پرش به محتوا

بحث:دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۴: خط ۳۴:
# '''[[دلیل]] [[اعجاز]]''': اگر [[اثبات]] [[رسالت پیامبر]]{{صل}} [[نیازمند]] این باشد که وی از باب اعجاز علم غیب بداند و از [[غیب]] [[خبر]] دهد، باید مسلّح به آن بوده و [[توانایی]] آن را داشته باشد. از طرفی چون [[امامت]]، [[خلافت]] از [[رسول]] است، بنابراین لازمۀ [[اثبات امامت]] آنان نیز داشتن علم غیب خواهد بود. البته این در رسول به عنوان [[معجزه]] و در غیر او به عنوان [[کرامت]] است. آنچه در [[تاریخ]] و [[سیره]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} [[ثابت]] و [[مسلم]] است وجود اخبارات [[غیبی]] آنان است که به عنوان معجزه و کرامت قابل تبیین است<ref>ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲ـ۸۷.</ref>.
# '''[[دلیل]] [[اعجاز]]''': اگر [[اثبات]] [[رسالت پیامبر]]{{صل}} [[نیازمند]] این باشد که وی از باب اعجاز علم غیب بداند و از [[غیب]] [[خبر]] دهد، باید مسلّح به آن بوده و [[توانایی]] آن را داشته باشد. از طرفی چون [[امامت]]، [[خلافت]] از [[رسول]] است، بنابراین لازمۀ [[اثبات امامت]] آنان نیز داشتن علم غیب خواهد بود. البته این در رسول به عنوان [[معجزه]] و در غیر او به عنوان [[کرامت]] است. آنچه در [[تاریخ]] و [[سیره]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} [[ثابت]] و [[مسلم]] است وجود اخبارات [[غیبی]] آنان است که به عنوان معجزه و کرامت قابل تبیین است<ref>ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲ـ۸۷.</ref>.
#'''لازمۀ [[عصمت]]''': از باورهای‌ [[شیعیان‌]] دربارۀ [[ائمه]]{{ع}}،‌ عصمت و محفوظ‌ بودن‌ از گناه‌، اشتباه‌، [[سهو]]، نسیان‌ و غفلت‌ است‌ که‌ در تمام‌ مدت‌ [[عمر]] خودشان [[خطا]]، اشتباه‌ و گناه‌ از آنان سر نمی‌زند. معصوم‌ بودن‌ از گناه‌ و خطا، در تمام‌ لحظه‌های‌ عمر و برخوردهای‌ زندگانی‌، زمانی ‌تحقق‌ می‌‌یابد که‌ دانش‌ و آگاهی‌ فراگیر شود و به‌ هر چیزی‌ در هر حال‌ علم‌ داشته‌ باشند و اگر یک‌ مورد را ندانند به مقام‌ عصمت‌ نمی‌رسند، زیرا آنچه‌ با عصمت‌ سازگار نیست ‌گناه‌ و اشتباه‌ از روی نادانی‌ و جهل‌ است‌ و کسی‌ که‌ از مصالح‌ و [[مفاسد]] واقعی‌ باخبر است‌، گناه‌ و اشتباه‌ نمی‌کند. پس‌ [[معصوم‌ بودن]] [[امامان]]{{ع}}، دانش‌ و آگاهی‌ او را به‌ تمام‌ مصالح‌ و مفاسد و حقایق‌ اشیاء در هر حالی‌ نیاز دار<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت.</ref> و...<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ش ۶۳، ص ۱۶ ـ ۱۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۴.</ref>.
#'''لازمۀ [[عصمت]]''': از باورهای‌ [[شیعیان‌]] دربارۀ [[ائمه]]{{ع}}،‌ عصمت و محفوظ‌ بودن‌ از گناه‌، اشتباه‌، [[سهو]]، نسیان‌ و غفلت‌ است‌ که‌ در تمام‌ مدت‌ [[عمر]] خودشان [[خطا]]، اشتباه‌ و گناه‌ از آنان سر نمی‌زند. معصوم‌ بودن‌ از گناه‌ و خطا، در تمام‌ لحظه‌های‌ عمر و برخوردهای‌ زندگانی‌، زمانی ‌تحقق‌ می‌‌یابد که‌ دانش‌ و آگاهی‌ فراگیر شود و به‌ هر چیزی‌ در هر حال‌ علم‌ داشته‌ باشند و اگر یک‌ مورد را ندانند به مقام‌ عصمت‌ نمی‌رسند، زیرا آنچه‌ با عصمت‌ سازگار نیست ‌گناه‌ و اشتباه‌ از روی نادانی‌ و جهل‌ است‌ و کسی‌ که‌ از مصالح‌ و [[مفاسد]] واقعی‌ باخبر است‌، گناه‌ و اشتباه‌ نمی‌کند. پس‌ [[معصوم‌ بودن]] [[امامان]]{{ع}}، دانش‌ و آگاهی‌ او را به‌ تمام‌ مصالح‌ و مفاسد و حقایق‌ اشیاء در هر حالی‌ نیاز دار<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت.</ref> و...<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ش ۶۳، ص ۱۶ ـ ۱۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۴.</ref>.
#لازمه [[برتری]] [[فاضل]] بر [[مفضول]]: لازم است [[خداوند]] برای [[هدایت مردم]] حجتی میان خود و بندگانش قرار دهد تا [[احکام]] را به [[مردم]] برسانند و آن [[حجت]] باید دارای [[تمام]] اوصاف [[کمال]] و مبرّا از خصلت‌های موجب نقصان باشد و نباید به گونه‌ای باشد که در معرض توهین و [[انتقاد]] و خرده‌گیری قرار گیرد، بلکه باید از همۀ نقص‌ها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی [[توانایی]] [[احتجاج]] بر و برتری در [[فضل]] و [[علم]] نسبت به او نداشته باشد<ref>مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص ۱۱۴.</ref> و الا لازم می‌آید، مفضول [[جاهل]] بر فاضل [[عالم]] مقدم شود که عقلاً [[باطل]] است، لذا [[شایسته]] نیست جاهل [[غافل]] و لو در بعضی از موضوعات و احکام از جانب خداوند [[منصوب]] بر [[ارشاد]] مردم باشد<ref>ر.ک. موسوی، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۷۸.</ref>.
#'''لازمه [[برتری]] [[فاضل]] بر [[مفضول]]''': لازم است [[خداوند]] برای [[هدایت مردم]] حجتی میان خود و بندگانش قرار دهد تا [[احکام]] را به [[مردم]] برسانند و آن [[حجت]] باید دارای [[تمام]] اوصاف [[کمال]] و مبرّا از خصلت‌های موجب نقصان باشد و نباید به گونه‌ای باشد که در معرض توهین و [[انتقاد]] و خرده‌گیری قرار گیرد، بلکه باید از همۀ نقص‌ها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی [[توانایی]] [[احتجاج]] بر و برتری در [[فضل]] و [[علم]] نسبت به او نداشته باشد<ref>مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص ۱۱۴.</ref> و الا لازم می‌آید، مفضول [[جاهل]] بر فاضل [[عالم]] مقدم شود که عقلاً [[باطل]] است، لذا [[شایسته]] نیست جاهل [[غافل]] و لو در بعضی از موضوعات و احکام از جانب خداوند [[منصوب]] بر [[ارشاد]] مردم باشد<ref>ر.ک. موسوی، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۷۸.</ref>.
#محفوظ بودن امامان{{ع}} از [[فریب خوردن]]: اگر درون مردم برای [[امام]]{{ع}} آشکار نباشد و پنهانی‌ها را نداند ممکن است [[مؤمن]] را از [[منافق]] و [[سالم]] را از [[بیمار]] تمیز ندهد، چرا که همه ظاهری آراسته داشته و از خود [[شوق]] و رغبت به انجام کارهای بزرگی نشان می‌دهند. در چنین حالی چه چیز مانع از آن می‌شود که [[امام]] [[فریب]] آن [[حُسن]] ظاهری را نخورد و به خاطر [[اعتماد]] بر آن [[زیبایی]] [[فریبنده]] خود را در خطر و دیگران را در [[مهلکه]] نیندازد<ref>ر.ک. فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳؛ نقوی، علم غیب ائمه معصومین{{ع}}، ص۳۱؛ پارسانسب، گل‌افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>.
#'''محفوظ بودن امامان{{ع}} از [[فریب خوردن]]''': اگر درون مردم برای [[امام]]{{ع}} آشکار نباشد و پنهانی‌ها را نداند ممکن است [[مؤمن]] را از [[منافق]] و [[سالم]] را از [[بیمار]] تمیز ندهد، چرا که همه ظاهری آراسته داشته و از خود [[شوق]] و رغبت به انجام کارهای بزرگی نشان می‌دهند. در چنین حالی چه چیز مانع از آن می‌شود که [[امام]] [[فریب]] آن [[حُسن]] ظاهری را نخورد و به خاطر [[اعتماد]] بر آن [[زیبایی]] [[فریبنده]] خود را در خطر و دیگران را در [[مهلکه]] نیندازد<ref>ر.ک. فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳؛ نقوی، علم غیب ائمه معصومین{{ع}}، ص۳۱؛ پارسانسب، گل‌افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>.
# [[ضرورت امامت]]: [[وجود امام]] ضروری است و [[عقل]] [[ضرورت]] آن را [[درک]] می‌کند و از [[دلیل]] [[ضرورت امام]]، [[علم خدادادی]] [[غیب]] [[ثابت]] می‌‌شود؛ زیرا امام [[تمام]] [[مقامات]] [[پیامبر]]{{صل}} به جز [[وحی]] را دارد و لوازم آن [[مقام]] مانند [[علم غیب]] را نیز باید داشته باشد<ref>ر.ک. نقوی، علم غیب ائمه معصومین{{ع}}، ص۳۱؛ نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۱۸ ـ ۲۱؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۶ ـ ۴۰.</ref>.
# '''[[ضرورت امامت]]''': [[وجود امام]] ضروری است و [[عقل]] [[ضرورت]] آن را [[درک]] می‌کند و از [[دلیل]] [[ضرورت امام]]، [[علم خدادادی]] [[غیب]] [[ثابت]] می‌‌شود؛ زیرا امام [[تمام]] [[مقامات]] [[پیامبر]]{{صل}} به جز [[وحی]] را دارد و لوازم آن [[مقام]] مانند [[علم غیب]] را نیز باید داشته باشد<ref>ر.ک. نقوی، علم غیب ائمه معصومین{{ع}}، ص۳۱؛ نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۱۸ ـ ۲۱؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۶ ـ ۴۰.</ref>.
# [[قاعده لطف]]: امام [[کامل‌ترین]] ذات را دارد و هر کس که کامل‌ترین ذات را دارد، [[واجب]] است کامل ترین صفات را هم دارا باشد و آن هم در اینجا [[علم بالفعل]] به همه چیز است. لذا [[امامان]] علم بالفعل به همه چیز دارند و الا [[نقض غرض]] خواهد شد که صدورش از [[حکیم]] [[علی الاطلاق]] ممتنع است. همچنین اگر امام بالفعل عالِم به همه حرکات و سکنات و نیات [[مردم]] باشد آنان را به [[اطاعت خداوند]] نزدیک‌تر و از [[معاصی]] دورتر خواهد کرد و وقتی چنین [[علمی]] چنان اثری دارد طبق قاعده لطف بر [[خداوند]] واجب است آن را به امامان{{ع}} اعطا نماید<ref>ر.ک. نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهی‌های آسمانی، ص ۱۳۷.</ref>.
# '''[[قاعده لطف]]''': امام [[کامل‌ترین]] ذات را دارد و هر کس که کامل‌ترین ذات را دارد، [[واجب]] است کامل ترین صفات را هم دارا باشد و آن هم در اینجا [[علم بالفعل]] به همه چیز است. لذا [[امامان]] علم بالفعل به همه چیز دارند و الا [[نقض غرض]] خواهد شد که صدورش از [[حکیم]] [[علی الاطلاق]] ممتنع است. همچنین اگر امام بالفعل عالِم به همه حرکات و سکنات و نیات [[مردم]] باشد آنان را به [[اطاعت خداوند]] نزدیک‌تر و از [[معاصی]] دورتر خواهد کرد و وقتی چنین [[علمی]] چنان اثری دارد طبق قاعده لطف بر [[خداوند]] واجب است آن را به امامان{{ع}} اعطا نماید<ref>ر.ک. نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهی‌های آسمانی، ص ۱۳۷.</ref>.
