دفاع در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←یاری مظلوم
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
دفاع از حریم شخصی به [[حکم عقل]] و [[فطرت]] بایسته است و [[متون دینی]] نیز بر آن تأکید دارند و دفاع از [[جان]]، [[مال]]، عرض و [[ناموس]] را [[واجب]] میدانند. <ref>المجموع، ج ۱۹، ص ۲۵۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۱۹؛ جهاد در راه خدا، ص ۵۷ ـ ۵۸. </ref> این نکته را از برخی عمومات [[قرآن کریم]]، مانند [[آیه]] ۱۹۴ بقره / ۲؛ ۳۹ ـ ۴۱ شوری / ۴۲ میتوان دریافت. گرچه همانگونه که از [[سیاق آیات]] بر میآید این [[آیات]] درباره مشرکانی است که به [[مقدّسات]] اسلام [[احترام]] نگذاشته و [[حرمت]] حریم [[امن]] [[الهی]] را میشکنند یا [[احترام]] [[ماههای حرام]] را نگه نمیدارند، همانگونه که در میان محققان مشهور است، مورد، مخصص نیست. <ref>ر. ک: المیزان، ج ۹، ص ۸؛ جواهرالکلام، ج ۲، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ اصول الفقه، ج ۴، ص ۳۰۰. </ref> از آیاتی دیگر نیز میتوان [[حکم]] [[دفاع]] شخصی را فهمید؛ مانند "ولا تُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَةِ". (بقره / ۲، ۱۹۵) برخی این [[آیه]] را دلیل بر [[وجوب دفاع]] شخص توانا در برابر سارق و جز او دانستهاند. <ref>الخلاف، ج ۵، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۶؛ المجموع، ج ۱۹، ص ۲۴۷. </ref> براین پایه، شخص [[توانمند]] اگر در برابر سارق و [[متجاوز]] از خود دفاع نکند و [[تسلیم]] او شود با دست خودش، خود را به هلاک انداخته است؛ نیز نظیر "لاَ یُحِبُّ اللّهُ الجَهرَ بِالسّوءِ مِنَ القَولِ اِلاّ مَن ظُـلِم" ([[نساء]] / ۴، ۱۴۸) که به [[مظلوم]] اجازه میدهد در [[مقام]] [[دفاع از خود]] تظلّم کند و بدیهایی را که در [[حق]] او شده بازگو کند. <ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص ۳۷۱؛ تفسیر مراغی، ج ۶، ص ۵. </ref> آیه ۶۰ [[حجّ]] / ۲۲ به کسانی که در برابر [[ظالم]] از خود دفاع میکنند، [[نصرت الهی]] را [[وعده]] میدهد که بنابر نظری به دفاع از نفس اشاره دارد،<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۴۰۰؛ المنیر، ج ۱۷، ص ۲۵۸ ـ ۲۵۹. </ref> چنانکه آیه ۱۹۰ بقره / ۲ <ref> التفسیر الکاشف، ج۱، ص۳۹۷؛ المنیر، ج۲، ص۱۸۷. </ref> نیز [[فقها]] در [[احکام]] این گونه دفاع گفتهاند اگر مدافع به هنگام دفاع از خود و حریمش ([[همسر]]، فرزند، [[خادم]] و...) به مهاجم و یا [[اموال]] او آسیبی بزند، ضامن نیست و مهاجم نمیتواند وی را [[قصاص]] کند؛ یا دیه یا ارش از او بخواهد،<ref>جواهرالکلام، ج ۴۱، ص ۶۵۰ ـ ۶۵۱. </ref> بنابراین دفاع از [[جان]] و [[حریم]] شخصی، و به [[ظلم]] تن ندادن در هر وضعیتی، حتی هنگام احتمال خطر و عدم توان فرار از چنگ [[ظالم]]، [[واجب]] است؛ لیکن در [[دفاع از مال]] اگر احتمال خطر جانی وجود داشته باشد، تنها روشهای [[مسالمتآمیز]] جایز دانسته شده است. <ref>جواهرالکلام، ج ۲۱، ص ۱۶؛ تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۴۸۸. </ref> همچنین اگر مهاجمی به [[انسان]] یا به [[حریم]] او [[حمله]] یا حتی آهنگ [[تجاوز]] به حریم او را کند، [[مبارزه]] با او و راندنش به هر وسیله ممکن، جایز است و چنانچه به [[قتل]] مهاجم انجامد، مدافع، [[قصاص]] نمیشود؛<ref>النهایه، ص ۲۹۷؛ المجموع، ج ۱۹، ص ۲۴۷، ۲۵۴. </ref> اما اگر مهاجم به مدافع آسیبی زند، ضامن است و بر اثر قتل مدافع، قصاص میشود<ref>تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۴۸۸؛ جهاد در راه خدا، ص ۶۰. </ref><ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله "دفاع"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | دفاع از حریم شخصی به [[حکم عقل]] و [[فطرت]] بایسته است و [[متون دینی]] نیز بر آن تأکید دارند و دفاع از [[جان]]، [[مال]]، عرض و [[ناموس]] را [[واجب]] میدانند. <ref>المجموع، ج ۱۹، ص ۲۵۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۱۹؛ جهاد در راه خدا، ص ۵۷ ـ ۵۸. </ref> این نکته را از برخی عمومات [[قرآن کریم]]، مانند [[آیه]] ۱۹۴ بقره / ۲؛ ۳۹ ـ ۴۱ شوری / ۴۲ میتوان دریافت. گرچه همانگونه که از [[سیاق آیات]] بر میآید این [[آیات]] درباره مشرکانی است که به [[مقدّسات]] اسلام [[احترام]] نگذاشته و [[حرمت]] حریم [[امن]] [[الهی]] را میشکنند یا [[احترام]] [[ماههای حرام]] را نگه نمیدارند، همانگونه که در میان محققان مشهور است، مورد، مخصص نیست. <ref>ر. ک: المیزان، ج ۹، ص ۸؛ جواهرالکلام، ج ۲، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ اصول الفقه، ج ۴، ص ۳۰۰. </ref> از آیاتی دیگر نیز میتوان [[حکم]] [[دفاع]] شخصی را فهمید؛ مانند "ولا تُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَةِ". (بقره / ۲، ۱۹۵) برخی این [[آیه]] را دلیل بر [[وجوب دفاع]] شخص توانا در برابر سارق و جز او دانستهاند. <ref>الخلاف، ج ۵، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۶؛ المجموع، ج ۱۹، ص ۲۴۷. </ref> براین پایه، شخص [[توانمند]] اگر در برابر سارق و [[متجاوز]] از خود دفاع نکند و [[تسلیم]] او شود با دست خودش، خود را به هلاک انداخته است؛ نیز نظیر "لاَ یُحِبُّ اللّهُ الجَهرَ بِالسّوءِ مِنَ القَولِ اِلاّ مَن ظُـلِم" ([[نساء]] / ۴، ۱۴۸) که به [[مظلوم]] اجازه میدهد در [[مقام]] [[دفاع از خود]] تظلّم کند و بدیهایی را که در [[حق]] او شده بازگو کند. <ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص ۳۷۱؛ تفسیر مراغی، ج ۶، ص ۵. </ref> آیه ۶۰ [[حجّ]] / ۲۲ به کسانی که در برابر [[ظالم]] از خود دفاع میکنند، [[نصرت الهی]] را [[وعده]] میدهد که بنابر نظری به دفاع از نفس اشاره دارد،<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۴۰۰؛ المنیر، ج ۱۷، ص ۲۵۸ ـ ۲۵۹. </ref> چنانکه آیه ۱۹۰ بقره / ۲ <ref> التفسیر الکاشف، ج۱، ص۳۹۷؛ المنیر، ج۲، ص۱۸۷. </ref> نیز [[فقها]] در [[احکام]] این گونه دفاع گفتهاند اگر مدافع به هنگام دفاع از خود و حریمش ([[همسر]]، فرزند، [[خادم]] و...) به مهاجم و یا [[اموال]] او آسیبی بزند، ضامن نیست و مهاجم نمیتواند وی را [[قصاص]] کند؛ یا دیه یا ارش از او بخواهد،<ref>جواهرالکلام، ج ۴۱، ص ۶۵۰ ـ ۶۵۱. </ref> بنابراین دفاع از [[جان]] و [[حریم]] شخصی، و به [[ظلم]] تن ندادن در هر وضعیتی، حتی هنگام احتمال خطر و عدم توان فرار از چنگ [[ظالم]]، [[واجب]] است؛ لیکن در [[دفاع از مال]] اگر احتمال خطر جانی وجود داشته باشد، تنها روشهای [[مسالمتآمیز]] جایز دانسته شده است. <ref>جواهرالکلام، ج ۲۱، ص ۱۶؛ تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۴۸۸. </ref> همچنین اگر مهاجمی به [[انسان]] یا به [[حریم]] او [[حمله]] یا حتی آهنگ [[تجاوز]] به حریم او را کند، [[مبارزه]] با او و راندنش به هر وسیله ممکن، جایز است و چنانچه به [[قتل]] مهاجم انجامد، مدافع، [[قصاص]] نمیشود؛<ref>النهایه، ص ۲۹۷؛ المجموع، ج ۱۹، ص ۲۴۷، ۲۵۴. </ref> اما اگر مهاجم به مدافع آسیبی زند، ضامن است و بر اثر قتل مدافع، قصاص میشود<ref>تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۴۸۸؛ جهاد در راه خدا، ص ۶۰. </ref><ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله "دفاع"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
=== [[یاری مظلوم]]=== | === [[یاری مظلوم]]=== | ||
از آنجا که [[ظلم]] در [[اسلام]] به کلی منفور است،<ref>ثواب الاعمال، ص۲۷۲ ـ ۲۷۴؛ ریاض السالکین، ج ۷، ص ۲۲۶. </ref> [[مقابله با ستم]] و [[دفاع از مظلوم]] برای خشکاندن ریشه [[ستم]] راهکاری مناسب و [[مشروع]] است؛<ref> ر. ک: التفسیر الکاشف، ج ۷، ص ۱۱۳. </ref> ولی [[مسلمانان]] در [[دفاع]] از [[جان]]، [[مال]] و [[ناموس]] خویش نباید [[تجاوزگری]] پیشه کرده و بیش از آنچه به آنان ظلم شده در مورد [[دشمن]] خویش انجام دهند: | از آنجا که [[ظلم]] در [[اسلام]] به کلی منفور است،<ref>ثواب الاعمال، ص۲۷۲ ـ ۲۷۴؛ ریاض السالکین، ج ۷، ص ۲۲۶. </ref> [[مقابله با ستم]] و [[دفاع از مظلوم]] برای خشکاندن ریشه [[ستم]] راهکاری مناسب و [[مشروع]] است؛<ref> ر. ک: التفسیر الکاشف، ج ۷، ص ۱۱۳. </ref> ولی [[مسلمانان]] در [[دفاع]] از [[جان]]، [[مال]] و [[ناموس]] خویش نباید [[تجاوزگری]] پیشه کرده و بیش از آنچه به آنان ظلم شده در مورد [[دشمن]] خویش انجام دهند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>، گرچه برخی این [[آیه]] را از آن رو که تنها [[جنگ]] با کسانی را جایز میداند که با مسلمانان [[نبرد]] میکنند، [[منسوخ]] با آیه {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref> دانستهاند که مسلمانان را به جنگ با [[مشرکان]] به صورت مطلق [[دستور]] میدهد <ref>ر. ک: بدایة المجتهد، ج ۱، ص ۳۰۸؛ جامعالبیان، ج ۲، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۰؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۱۲. </ref> و بر اساس آن، نبرد با [[کافران]] را تنها به سبب کفرشان واجب خوانده که این [[حکم]] اطفال، [[رهبانان]]، کشاورزان، [[زنان]] و مردان غیر جنگجوی [[کفار]] را نیز در برمیگیرد. <ref>نک: النهایه، ص ۲۹۲؛ المغنی، ج ۱۰، ص ۴۰۲ ـ ۴۰۳؛ الاحکام السلطانیه، ص ۹۰. </ref> در مقابل، بسیاری از [[مفسران]] [[منسوخ]] بودن [[آیه]] را نپذیرفته و معتقدند سبب [[قتال]] با [[مشرکان]]، [[تجاوز]] نظامی آنان است، بنابراین {{متن قرآن|وَلَا تَعْتَدُوا}} [[کشتار]] [[رهبانان]] را که در صومعهها سرگرم عبادتاند و اطفال و [[زنان]]، نیز کسانی را که کارشان [[جنگ]] با [[مسلمانان]] نیست ـ مانند کشاورزان ـ یا کسانی را که به [[نبرد]] با مسلمانان نپرداختهاند روا نمیشمارد. <ref> روضالجنان، ج ۳، ص ۷۳؛ ج ۹، ص ۱۴۳؛ نیز ر. ک: زبدهالبیان، ص ۳۰۶؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص ۳۰۸. </ref> به دیده برخی، این آیه از نخستین آیاتی است که تهاجم نظامی به [[دشمن]] را برای [[دفاع]] [[تشریع]] و مسلمانان را به آن [[تشویق]] کرده است. <ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۷؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص ۱۹۶؛ المیزان، ج۲، ص ۶۵. </ref> | ||
به هر روی، [[قرآن کریم]] به مسلمانانی که تنها به جهت [[پذیرفتن]] [[دین خدا]] از سرزمینشان [[رانده شده]] و [[دشمنان]] [[اموال]] آنان را [[غصب]] کردهاند، [[جهاد]] در مقابل آنان را اجازه میدهد: {{متن قرآن| أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ }}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۳۹-۴۰.</ref>.<ref> ر. ک: فقه السنه، ج ۲، ص ۶۲۰ ـ ۶۲۱؛ جهاد در اسلام، ص ۲۶ ـ ۲۷. </ref> بر اساس [[شأن]] نزولی که برای این آیه یاد شده است، ظلمی که مشرکان نسبت به مسلمانان روا میداشتند، آزاری بود که بارها مسلمانان از آن به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[شکایت]] میبردند و [[حضرت]] از این رو که هنوز [[مأمور]] به جنگ نبود، آنان را به [[صبر]] امر میکرد، تا اینکه آیه در [[مدینه]] نازل شد. <ref>الوجیز، عاملی، ج ۲، ص۳۴۳؛ مقتنیات الدرر، ج ۷، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ الوجیز، دخیل علی، ص ۴۴۴. </ref> در پی فرود آمدن این [[آیات]]، مسلمانان نه تنها به دفاع از خویش [[وظیفه]] داشتند، باید از دیگر [[مسلمانان]] ستمدیده نیز [[دفاع]] میکردند: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا }}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۵-۷۶.</ref> بر اساس [[شأن]] نزولی در اینباره، مسلمانان [[مکه]] که نتوانسته بودند همراه دیگر مسلمانان به [[مدینه]] [[هجرت]] کنند و در [[دفاع از خود]] در برابر [[ظلم]] [[مشرکان]] نیز توان نداشتند، برای [[رهایی]] خود از [[آزار]] آنان از مسلمانان کمک خواستند،<ref>جامعالبیان، ج ۵، ص ۲۳۱؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص ۱۳۱؛ کنزالعرفان، ج ۱، ص ۳۴۵. </ref> از این رو [[قرآن]] با [[نکوهش]] کوتاهی در دفاع از مسلمانان [[مظلوم]] مکه، [[مؤمنان]] را به [[جنگ با دشمنان]] آنان [[ترغیب]] کرد. | |||
[[مفسران]] بر اساس {{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref> [[دفاع]] [[خدا]] از [[مظلومان]] را سنتی [[الهی]] دانستهاند که به دست [[انسانها]] انجام میشود و در همه [[ادیان الهی]] این [[سنت]] بوده است و اگر خدا به دست گروهی از هر امتی به دفاع از گروه دیگر نمیپرداخت، مشرکان مراکز [[عبادی]] [[بندگان خدا]] را، اعم از صومعهها، کلیساها و [[مساجد]]، ویران میکردند. <ref>مقتنیات الدرر، ج ۷، ص ۲۳۷؛ المنیر، ج ۱۷، ص ۲۳۲ ـ ۲۳۳. </ref> براساس برخی از [[آیات]]، شرط [[دفاع از مظلوم]] [[مشرک]] بودن [[ظالم]] نیست، بلکه اگر دو گروه [[مسلمان]] به [[نبرد]] با یکدیگر پردازند، نخست باید برای خاموش کردن [[آتش]] [[جنگ]] و ایجاد [[صلح]] کوشید و چنانچه در این باره توفیقی به دست نیامد و یک گروه از آنان به [[تجاوزگری]] خود ادامه داد، باید به دفاع از مظلوم با گروه [[ستمکار]] [[ستیز]] کرد، تا در برابر [[حق]] [[تسلیم]] شده و از تجاوزگری[[دست]] بردارد: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله "دفاع"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | |||
==شیوههای دفاع== | ==شیوههای دفاع== | ||
گرچه آیات پیشگفته جنگ را از شیوههای مؤثر و اساسی [[دفاع]] میدانند، در برخی [[آیات]] شیوههای دیگری نیز برای دفاع پیشنهاد شده است: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref>،{{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref> بر این پایه، تا دفاع به شیوهای دارای آسیب کمتر شدنی است، نباید به روش سختتر دست یازید، از این رو [[فقها]] برای دفاع مراتبی یاد و مدافع را به رعایت آن پایبند کردهاند. <ref>الروضة البهیه، ج ۹، ص ۳۴۹؛ تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۸۷ ـ ۴۸۸. </ref> به هر روی، گاهی اوضاع ایجاب میکند که مدافع تنها با [[قلب]] منکری را [[انکار]] و با آن خود را از افتادن در دام [[ابلیس]] [[حفظ]] کند (دفاع [[قلبی]])، چنانکه [[علی]]{{ع}} فرمود کسی که عملی عدوانی یا صحنهای غیراخلاقی را ببیند و با قلب آن را انکار کند، به [[سلامت]] از آن بیرون خواهد آمد و مصون میماند. <ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ص ۳۷۳ ـ ۳۷۴. </ref> برابر برخی [[روایات]]، [[دفاع]] زبانی در مرحله دوم، دارای [[پاداش]] بالاتر از مرتبه نخست و [[برترین]] [[جهاد]] است.<ref>بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۹۳؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۸، ص ۲۳۶ ـ ۲۴۵. </ref> | گرچه آیات پیشگفته جنگ را از شیوههای مؤثر و اساسی [[دفاع]] میدانند، در برخی [[آیات]] شیوههای دیگری نیز برای دفاع پیشنهاد شده است: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref>،{{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref> بر این پایه، تا دفاع به شیوهای دارای آسیب کمتر شدنی است، نباید به روش سختتر دست یازید، از این رو [[فقها]] برای دفاع مراتبی یاد و مدافع را به رعایت آن پایبند کردهاند. <ref>الروضة البهیه، ج ۹، ص ۳۴۹؛ تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۸۷ ـ ۴۸۸. </ref> به هر روی، گاهی اوضاع ایجاب میکند که مدافع تنها با [[قلب]] منکری را [[انکار]] و با آن خود را از افتادن در دام [[ابلیس]] [[حفظ]] کند (دفاع [[قلبی]])، چنانکه [[علی]]{{ع}} فرمود کسی که عملی عدوانی یا صحنهای غیراخلاقی را ببیند و با قلب آن را انکار کند، به [[سلامت]] از آن بیرون خواهد آمد و مصون میماند. <ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ص ۳۷۳ ـ ۳۷۴. </ref> برابر برخی [[روایات]]، [[دفاع]] زبانی در مرحله دوم، دارای [[پاداش]] بالاتر از مرتبه نخست و [[برترین]] [[جهاد]] است.<ref>بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۹۳؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۸، ص ۲۳۶ ـ ۲۴۵. </ref> |