شعائر در جامعه‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

معناشناسی

شعایر جمع شعیره به معنای علامت است و شعایر الهی، علامت‌هایی است که خداوند آنها را برای اطاعتش نصب کرده است. شعایر به عنوان جمع شعار به معنای لباس و جامه‌ای که روی پوست بدن قرار می‌گیرد و با موهای بدن تماس دارد، نیز به کار می‌رود (کنایه از ارتباطات تنگاتنگ این علایم با متن دین)[۱] منظور از شعایر الهی در قرآن، نشانه‌های دقیق و شواهد رقیقی است که بر عظمت و کبریایی خداوند دلالت دارد[۲].

قرآن کریم در آیاتی چند مؤمنان را به حفظ شعائر الهی توصیه کرده است. از دید برخی مفسران: تمام آنچه در برنامه‌های دینی وارد شده و انسان را به یاد عظمت آیین او می‌اندازد، شعایر الهی است. و حقیقت تعظیم آن است که مقام و موقعیت این شعایر را در افکار و اذهان و ظاهر و باطن بالا ببرند و آنچه در خور احترام و عظمت آنهاست، به جای آورند[۳].

واژه “حرمات” تا حدی با واژه “شعائر” قرابت معنایی دارد و جمع حرمه به معنای چیزی است که باید احترام آن را نگاه داشت. “حرم” را به این جهت حرم می‌گویند که مکانی محترم است و هتک آن جایز نیست. اعمال نامشروع و قبیح را نیز از این جهت حرام گفته‌اند که انجام آن ممنوعیت دارد، همان‌گونه که در مورد حرم یا ماه‌های حرام بعضی اعمال ممنوع شده است[۴]. واژه حدود الله، احکام الله، فرائض الله، نیز مترادف با شعایر تفسیر شده است؛ همچنین شعایر به عبادات گروهی، دین خدا[۵]؛ مؤمن و جواز احترام او[۶]؛ ائمه اطهار[۷]، تفسیر مصداقی شده است. محقق صاحب شرایع، زیارتگاه اهل بیت (ع)، مساجد، قبور پیامبران و شاید اولیا و دانشمندان و مؤمنان متقی را از مصداق‌های شعایر شمرده و صاحب جواهر در تکمیل بیان وی، اذان و اقامه، نماز و روزه و مشابه آنها را از زمره شعایر به شمار آورده است[۸]. طبرسی نیز در تفسیر آن، وجوهی را احتمال داده است[۹].

آیات قرآنی مرتبط

  1. برحذر داشتن مؤمنان از نقض حریم شعائر الهی: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ...[۱۰].
  2. حفظ شعائر الهی نشانه تقوای قلبی: ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[۱۱].
  3. توصیه به بزرگداشت قوانین الهی به عنوان یکی از مصداق‌های شعایر: ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ...[۱۲].
  4. توصیه ضمنی به رعایت مناسک دینی به عنوان مصداقی از شعائر الهی: لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ...[۱۳].[۱۴]

منابع

پانویس

  1. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۸۸.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۹۲.
  3. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۶.
  4. ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۳.
  5. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۳۱.
  6. جعفربن خضر کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مهمات الشرایعه الغراء، ص۵۲۵.
  7. علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینه البحار، ج۵، ص۴۱۷.
  8. محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۳۴.
  9. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷.
  10. «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام را نشکنید» سوره مائده، آیه ۲.
  11. «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.
  12. «چنین است؛ و هر که حرمت‌های خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است» سوره حج، آیه ۳۰.
  13. «برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند» سوره حج، آیه ۶۷.
  14. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۵۵.