#تحقق [[علم]] در ممکنات مجرد، [[نیازمند]] دو چیز است: فاعل و قابل. اگر فاعل تام بوده و قابلیت قابل، به [[حد]] تام برسد تحقق علمی برای قابل نیازمند چیز دیگری نخواهد بود و نیز فاعل علم؛ یعنی آنکه [[علم]] را اضافه می‌کند، موجودی است که خود از مجردات تام بوده و مخزن [[تمام]] [[علوم]] است بنابراین از طرف فاعل هیچ گونه منعی وجود ندارد و از طرف قابل نیز [[انسان]] [[استعداد]] و [[توانایی]] آن را دارد که در [[سیر]] تکاملی خویش آن [[قدر]] بالا برود که از حصارهای ماده و [[زمان]] و مکان بالاتر رفته و به تجرد تام دست یابد. به این معنا که علاوه بر تجرد از حیث ذات، که از اول واجد آن بود؛ به مرتبۀ تجرد از حیث فعل هم نائل شود و دیگر برای انجام افعالش، نیازی به آلات و ادوات مادی و فراهم آمدن شرایط خاص و وضع ویژه و... نداشته باشد، بلکه بنا به گفته بزرگان [[اهل معرفت]] مصداق: «یفعل بالهمّة و یحفظ [[بلا]] همّة» شود. در این حال وی مستعد دریافت علوم و [[معارف]] و حقایق موجود در معطی علم شده و به مقدار سعه وجودی خویش از آنها بهره‌مند می‌شود. لذا برای [[اثبات]] [[علم غیب]] [[امامان]]{{ع}} [[کافی]] است [[ثابت]] کنیم، آن بزرگوران به مرتبۀ تجرد تام رسیده‌اند. و این مطلب ثابت شده است<ref>ر.ک. بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص ۸۵.</ref>.
#تحقق [[علم]] در ممکنات مجرد، [[نیازمند]] دو چیز است: فاعل و قابل. اگر فاعل تام بوده و قابلیت قابل، به [[حد]] تام برسد تحقق علمی برای قابل نیازمند چیز دیگری نخواهد بود و نیز فاعل علم؛ یعنی آنکه [[علم]] را اضافه می‌کند، موجودی است که خود از مجردات تام بوده و مخزن [[تمام]] [[علوم]] است بنابراین از طرف فاعل هیچ گونه منعی وجود ندارد و از طرف قابل نیز [[انسان]] [[استعداد]] و [[توانایی]] آن را دارد که در [[سیر]] تکاملی خویش آن [[قدر]] بالا برود که از حصارهای ماده و [[زمان]] و مکان بالاتر رفته و به تجرد تام دست یابد. به این معنا که علاوه بر تجرد از حیث ذات، که از اول واجد آن بود؛ به مرتبۀ تجرد از حیث فعل هم نائل شود و دیگر برای انجام افعالش، نیازی به آلات و ادوات مادی و فراهم آمدن شرایط خاص و وضع ویژه و... نداشته باشد، بلکه بنا به گفته بزرگان [[اهل معرفت]] مصداق: «یفعل بالهمّة و یحفظ [[بلا]] همّة» شود. در این حال وی مستعد دریافت علوم و [[معارف]] و حقایق موجود در معطی علم شده و به مقدار سعه وجودی خویش از آنها بهره‌مند می‌شود. لذا برای [[اثبات]] [[علم غیب]] [[امامان]]{{ع}} [[کافی]] است [[ثابت]] کنیم، آن بزرگوران به مرتبۀ تجرد تام رسیده‌اند. و این مطلب ثابت شده است<ref>ر.ک. بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص ۸۵.</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش