پرش به محتوا

خرافه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رقیب' به 'رقیب'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'رقیب' به 'رقیب')
خط ۴۶: خط ۴۶:


'''نکات''':
'''نکات''':
#از [[تفسیر آیه]]: {{متن قرآن|وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ}}<ref>«و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند:» سوره تکویر، آیه ۸.</ref>{{متن قرآن|بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ}}<ref>«که به کدام گناه او را کشته‌اند؟» سوره تکویر، آیه ۹.</ref> استفاده می‌شود که یکی از عادات [[زشت]] [[عرب جاهلی]] دختر کشی و تلقی منفی نسبت به دختر بوده است. [[قرآن]] نه تنها این [[عقیده]] [[زشت]] را [[نکوهش]] می‌کند، بلکه با تعبیر: {{متن قرآن|وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ}}<ref>«و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند:» سوره تکویر، آیه ۸.</ref> {{متن قرآن|بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ}}<ref>«که به کدام گناه او را کشته‌اند؟» سوره تکویر، آیه ۹.</ref> بر علیه این عادت با [[احساس]] ویژه‌ای [[مبارزه]] می‌کند؛ زیرا معنای موءودة به معنای دختری است که وی را زنده به [[گور]] نمایند. و چون أعراب [[جاهلی]] بواسطه کثرت [[کشتار]] و [[غارت‌ها]] که در میانشان صورت می‌گرفت، بسیار اتفاق میافتاد که دشمنانشان، دختران آنها را أسیر کنند، و ببرند؛ و این إسارت برای آنان غیر قابل [[تحمل]] بود؛ برای فرار از إمکان این که: شاید دخترانشان أسیر شوند؛ و [[دشمنان]] [[رقیب]] آنها با [[ناموس]] اینها، در خانه‌هایشان مشغول گردند؛ و این برای [[حمیت]] و [[غیرت]] آنها قابل [[تحمل]] نبود؛ بنابراین از أول أمر دختران را می‌کشتند، تا أبدا دختری نداشته باشند، تا در [[هجوم]] [[قبایل]] و [[جنگ‌ها]]، طعمه رقبا و دشمنانشان گردند.
#از [[تفسیر آیه]]: {{متن قرآن|وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ}}<ref>«و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند:» سوره تکویر، آیه ۸.</ref>{{متن قرآن|بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ}}<ref>«که به کدام گناه او را کشته‌اند؟» سوره تکویر، آیه ۹.</ref> استفاده می‌شود که یکی از عادات [[زشت]] [[عرب جاهلی]] دختر کشی و تلقی منفی نسبت به دختر بوده است. [[قرآن]] نه تنها این [[عقیده]] [[زشت]] را [[نکوهش]] می‌کند، بلکه با تعبیر: {{متن قرآن|وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ}}<ref>«و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند:» سوره تکویر، آیه ۸.</ref> {{متن قرآن|بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ}}<ref>«که به کدام گناه او را کشته‌اند؟» سوره تکویر، آیه ۹.</ref> بر علیه این عادت با [[احساس]] ویژه‌ای [[مبارزه]] می‌کند؛ زیرا معنای موءودة به معنای دختری است که وی را زنده به [[گور]] نمایند. و چون أعراب [[جاهلی]] بواسطه کثرت [[کشتار]] و [[غارت‌ها]] که در میانشان صورت می‌گرفت، بسیار اتفاق میافتاد که دشمنانشان، دختران آنها را أسیر کنند، و ببرند؛ و این إسارت برای آنان غیر قابل [[تحمل]] بود؛ برای فرار از إمکان این که: شاید دخترانشان أسیر شوند؛ و [[دشمنان]] رقیب آنها با [[ناموس]] اینها، در خانه‌هایشان مشغول گردند؛ و این برای [[حمیت]] و [[غیرت]] آنها قابل [[تحمل]] نبود؛ بنابراین از أول أمر دختران را می‌کشتند، تا أبدا دختری نداشته باشند، تا در [[هجوم]] [[قبایل]] و [[جنگ‌ها]]، طعمه رقبا و دشمنانشان گردند.
#در آن روزگار، دختران را به [[پندار]] آنکه باری بر دوش [[زندگی]] هستند، و در فردای [[حیات اجتماعی]] و [[سیاسی]]، بازویی توانا برای [[دفاع]] از کیان [[قبیله]] ندارند. زنده به [[گور]] می‌کردند. داستان شگفت «[[قیس]] بن عاصم» از اشراف [[جاهلیان]] که ۱۳ دختر را زنده به [[گور]] کرده بود، و در به [[گور]] کردن آخرین آنها، زاری‌ها و تضرع‌های او هیچگونه تأثری در او بر نیانگیخته بود، در [[تاریخ]] مشهور است<ref>برای آگاهی از چگونگی جریان زنده به گور کردن دختران و انگیزه‌ها و زمینه‌های آن. (ر. ک: الحیاة العربیه من الشعر الجاهلی، ص ۲۲۴). همچنین ر. ک: اسلام و جاهلیت، ج ۲، ص ۶۳</ref>  
#در آن روزگار، دختران را به [[پندار]] آنکه باری بر دوش [[زندگی]] هستند، و در فردای [[حیات اجتماعی]] و [[سیاسی]]، بازویی توانا برای [[دفاع]] از کیان [[قبیله]] ندارند. زنده به [[گور]] می‌کردند. داستان شگفت «[[قیس]] بن عاصم» از اشراف [[جاهلیان]] که ۱۳ دختر را زنده به [[گور]] کرده بود، و در به [[گور]] کردن آخرین آنها، زاری‌ها و تضرع‌های او هیچگونه تأثری در او بر نیانگیخته بود، در [[تاریخ]] مشهور است<ref>برای آگاهی از چگونگی جریان زنده به گور کردن دختران و انگیزه‌ها و زمینه‌های آن. (ر. ک: الحیاة العربیه من الشعر الجاهلی، ص ۲۲۴). همچنین ر. ک: اسلام و جاهلیت، ج ۲، ص ۶۳</ref>  
#در این جمله: {{متن قرآن|ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهره‌اش (از خشم) سیاه می‌شود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو می‌خورد» سوره نحل، آیه ۵۸.</ref> آمده، معنایش این بوده که هنگامی‌که به [[مرد]] [[عربی]] خبر می‌دادند [[صاحب]] [[فرزند]] دختر شده، از شدت [[عصبانیت]] و [[خشم]]، رنگ چهره‌اش سیاه می‌شد: که این بخشی دیگر از عادت [[جاهلی]] آنان بوده است و به همین [[دلیل]] برای دوری ازننگ، عار [[فرهنگ]] [[خرافی]] [[جاهلی]] دختران را زنده بگور می‌کردند<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۷۷-۴۸۳.</ref>.
#در این جمله: {{متن قرآن|ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهره‌اش (از خشم) سیاه می‌شود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو می‌خورد» سوره نحل، آیه ۵۸.</ref> آمده، معنایش این بوده که هنگامی‌که به [[مرد]] [[عربی]] خبر می‌دادند [[صاحب]] [[فرزند]] دختر شده، از شدت [[عصبانیت]] و [[خشم]]، رنگ چهره‌اش سیاه می‌شد: که این بخشی دیگر از عادت [[جاهلی]] آنان بوده است و به همین [[دلیل]] برای دوری ازننگ، عار [[فرهنگ]] [[خرافی]] [[جاهلی]] دختران را زنده بگور می‌کردند<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۷۷-۴۸۳.</ref>.
۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش