زهد در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
*این درجه، از چنان فضیلتی برخوردار است که [[خداوند]] در [[مدح]] آن، در [[قرآن کریم]] سخنی رانده است که از مرتبه [[مدح]] نیز فراتر است: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند * مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref>. مراد از این [[آیه]]، آن است که هیچ چیزی اینان را از یاد [[خداوند]] باز نمیدارد. از این رو میتوان گفت که در این [[آیه]]، خرید و فروش تنها از باب مثال ذکر شده است؛ و به همین خاطر در آیهای دیگر، [[ثروت]] و [[فرزندان]] را جایگزین آن فرموده است: {{متن قرآن|لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد » سوره منافقون، آیه ۹.</ref>؛ چه هیچ چیزی بیش از این دو [[انسان]] را به [[دنیا]] مشغول نمیسازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۹-۲۶۰.</ref>. | *این درجه، از چنان فضیلتی برخوردار است که [[خداوند]] در [[مدح]] آن، در [[قرآن کریم]] سخنی رانده است که از مرتبه [[مدح]] نیز فراتر است: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند * مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref>. مراد از این [[آیه]]، آن است که هیچ چیزی اینان را از یاد [[خداوند]] باز نمیدارد. از این رو میتوان گفت که در این [[آیه]]، خرید و فروش تنها از باب مثال ذکر شده است؛ و به همین خاطر در آیهای دیگر، [[ثروت]] و [[فرزندان]] را جایگزین آن فرموده است: {{متن قرآن|لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد » سوره منافقون، آیه ۹.</ref>؛ چه هیچ چیزی بیش از این دو [[انسان]] را به [[دنیا]] مشغول نمیسازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵۹-۲۶۰.</ref>. | ||
*[[گریز]] از دام [[دنیا]] که [[آدمی]] به آن فریفته نشود، تنها برای انگشتشماری از مردان مرد حاصل میشود؛ که [[خداوند]] [[نفس]] آنان را رهائی بخشیده از این دامگه رهایشان میسازد. این رهائی تنها بهوسیله مجاهدات شرعی و ریاضتهای [[دینی]] میسّر است، که با کاشتن نهال [[زهد]] در [[دل]]، و سپس آبیاری آن ممکن میگردد؛ تا سرانجام این درخت [[مبارک]] در [[قلب]] به ثمر رسیده، [[آدمی]] را به بالاترین [[مقامات]] [[قرب]] [[حضرت حق]] واصل نماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ}}<ref>«ای مردم! بیگمان وعده خداوند راستین است بنابراین زندگانی این جهان شما را نفریبد و (زنهار!) آن فریبکار شما را به (آمرزش) خداوند فریفته نگرداند» سوره فاطر، آیه ۵.</ref>. اینکه [[اهل دل]] همچون برّهای که از گرگ گرسنه فرار میکند، از [[دنیا]] گریزانند، بهخاطر همین تهدیدی است که در این [[آیه شریفه]] و دهها نمونه مشابه آن، ذکر شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶۰.</ref>. | *[[گریز]] از دام [[دنیا]] که [[آدمی]] به آن فریفته نشود، تنها برای انگشتشماری از مردان مرد حاصل میشود؛ که [[خداوند]] [[نفس]] آنان را رهائی بخشیده از این دامگه رهایشان میسازد. این رهائی تنها بهوسیله مجاهدات شرعی و ریاضتهای [[دینی]] میسّر است، که با کاشتن نهال [[زهد]] در [[دل]]، و سپس آبیاری آن ممکن میگردد؛ تا سرانجام این درخت [[مبارک]] در [[قلب]] به ثمر رسیده، [[آدمی]] را به بالاترین [[مقامات]] [[قرب]] [[حضرت حق]] واصل نماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ}}<ref>«ای مردم! بیگمان وعده خداوند راستین است بنابراین زندگانی این جهان شما را نفریبد و (زنهار!) آن فریبکار شما را به (آمرزش) خداوند فریفته نگرداند» سوره فاطر، آیه ۵.</ref>. اینکه [[اهل دل]] همچون برّهای که از گرگ گرسنه فرار میکند، از [[دنیا]] گریزانند، بهخاطر همین تهدیدی است که در این [[آیه شریفه]] و دهها نمونه مشابه آن، ذکر شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶۰.</ref>. | ||
==مراتب [[زهد]]== | |||
بر اساس روایتهای [[معصومین]]{{عم}}، زهد مراتبی دارد، به گونهای که همراه با بالا رفتن درجه زهد در [[انسان]]، مرتبه [[معنوی]] او نیز بالا میرود و مراتب زهد با مراتب دیگر [[فضیلتهای اخلاقی]] هماهنگ و مرتبط است. به طور کلی، میتوان سه مرتبه اصلی برای آن در نظر گرفت: | |||
===تزهُّد=== | |||
[[امیر مؤمنان علی]]{{ع}}، نخستین مرتبه زهد را چنین معرفی میکند: {{متن حدیث|أَوَّلُ الزُّهْدِ التَّزَهُّدُ}}؛ «شروع زهد، پذیرش آن و خود را به زهد زدن است»<ref>محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمة، ج۴، ص۲۵۵.</ref>؛ یعنی فرد باید در مرحله نخست و پس از [[تصمیمگیری]] جدی برای [[زاهد]] شدن، مانند زاهدان [[حقیقی]] [[رفتار]] و خود را به زهد مجبور کند تا به تدریج به این کار خو بگیرد و تزهد، وی را به سوی زهد کشاند. [[امیر کلام]]، علی{{ع}} در [[کلامی]] [[زیبا]] میفرماید: | |||
{{متن حدیث|اَلتَّزَهُّدُ يُؤدِّى إِلَى الزُّهْدِ}}؛ «خود را به زهد واداشتن، به زهد میانجامد»<ref>تمیمی آمدی، غررالحکم، ص۲۷۶، ح۶۰۸۳.</ref>.<ref>[[امین عظیمی|عظیمی، امین]]، [[زهد از دیدگاه پیامبر اعظم (کتاب)|زهد از دیدگاه پیامبر اعظم]] ص ۲۴.</ref>. | |||
===زهد در [[حرام]]=== | |||
مرتبه دوم زهد این است که انسان در برابر [[حرامهای الهی]] از خود زهد نشان دهد. این مرتبه برای زاهد مقامی اندک است. با این حال، تا این مرحله پیموده نشود، هیچگونه [[پیشرفت معنوی]] در [[زندگی]] انسان رخ نمیدهد. دوری و بیمیلی به حرامهای الهی، نقطه شروع دستیابی به زهد حقیقی است. [[حضرت محمد]]{{صل}} درباره این مرتبه از زهد میفرماید: {{متن حدیث|لَا زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي الْحَرَامِ...}}؛ «هیچ نهادی [از نظر [[قدرت]] تأثیر و اهمیت] مانند زهد در [[حرامها]] نیست»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref>. | |||
تا زمانی که اثری از حرام در زندگی انسان وجود داشته باشد، نام زاهد بر وی صادق نیست و تزهدی که در مرتبه نخست بیان شد، باید از تزهد در حرامها آغاز شود.<ref>[[امین عظیمی|عظیمی، امین]]، [[زهد از دیدگاه پیامبر اعظم (کتاب)|زهد از دیدگاه پیامبر اعظم]] ص ۲۵.</ref>. | |||
===زهد در [[حلال]]=== | |||
پس از پیمودن مراحل نخستین زهد، انسان میتواند با [[کوشش]] و بالا بردن [[معرفت]] خود، به زهد در حلالهای [[الهی]] برسد و در عین حال که از [[سنت پیامبر]] [[خدا]] و [[اهل بیت]]{{عم}} [[پیروی]] میکند، به [[حلالها]] نیز که هیچ منعی برای استفاده از آنها ندارد، بیاعتنا باشد و برای دلکندن از آنها به [[رنج]] نیفتد. [[پیامبر گرامی اسلام]] درباره این مرتبه از [[زهد]] چنین فرمود: {{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ... زَهِدَ فِيمَا أُحِلَ لَهُ}}؛ «خوشا به حال کسی که در آنچه بر وی [[حلال]] است، زهد ورزد»<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، ج۲، ص۳۰.</ref>. زهد در حلال، در [[مال]] و [[ثروت]]، در [[شهرت]]، در [[قدرت]] و [[مقام]] و در لذتهای [[شهوانی]] حلال تحقق مییابد. کسی که به این حلالها بیاعتنا باشد و بود و نبود و کم و زیاد شدن هر یک از آنها وی را خوشحال با ناراحت نکند، [[زاهد]] در حلالهاست. | |||
پس از رسیدن به مرتبه سوم، زهد [[حقیقی]] در فرد شکل میگیرد، ولی خود این مرتبه میتواند به مراتبی در ونی تقسیم شود و تا بینهایت ادامه یابد. نمونههایی از مراتب بالای زهد در سخنان [[ارزشمند]] [[پیامبر گرامی]] عبارتند از: | |||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: «[[زاهدترین]] [[مردم]] کسی است که [[قبر]] و [[بلا]] را فراموش نکند و از [[بهترین]] [[زینت]] [[دنیا]] چشم بپوشد و [[نعمت]] باقی را بر نعمت فانی ترجیح دهد و فردا را جزو عمر خویش حساب نکند و خود را در ردیف [[مردگان]] شمارد»<ref>{{متن حدیث|أَزْهَدُ النَّاسِ مَنْ لَمْ يَنْسَ الْقَبْرَ وَ الْبَلَاءَ وَ تَرَك أَفْضَل زِينَةِ الدُّنْيَا وَ آثَرَ مَا يَبْقِىَ عَلى مَا يَفْنِى وَ لَمْ يَعُدّ غَدَاً مِنْ أَيَّامِهِ وَ عَدَّ نَفْسَهُ فِي المَوتَى}}؛ نهج الفصاحه، ص۳۰۵.</ref>. | |||
از [[ابوذر غفاری]] نیز نقل شده است از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسیدم: ای رسول خدا! [[زاهدترین]] مردم کیست؟ [[حضرت]] فرمود: «کسی که... چیزهای فانی و گذرا را برای رسیدن به چیزهای ماندنی ([[ابدی]]) ترک کند.»..<ref>مستدرک الوسائل، ج۲، ص۱۰۱.</ref>.<ref>[[امین عظیمی|عظیمی، امین]]، [[زهد از دیدگاه پیامبر اعظم (کتاب)|زهد از دیدگاه پیامبر اعظم]] ص ۲۵.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']] | |||
# [[پرونده:1379766.jpg|22px]] [[امین عظیمی|عظیمی، امین]]، [[زهد از دیدگاه پیامبر اعظم (کتاب)|'''زهد از دیدگاه پیامبر اعظم''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== |