پرش به محتوا

برهان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین'
جز (جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع')
جز (جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین')
خط ۸۶: خط ۸۶:


==انواع [[برهان]] ==
==انواع [[برهان]] ==
* [[قرآن کریم]] برای [[تبیین]] مسائل مورد نظر از گونه‌های متفاوت [[برهان]] بر حسب تناسب موضوع و سطح [[فکر]] مخاطبان و سهولت یا صعوبت مطلب استفاده کرده است؛ مثلا در مواردی که با عموم [[مردم]] و توده‌های بی‌سواد یا [[کم‌سواد]] ولی بیداردل بی‌تعصّب سخن می‌گوید، از راه انتقال از معلول به علّت که در اصطلاح "[[دلیل]]" یا "[[برهان]] انّی" نامیده می‌شود، وارد شده، مطلب را برای آنها [[تبیین]] می‌کند؛ مانند آیاتی که با ارائه نشانه‌های [[خداوند]] در آفاق و انفس [[حقانیت]] [[خداوند]] را بیان و بر آن تأکید کرده است. نمودار این گونه [[آیات]] در بیانی کلّی [[آیه]] ۵۳ [[سوره فصّلت]] است که تأکید می‌کند: ما [[آیات]] و نشانه‌های خود را در جای جای عالم و افقهای دور و نزدیک و در وجود خود [[انسان‌ها]] بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که [[حقّ]] فقط [[خداوند]] است و بس و جز او در [[حقیقت]] سرابی بیش نیست: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ }} <ref> به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه: ۵۳.</ref> در این بخش از [[آیه]] مناسب با [[فهم]] عموم [[مردم]] و متوسطان [[جامعه]] سخن گفته شده است؛ ولی در بخش بعدی روی سخن با [[خواص]] افراد و طبقه بالای [[جامعه]] است، ازاین‌رو نحوه [[استدلال]] [[تغییر]] می‌کند و از دلالت [[نشانه‌ها]] بر [[خداوند]] سخنی به میان نمی‌آید، بلکه برعکس، از [[خداوند]] که علّت اشیاست بر وجود معلولهایش [[استدلال]] می‌شود: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ }} <ref> به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه: ۵۳.</ref>؛ امّا خود [[خداوند]] از آن رو که [[بدیهی]] و غیر قابل تردید است: {{متن قرآن|أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ  }} <ref> آیا درباره خداوند- آفریننده آسمان‌ها و زمین- تردیدی هست؟؛ سوره ابراهیم، آیه: ۱۰.</ref> از [[اثبات]] و [[استدلال]] بی‌نیاز است، بلکه این خود اوست که به [[حقّ]] بر خویش دلالت کرده: {{متن قرآن|شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ }} <ref> سوره آل عمران، آیه: ۱۱۸.</ref>، [[شاهد]] وجود ظلّی دیگر اشیا نیز هست و از همین رو در برخی [[ادعیه]]، [[خداوند]] به اسم «[[برهان]]  خوانده شده است: {{عربی|" اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ يَا دَيَّانُ يَا بُرْهَانُ "}}<ref>البلدالامین، ج‌۱، ص‌۴۰۲.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵، ص ۵۰۲ - ۵۱۷.</ref>.
* [[قرآن کریم]] برای تبیین مسائل مورد نظر از گونه‌های متفاوت [[برهان]] بر حسب تناسب موضوع و سطح [[فکر]] مخاطبان و سهولت یا صعوبت مطلب استفاده کرده است؛ مثلا در مواردی که با عموم [[مردم]] و توده‌های بی‌سواد یا [[کم‌سواد]] ولی بیداردل بی‌تعصّب سخن می‌گوید، از راه انتقال از معلول به علّت که در اصطلاح "[[دلیل]]" یا "[[برهان]] انّی" نامیده می‌شود، وارد شده، مطلب را برای آنها تبیین می‌کند؛ مانند آیاتی که با ارائه نشانه‌های [[خداوند]] در آفاق و انفس [[حقانیت]] [[خداوند]] را بیان و بر آن تأکید کرده است. نمودار این گونه [[آیات]] در بیانی کلّی [[آیه]] ۵۳ [[سوره فصّلت]] است که تأکید می‌کند: ما [[آیات]] و نشانه‌های خود را در جای جای عالم و افقهای دور و نزدیک و در وجود خود [[انسان‌ها]] بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که [[حقّ]] فقط [[خداوند]] است و بس و جز او در [[حقیقت]] سرابی بیش نیست: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ }} <ref> به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه: ۵۳.</ref> در این بخش از [[آیه]] مناسب با [[فهم]] عموم [[مردم]] و متوسطان [[جامعه]] سخن گفته شده است؛ ولی در بخش بعدی روی سخن با [[خواص]] افراد و طبقه بالای [[جامعه]] است، ازاین‌رو نحوه [[استدلال]] [[تغییر]] می‌کند و از دلالت [[نشانه‌ها]] بر [[خداوند]] سخنی به میان نمی‌آید، بلکه برعکس، از [[خداوند]] که علّت اشیاست بر وجود معلولهایش [[استدلال]] می‌شود: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ }} <ref> به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه: ۵۳.</ref>؛ امّا خود [[خداوند]] از آن رو که [[بدیهی]] و غیر قابل تردید است: {{متن قرآن|أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ  }} <ref> آیا درباره خداوند- آفریننده آسمان‌ها و زمین- تردیدی هست؟؛ سوره ابراهیم، آیه: ۱۰.</ref> از [[اثبات]] و [[استدلال]] بی‌نیاز است، بلکه این خود اوست که به [[حقّ]] بر خویش دلالت کرده: {{متن قرآن|شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ }} <ref> سوره آل عمران، آیه: ۱۱۸.</ref>، [[شاهد]] وجود ظلّی دیگر اشیا نیز هست و از همین رو در برخی [[ادعیه]]، [[خداوند]] به اسم «[[برهان]]  خوانده شده است: {{عربی|" اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ يَا دَيَّانُ يَا بُرْهَانُ "}}<ref>البلدالامین، ج‌۱، ص‌۴۰۲.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵، ص ۵۰۲ - ۵۱۷.</ref>.
* [[استدلال]] بر [[ذات خداوند]] به وسیله خود ذات که [[برهان]]  شبه لمّی است با [[استدلال]] سابق که [[برهان]]  انّی یا [[دلیل]] بود متفاوت است، چنان‌که [[استدلال]] بر اشیا به وسیله [[ذات خدا]] که [[برهان]]  لمّی است با هر دو نوع [[استدلال]] یاد شده فرق می‌کند. [[استدلال]] پیشین [[استدلال]] متعارف و معمولی است که عموم [[مردم]] توان [[درک]] آن را دارند، برخلاف دو [[استدلال]] اخیر که [[فهم]] آن دو [[نیازمند]] به نوعی [[معرفت]] متعالی و فوق معمول است، ازاین‌رو [[اهل]] [[عرفان]] و [[حکمت]] [[متعالیه]] [[برهان]]  را که با آن از ذات [[واجب]] تعالی به ذات او می‌رسند [[برهان]] «صدّیقین» که انسان‌هایی فوق متعارف‌اند نامیده‌اند. به گفته برخی بیان قسمت پایانی [[آیه]] ۵۳ [[سوره فصلت]] ویژه [[خواص]] است که به وسیله [[ذات خداوند]] بر وی استشهاد می‌کنند و از همین رو [[خداوند]] خطاب موجود در پایان [[آیه]] را متوجّه [[پیامبر]]{{صل}} کرده و فرموده است: آیا اینکه [[پروردگار]] تو بر همه چیز [[شاهد]] و [[گواه]] است کافی نیست؟!<ref>الصافی، ج‌۴، ص‌۳۶۵.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵، ص ۵۰۲ - ۵۱۷.</ref>.
* [[استدلال]] بر [[ذات خداوند]] به وسیله خود ذات که [[برهان]]  شبه لمّی است با [[استدلال]] سابق که [[برهان]]  انّی یا [[دلیل]] بود متفاوت است، چنان‌که [[استدلال]] بر اشیا به وسیله [[ذات خدا]] که [[برهان]]  لمّی است با هر دو نوع [[استدلال]] یاد شده فرق می‌کند. [[استدلال]] پیشین [[استدلال]] متعارف و معمولی است که عموم [[مردم]] توان [[درک]] آن را دارند، برخلاف دو [[استدلال]] اخیر که [[فهم]] آن دو [[نیازمند]] به نوعی [[معرفت]] متعالی و فوق معمول است، ازاین‌رو [[اهل]] [[عرفان]] و [[حکمت]] [[متعالیه]] [[برهان]]  را که با آن از ذات [[واجب]] تعالی به ذات او می‌رسند [[برهان]] «صدّیقین» که انسان‌هایی فوق متعارف‌اند نامیده‌اند. به گفته برخی بیان قسمت پایانی [[آیه]] ۵۳ [[سوره فصلت]] ویژه [[خواص]] است که به وسیله [[ذات خداوند]] بر وی استشهاد می‌کنند و از همین رو [[خداوند]] خطاب موجود در پایان [[آیه]] را متوجّه [[پیامبر]]{{صل}} کرده و فرموده است: آیا اینکه [[پروردگار]] تو بر همه چیز [[شاهد]] و [[گواه]] است کافی نیست؟!<ref>الصافی، ج‌۴، ص‌۳۶۵.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵، ص ۵۰۲ - ۵۱۷.</ref>.
* [[تفسیر]] مشهور دیگر در [[آیه]] یاد شده این است که [[آیه]] ناظر به [[اعجاز قرآن]] و [[حقانیّت]] [[دعوی رسالت]] [[پیامبر‌اسلام]]{{صل}} است<ref>المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۰۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵، ص ۵۰۲ - ۵۱۷.</ref>.
* [[تفسیر]] مشهور دیگر در [[آیه]] یاد شده این است که [[آیه]] ناظر به [[اعجاز قرآن]] و [[حقانیّت]] [[دعوی رسالت]] [[پیامبر‌اسلام]]{{صل}} است<ref>المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۰۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵، ص ۵۰۲ - ۵۱۷.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش