازد<ref>ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۲۴۰؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۱/۵/۱۳۸۰.</ref>. بر این اساس [[امام خمینی]] سفارش میکند همه افراد [[وظیفه]] دارند در [[تربیت]] و [[تهذیب]] نونهالان تلاش کنند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۱۶۲.</ref>. حتی ایشان سفارش میکند زندانها را به مراکز [[اخلاق]] و تربیت تبدیل کنند تا زمینه [[اصلاح]] و [[توبه]] [[واقعی]] [[زندانیان]] فراهم گردد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۸، ص۳۴۳.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۸۶.</ref> | از کاربردیترین ابزارهای تحقق اخلاق در جامعه، [[هدایت]] [[جوانان]] و سوق دادن آنان به [[اندیشیدن]] و روآوری به اخلاق اسلامی است. در محیط اسلامی تنها با زبان نرم، [[رفتار]] اندیشمندانه و عاقلانه، و برخوردی حلیمانه میتوان حقایق را در [[دلها]] [[نفوذ]] داد. [[آموزش]] این امور به جوانان [[ضرورت]] دارد تا اخلاق اسلامی در میان آنان گسترش یابد. از آن جمله [[یادآوری]] [[نعمت]] [[انقلاب]] برای تمامی [[مردم]] به ویژه جوانان است که [[اقتدار]] اسلامی را بازگردانده و ذلتی را که بر [[ملت ایران]] [[حاکم]] بود و پایههای [[دینی]] و [[اعتقادی]] [[مردم]] را [[ضعیف]] ساخته بود از بین بُرد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲/۲/۱۳۷۷.</ref>. [[نظام اسلامی]] باید تلاش کند با [[تعلیم و تربیت]] درست و [[راهنمایی]] مردم به سرچشمههای [[فضیلت]]، [[خواست مردم]] را در جهت [[فضائل اخلاقی]] قرار دهد و هوسهای فاسدکننده را از آنان دور سازد<ref>ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۲۴۰؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۱/۵/۱۳۸۰.</ref>. بر این اساس [[امام خمینی]] سفارش میکند همه افراد [[وظیفه]] دارند در [[تربیت]] و [[تهذیب]] نونهالان تلاش کنند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۱۶۲.</ref>. حتی ایشان سفارش میکند زندانها را به مراکز [[اخلاق]] و تربیت تبدیل کنند تا زمینه [[اصلاح]] و [[توبه]] [[واقعی]] [[زندانیان]] فراهم گردد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۸، ص۳۴۳.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۸۶.</ref> | ||
===بهرهگیری از [[آیات]]، [[روایات]] و سخنان بزرگان و [[ترویج]] سبک و [[سیره اخلاقی]] [[معصومین]]{{عم}}=== | ===بهرهگیری از [[آیات]]، [[روایات]] و سخنان بزرگان و [[ترویج]] سبک و [[سیره اخلاقی]] [[معصومین]]{{عم}}=== | ||
[[قرآن کریم]] [[انسان]] را به [[بهترین]] راههای [[اخلاقی]] و بهترین روشهای عمل فرد و [[جامعه]] [[هدایت]] میکند {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>«بیگمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون میگردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref> [[قرآن]] نیازهای انسان را مورد توجه قرار داده و در هر عصری بهترین نسخه [[سعادت]] وی میباشد چنانکه [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] با [[عمل به قرآن]]، در [[علم]]، اخلاق و بسیاری پیشرفتهای [[معنوی]] و مادی به اوج رسیده بودند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۹/۱۳۷۷.</ref>. برای بهرهمندی از [[هدایت الهی]]، لازم است به سوی او گام برداشته شود؛ چنانکه خود قرآن نیز چنین وعدهای داده است؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری میگشاید * و به او از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بیگمان خداوند برای هر چیز، اندازهای نهاده است» سوره طلاق، آیه ۲-۳.</ref>. و در [[دعای امام سجاد]]{{ع}} | [[قرآن کریم]] [[انسان]] را به [[بهترین]] راههای [[اخلاقی]] و بهترین روشهای عمل فرد و [[جامعه]] [[هدایت]] میکند {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>«بیگمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون میگردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref> [[قرآن]] نیازهای انسان را مورد توجه قرار داده و در هر عصری بهترین نسخه [[سعادت]] وی میباشد چنانکه [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] با [[عمل به قرآن]]، در [[علم]]، اخلاق و بسیاری پیشرفتهای [[معنوی]] و مادی به اوج رسیده بودند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۹/۱۳۷۷.</ref>. برای بهرهمندی از [[هدایت الهی]]، لازم است به سوی او گام برداشته شود؛ چنانکه خود قرآن نیز چنین وعدهای داده است؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری میگشاید * و به او از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بیگمان خداوند برای هر چیز، اندازهای نهاده است» سوره طلاق، آیه ۲-۳.</ref>. و در [[دعای امام سجاد]]{{ع}} راه منتهی به سوی [[خدا]] بسیار نزدیک دانسته شده است؛ {{متن حدیث|وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۵، ص۸۳؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۹/۱۳۷۷.</ref> [[قرآن کریم]] درباره [[سیره اخلاقی]] [[پیامبر]]{{صل}} او را به خاطر [[نرمش]] و [[مدارا]] در [[برخورد با مردم]] میستاید {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> با این حال در آیهای دیگر [[خداوند]] به ایشان [[فرمان]] میدهد که با [[کفار]] با شدت و [[خشونت]] برخورد نماید {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳ و سوره تحریم، آیه ۹. </ref>. درباره [[رفتار فردی]]، [[غلظت]] [[نکوهیده]] است اما در [[اجرای قانون]] و [[اداره جامعه]] و ایجاد [[نظم]] این [[رفتار]] مناسب است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۶/۱/۱۳۷۹.</ref>. [[اخلاق]] [[رسول خدا]]{{صل}} در دو بخش اخلاق شخصی و [[اخلاق حکومتی]] الگویی کامل برای [[بشریت]] به شمار میآید؛ در بخش [[اخلاق فردی]]، به رغم شرایط نامطلوب آن عصر، تمام [[فضائل]]، در حد کمال آن در [[شخصیت]] ایشان متجلی بود و در بخش اخلاق حکومتی نیز [[برترین]] الگوی اخلاق [[انسانی]] به شمار میآمد. وی در [[حکومت]]، بسیار [[عادل]] و [[با تدبیر]] بود، [[حافظ]] و نگهدارنده [[قانون]] بود و خود نیز محکوم [[قوانین]] بود. با [[دشمنان]] با مدارا رفتار مینمود اما در مواردی که آنان را در مقابل [[اسلام]]، [[احساس]] مینمود بسیار سختگیر بود<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۳/۲/۱۳۷۹.</ref>. | ||
[[قیام امام حسین]]{{ع}} نیز علاوه بر [[مبارزه]] در مقابل [[باطل]]، تجسم [[معنویت]] و اخلاق بود که مربوط به [[باطن]] و نفس [[انسانها]] است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۹/۱/۱۳۸۱.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} [[هدف]] اول خود از [[قیام]] را ریشهکنی [[فساد]] و ایجاد [[اصلاح]] در [[جامعه]] میداند، که از جمله انواع فساد، [[انحرافهای اخلاقی]] به شمار میآید<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۳/۱/۱۳۷۸.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۸۶.</ref> | [[قیام امام حسین]]{{ع}} نیز علاوه بر [[مبارزه]] در مقابل [[باطل]]، تجسم [[معنویت]] و اخلاق بود که مربوط به [[باطن]] و نفس [[انسانها]] است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۹/۱/۱۳۸۱.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} [[هدف]] اول خود از [[قیام]] را ریشهکنی [[فساد]] و ایجاد [[اصلاح]] در [[جامعه]] میداند، که از جمله انواع فساد، [[انحرافهای اخلاقی]] به شمار میآید<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۳/۱/۱۳۷۸.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۸۶.</ref> | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
===[[قدرتطلبی]]=== | ===[[قدرتطلبی]]=== | ||
قدرتطلبی و [[رقابت]] بر سر [[قدرت]] نیز از دیگر چالشهای فراروی نظام اخلاقی است. اصل قدرت و [[حکومت]] و [[اداره امور]] [[مردم]] امری مطلوب است و [[انبیا]] و [[اولیا]] نیز در همین جهت گام برداشتهاند اما آنچه که اخلاق را [[فاسد]] نموده و [[ملتها]] را به [[تباهی]] میکشاند قدرتطلبی و طاغوتگرایی است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۰۷.</ref>. چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز عهدهداری حکومت را برای قدرتطلبی و رقابت بر سر [[قدرت سیاسی]] نمیداند بلکه آن را در جهت [[نجات]] [[مظلومان]] از دست [[ستمکاران]] به کار میبندد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳ (۵۰)؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ص۵۵-۵۶.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} نیز [[قیام]] خود را در همین جهت دانسته است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۳/۳/۱۳۷۸.</ref>. ازاین رو [[امام خمینی]] قیام خود و [[ملت]] [[مسلمان]] [[ایران]] را در جهت رقابت بر سر به دست آوردن قدرت سیاسی و جستجوی ثروتهای ناچیز [[دنیا]] نمیداند بلکه آن را برای ارائه [[ارزشهای دینی]] و [[اصول اخلاقی]] میداند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۱۱.</ref>. برخلاف منافقانی که در آغاز [[نهضت اسلامی]] ایران با ادعاهایی مانند ایجاد آیندهای روشن بر اساس [[ایدئولوژی]] [[دین]]، در میان نیروهای انقلابی نفوذ کرده و تنها [[هدف]] آنان قدرتطلبی بود<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۹/۱۳۷۸.</ref>. قدرتطلبی منشأ بسیاری از جنایات علیه ملتهای ضعیف و [[مظلوم]] است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۴/۱/۱۳۶۹.</ref>؛ اما درباره اینکه اصالت با اخلاق است یا قدرت، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. برخی مکتبها مانند [[مسیحیت]] اصالت را با اخلاق و [[زندگی]] [[مسالمتآمیز]] میدانند و [[رفتار]] زورمدارانه را در هر شرایطی غیراخلاقی میشمارند، اما برخی دیگر همچون نیچه اصالت را با [[قدرت]] و کمال [[اخلاقی]] [[انسان]] را در قدرت میدانند و برآنند که [[اخلاق]] [[مسیحیت]]؛ [[بردگی]]، [[ضعف]]، [[ذلت]] و عامل رکود [[بشریت]] است. برخی نیز اخلاق را وابسته به قدرت میدانند اما هرقدرتی را اخلاقی نمیشمارند و بر این اساس قدرت استثمارگران، غیراخلاقی اما قدرتی را که [[مظلومان]] [[جوامع]] در جهت دگرگون کردن [[جامعه]] و [[تحول]] آن به مراتب عالی به کار میبندند اخلاقی است؛ اما از نظر [[اسلام]] تمامی دیدگاههای فوق مردود است، از نگاه اسلام اخلاق فقط در [[روابط]] مسالمتآمیز خلاصه نمیگردد افزون بر آنکه در مواردی [[مبارزه]] با [[زور]] و [[ستمگری]] را [[مقدس]] شمرده و در شرایطی خاص [[فرمان جهاد]] میدهد. در موارد مواجهه با زور نیز، اسلام ابتدا | قدرتطلبی و [[رقابت]] بر سر [[قدرت]] نیز از دیگر چالشهای فراروی نظام اخلاقی است. اصل قدرت و [[حکومت]] و [[اداره امور]] [[مردم]] امری مطلوب است و [[انبیا]] و [[اولیا]] نیز در همین جهت گام برداشتهاند اما آنچه که اخلاق را [[فاسد]] نموده و [[ملتها]] را به [[تباهی]] میکشاند قدرتطلبی و طاغوتگرایی است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۰۷.</ref>. چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز عهدهداری حکومت را برای قدرتطلبی و رقابت بر سر [[قدرت سیاسی]] نمیداند بلکه آن را در جهت [[نجات]] [[مظلومان]] از دست [[ستمکاران]] به کار میبندد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳ (۵۰)؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ص۵۵-۵۶.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} نیز [[قیام]] خود را در همین جهت دانسته است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۳/۳/۱۳۷۸.</ref>. ازاین رو [[امام خمینی]] قیام خود و [[ملت]] [[مسلمان]] [[ایران]] را در جهت رقابت بر سر به دست آوردن قدرت سیاسی و جستجوی ثروتهای ناچیز [[دنیا]] نمیداند بلکه آن را برای ارائه [[ارزشهای دینی]] و [[اصول اخلاقی]] میداند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۱۱.</ref>. برخلاف منافقانی که در آغاز [[نهضت اسلامی]] ایران با ادعاهایی مانند ایجاد آیندهای روشن بر اساس [[ایدئولوژی]] [[دین]]، در میان نیروهای انقلابی نفوذ کرده و تنها [[هدف]] آنان قدرتطلبی بود<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۹/۱۳۷۸.</ref>. قدرتطلبی منشأ بسیاری از جنایات علیه ملتهای ضعیف و [[مظلوم]] است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۴/۱/۱۳۶۹.</ref>؛ اما درباره اینکه اصالت با اخلاق است یا قدرت، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. برخی مکتبها مانند [[مسیحیت]] اصالت را با اخلاق و [[زندگی]] [[مسالمتآمیز]] میدانند و [[رفتار]] زورمدارانه را در هر شرایطی غیراخلاقی میشمارند، اما برخی دیگر همچون نیچه اصالت را با [[قدرت]] و کمال [[اخلاقی]] [[انسان]] را در قدرت میدانند و برآنند که [[اخلاق]] [[مسیحیت]]؛ [[بردگی]]، [[ضعف]]، [[ذلت]] و عامل رکود [[بشریت]] است. برخی نیز اخلاق را وابسته به قدرت میدانند اما هرقدرتی را اخلاقی نمیشمارند و بر این اساس قدرت استثمارگران، غیراخلاقی اما قدرتی را که [[مظلومان]] [[جوامع]] در جهت دگرگون کردن [[جامعه]] و [[تحول]] آن به مراتب عالی به کار میبندند اخلاقی است؛ اما از نظر [[اسلام]] تمامی دیدگاههای فوق مردود است، از نگاه اسلام اخلاق فقط در [[روابط]] مسالمتآمیز خلاصه نمیگردد افزون بر آنکه در مواردی [[مبارزه]] با [[زور]] و [[ستمگری]] را [[مقدس]] شمرده و در شرایطی خاص [[فرمان جهاد]] میدهد. در موارد مواجهه با زور نیز، اسلام ابتدا راه [[حکمت]] و [[برهان]] را برمیگزیند و در صورت مؤثر واقع نشدن در موارد نهایی [[اقدام]] به [[اعمال]] قدرت مینماید<ref>ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۴۹۰-۴۹۱.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۹۶.</ref> | ||
===[[تهاجم فرهنگی]]=== | ===[[تهاجم فرهنگی]]=== | ||
[[آمریکا]] پس از سالها مبارزه عملی با [[جمهوری اسلامی]] به این نتیجه رسیده که مبارزه در جهت [[اعتقادی]]، [[فرهنگی]] و مسائل اخلاقی بسیار کارسازتر است. از اینرو تلاش کردند تا با مبارزه اخلاقی بخش عظیمی از امکانات و [[سلاح]] جمهوری اسلامی را از بین ببرند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۲/۲/۱۳۸۲.</ref>. [[دشمنان اسلام]]، اخلاق، [[فکر]]، [[اعتقاد]] و عمل مردان و [[زنان]] [[مسلمان]] را [[هدف]] قرار داده و با ایجاد جریانهای ضد اخلاقی مانند [[فمینیسم]]، تلاش میکنند در [[پوشش]] [[اسلامی]]، بستر [[انحرافات اخلاقی]] را در [[جامعه اسلامی]] فراهم سازند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۸/۷/۱۳۷۷.</ref>. آنان تلاش میکنند [[نسل جوان]] را [[فاسد]] سازند تا [[نشاط]]، [[اراده]] و [[امید]] را از آنان سلب کنند و [[مشکلات]] عصبی و اخلاقی برای آنان فراهم سازند و آنان را به نسلی بیخاصیت تبدیل نمایند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۸/۸/۱۳۷۷؛ ۱۳/۲/۱۳۸۰.</ref>. آنان در پی خاموش کردن [[پیام]] [[آزادی]]، [[معنویت]]، [[ارزش]] و [[فضیلت]] و [[کرامت انسانی]] حاصل شده از انقلابند تا بدین وسیله پشتوانه [[فکری]] [[جوانان]] که تکیهگاه [[اراده]] و [[عزم راسخ]] آنان است از آنها گرفته شود. از این رو از | [[آمریکا]] پس از سالها مبارزه عملی با [[جمهوری اسلامی]] به این نتیجه رسیده که مبارزه در جهت [[اعتقادی]]، [[فرهنگی]] و مسائل اخلاقی بسیار کارسازتر است. از اینرو تلاش کردند تا با مبارزه اخلاقی بخش عظیمی از امکانات و [[سلاح]] جمهوری اسلامی را از بین ببرند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۲/۲/۱۳۸۲.</ref>. [[دشمنان اسلام]]، اخلاق، [[فکر]]، [[اعتقاد]] و عمل مردان و [[زنان]] [[مسلمان]] را [[هدف]] قرار داده و با ایجاد جریانهای ضد اخلاقی مانند [[فمینیسم]]، تلاش میکنند در [[پوشش]] [[اسلامی]]، بستر [[انحرافات اخلاقی]] را در [[جامعه اسلامی]] فراهم سازند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۸/۷/۱۳۷۷.</ref>. آنان تلاش میکنند [[نسل جوان]] را [[فاسد]] سازند تا [[نشاط]]، [[اراده]] و [[امید]] را از آنان سلب کنند و [[مشکلات]] عصبی و اخلاقی برای آنان فراهم سازند و آنان را به نسلی بیخاصیت تبدیل نمایند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۸/۸/۱۳۷۷؛ ۱۳/۲/۱۳۸۰.</ref>. آنان در پی خاموش کردن [[پیام]] [[آزادی]]، [[معنویت]]، [[ارزش]] و [[فضیلت]] و [[کرامت انسانی]] حاصل شده از انقلابند تا بدین وسیله پشتوانه [[فکری]] [[جوانان]] که تکیهگاه [[اراده]] و [[عزم راسخ]] آنان است از آنها گرفته شود. از این رو از راه خدشه در [[اعتقادات]]، [[تشویق]] جریانهای خلاف [[اخلاق]] در [[جامعه]] و تشویق و [[ترویج]] انواع و اقسام [[فسادها]]، تلاش میکنند تا [[باورها]] و پایههای [[اخلاقی]] آنان را [[متزلزل]] سازند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۱/۵/۱۳۸۰؛ تهاجم فرهنگی.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۹۷.</ref> | ||
===[[تقلید]] از [[فرهنگ]] [[بیگانه]]=== | ===[[تقلید]] از [[فرهنگ]] [[بیگانه]]=== |