پرش به محتوا

شعائر در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==معناشناسی==
[[شعایر]] جمع شعیره به معنای علامت است و [[شعایر الهی]]، علامت‌هایی است که [[خداوند]] آنها را برای اطاعتش [[نصب]] کرده است. شعایر به عنوان جمع [[شعار]] به معنای [[لباس]] و جامه‌ای که روی پوست [[بدن]] قرار می‌گیرد و با موهای بدن تماس دارد، نیز به کار می‌رود (کنایه از [[ارتباطات]] تنگاتنگ این علایم با متن [[دین]]) <ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۸۸.</ref> منظور از شعایر الهی در [[قرآن]]، نشانه‌های دقیق و شواهد رقیقی است که بر [[عظمت]] و کبریایی خداوند دلالت دارد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۹۲.</ref>.
[[شعایر]] جمع شعیره به معنای علامت است و [[شعایر الهی]]، علامت‌هایی است که [[خداوند]] آنها را برای اطاعتش [[نصب]] کرده است. شعایر به عنوان جمع [[شعار]] به معنای [[لباس]] و جامه‌ای که روی پوست [[بدن]] قرار می‌گیرد و با موهای بدن تماس دارد، نیز به کار می‌رود (کنایه از [[ارتباطات]] تنگاتنگ این علایم با متن [[دین]]) <ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۸۸.</ref> منظور از شعایر الهی در [[قرآن]]، نشانه‌های دقیق و شواهد رقیقی است که بر [[عظمت]] و کبریایی خداوند دلالت دارد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۹۲.</ref>.
[[قرآن کریم]] در آیاتی چند [[مؤمنان]] را به [[حفظ]] [[شعائر]] الهی توصیه کرده است. از دید برخی [[مفسران]]: تمام آنچه در برنامه‌های [[دینی]] وارد شده و [[انسان]] را به یاد عظمت [[آیین]] او می‌اندازد، شعایر الهی است. و [[حقیقت]] [[تعظیم]] آن است که [[مقام]] و موقعیت این شعایر را در [[افکار]] و اذهان و ظاهر و [[باطن]] بالا ببرند و آنچه در خور [[احترام]] و عظمت آنهاست، به جای آورند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۶.</ref>.
[[قرآن کریم]] در آیاتی چند [[مؤمنان]] را به [[حفظ]] [[شعائر]] الهی توصیه کرده است. از دید برخی [[مفسران]]: تمام آنچه در برنامه‌های [[دینی]] وارد شده و [[انسان]] را به یاد عظمت [[آیین]] او می‌اندازد، شعایر الهی است. و [[حقیقت]] [[تعظیم]] آن است که [[مقام]] و موقعیت این شعایر را در [[افکار]] و اذهان و ظاهر و [[باطن]] بالا ببرند و آنچه در خور [[احترام]] و عظمت آنهاست، به جای آورند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۶.</ref>.


واژه “[[حرمات]]” تا حدی با واژه “شعائر” [[قرابت]] معنایی دارد، و جمع حرمه به معنای چیزی است که باید احترام آن را نگاه داشت. “حرم” را به این جهت [[حرم]] می‌گویند که مکانی محترم است و هتک آن جایز نیست. [[اعمال نامشروع]] و [[قبیح]] را نیز از این جهت [[حرام]] گفته‌اند که انجام آن ممنوعیت دارد، همان‌گونه که در مورد حرم یا [[ماه‌های حرام]] بعضی [[اعمال ممنوع]] شده است<ref>ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۳.</ref>. واژه [[حدود الله]]، [[احکام الله]]، [[فرائض الله]]، نیز مترادف با شعایر [[تفسیر]] شده است؛ همچنین شعایر به [[عبادات گروهی]]، [[دین خدا]]<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۳۱.</ref>؛ [[مؤمن]] و جواز احترام او<ref>جعفربن خضر کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مهمات الشرایعه الغراء، ص۵۲۵.</ref>؛ [[ائمه اطهار]]<ref>علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینه البحار، ج۵، ص۴۱۷.</ref>، [[تفسیر]] مصداقی شده است. محقق [[صاحب شرایع]]، [[زیارتگاه اهل بیت]]{{عم}}، [[مساجد]]، [[قبور پیامبران]] و شاید [[اولیا]] و [[دانشمندان]] و [[مؤمنان]] [[متقی]] را از مصداق‌های [[شعایر]] شمرده و [[صاحب جواهر]] در تکمیل بیان وی، [[اذان]] و اقامه، [[نماز]] و [[روزه]] و مشابه آنها را از زمره شعایر به شمار آورده است<ref>محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۳۴.</ref>. [[طبرسی]] نیز در تفسیر آن، وجوهی را احتمال داده است<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷.</ref>.
واژه “[[حرمات]]” تا حدی با واژه “شعائر” [[قرابت]] معنایی دارد و جمع حرمه به معنای چیزی است که باید احترام آن را نگاه داشت. “حرم” را به این جهت [[حرم]] می‌گویند که مکانی محترم است و هتک آن جایز نیست. [[اعمال نامشروع]] و [[قبیح]] را نیز از این جهت [[حرام]] گفته‌اند که انجام آن ممنوعیت دارد، همان‌گونه که در مورد حرم یا [[ماه‌های حرام]] بعضی [[اعمال ممنوع]] شده است<ref>ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۳.</ref>. واژه [[حدود الله]]، [[احکام الله]]، [[فرائض الله]]، نیز مترادف با شعایر [[تفسیر]] شده است؛ همچنین شعایر به [[عبادات گروهی]]، [[دین خدا]]<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۳۱.</ref>؛ [[مؤمن]] و جواز احترام او<ref>جعفربن خضر کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مهمات الشرایعه الغراء، ص۵۲۵.</ref>؛ [[ائمه اطهار]]<ref>علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینه البحار، ج۵، ص۴۱۷.</ref>، [[تفسیر]] مصداقی شده است. محقق [[صاحب شرایع]]، [[زیارتگاه اهل بیت]]{{عم}}، [[مساجد]]، [[قبور پیامبران]] و شاید [[اولیا]] و [[دانشمندان]] و [[مؤمنان]] [[متقی]] را از مصداق‌های [[شعایر]] شمرده و [[صاحب جواهر]] در تکمیل بیان وی، [[اذان]] و اقامه، [[نماز]] و [[روزه]] و مشابه آنها را از زمره شعایر به شمار آورده است<ref>محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۳۴.</ref>. [[طبرسی]] نیز در تفسیر آن، وجوهی را احتمال داده است<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷.</ref>.


==آیات قرآنی مرتبط==
==آیات قرآنی مرتبط==
۱۰۸٬۴۷۵

ویرایش