کربلا در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←از شهرهای مقدس شیعه و محل دفن امام حسین{{ع}} و شهدای عاشورا
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در وجه تسمیه کربلا اختلافنظر وجود دارد؛ برخی گفتهاند کربلا لفظی آرامی است که از واژه آشوری «کربلاتو» به معنای دستار و سربند گرفته شده است. از نظر برخی دیگر، کربلا از واژه آرامی «[[کرب]] ایلو» گرفته شده که از دو جزء «کرب» و «ایلو» (ال یا ایلا) تشکیل شده و به معنای پرستشگاه [[خدا]] است. قول دیگر این است که کربلا از واژه بابلی «کوربابل» (کورد + [[بابل]]) گرفته شده که به معنای شعلههای حرارت صحرا یا به معنای مجموع قریههای بابل است. برخی هم بر این نظرند که کربلا واژهای در اصل [[عربی]] است و در این باره سه نظر وجود دارد: کربلا همان «کربَلَه» به معنای نرم و [[سست]] است و چون [[زمین]] کربلا چنین است به این نام نامیده شده؛ همچنانکه امروزه منطقهای با نام کربله در جنوب شرقی کربلای کنونی وجود دارد که میتواند شاهدی بر [[صحت]] این قول باشد. نظر دوم این است که کربلا از «الکربل» گرفته شده که نام گیاهی است که در آن منطقه میروید و به آن «حماض» هم میگویند. نظر سوم هم این است که کربلا از «غربل» گرفته شده و این نام اشاره به آن دارد که چون [[کربلا]] سرزمینی هموار و بدون سنگ است، گویی [[خاک]] آن را [[غربال]] کردهاند. حتی گفته شده کربلا واژهای [[فارسی]] است که در اصل «کاربالا» یعنی ترکیبی از کار (عمل) و بالا (بلند) بوده است که منظور از آن عمل آسمانی است. در ریشهشناسی عامیانه، کربلا را ترکیبی از «[[کرب]]» و «[[بلا]]» دانستهاند که احتمالاً مأخوذ است از روایتی از [[امام حسین]]{{ع}} که پس از شنیدن نام کربلا فرمود: {{متن حدیث|إِنَّهَا ذَاتُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ}} (به [[راستی]] آن، [[سرزمین]] [[اندوه]] و [[دشواری]] است)؛ درحالی که از این [[روایت]]، وجه تسمیه کربلا استفاده نمیشود. «طَفّ» (یا طفوف) و «[[حائر]]» از دیگر اسامی کربلا هستند و از این رو بسیاری از [[منسوبان]] به کربلا به «[[حائری]]» [[شهرت]] دارند. البته مراد از حائر، [[حرم حسینی]] است و نه [[شهر]] کربلا و [[طف]] هم اشارهای عامتر به سرزمینی است که [[حرم امام حسین]]{{ع}} در آن قرار دارد. به شهر کربلا «[[مشهد]] الحسین» نیز گفته میشود. | در وجه تسمیه کربلا اختلافنظر وجود دارد؛ برخی گفتهاند کربلا لفظی آرامی است که از واژه آشوری «کربلاتو» به معنای دستار و سربند گرفته شده است. از نظر برخی دیگر، کربلا از واژه آرامی «[[کرب]] ایلو» گرفته شده که از دو جزء «کرب» و «ایلو» (ال یا ایلا) تشکیل شده و به معنای پرستشگاه [[خدا]] است. قول دیگر این است که کربلا از واژه بابلی «کوربابل» (کورد + [[بابل]]) گرفته شده که به معنای شعلههای حرارت صحرا یا به معنای مجموع قریههای بابل است. برخی هم بر این نظرند که کربلا واژهای در اصل [[عربی]] است و در این باره سه نظر وجود دارد: کربلا همان «کربَلَه» به معنای نرم و [[سست]] است و چون [[زمین]] کربلا چنین است به این نام نامیده شده؛ همچنانکه امروزه منطقهای با نام کربله در جنوب شرقی کربلای کنونی وجود دارد که میتواند شاهدی بر [[صحت]] این قول باشد. نظر دوم این است که کربلا از «الکربل» گرفته شده که نام گیاهی است که در آن منطقه میروید و به آن «حماض» هم میگویند. نظر سوم هم این است که کربلا از «غربل» گرفته شده و این نام اشاره به آن دارد که چون [[کربلا]] سرزمینی هموار و بدون سنگ است، گویی [[خاک]] آن را [[غربال]] کردهاند. حتی گفته شده کربلا واژهای [[فارسی]] است که در اصل «کاربالا» یعنی ترکیبی از کار (عمل) و بالا (بلند) بوده است که منظور از آن عمل آسمانی است. در ریشهشناسی عامیانه، کربلا را ترکیبی از «[[کرب]]» و «[[بلا]]» دانستهاند که احتمالاً مأخوذ است از روایتی از [[امام حسین]]{{ع}} که پس از شنیدن نام کربلا فرمود: {{متن حدیث|إِنَّهَا ذَاتُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ}} (به [[راستی]] آن، [[سرزمین]] [[اندوه]] و [[دشواری]] است)؛ درحالی که از این [[روایت]]، وجه تسمیه کربلا استفاده نمیشود. «طَفّ» (یا طفوف) و «[[حائر]]» از دیگر اسامی کربلا هستند و از این رو بسیاری از [[منسوبان]] به کربلا به «[[حائری]]» [[شهرت]] دارند. البته مراد از حائر، [[حرم حسینی]] است و نه [[شهر]] کربلا و [[طف]] هم اشارهای عامتر به سرزمینی است که [[حرم امام حسین]]{{ع}} در آن قرار دارد. به شهر کربلا «[[مشهد]] الحسین» نیز گفته میشود. | ||
منطقه کربلا در دوره [[خلافت ابوبکر]] در [[سال ۱۲ ق]] به دست [[خالد بن عرفطة]] - از [[سرداران سپاه]] [[سعد بن ابیوقاص]] - [[فتح]] شد. مدتی این سرزمین مقر [[سپاهیان]] [[مسلمان]] بود تا اینکه [[کوفه]] [[لشکرگاه]] آنان شد. [[زمان]] ورود امام حسین{{ع}} به کربلا، در دوم [[محرم]] ۶۱ق، در این منطقه هیچ شهری نبود؛ اما چند دهکده در اطراف آن وجود داشت مانند «[[غاضریه]]» (واقع در حدود ۵۰۰ متری شمال شرقی شهر کربلای کنونی) و «نینوی» (که در [[قرن سوم]] در کنار نهر علقمی بوده است). گاهی از نام این دو دهکده نیز برای اشاره به کربلا استفاده میشود. بنابر نقل فخرالدین طریحی و [[محدث نوری]]، امام حسین{{ع}} زمینی که امروزه [[حرم]] ایشان را در برگرفته، از اهالی نینوی و غاضریه به ۶۰ هزار [[درهم]] خریداری کرده و سپس آن [[زمین]] را به خود آنان [[انفاق]] کرد؛ با این شرط که [[زائران]] قبرش را [[راهنمایی]] کنند و سه [[روز]] از آنان [[پذیرایی]] کنند. البته این [[روایت]] نادر در اصل بخشی از کتاب الزیارات (المزار) اثر [[محمد بن احمد بن داوود قمی]] (؟ -۳۶۸ق) بوده که امروزه در دست نیست. | منطقه کربلا در دوره [[خلافت ابوبکر]] در [[سال ۱۲ ق]] به دست [[خالد بن عرفطة]] - از [[سرداران سپاه]] [[سعد بن ابیوقاص]] - [[فتح]] شد. مدتی این سرزمین مقر [[سپاهیان]] [[مسلمان]] بود تا اینکه [[کوفه]] [[لشکرگاه]] آنان شد. [[زمان]] ورود امام حسین{{ع}} به کربلا، در دوم [[محرم]] ۶۱ق، در این منطقه هیچ شهری نبود؛ اما چند دهکده در اطراف آن وجود داشت مانند «[[غاضریه]]» (واقع در حدود ۵۰۰ متری شمال شرقی شهر کربلای کنونی) و «نینوی» (که در [[قرن سوم]] در کنار نهر علقمی بوده است). گاهی از نام این دو دهکده نیز برای اشاره به کربلا استفاده میشود. بنابر نقل [[فخرالدین طریحی]] و [[محدث نوری]]، امام حسین{{ع}} زمینی که امروزه [[حرم]] ایشان را در برگرفته، از اهالی نینوی و غاضریه به ۶۰ هزار [[درهم]] خریداری کرده و سپس آن [[زمین]] را به خود آنان [[انفاق]] کرد؛ با این شرط که [[زائران]] قبرش را [[راهنمایی]] کنند و سه [[روز]] از آنان [[پذیرایی]] کنند. البته این [[روایت]] نادر در اصل بخشی از کتاب الزیارات (المزار) اثر [[محمد بن احمد بن داوود قمی]] (؟ -۳۶۸ق) بوده که امروزه در دست نیست. | ||
بعد از [[واقعه عاشورا]]، [[پیکر امام]] [[حسین]]{{ع}} و دیگر [[شهدا]] (به جز [[حر بن یزید ریاحی]] که پیکرش به حومه [[کربلا]] منتقل شد) در محل کنونی [[حرم حسینی]] [[دفن]] شد؛ به این صورت که [[حضرت]] | بعد از [[واقعه عاشورا]]، [[پیکر امام]] [[حسین]]{{ع}} و دیگر [[شهدا]] (به جز [[حر بن یزید ریاحی]] که پیکرش به حومه [[کربلا]] منتقل شد) در محل کنونی [[حرم حسینی]] [[دفن]] شد؛ به این صورت که [[حضرت]] علی اکبر در پایین پای پدرش و سایر [[شهدای بنیهاشم]] در کنار وی و سایر شهدا در پایین پای آنان دفن شدند. شش گوشه بودن [[ضریح]] فعلی و پیشین [[امام حسین]]{{ع}} نیز به جهت مشخص کردن محل [[قبر]] علی اکبر است. قبر [[حبیب بن مظاهر]] جدا از بقیه شهدا و امروزه در رواقی از [[حرم]] در جنوب [[ضریح امام حسین]]{{ع}} قرار دارد و بر فراز آن ضریح مستقلی [[نصب]] شده است. | ||
در قرون گذشته قبر [[حضرت عباس]]{{ع}} نزدیک یکی از شاخههای منشعب از رودخانه [[فرات]] به نام «[[نهر علقمه]] (علقمی)» بوده است؛ ولی امروزه اثری از آن نهر وجود ندارد. غازانخان - | در قرون گذشته قبر [[حضرت عباس]]{{ع}} نزدیک یکی از شاخههای منشعب از رودخانه [[فرات]] به نام «[[نهر علقمه]] (علقمی)» بوده است؛ ولی امروزه اثری از آن نهر وجود ندارد. غازانخان - سلطان ایلخانی - که به [[اسلام]] گروید، دو نهر از فرات برای کربلا منشعب کرد و [[دستور]] داد نهر علقمه را نیز لایروبی کنند. [[کارگزاران]] ایلخان [[مغول]]، بخش بالای نهر علقمه را جدا کرده و به نهر دیگری که از بالای [[شهر]] حله از فرات جدا شده و به سمت کربلا میآمد، پیوند دادند. آنان به جهت تغییرات فراوانی که در مسیر نهر علقمه ایجاد کرده بودند، نام [[علقمه]] را از آن برداشتند و آن را «نهر غازانی بالا» نامیدند که همین نهر [[حسینیه]] کنونی است. این نهر در سال ۹۴۱ق به دستور سلطان [[سلیمان]] قانونی بهسازی شد و از این رو، به نام «نهر سلیمانی» نیز شناخته میشد. | ||
نخستین گزارش از [[زیارت قبر امام حسین]]{{ع}} مربوط به [[زیارت]] [[جابر بن عبدالله انصاری]] در روز بیستم صفر ([[اربعین]]) [[سال ۶۱ ق]] است. بعد از آن نیز نقل شده که [[توابین]] به [[زیارت قبر امام حسین]]{{ع}} رفتند. این گزارش نشان میدهد که چهار سال بعد از [[عاشورا]] آثار [[قبر]] مشخص بوده و برخی به [[زیارت]] آن میرفتهاند. گفته شده که [[مصعب بن زبیر]] نیز در [[سال ۷۱ق]] یا ۷۲ ق بر سر [[قبر امام حسین]]{{ع}} آمده است. در دوره [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} [[زیارت کربلا]] مورد تأکید قرار گرفت و از [[روایات]] اینگونه [[استنباط]] میشود که در اواخر دوره [[اموی]]، بنایی مسقف بر روی قبر امام حسین{{ع}} بوده است. در خبری آمده که درخت سدری در نزدیکی قبر [[حضرت]]، علامتی برای [[راهنمایی]] [[مردم]] بوده است؛ اما در [[زمان]] [[خلافت]] [[هارون]]، عمال [[خلافت عباسی]] آن درخت را کندند. در دوره خلافت [[متوکل]] از رفتن [[زائران]] به [[کربلا]] جلوگیری میشد و در [[سال ۲۳۶ ق]] آثار قبر امام حسین{{ع}} به [[دستور]] [[خلیفه]] ویران شد. حتی آب بر [[زمین]] [[مرقد]] بستند تا اثری از قبر باقی نماند. اهالی [[کوفه]] در همان زمان متوکل مرقد [[امام حسین]]{{ع}} را [[تجدید]] بنا کردند و مجدداً کربلا مرکز تجمع زائران شد و بازار بزرگی در آن تأسیس شد. مجدداً متوکل در [[سال ۲۴۷ ق]] [[مزار امام حسین]]{{ع}} را ویران کرد و زمین آن را شخم زد. [[منتصر عباسی]] - که با کشتن پدرش متوکل به خلافت رسید - در مدت خلافت [[شش ماهه]] خود، مرقد امام حسین{{ع}} را بازسازی کرد. | نخستین گزارش از [[زیارت قبر امام حسین]]{{ع}} مربوط به [[زیارت]] [[جابر بن عبدالله انصاری]] در روز بیستم صفر ([[اربعین]]) [[سال ۶۱ ق]] است. بعد از آن نیز نقل شده که [[توابین]] به [[زیارت قبر امام حسین]]{{ع}} رفتند. این گزارش نشان میدهد که چهار سال بعد از [[عاشورا]] آثار [[قبر]] مشخص بوده و برخی به [[زیارت]] آن میرفتهاند. گفته شده که [[مصعب بن زبیر]] نیز در [[سال ۷۱ق]] یا ۷۲ ق بر سر [[قبر امام حسین]]{{ع}} آمده است. در دوره [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} [[زیارت کربلا]] مورد تأکید قرار گرفت و از [[روایات]] اینگونه [[استنباط]] میشود که در اواخر دوره [[اموی]]، بنایی مسقف بر روی قبر امام حسین{{ع}} بوده است. در خبری آمده که درخت سدری در نزدیکی قبر [[حضرت]]، علامتی برای [[راهنمایی]] [[مردم]] بوده است؛ اما در [[زمان]] [[خلافت]] [[هارون]]، عمال [[خلافت عباسی]] آن درخت را کندند. در دوره خلافت [[متوکل]] از رفتن [[زائران]] به [[کربلا]] جلوگیری میشد و در [[سال ۲۳۶ ق]] آثار قبر امام حسین{{ع}} به [[دستور]] [[خلیفه]] ویران شد. حتی آب بر [[زمین]] [[مرقد]] بستند تا اثری از قبر باقی نماند. اهالی [[کوفه]] در همان زمان متوکل مرقد [[امام حسین]]{{ع}} را [[تجدید]] بنا کردند و مجدداً کربلا مرکز تجمع زائران شد و بازار بزرگی در آن تأسیس شد. مجدداً متوکل در [[سال ۲۴۷ ق]] [[مزار امام حسین]]{{ع}} را ویران کرد و زمین آن را شخم زد. [[منتصر عباسی]] - که با کشتن پدرش متوکل به خلافت رسید - در مدت خلافت [[شش ماهه]] خود، مرقد امام حسین{{ع}} را بازسازی کرد. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
در نیمه دوم [[قرن سوم]]، [[علویان]] [[طبرستان]] در توسعه و عمارت حرم حسینی بسیار تلاش کردند. با روی کارآمدن [[آلبویه]] وتسلط آنان بر [[بغداد]]، کربلا آباد شد. عضدالدوله - امیردیلمی – در سال ۳۷۱ ق به [[کربلا]] [[سفر]] کرد و مبالغ فراوانی [[خرج]] عمارت [[حرم حسینی]] و [[شیعیان]] این [[شهر]] کرد. او بازارهای اطراف حرم حسینی را تعمیر کرد و دور شهر دیوار بلندی کشید و موقوفاتی هم برای کربلا اختصاص داد. ساخت اولین بنای [[حرم]] [[حضرت عباس]]{{ع}} را نیز به عضدالدوله نسبت دادهاند. | در نیمه دوم [[قرن سوم]]، [[علویان]] [[طبرستان]] در توسعه و عمارت حرم حسینی بسیار تلاش کردند. با روی کارآمدن [[آلبویه]] وتسلط آنان بر [[بغداد]]، کربلا آباد شد. عضدالدوله - امیردیلمی – در سال ۳۷۱ ق به [[کربلا]] [[سفر]] کرد و مبالغ فراوانی [[خرج]] عمارت [[حرم حسینی]] و [[شیعیان]] این [[شهر]] کرد. او بازارهای اطراف حرم حسینی را تعمیر کرد و دور شهر دیوار بلندی کشید و موقوفاتی هم برای کربلا اختصاص داد. ساخت اولین بنای [[حرم]] [[حضرت عباس]]{{ع}} را نیز به عضدالدوله نسبت دادهاند. | ||
[[ابنمازه]] (۵۱۱ - ۵۶۶ق) که در سال ۵۵۲ ق به [[سفر حج]] رفته، برای کربلا از لفظ «دیه» (ده) استفاده کرده، اما درباره [[حرم امام حسین]]{{ع}} نوشته است: «مشهدی [[عظیم]] با [[نور]] است و آراسته». آلجلایر که از ۷۲۶ ق تا ۸۱۴ ق بر [[عراق]] [[حکومت]] داشتند، نسبت به عمارت حرمهای [[امام حسین]]{{ع}} و حضرت عباس{{ع}} اقداماتی انجام دادند؛ مثلاً [[سلطان احمد جلایری]] در سال ۷۸۶ ق دو مناره برای حرم حسینی بنا کرد. | [[ابنمازه]] (۵۱۱ - ۵۶۶ق) که در سال ۵۵۲ ق به [[سفر حج]] رفته، برای کربلا از لفظ «دیه» (ده) استفاده کرده، اما درباره [[حرم امام حسین]]{{ع}} نوشته است: «مشهدی [[عظیم]] با [[نور]] است و آراسته». آلجلایر که از ۷۲۶ ق تا ۸۱۴ ق بر [[عراق]] [[حکومت]] داشتند، نسبت به عمارت حرمهای [[امام حسین]]{{ع}} و حضرت عباس{{ع}} اقداماتی انجام دادند؛ مثلاً [[سلطان احمد جلایری]] در سال ۷۸۶ ق دو مناره برای حرم حسینی بنا کرد. سلاطین صفوی و قاجار نیز به عمارت این دو حرم بسیار توجه داشتند. گنبد حرم حسینی از آثار عصر صفوی است و طلاکاری آن به [[دستور]] آغامحمدخان قاجار انجام شده است. البته همه اقدامات عمرانی این دو حرم، از جانب شاهان و [[رجال]] دولتی نبوده است و تجار [[دوازده امامی]] [[ایرانی]] و [[هندی]] و نیز بُهرههای هندی در این زمینه فعال بودهاند. | ||
از حوادث تلخ [[تاریخ]] کربلا، [[حمله]] [[وهابیان]] به این شهر در سال ۱۲۱۶ ق به [[فرماندهی]] [[سعود بن عبدالعزیز]] است که منجر به ویرانی حرم حسینی و [[غارت]] نفایس آن و کشته شدن دو تا پنج هزار نفر (که حتی برخی اقوال تا ۲۰ هزار نفر هم گفتهاند) از اهالی کربلا شد. اما با وجود اینکه کربلا در آن [[زمان]] تحت [[حاکمیت]] [[امپراتوری عثمانی]] بود، فتحعلی شاه قاجار حرم حسینی و حرم [[عباس]]{{ع}} را بازسازی کرد. ناصرالدین شاه نیز در ۱۲۷۳ ق بخشی از طلاکاری گنبد حرم حسینی را نوسازی کرد و در ۱۲۸۳ ق [[صحن]] آن حرم را توسعه داد. طلاکاری گنبد حرم حضرت عباس{{ع}} جدیدتر است و مربوط است به ۱۳۷۵ ق که [[محمد | از حوادث تلخ [[تاریخ]] کربلا، [[حمله]] [[وهابیان]] به این شهر در سال ۱۲۱۶ ق به [[فرماندهی]] [[سعود بن عبدالعزیز]] است که منجر به ویرانی حرم حسینی و [[غارت]] نفایس آن و کشته شدن دو تا پنج هزار نفر (که حتی برخی اقوال تا ۲۰ هزار نفر هم گفتهاند) از اهالی کربلا شد. اما با وجود اینکه کربلا در آن [[زمان]] تحت [[حاکمیت]] [[امپراتوری عثمانی]] بود، فتحعلی شاه قاجار حرم حسینی و حرم [[عباس]]{{ع}} را بازسازی کرد. ناصرالدین شاه نیز در ۱۲۷۳ ق بخشی از طلاکاری گنبد حرم حسینی را نوسازی کرد و در ۱۲۸۳ ق [[صحن]] آن حرم را توسعه داد. طلاکاری گنبد حرم حضرت عباس{{ع}} جدیدتر است و مربوط است به ۱۳۷۵ ق که [[محمد فاضل جمالی]] – نخستوزیر وقت [[عراق]] - بنا به درخواست یکی از علمای [[کربلا]] به نام [[محمد خطیب]] (۱۳۰۱-۱۳۸۰ق) [[دستور]] به انجام آن داد. | ||
حادثه تلخ دیگر در [[تاریخ]] کربلا، [[حمله]] [[سپاه]] محمد نجیب پاشا - [[والی بغداد]] - به کربلا در ۱۲۵۸ ق است که در جریان آن [[مردم]] [[پناه]] گرفته در [[حرم حسینی]] از تعرض مصون ماندند، اما در [[صحن]] [[حرم]] [[حضرت عباس]]{{ع}} [[کشتار]] فجیعی صورت گرفت و بسیاری از مردم [[شهر]] که شمارشان را ۱۴ تا ۲۴ هزار نفر گفتهاند، در آن حمله کشته شدند. [[زینالعابدین]] [[شیروانی]]- که پیش از حمله نجیب پاشا مدتها در کربلا بوده و [[نگارش]] کتاب بستان السیاحه را در ۱۲۴۸ ق به پایان برده - درباره اوضاع این شهر در آن [[زمان]] مینویسد: «[[قریب]] چهار [[هزار باب]] [[خانه]] در اوست... و [[طوایف]] مختلفه و گروه متفرقه در آنجا سکونت دارند و از [[اهل]] [[هند]] و [[سند]] و کشمیر و کابل و [[ایران]] و غیره بسیارند. عموماً [[شیعی]] [[مذهب]] و [[قوم عرب]] و قلیلی [[اهل سنت]] و جماعتاند». | حادثه تلخ دیگر در [[تاریخ]] کربلا، [[حمله]] [[سپاه]] [[محمد نجیب پاشا]] - [[والی بغداد]] - به کربلا در ۱۲۵۸ ق است که در جریان آن [[مردم]] [[پناه]] گرفته در [[حرم حسینی]] از تعرض مصون ماندند، اما در [[صحن]] [[حرم]] [[حضرت عباس]]{{ع}} [[کشتار]] فجیعی صورت گرفت و بسیاری از مردم [[شهر]] که شمارشان را ۱۴ تا ۲۴ هزار نفر گفتهاند، در آن حمله کشته شدند. [[زینالعابدین]] [[شیروانی]]- که پیش از حمله نجیب پاشا مدتها در کربلا بوده و [[نگارش]] کتاب بستان السیاحه را در ۱۲۴۸ ق به پایان برده - درباره اوضاع این شهر در آن [[زمان]] مینویسد: «[[قریب]] چهار [[هزار باب]] [[خانه]] در اوست... و [[طوایف]] مختلفه و گروه متفرقه در آنجا سکونت دارند و از [[اهل]] [[هند]] و [[سند]] و کشمیر و کابل و [[ایران]] و غیره بسیارند. عموماً [[شیعی]] [[مذهب]] و [[قوم عرب]] و قلیلی [[اهل سنت]] و جماعتاند». | ||
پس از حملات [[وهابیان]] و نجیب پاشا، با کمکهای ناصرالدین شاه به کربلا، این شهر مجدداً رونق یافت؛ چنانکه عضدالملک قاجار در سفرنامه خود کربلا را در ۱۲۸۴ ق از نظر [[جمعیت]] و وسعت و [[نعمت]]، بسیار [[برتر]] از [[نجف]] [[وصف]] کرده است. در دوره ناصری، اکثر ساکنان کربلا، [[ایرانی]] بودند. در نخستین سالهای میانی [[قرن سیزدهم هجری]]، کربلا با ۵۰ هزار نفر جمعیت از مهمترین شهرهای عراق بود و بیش از نیمی از ساکنان آن بلکه دو سوم اهالی آن ایرانی و باقی [[عرب]] بودند. در ۱۹۸۵م کربلا بیش از ۱۸۴ هزار نفر جمعیت داشت که نیمی از این جمعیت ایرانی و بسیاری هم [[هندی]] و پاکستانی و باقی عرب بودند. کثرت جمعیت [[ایرانیان]] در کربلا و رواج [[زبان فارسی]] در این شهر تا زمان [[اخراج]] ایرانیان از عراق در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۴ش ادامه داشت؛ به نحوی که صدام [[حسین]] در [[زمان]] [[اخراج]] [[ایرانیان]] گفته بود: «گویی [[کربلا]] مستعمره ایرانیان است». | پس از حملات [[وهابیان]] و نجیب پاشا، با کمکهای ناصرالدین شاه به کربلا، این شهر مجدداً رونق یافت؛ چنانکه عضدالملک قاجار در سفرنامه خود کربلا را در ۱۲۸۴ ق از نظر [[جمعیت]] و وسعت و [[نعمت]]، بسیار [[برتر]] از [[نجف]] [[وصف]] کرده است. در دوره ناصری، اکثر ساکنان کربلا، [[ایرانی]] بودند. در نخستین سالهای میانی [[قرن سیزدهم هجری]]، کربلا با ۵۰ هزار نفر جمعیت از مهمترین شهرهای عراق بود و بیش از نیمی از ساکنان آن بلکه دو سوم اهالی آن ایرانی و باقی [[عرب]] بودند. در ۱۹۸۵م کربلا بیش از ۱۸۴ هزار نفر جمعیت داشت که نیمی از این جمعیت ایرانی و بسیاری هم [[هندی]] و پاکستانی و باقی عرب بودند. کثرت جمعیت [[ایرانیان]] در کربلا و رواج [[زبان فارسی]] در این شهر تا زمان [[اخراج]] ایرانیان از عراق در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۴ش ادامه داشت؛ به نحوی که صدام [[حسین]] در [[زمان]] [[اخراج]] [[ایرانیان]] گفته بود: «گویی [[کربلا]] مستعمره ایرانیان است». | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
بنابر روایاتی از برخی از [[امامان شیعه]]{{عم}} [[زمین]] کربلا [[افضل]] از [[مکه]] و [[کعبه]] است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده که: «[[فضل]] مکه در کنار فضل کربلا مانند مقدار بسیار اندکی آب است که روی سوزنی میماند که در دریا فرو برند». در [[روایات]] دیگری از امام صادق{{ع}} آمده که: «[[خدا]] کربلا را حرم [[امن]] و [[مبارک]] قرار داد، پیش از آنکه مکه را حرم قرار دهد» و نیز: «[[کربلا]] و [[فرات]] اولین [[زمین]] و نخستین آبی بودند که [[خدا]] به آنها [[قداست]] و [[شرافت]] بخشید». در [[روایات نبوی]] هم کربلا «[[پاکترین]] و محترمترین بقعه روی زمین و قطعهای از [[بهشت]]» معرفی شده است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} همچنین آمده که محل [[قبر امام حسین]]{{ع}} «[[باغی]] از باغهای بهشت» است. در روایاتی مرسل و بدون ذکر اسناد که در [[بحارالانوار]] نقل شده از حضور برخی [[انبیاء]] ([[آدم]]{{ع}}، [[نوح]]{{ع}}، [[ابراهیم]]{{ع}}، [[اسماعیل]]{{ع}}، [[موسی]]{{ع}}، [[سلیمان]]{{ع}} و [[عیسی]]{{ع}} در کربلا و مطلع شدن آنان از کیفیت [[شهادت امام حسین]]{{ع}} در این منطقه خبر داده شده است. | بنابر روایاتی از برخی از [[امامان شیعه]]{{عم}} [[زمین]] کربلا [[افضل]] از [[مکه]] و [[کعبه]] است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده که: «[[فضل]] مکه در کنار فضل کربلا مانند مقدار بسیار اندکی آب است که روی سوزنی میماند که در دریا فرو برند». در [[روایات]] دیگری از امام صادق{{ع}} آمده که: «[[خدا]] کربلا را حرم [[امن]] و [[مبارک]] قرار داد، پیش از آنکه مکه را حرم قرار دهد» و نیز: «[[کربلا]] و [[فرات]] اولین [[زمین]] و نخستین آبی بودند که [[خدا]] به آنها [[قداست]] و [[شرافت]] بخشید». در [[روایات نبوی]] هم کربلا «[[پاکترین]] و محترمترین بقعه روی زمین و قطعهای از [[بهشت]]» معرفی شده است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} همچنین آمده که محل [[قبر امام حسین]]{{ع}} «[[باغی]] از باغهای بهشت» است. در روایاتی مرسل و بدون ذکر اسناد که در [[بحارالانوار]] نقل شده از حضور برخی [[انبیاء]] ([[آدم]]{{ع}}، [[نوح]]{{ع}}، [[ابراهیم]]{{ع}}، [[اسماعیل]]{{ع}}، [[موسی]]{{ع}}، [[سلیمان]]{{ع}} و [[عیسی]]{{ع}} در کربلا و مطلع شدن آنان از کیفیت [[شهادت امام حسین]]{{ع}} در این منطقه خبر داده شده است. | ||
کربلا، از مضامین و مفاهیم پربسامد در [[ادبیات شیعی]] است. [[عقبة بن عمرو سهمی]] از نخستین شاعرانی است که درباره کربلا [[شعر]] سرودهاند. وی در اواخر [[قرن اول هجری]] برای [[زیارت امام حسین]]{{ع}} به کربلا رفت و شعری را سرود که مطلعش این است: {{عربی|مَرَرْتُ عَلَى قَبْرِ الْحُسَيْنِ بِكَرْبَلَاءَ *** فَفَاضَ عَلَيْهِ مِنْ دُمُوعِي غَزِيرُهَا}}. در [[ادب]] متقدم [[شیعی]]، به کربلا با رویکردی تراژیک توجه شده است. چنانکه در اشعار [[سید حمیری]]، [[منصور نمری]]، دیک الجن، [[دعبل]]، [[ابوفراس]]، [[سید رضی]]، [[سید مرتضی]] و مهیار | کربلا، از مضامین و مفاهیم پربسامد در [[ادبیات شیعی]] است. [[عقبة بن عمرو سهمی]] از نخستین شاعرانی است که درباره کربلا [[شعر]] سرودهاند. وی در اواخر [[قرن اول هجری]] برای [[زیارت امام حسین]]{{ع}} به کربلا رفت و شعری را سرود که مطلعش این است: {{عربی|مَرَرْتُ عَلَى قَبْرِ الْحُسَيْنِ بِكَرْبَلَاءَ *** فَفَاضَ عَلَيْهِ مِنْ دُمُوعِي غَزِيرُهَا}}. در [[ادب]] متقدم [[شیعی]]، به کربلا با رویکردی تراژیک توجه شده است. چنانکه در اشعار [[سید حمیری]]، [[منصور نمری]]، دیک الجن، [[دعبل]]، [[ابوفراس]]، [[سید رضی]]، [[سید مرتضی]] و [[مهیار دیلمی]]، کربلا نماد [[حزن]] و [[مظلومیت]] است. کربلا با نامهای مختلف و به ویژه [[طف]] در [[دیوان]] [[ابوالقاسم صنوبری]] (؟ -۳۳۴ق) نیز حضور پرنگی دارد و شاعر در یکی از شعرهایش کربلا را مخاطب قرار میدهد و قسم یاد میکند که این [[سرزمین]] سینهها را آکنده از [[ماتم]] و [[اندوه]] کرده است. در اشعار شعرای متأخر نیز کربلا با اندوه ملازم است؛ مثلاً در شعری از [[سید صادق اعرجی]] (؟-۱۲۰۴ق) چنین آمده: {{عربی|يا كربلا ما أنت إلا كربة *** عظمت على الأحشاء و الأكباد}} یا مشابه آن در شعری از [[محمد بن ادریس مطرحلی]] (؟-۱۲۴۷ق): {{عربی|هي كربلا لا تنقضي حسراتها *** حتى تبين من النفوس حياتها / يا كربلا ما أنت إلا كربة *** عظمت على أهل الهدى كرباتها}}. البته علاوه بر اندوه و [[مظلومیت]]، مضامین دیگری نظیر [[شرافت]] و [[قداست]] نیز در [[ادب]] [[شیعی]] درباره [[کربلا]] مطرح شده است. برای نمونه در شعری [[عرفانی]] به [[زبان فارسی]] از [[مهدی الهی قمشهای]] (۱۲۸۳-۱۳۵۲ش) از تعابیری چون «[[تربت]] [[عشق]]»، «[[قبله]] [[اهل]] [[صفا]]»، «[[عرش الهی]]»، «بزم الست»، «وادی سینا» و «[[کعبه]] ارباب [[یقین]]» درباره کربلا استفاده شده است. همچنین مضامین حماسی مانند نماد [[ستمستیزی]]، [[عزت]] و [[کرامت]] درباره کربلا به کار رفته است؛ برای نمونه میتوان به شعری با عنوان «کربلا، فریاد [[خون]]، فریاد [[اشک]]» از شاعر معاصر [[بهرام]] سیاره متخلص به «پریش» اشاره کرد. منظومه [[فارسی]] «کربلانامه» سروده میرمظفر علیخان [[اسیر]] [[لکهنوی]] در ۱۲۹۵ ق نیز از جمله سرودههای مشهور درباره کربلا است. | ||
کربلا شهری زیارتی است و زیارتگاههای آن محدود به حرمین نمیشود. در اطراف حرمین، چند [[زیارتگاه]] دیگر وجود دارد که مکانهای نمادینی از [[واقعه عاشورا]] محسوب میشوند. یکی «[[خیمهگاه]]» که بنایی مجلل است با چند گنبد و در محل تقریبی خیمهگاه [[امام حسین]]{{ع}} در [[روز عاشورا]] ساخته شده است، دومی و سومی، دو بنای یادبود در محلهای فرضی قطع شدن دستهای [[حضرت عباس]]{{ع}} - که به «کف العباس» مشهور شدهاند - و چهارمی «تل [[زینبیه]]» در نزدیکی «باب القبله» ی [[حرم حسینی]] که قبلاً اتاقی کوچک بود، اما در ۱۳۹۸ق ساختمانی با حدوداً پنج متر ارتفاع از سطح خیابان در آن ساخته شده است. البته کفالعباسها و تل زینبیه گرچه نزد [[عامه]] [[مردم]] محترماند، اما مستند [[تاریخی]] ندارند. | کربلا شهری زیارتی است و زیارتگاههای آن محدود به حرمین نمیشود. در اطراف حرمین، چند [[زیارتگاه]] دیگر وجود دارد که مکانهای نمادینی از [[واقعه عاشورا]] محسوب میشوند. یکی «[[خیمهگاه]]» که بنایی مجلل است با چند گنبد و در محل تقریبی خیمهگاه [[امام حسین]]{{ع}} در [[روز عاشورا]] ساخته شده است، دومی و سومی، دو بنای یادبود در محلهای فرضی قطع شدن دستهای [[حضرت عباس]]{{ع}} - که به «کف العباس» مشهور شدهاند - و چهارمی «تل [[زینبیه]]» در نزدیکی «باب القبله» ی [[حرم حسینی]] که قبلاً اتاقی کوچک بود، اما در ۱۳۹۸ق ساختمانی با حدوداً پنج متر ارتفاع از سطح خیابان در آن ساخته شده است. البته کفالعباسها و تل زینبیه گرچه نزد [[عامه]] [[مردم]] محترماند، اما مستند [[تاریخی]] ندارند. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
بسیاری از [[شیعیان]]، مبالغ فراوانی را در قالب نذورات و [[خیرات]] داخل [[ضریح]] [[حرم حسینی]] میریزند یا به [[مدیریت]] [[حرم]] تحویل میدهند و در مقابل، قبض و اشیای متبرک مانند تکههای پارچه یا قدری برنج و نمک دریافت میکنند. در حرم [[حضرت عباس]]{{ع}} بسیاری از زائران به یاد [[مجاهدت]] سقای کربلا آب مینوشند و بر امام حسین{{ع}} و شهدای تشنهلب کربلا [[درود]] میفرستند. از این رو در ورودی حرم، تعدادی ظروف نگهدارنده آب قرار داده شده است. دونالدسن در نیمه [[اول]] قرن بیستم میلادی به رواج این سخن نزد شیعیان که «خطرناکترین محل برای [[سوگند دروغ]] خوردن [[مرقد]] حضرت عباس{{ع}} است، اشاره کرده است. به استناد [[روایات]] متعدد، [[خاک]] اطراف [[قبر امام حسین]]{{ع}} - که به آن «[[تربت]]» گفته میشود - و حتی خاک دیگر بخشهای کربلا نزد شیعیان [[حرمت]] و [[قداست]] ویژهای دارد و [[فضیلتها]] و [[خواص]] بسیاری (از جمله [[شفابخشی]]) برای آن فرض میشود. | بسیاری از [[شیعیان]]، مبالغ فراوانی را در قالب نذورات و [[خیرات]] داخل [[ضریح]] [[حرم حسینی]] میریزند یا به [[مدیریت]] [[حرم]] تحویل میدهند و در مقابل، قبض و اشیای متبرک مانند تکههای پارچه یا قدری برنج و نمک دریافت میکنند. در حرم [[حضرت عباس]]{{ع}} بسیاری از زائران به یاد [[مجاهدت]] سقای کربلا آب مینوشند و بر امام حسین{{ع}} و شهدای تشنهلب کربلا [[درود]] میفرستند. از این رو در ورودی حرم، تعدادی ظروف نگهدارنده آب قرار داده شده است. دونالدسن در نیمه [[اول]] قرن بیستم میلادی به رواج این سخن نزد شیعیان که «خطرناکترین محل برای [[سوگند دروغ]] خوردن [[مرقد]] حضرت عباس{{ع}} است، اشاره کرده است. به استناد [[روایات]] متعدد، [[خاک]] اطراف [[قبر امام حسین]]{{ع}} - که به آن «[[تربت]]» گفته میشود - و حتی خاک دیگر بخشهای کربلا نزد شیعیان [[حرمت]] و [[قداست]] ویژهای دارد و [[فضیلتها]] و [[خواص]] بسیاری (از جمله [[شفابخشی]]) برای آن فرض میشود. | ||
[[شیعیان]] [[باور]] دارند که [[دفن]] اموات در جوار [[امام حسین]]{{ع}} موجب [[آمرزش گناهان]] متوفی خواهد شد. این باور ریشه در برخی حکایات مذهبی دارد. مثلاً [[محدث نوری]] در دارالسلام نقل میکند که [[وحید]] بهبهانی در [[عالم رؤیا]] [[خدمت]] امام حسین{{ع}} رسیده و پرسیده است: آیا از کسی که در جوار شما به [[خاک]] سپرده شود سؤال میشود؟ و [[حضرت]] فرموده: کدام [[مَلِک]] است که جرأت کند از او سؤال کند. در همان کتاب، از | [[شیعیان]] [[باور]] دارند که [[دفن]] اموات در جوار [[امام حسین]]{{ع}} موجب [[آمرزش گناهان]] متوفی خواهد شد. این باور ریشه در برخی حکایات مذهبی دارد. مثلاً [[محدث نوری]] در دارالسلام نقل میکند که [[وحید]] بهبهانی در [[عالم رؤیا]] [[خدمت]] امام حسین{{ع}} رسیده و پرسیده است: آیا از کسی که در جوار شما به [[خاک]] سپرده شود سؤال میشود؟ و [[حضرت]] فرموده: کدام [[مَلِک]] است که جرأت کند از او سؤال کند. در همان کتاب، از سید علی [[صاحب ریاض]] - داماد و خواهرزاده [[وحید بهبهانی]]- نقل شده که وی در [[خواب]] دیده هاتفی به [[زبان فارسی]] میگوید: «خوشا به حال کسی که در این [[زمین]] [[مقدس]] مدفون شود؛ اگرچه با هزاران [[گناه]] باشد از هول [[قیامت]] سالم میماند و هیهات که از هول قیامت [[سلامت]] باشد کسی که در این زمین دفن نشود». بر همین اساس و با وجود آنکه برخی [[فقها]] مانند [[محمدباقر مجلسی]] و [[جعفر شوشتری]] انتقال [[جسد]] به شهرهای دور را جایز نمیدانستند، حمل جنازه اموات برای [[دفن در کربلا]] از دیرباز رایج بوده است. چنانکه ژان دیولافوا در سفرنامهاش از انتقال جنازهها از سراسر [[ایران]] و حتی از [[هندوستان]] به [[کربلا]] خبر داده است. دونالدسن هم در کتابش - که در ۱۹۳۳م به چاپ رسیده - از دفن جنازههای حمل شده به کربلا در دو [[سرداب]] حرمین خبر داده است و اشاره کرده که در آن [[زمان]] دفن اجساد در این دو محل حداقل ۵۰۰ روپیه هزینه داشته است. سیفالدوله قاجار در سفرنامه خود درباره کربلا مینویسد: «از جهت تنگی مکان، کثرت [[مردم]] [و] بسیاری دفن اموات همیشه هوای این [[ولایت]] متعفن است... در واقع این [[ملک]] [[مدفن]] است نه مَسکن». از آنجا که برخی نسبت به دفن جسدشان در کربلا [[وصیت]] میکردند و گاهی امکان چنین کاری وجود نداشت، نظر به [[وجوب]] عمل به وصیت، بستگان فرد متوفا به [[زحمت]] میافتادند و گاهی بعد از چند سال [[دفن]] امانی در محل دیگر، [[نبش قبر]] کرده و باقی مانده پیکر را به [[کربلا]] منتقل میکردند. | ||
[[علما]]، شاهان و [[رجال]] [[شیعه]] بسیاری در [[حرم حسینی]] دفن شدهاند. از علمای مدفون در آنجا میتوان به [[سید رضی]]، [[سید مرتضی]]، [[یوسف بحرانی]]، وحید بهبهانی و [[حسین قلی همدانی]] اشاره کرد که برخی از آنها در کربلا درگذشتهاند و پیکر برخی هم به کربلا حمل شده است. شاهان [[آلبویه]]، نخستین شاهان مدفون در [[حرم امام حسین]]{{ع}} محسوب میشوند. چند تن از آنان در [[صحن]] کوچک در داخل بقعهای دفن شده بودند که قبلاً بر فراز [[قبر]] آنان وجود داشت و در میان [[مردم]] به «بقعه آلبویه» [[شهرت]] داشت؛ اما امروزه اثری از آن بقعه وجود ندارد و صحن کوچک هم بخشی از صحن اصلی شده است. از رجال مشهور دوره قاجار نیز مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، ظلالسلطان و امیرکبیر در حرم حسینی مدفوناند.<ref>[[سعید طاووسی مسرور|طاووسی مسرور، سعید]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «کربلا»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص ۴۰۴.</ref>. | [[علما]]، شاهان و [[رجال]] [[شیعه]] بسیاری در [[حرم حسینی]] دفن شدهاند. از علمای مدفون در آنجا میتوان به [[سید رضی]]، [[سید مرتضی]]، [[یوسف بحرانی]]، [[وحید بهبهانی]] و [[حسین قلی همدانی]] اشاره کرد که برخی از آنها در کربلا درگذشتهاند و پیکر برخی هم به کربلا حمل شده است. شاهان [[آلبویه]]، نخستین شاهان مدفون در [[حرم امام حسین]]{{ع}} محسوب میشوند. چند تن از آنان در [[صحن]] کوچک در داخل بقعهای دفن شده بودند که قبلاً بر فراز [[قبر]] آنان وجود داشت و در میان [[مردم]] به «بقعه آلبویه» [[شهرت]] داشت؛ اما امروزه اثری از آن بقعه وجود ندارد و صحن کوچک هم بخشی از صحن اصلی شده است. از رجال مشهور دوره قاجار نیز مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، ظلالسلطان و امیرکبیر در حرم حسینی مدفوناند.<ref>[[سعید طاووسی مسرور|طاووسی مسرور، سعید]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «کربلا»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص ۴۰۴.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |