سوء ظن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
*به این ترتیب، میتوان دریافت که هیچ تناقضی در میان این دو دسته از [[آیات]] وجود ندارد؛ همانگونه که تناقضی میان روایاتی که امر به [[گمان]] نیکوبردن میکند، از سوئی، و روایاتی که با [[افزایش فساد]] در [[جامعه]]، [[گمان]] [[نیکو]] را در [[حقّ]] دیگران منتفی میداند، وجود نخواهد داشت. به این [[روایت]] بنگرید: [[امام هادی]]{{ع}} میفرمایند: "هرگاه زمانی باشد که [[عدالت]] در آن بیشتر از [[ظلم]] رواج داشته باشد، در آن زمان [[حرام]] است که به کسی سوء ظن برَند، تا آنگاه که امر ناشایستی از او ظاهر شود" <ref>{{متن حدیث| إِذَا كَانَ زَمَانٌ الْعَدْلُ فِيهِ أَغْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرَامٌ أَنْ يُظَنَّ بِأَحَدٍ سُوءٌ حَتَّى يُعْلَمَ ذَلِكَ مِنْهُ وَ إِذَا كَانَ زَمَانٌ الْجَوْرُ فِيهِ أَغْلَبُ مِنَ الْعَدْلِ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَظُنَّ بِأَحَدٍ خَيْراً حَتَّى يَبْدُوَ ذَلِكَ مِنْهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵.</ref>؛ در این حالت، دیگر نمیتوان با اصل [[گمان]] [[نیکو]] بردن به [[مردم]]، آنان را [[نیکو]] دانست. | *به این ترتیب، میتوان دریافت که هیچ تناقضی در میان این دو دسته از [[آیات]] وجود ندارد؛ همانگونه که تناقضی میان روایاتی که امر به [[گمان]] نیکوبردن میکند، از سوئی، و روایاتی که با [[افزایش فساد]] در [[جامعه]]، [[گمان]] [[نیکو]] را در [[حقّ]] دیگران منتفی میداند، وجود نخواهد داشت. به این [[روایت]] بنگرید: [[امام هادی]]{{ع}} میفرمایند: "هرگاه زمانی باشد که [[عدالت]] در آن بیشتر از [[ظلم]] رواج داشته باشد، در آن زمان [[حرام]] است که به کسی سوء ظن برَند، تا آنگاه که امر ناشایستی از او ظاهر شود" <ref>{{متن حدیث| إِذَا كَانَ زَمَانٌ الْعَدْلُ فِيهِ أَغْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرَامٌ أَنْ يُظَنَّ بِأَحَدٍ سُوءٌ حَتَّى يُعْلَمَ ذَلِكَ مِنْهُ وَ إِذَا كَانَ زَمَانٌ الْجَوْرُ فِيهِ أَغْلَبُ مِنَ الْعَدْلِ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَظُنَّ بِأَحَدٍ خَيْراً حَتَّى يَبْدُوَ ذَلِكَ مِنْهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵.</ref>؛ در این حالت، دیگر نمیتوان با اصل [[گمان]] [[نیکو]] بردن به [[مردم]]، آنان را [[نیکو]] دانست. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: "میخواستم [[مال]] التّجارهای را به [[یمن]] فرستم. از این رو نزد پدرم آمده گفتم: میخواهم فلان کس را به عنوان [[رئیس]] کاروان برگزینم، پدرم فرمود: آیا نمیدانی که او شرابخوار است؟ گفتم: شنیدهام که گروهی از [[مؤمنان]] گفتهاند او اینچنین است! پدرم فرمود: آنان را [[تصدیق]] کن، چه [[خداوند]] میفرماید: [[پیامبر]]، به [[خدا]] [[ایمان]] دارد و [[مؤمنان]] را تأیید مینماید". این [[روایت]]، در آنچه گفتیم بهخوبی [[ظهور]] داشته نشان میدهد که دائره [[حسن ظن]]، مؤمنانِ متّهم را در بر نمیگیرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۱.</ref>. | *[[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: "میخواستم [[مال]] التّجارهای را به [[یمن]] فرستم. از این رو نزد پدرم آمده گفتم: میخواهم فلان کس را به عنوان [[رئیس]] کاروان برگزینم، پدرم فرمود: آیا نمیدانی که او شرابخوار است؟ گفتم: شنیدهام که گروهی از [[مؤمنان]] گفتهاند او اینچنین است! پدرم فرمود: آنان را [[تصدیق]] کن، چه [[خداوند]] میفرماید: [[پیامبر]]، به [[خدا]] [[ایمان]] دارد و [[مؤمنان]] را تأیید مینماید". این [[روایت]]، در آنچه گفتیم بهخوبی [[ظهور]] داشته نشان میدهد که دائره [[حسن ظن]]، مؤمنانِ متّهم را در بر نمیگیرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۱.</ref>. | ||
==اقسام [[سوء ظن]]== | |||
هرچند در [[متون دینی]] برای [[حسن ظن]] درجات و مراتبی ذکر نشده، برای سوء ظن میتوان حداقل سه مرتبه قائل شد. چون [[گمان]] [[بدی]] که [[ذهن]] [[انسان]] را مشغول میکند، گاهی آثارش در گفتار و [[رفتار]] آشکار میشود و گاهی هیچ اثری در [[قول و فعل]] انسان ندارد. قسم دوم که اثری ظاهری ندارد، گاهی به گونهای است که انسان میتواند آن را از ذهن خود [[پاک]] کند و گاهی پاککردن آن غیرممکن است؛ بنابراین [[بدگمانی]] یا سوء ظن دارای سه قسم است که هریک در مرتبهای خاص قرار میگیرد.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۳۷.</ref>. | |||
===مرتبه اول: گمان بیاثر غیراختیاری=== | |||
گمانی که هیچ اثری در گفتار و [[رفتار انسان]] ندارد و بهطور کلی از حیطه [[اختیار]] بیرون است، به این معنی که بدون دخالت ما در خاطر پدید میآید و انسان برای زدودن آن راهی پیشرو ندارد. چنین گمانی مادام که در محیط ذهن باقی بماند و در حوزه رفتار و گفتار [[خودنمایی]] نکند مشمول [[ادله شرعی]] نیست و هیچ حکمی ندارد و صاحب آن نیز [[مستحق نکوهش]] و [[سرزنش]] نیست.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۳۷.</ref>. | |||
===مرتبه دوم: گمان بیاثر اختیاری=== | |||
گمانی که بیاختیار در ذهن پیدا میشود هیچ اثری در قول و فعل ما ندارد، ولی انسان میتواند با [[تفکر]]، [[اندیشه]] و [[تغییر]] شرایط و مقدماتی که پیدایش و دوام آن را موجب میشوند، به درمان آن بپردازد. [[پایداری]] چنین گمانی حتی در محیط ذهن بدون [[حکم شرعی]] نیست و ممکن است مشمول [[ادله]] [[حرمت]] باشد، چون صاحبش میتواند آن را از ذهن خود پاک کند و با اینحال به آن [[فرصت]] ادامه [[حیات]] میدهد. | |||
نکته: دو مرتبهای که نام بردیم بر این فرض استوارند که انسان در پیدایش گمان بد هیچ نقشی نداشته باشد؛ بنابراین اگر انسان خود در پیدایش گمان بد مؤثر باشد، نمیتوان او را بیگناه شمرد، حتی اگر از عهده درمان آن برنیاید.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۳۷.</ref>. | |||
===مرتبه سوم: گمان مؤثر=== | |||
مرتبه سوم بدگمانی که بدون [[شک]] مشمول ادله شرعی است، گمانی است که آثار آن در گفتار و [[کردار]] [[آدمی]] پیدا شود؛ چنین گمانی بدون [[شک]] [[حرام]] است. | |||
نکته: مرتبه سوم [[بدگمانی]] بسته به اینکه [[انسان]] در پیدایش [[گمان]] بد مؤثر باشد یا گمان بد بدون [[اختیار]] در [[ذهن]] متولد شود، خود، دارای دو مرتبه است؛ بنابراین بدترین مرتبه بدگمانی آن است که انسان خود در پیدایش گمان بد مؤثر باشد و آثار آن را در قول و فعلش بروز دهد. | |||
مرحوم نراقی در [[مقام]] [[تعیین]] مرتبه حرام [[سوء ظن]] نوشته است: منظور از سوء ظن گمانی است که [[قلب]] به آن [[معتقد]] و نفس به آن مایل شود، اما خطورات [[ذهنی]]، [[حدیث]] نفس و حتی شک، مصداق سوء ظن نیست؛ چون [[آیات]] و [[اخبار]] از گمان بد [[نهی]] میکنند و گمان [[اعتقاد]] [[راجح]] است که نفس به آن متمایل باشد<ref>نراقی، جامع السادات، ج۱، ص۲۸۲، با اندکی تصرف.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۳۸.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |