پرش به محتوا

بحث:آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۲: خط ۵۲:
باتوجه به تفاوت‌هایی که گفته شد، روشن می‌‎‍‌‌شود علم برگزیدگان الهی اولاً: ذاتی و استقلالی نیست؛ بلکه تبعی و تعلیمی است، ثانیاً: [[ازلی]] و [[ابدی]] نیست، ثالثاً: قدیم نیست؛ بلکه حادث است، رابعاً: مطلق نیست و دارای حد و مرز است؛ یعنی محدود به [[تعلیم الهی]] است و نه نامحدود<ref>ر.ک: نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامۀ شعه پژوهی، ش ۲، ص ۶۷؛ بشارتی، علی محمد، رضوان معارف، ص ۷۱.</ref>.
باتوجه به تفاوت‌هایی که گفته شد، روشن می‌‎‍‌‌شود علم برگزیدگان الهی اولاً: ذاتی و استقلالی نیست؛ بلکه تبعی و تعلیمی است، ثانیاً: [[ازلی]] و [[ابدی]] نیست، ثالثاً: قدیم نیست؛ بلکه حادث است، رابعاً: مطلق نیست و دارای حد و مرز است؛ یعنی محدود به [[تعلیم الهی]] است و نه نامحدود<ref>ر.ک: نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامۀ شعه پژوهی، ش ۲، ص ۶۷؛ بشارتی، علی محمد، رضوان معارف، ص ۷۱.</ref>.


======جهت سوم: ویژگی‌های آگاهی غیر خدا از امور غیبی نافی غلو و شرک است======
======جهت سوم: ویژگی‌های آگاهی امامان از امور غیبی نافی غلو و شرک است======
اثبات این گونه از [[آگاهی به امور غیبی]] برای [[پیامبران]] یا [[امامان]] به هیچ‌وجه نمی‌تواند ثابت‌کننده [[الوهیت]] آنان یا مشارکت آنان در یکی از [[صفات الهی]] است؛ زیرا [[علم]] آنان به [[تعلیم الهی]] بوده و به اصطلاح، [[علم مستفاد]] و [[علم موروثی]] است که از راه [[وحی]] و [[الهام]]، [[تحدیث فرشتگان]]، [[نقر و نکت]]، بهره‌مندی از [[قرآن]] و امثال ذلک به دست آمده و همواره در حال افزایش است. با توجه به این ویژگی‌های مذکور برای علم آنان چگونه می‌‌توان گفت [[اعتقاد]] به الوهیت یا [[مشارکت در صفات الهی]] برای آنان صورت گرفته تا [[شرک]] محقق شود؟! آیا [[اله]]، علم خود را از دیگری می‌‌گیرد؟! آیا او منتظر وحی و الهام و تحدیث فرشته می‌‌ماند تا [[دانش]] را به دست آورد؟! آیا علمش در حال افزایش است؟! بنابر این، [[تأمل]] در خصوصیات [[آگاهی برگزیدگان الهی از غیب]] برای ابطال [[تهمت]] شرک کافی است<ref>ر.ک: جزیری احسایی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص194.</ref>.
اثبات این گونه از [[آگاهی به امور غیبی]] برای [[امامان]] به هیچ‌وجه نمی‌تواند ثابت‌کننده [[الوهیت]] آنان یا مشارکت آنان در یکی از [[صفات الهی]] است؛ زیرا [[علم]] آنان به [[تعلیم الهی]] بوده و به اصطلاح، [[علم مستفاد]] و [[علم موروثی]] است که از راه [[وحی]] و [[الهام]]، [[تحدیث فرشتگان]]، [[نقر و نکت]]، بهره‌مندی از [[قرآن]] و امثال ذلک به دست آمده و همواره در حال افزایش است. با توجه به این ویژگی‌های مذکور برای علم آنان چگونه می‌‌توان گفت [[اعتقاد]] به الوهیت یا [[مشارکت در صفات الهی]] برای آنان صورت گرفته تا [[شرک]] محقق شود؟! آیا [[اله]]، علم خود را از دیگری می‌‌گیرد؟! آیا او منتظر وحی و الهام و تحدیث فرشته می‌‌ماند تا [[دانش]] را به دست آورد؟! آیا علمش در حال افزایش است؟! بنابر این، [[تأمل]] در خصوصیات [[آگاهی برگزیدگان الهی از غیب]] برای ابطال [[تهمت]] شرک کافی است<ref>ر.ک: جزیری احسایی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص194.</ref>.
 
======ادله دیگر======
======ادله دیگر======
# '''دلیل امکانی:''' اگر [[خداوند]] خودش مخلوقی [[خلق]] کرده و او را عالم و [[آگاه بر اعمال بشر]] کرده و در سائر صفات نیز او را به آخرین کمال که از [[تصوّر]] ما خارج است، نائل کرده باشد، این مسأله نه تنها به لحاظ عقلی ممکن است، بلکه معنای غلو نیز در این فرض منتفی است و از طرفی اگر [[خدای متعال]] به او برای [[اثبات]] [[حقّانیت]] خود قوۀ [[اعجاز]] [[مرحمت]] فرموده به طوری که با [[اذن پروردگار]] می‌تواند مرده زنده کرده و [[قبض روح]] نماید، چنانچه [[حضرت عیسی]]{{ع}} انجام می‌‌داده؛ لذا دیگر نمی‌توان گفت این [[فیض الهی]] فراتر از [[حق]] اوست<ref>ر.ک: قاضی طباطبایی، سید محمدعلی، مقدمه‌ای بر کتاب علم امام، ص۵۲۰.</ref>.
# '''دلیل امکانی:''' اگر [[خداوند]] خودش مخلوقی [[خلق]] کرده و او را عالم و [[آگاه بر اعمال بشر]] کرده و در سائر صفات نیز او را به آخرین کمال که از [[تصوّر]] ما خارج است، نائل کرده باشد، این مسأله نه تنها به لحاظ عقلی ممکن است، بلکه معنای غلو نیز در این فرض منتفی است و از طرفی اگر [[خدای متعال]] به او برای [[اثبات]] [[حقّانیت]] خود قوۀ [[اعجاز]] [[مرحمت]] فرموده به طوری که با [[اذن پروردگار]] می‌تواند مرده زنده کرده و [[قبض روح]] نماید، چنانچه [[حضرت عیسی]]{{ع}} انجام می‌‌داده؛ لذا دیگر نمی‌توان گفت این [[فیض الهی]] فراتر از [[حق]] اوست<ref>ر.ک: قاضی طباطبایی، سید محمدعلی، مقدمه‌ای بر کتاب علم امام، ص۵۲۰.</ref>.
۲۱۸٬۰۵۴

ویرایش