معجزه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←معجزه و اثبات نبوت
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
آیا ضروری است [[مدعی نبوت]] دارای معجزه باشد؟ روش عقلا این است، وقتی شخصی ادعا میکند از جانب مقامی [[مأمور]] به کاری شده است از او نشانهای میخواهند. [[استحکام]] و قوتِ [[دلیل]] و [[شاهد]] باید متناسب با فرستنده [[پیام]] باشد. ادعای [[پیامآوری]] از جانب [[خداوند]] عالم، آن هم در مسئله مهم [[سعادت ابدی]] [[انسان]]، از این قاعده مستثنا نیست. تا نشانهای نباشد، [[حجت]] بر [[مردم]] تمام نمیشود، پس بر [[خداوند]] لازم است تا نقض غرض نفرماید<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسانشناسی (کتاب)|انسانشناسی]]، ص۱۲۴.</ref>. | آیا ضروری است [[مدعی نبوت]] دارای معجزه باشد؟ روش عقلا این است، وقتی شخصی ادعا میکند از جانب مقامی [[مأمور]] به کاری شده است از او نشانهای میخواهند. [[استحکام]] و قوتِ [[دلیل]] و [[شاهد]] باید متناسب با فرستنده [[پیام]] باشد. ادعای [[پیامآوری]] از جانب [[خداوند]] عالم، آن هم در مسئله مهم [[سعادت ابدی]] [[انسان]]، از این قاعده مستثنا نیست. تا نشانهای نباشد، [[حجت]] بر [[مردم]] تمام نمیشود، پس بر [[خداوند]] لازم است تا نقض غرض نفرماید<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسانشناسی (کتاب)|انسانشناسی]]، ص۱۲۴.</ref>. | ||
==معجزه و [[اثبات نبوت]] == | ==معجزه و [[اثبات نبوت]]== | ||
{{اصلی|اثبات نبوت با معجزه}} | |||
یکی از راههای اثبات حقّ، ظهور معجزه بهدست پیامبران بوده است که نوع مردم، نبوّت پیامبران را از این طریق میشناختند. همه پیامبران در اینکه از طریق اعجاز رسالت خود را اثبات میکردند، مشترک بودند؛ امّا معجزه هر پیغمبری متناسب با موقعیت و علوم رایج زمان خود بوده در زمان [[حضرت موسی]]{{ع}} سحر رواج داشت<ref>روحالمعانی، ج۳، ص۲۶۹.</ref>؛ بدین سبب معجزه اصلی او عصا و ید بیضا بود: {{متن قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ}}<ref> دست در گریبان خویش فرو بر (و برآور) تا سپید بیآسیب بیرون آید؛ سوره قصص، آیه۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ}}<ref>و (ما) به موسی وحی کردیم که چوبدستت را بیفکن! که ناگهان، (اژدهایی شد و) هرچه ساخته بودند فرو میبلعید؛ سوره اعراف، آیه۱۱۷.</ref> در پی ارائه این معجزه از سوی [[حضرت موسی]]{{ع}}<ref>تفسیر مراغی، ج۳، ج۹، ص۳۱.</ref>، ساحران به موسی ایمان آوردند: {{متن قرآن| قَالُواْ آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref> گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۲۱.</ref>. در زمان [[حضرت عیسی]] علم پزشکی<ref>روحالمعانی، ج۳، ص۲۶۹؛ مجمعالبیان، ج۲ ص۷۵۳.</ref> رونق داشت؛ بر این اساس، معجزه حضرت شفا دادن امراض صعبالعلاج و بینا کردن کور مادرزاد و زنده کردن مردگان بود: {{متن قرآن| أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ }}<ref>و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه۴۹.</ref> و نیز آیه ۱۱۰ سوره مائده قریب به این مضمون است. در زمان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در جزیره العرب مسأله فصاحت و بلاغت رونق بیشتری داشت؛ بدینسبب معجزه اصلی و جاوید [[پیامبر اکرم]]{{صل}} قرآن کریم است که در فصاحت و بلاغت در تمام زمانها سرآمد است<ref>روحالمعانی، ج، ج۳، ص۲۶۹.</ref>. معجزات برخی پیامبران نیز دلیل خاصّی داشته است؛ مانند معجزه پدیدارشدن ناقه از دل کوه بهوسیله [[حضرت صالح]] که درپی درخواست قوم وی صورت پذیرفته است<ref>المیزان، ج۱۰، ص۳۱۳.</ref> {{متن قرآن| وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ }} <ref>و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به وی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا گیرد؛ سوره هود، آیه ۶۴.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/۲/۲۷.htm#_ftn۱ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص۲۰۴ - ۲۱۵]</ref> | یکی از راههای اثبات حقّ، ظهور معجزه بهدست پیامبران بوده است که نوع مردم، نبوّت پیامبران را از این طریق میشناختند. همه پیامبران در اینکه از طریق اعجاز رسالت خود را اثبات میکردند، مشترک بودند؛ امّا معجزه هر پیغمبری متناسب با موقعیت و علوم رایج زمان خود بوده در زمان [[حضرت موسی]]{{ع}} سحر رواج داشت<ref>روحالمعانی، ج۳، ص۲۶۹.</ref>؛ بدین سبب معجزه اصلی او عصا و ید بیضا بود: {{متن قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ}}<ref> دست در گریبان خویش فرو بر (و برآور) تا سپید بیآسیب بیرون آید؛ سوره قصص، آیه۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ}}<ref>و (ما) به موسی وحی کردیم که چوبدستت را بیفکن! که ناگهان، (اژدهایی شد و) هرچه ساخته بودند فرو میبلعید؛ سوره اعراف، آیه۱۱۷.</ref> در پی ارائه این معجزه از سوی [[حضرت موسی]]{{ع}}<ref>تفسیر مراغی، ج۳، ج۹، ص۳۱.</ref>، ساحران به موسی ایمان آوردند: {{متن قرآن| قَالُواْ آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref> گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۲۱.</ref>. در زمان [[حضرت عیسی]] علم پزشکی<ref>روحالمعانی، ج۳، ص۲۶۹؛ مجمعالبیان، ج۲ ص۷۵۳.</ref> رونق داشت؛ بر این اساس، معجزه حضرت شفا دادن امراض صعبالعلاج و بینا کردن کور مادرزاد و زنده کردن مردگان بود: {{متن قرآن| أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ }}<ref>و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه۴۹.</ref> و نیز آیه ۱۱۰ سوره مائده قریب به این مضمون است. در زمان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در جزیره العرب مسأله فصاحت و بلاغت رونق بیشتری داشت؛ بدینسبب معجزه اصلی و جاوید [[پیامبر اکرم]]{{صل}} قرآن کریم است که در فصاحت و بلاغت در تمام زمانها سرآمد است<ref>روحالمعانی، ج، ج۳، ص۲۶۹.</ref>. معجزات برخی پیامبران نیز دلیل خاصّی داشته است؛ مانند معجزه پدیدارشدن ناقه از دل کوه بهوسیله [[حضرت صالح]] که درپی درخواست قوم وی صورت پذیرفته است<ref>المیزان، ج۱۰، ص۳۱۳.</ref> {{متن قرآن| وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ }} <ref>و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به وی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا گیرد؛ سوره هود، آیه ۶۴.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/۲/۲۷.htm#_ftn۱ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص۲۰۴ - ۲۱۵]</ref> | ||