آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۲۳
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخدهنده = ]] :::::: +| پاسخدهنده = | پاسخ = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس||بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخدهنده = ]] :::::: +| پاسخدهنده = | پاسخ = )) |
||
خط ۳۵۰: | خط ۳۵۰: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg | | تصویر = 9030760879.jpg | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = پژوهشگران ''«[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=99964 وبگاه پرسمان]»'' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها]]» در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | |||
::::::*«یکى از آثار درجه اعلاى وجودى امام، علم خارقالعاده او است و از آن جا که از نظر کمالات وجودى، به دنبال مرتبه "نبی" بوده و در واقع [[امامت]]، با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ امام، وارث به حق علوم و کتابهاى همه پیامبران است. [[امام صادق]] {{ع}} مىفرماید: "همه کتابهاى آسمانى انبیاى گذشته، نزد ما است، اینها را از آنان به ارث بردهایم. همانگونه که آنان مىخواندند، مىخوانیم و همانند آنان از این کتابها سخن مىگوییم. هیچ حجت الهى، در روى زمین خالى نخواهد بود که از او چیزى بپرسند و او بگوید: نمىدانم". به تناسب درجه وجودى و مقام [[ولایت]] امام، علم و معرفت بىکران و خارج از درک ما براى او امرى حتمى است. [[امام على]]{{ع}} به این حقیقت، چنین اشاره کرده است: "ما [[اهل بیت]]، شجره نبوت، جایگاه شایسته رسالت، محل آمد و رفت فرشتگان، خانه رحمت و کمال دانش و معرفت هستیم". دانش [[ائمه]]{{عم}} پایدار و همیشگى است. این دانش پیوسته با سرچشمه غیبى خود در ارتباط بوده، مدام قوت پذیرفته و افزایش مىیابد. [[امام باقر]]{{ع}} مىفرماید: "اگر بر دانش ما افزوده نمىشد بىدانش مىماندیم". امام [[موسى بن جعفر]]{{ع}} مىفرماید: "علم امام داراى سه جنبه و جهت است: علوم مربوط به گذشته، علوم مربوط به زمان آینده، علوم حادث و نوظهور". امام از آن جا که در مرتبه ویژهاى از عالم هستى قرار گرفته و وجودش در نقطه اعلاى هستى است؛ به تمامى علوم و معارف، معرفت شهودى دارد؛ معرفتى که جایى براى تردید و شک و عدم اطمینان باقى نمىگذارد. از این رو علم امام تنها دانش به دور از خطا و خلاف است. از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدند: علم بدون اختلاف مخصوص امامان است و شما چگونه از آن آگاهى مىیابید؟ فرمودند: "آگاهى ما هم از این معرفت بىاختلاف، مانند آگاهى پیامبر خدا است؛ با این تفاوت که آنچه را پیامبر مىدید ما نمىبینیم". به حسب این رتبه وجودى امام است که [[حضرت على]]{{ع}} مىفرماید: {{عربی|«سَلُوني قَبلَ أن تَفقِدُوني»}}؛ "پیش از آن که مرا از دست بدهید از من بپرسید". [[نهجالبلاغه]]، خطبه ۱۸۹. شگفت آن که در این جمله، آن حضرت پرسش از علم خاص یا باب خاصى را مطرح نکرده و این خود دلیل روشنى است بر این که [[امام على]]{{ع}}، بزرگترین دانشمندى است که به همه علوم و ظرایف و اسرار آنها احاطه داشته، شارح و مفسّر آنها بوده است. آن حضرت در همه علوم - از الهیات گرفته تا تفسیر، قرائت، فقه، حدیث، اخلاق، قضا، فصاحت و بلاغت و دیگر علوم ادبى تا ریاضیات، طب، شیمى و... - به بالاترین مراتب رسیده بود<ref>براى مطالعه بیشتر ر.ک: [[محمد جواد مغنیه]]، [[آیا امام على یک فیلسوف بود؟ (مقاله)|آیا امام على یک فیلسوف بود؟]] ترجمه [[مرتضى الیاسى]]، در مجله [[معرفت (نشریه)|معرفت]]، شماره ۳۷، صص ۶۳ - ۵۶. و نیز براى آشنایى بیشتر با تحلیل فلسفى شخصیت ل و اوصاف امامان ر.ک: [[سید یحیى یثربى]]، [[فلسفه امامت (کتاب)|فلسفه امامت]].</ref>»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=99964 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ::::::*«یکى از آثار درجه اعلاى وجودى امام، علم خارقالعاده او است و از آن جا که از نظر کمالات وجودى، به دنبال مرتبه "نبی" بوده و در واقع [[امامت]]، با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ امام، وارث به حق علوم و کتابهاى همه پیامبران است. [[امام صادق]] {{ع}} مىفرماید: "همه کتابهاى آسمانى انبیاى گذشته، نزد ما است، اینها را از آنان به ارث بردهایم. همانگونه که آنان مىخواندند، مىخوانیم و همانند آنان از این کتابها سخن مىگوییم. هیچ حجت الهى، در روى زمین خالى نخواهد بود که از او چیزى بپرسند و او بگوید: نمىدانم". به تناسب درجه وجودى و مقام [[ولایت]] امام، علم و معرفت بىکران و خارج از درک ما براى او امرى حتمى است. [[امام على]]{{ع}} به این حقیقت، چنین اشاره کرده است: "ما [[اهل بیت]]، شجره نبوت، جایگاه شایسته رسالت، محل آمد و رفت فرشتگان، خانه رحمت و کمال دانش و معرفت هستیم". دانش [[ائمه]]{{عم}} پایدار و همیشگى است. این دانش پیوسته با سرچشمه غیبى خود در ارتباط بوده، مدام قوت پذیرفته و افزایش مىیابد. [[امام باقر]]{{ع}} مىفرماید: "اگر بر دانش ما افزوده نمىشد بىدانش مىماندیم". امام [[موسى بن جعفر]]{{ع}} مىفرماید: "علم امام داراى سه جنبه و جهت است: علوم مربوط به گذشته، علوم مربوط به زمان آینده، علوم حادث و نوظهور". امام از آن جا که در مرتبه ویژهاى از عالم هستى قرار گرفته و وجودش در نقطه اعلاى هستى است؛ به تمامى علوم و معارف، معرفت شهودى دارد؛ معرفتى که جایى براى تردید و شک و عدم اطمینان باقى نمىگذارد. از این رو علم امام تنها دانش به دور از خطا و خلاف است. از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدند: علم بدون اختلاف مخصوص امامان است و شما چگونه از آن آگاهى مىیابید؟ فرمودند: "آگاهى ما هم از این معرفت بىاختلاف، مانند آگاهى پیامبر خدا است؛ با این تفاوت که آنچه را پیامبر مىدید ما نمىبینیم". به حسب این رتبه وجودى امام است که [[حضرت على]]{{ع}} مىفرماید: {{عربی|«سَلُوني قَبلَ أن تَفقِدُوني»}}؛ "پیش از آن که مرا از دست بدهید از من بپرسید". [[نهجالبلاغه]]، خطبه ۱۸۹. شگفت آن که در این جمله، آن حضرت پرسش از علم خاص یا باب خاصى را مطرح نکرده و این خود دلیل روشنى است بر این که [[امام على]]{{ع}}، بزرگترین دانشمندى است که به همه علوم و ظرایف و اسرار آنها احاطه داشته، شارح و مفسّر آنها بوده است. آن حضرت در همه علوم - از الهیات گرفته تا تفسیر، قرائت، فقه، حدیث، اخلاق، قضا، فصاحت و بلاغت و دیگر علوم ادبى تا ریاضیات، طب، شیمى و... - به بالاترین مراتب رسیده بود<ref>براى مطالعه بیشتر ر.ک: [[محمد جواد مغنیه]]، [[آیا امام على یک فیلسوف بود؟ (مقاله)|آیا امام على یک فیلسوف بود؟]] ترجمه [[مرتضى الیاسى]]، در مجله [[معرفت (نشریه)|معرفت]]، شماره ۳۷، صص ۶۳ - ۵۶. و نیز براى آشنایى بیشتر با تحلیل فلسفى شخصیت ل و اوصاف امامان ر.ک: [[سید یحیى یثربى]]، [[فلسفه امامت (کتاب)|فلسفه امامت]].</ref>»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=99964 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ||
::::::*«در مورد علم [[امامان]]{{ع}} نکاتی را باید مد نظر قرار داد؛ یکم: [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}} در مسائل عادی، فردی و امور اجتماعی، موظّف به استفاده از علم عادی بودهاند. از این رو همواره در این گونه مسائل، از طرق معمولی تحقیق و کسب آگاهی نموده و بر اساس فرآیندهای آن عمل میکردند. سر این مسأله نیز آن است که آنان الگوی بشریتاند و اگر در مسیر زندگی و حرکتهای اجتماعی، راهی غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آن که آنان با [[علم لدنی]] عمل میکردهاند، از حرکتهای سازنده، انقلابی و اصلاحی باز خواهند ایستاد. دوم: برخی بر این عقیدهاند که [[علم غیب]] برای [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]]{{ع}} شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که همواره هر چیزی را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبی بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزی را در اختیار آنان قرار خواهد داد. سوم: [[علم غیب]] گاهی به واقع محترم و تغییر ناپذیر تعلق میگیرد. بنابراین بعضی از چیزهایی که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{ع}} از طریق غیبی میدانند، همان چیزی است که حتما واقع خواهد شد؛ مانند کسی که از عمارت بسیار بلندی پرتاب گردیده و در بین راه میداند که به سرعت به زمین اصابت خواهد کرد. این گونه آگاهی چیزی نیست که با آن بتوان تغییری ایجاد نمود و سرنوشت چیزی را تغییر داد. به عبارت دیگر، گاهی علم به صورت تعلیقی و شرطی است؛ مثل اینکه انسان بداند اگر از منزل بیرون رود تصادف خواهد کرد. این قضیهای شرطی است و فرد ممکن است با بیرون نرفتن از منزل، خود را حفظ کند؛ ولی اگر بداند که در روز معینی فلان حادثه برای او اتفاق خواهد افتاد و چیزی اختیاری در دگرونی آن دخیل نیست، آیا باز هم خواهد توانست از بروز آن جلوگیری نماید؟ علم [[ائمه اطهار]]{{ع}} به بسیاری از امور مانند کیفیت شهادت خود و ... میتواند از این نوع نیز تفسیر شود»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=119001 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ::::::*«در مورد علم [[امامان]]{{ع}} نکاتی را باید مد نظر قرار داد؛ یکم: [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}} در مسائل عادی، فردی و امور اجتماعی، موظّف به استفاده از علم عادی بودهاند. از این رو همواره در این گونه مسائل، از طرق معمولی تحقیق و کسب آگاهی نموده و بر اساس فرآیندهای آن عمل میکردند. سر این مسأله نیز آن است که آنان الگوی بشریتاند و اگر در مسیر زندگی و حرکتهای اجتماعی، راهی غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آن که آنان با [[علم لدنی]] عمل میکردهاند، از حرکتهای سازنده، انقلابی و اصلاحی باز خواهند ایستاد. دوم: برخی بر این عقیدهاند که [[علم غیب]] برای [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]]{{ع}} شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که همواره هر چیزی را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبی بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزی را در اختیار آنان قرار خواهد داد. سوم: [[علم غیب]] گاهی به واقع محترم و تغییر ناپذیر تعلق میگیرد. بنابراین بعضی از چیزهایی که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{ع}} از طریق غیبی میدانند، همان چیزی است که حتما واقع خواهد شد؛ مانند کسی که از عمارت بسیار بلندی پرتاب گردیده و در بین راه میداند که به سرعت به زمین اصابت خواهد کرد. این گونه آگاهی چیزی نیست که با آن بتوان تغییری ایجاد نمود و سرنوشت چیزی را تغییر داد. به عبارت دیگر، گاهی علم به صورت تعلیقی و شرطی است؛ مثل اینکه انسان بداند اگر از منزل بیرون رود تصادف خواهد کرد. این قضیهای شرطی است و فرد ممکن است با بیرون نرفتن از منزل، خود را حفظ کند؛ ولی اگر بداند که در روز معینی فلان حادثه برای او اتفاق خواهد افتاد و چیزی اختیاری در دگرونی آن دخیل نیست، آیا باز هم خواهد توانست از بروز آن جلوگیری نماید؟ علم [[ائمه اطهار]]{{ع}} به بسیاری از امور مانند کیفیت شهادت خود و ... میتواند از این نوع نیز تفسیر شود»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=119001 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ||
خط ۳۶۱: | خط ۳۶۱: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳۲. پژوهشگران وبگاه پاسخگویان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳۲. پژوهشگران وبگاه پاسخگویان؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg | | تصویر = 9030760879.jpg | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = ''«[http://www.pasokhgooyan.ir/node/4905 وبگاه پاسخگویان]»'' در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | |||
::::::«[[غیب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)|غیب، به معنای پوشیده بودن چیزی از حواس و ادراک]]، و شهادت به معنای آشکار بودن است. یک شیء ممکن است برای کسی غیب و برای کس دیگری مشهود باشد. این امر وابسته به حدود وجودی آن شخص و احاطه او بر عالم وجود است. طبق آموزههای قرآنی، [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم به غیب به صورت تام و تمام فقط در اختیار خداوند است]]؛ زیرا اوست که احاطه همه جانبه بر تمامی عالم دارد. قرآن در این باره میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش) |إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ]]}}<ref>«بگو غیب (و معجزات) تنها برای خدا (و به فرمان او) است»؛ سوره یونس، آیه ۲۰.</ref> با توجه به محدودیت احاطه غیر خدا و احاطه کامل خداوند بر همه چیز، روشن است که علم غیب، مخصوص خداوند است و جز او کسی عالم به غیب نیست؛ زیرا فقط او احاطه کامل به عالم وجود دارد و از عالم غیب و شهادت آگاه است و در حقیقت، همه چیز نسبت به او ، در عالم شهادت قرار میگیرد. اما دیگران، بسته به ظرفیت وجودی و ادراکیشان، برخی امور برایشان مشهود است و برخی دیگر، از دیده و سایر قوای ادراکی آنها، پوشیده است و نسبت به آنها یا اصلاً آگاهی ندارند و یا در سطح بسیار پایینی مطلعاند. | ::::::«[[غیب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)|غیب، به معنای پوشیده بودن چیزی از حواس و ادراک]]، و شهادت به معنای آشکار بودن است. یک شیء ممکن است برای کسی غیب و برای کس دیگری مشهود باشد. این امر وابسته به حدود وجودی آن شخص و احاطه او بر عالم وجود است. طبق آموزههای قرآنی، [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم به غیب به صورت تام و تمام فقط در اختیار خداوند است]]؛ زیرا اوست که احاطه همه جانبه بر تمامی عالم دارد. قرآن در این باره میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش) |إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ]]}}<ref>«بگو غیب (و معجزات) تنها برای خدا (و به فرمان او) است»؛ سوره یونس، آیه ۲۰.</ref> با توجه به محدودیت احاطه غیر خدا و احاطه کامل خداوند بر همه چیز، روشن است که علم غیب، مخصوص خداوند است و جز او کسی عالم به غیب نیست؛ زیرا فقط او احاطه کامل به عالم وجود دارد و از عالم غیب و شهادت آگاه است و در حقیقت، همه چیز نسبت به او ، در عالم شهادت قرار میگیرد. اما دیگران، بسته به ظرفیت وجودی و ادراکیشان، برخی امور برایشان مشهود است و برخی دیگر، از دیده و سایر قوای ادراکی آنها، پوشیده است و نسبت به آنها یا اصلاً آگاهی ندارند و یا در سطح بسیار پایینی مطلعاند. | ||
::::::بنابراین تخصیص علم غیب به خداوند مانع از آن نمیشود که برخی اشخاص، به تعلیم الهی و بر اساس شایستگیهای نفسانی که از خود ابراز میدارند، به اسرار و علوم و امور غیبی آگاهی یابند و نادیدنیها را دیده، و ناشنیدنیها را بشنوند. این موهبتی است که خداوند به افراد برگزیده؛ مانند پیامبران و اولیا عنایت مینماید. لذا میبینیم که [[انبیا]] از [[وحی]] که امری غیبی است و یا دیگر امور غیبی خبر میدهند، حوادث آینده را پیش گویی مینمایند و دقیقاً مطابق همان گفتهها، حوادثی رخ میدهد و ... . در این که آیا [[امامان]] [[معصوم]]، [[علم غیب ]]مطلق و تمام به امور داشتهاند؛ یعنی به تمام وقایع و حوادث گذشته و آینده از جمله زمان و مکان شهادت خود علم داشتند، محل بحث و اختلاف است. عدهای منکر [[علم ائمه]] به صورت وسیع و گسترده؛ مانند علم به زمان و مکان شهادتشان هستند. | ::::::بنابراین تخصیص علم غیب به خداوند مانع از آن نمیشود که برخی اشخاص، به تعلیم الهی و بر اساس شایستگیهای نفسانی که از خود ابراز میدارند، به اسرار و علوم و امور غیبی آگاهی یابند و نادیدنیها را دیده، و ناشنیدنیها را بشنوند. این موهبتی است که خداوند به افراد برگزیده؛ مانند پیامبران و اولیا عنایت مینماید. لذا میبینیم که [[انبیا]] از [[وحی]] که امری غیبی است و یا دیگر امور غیبی خبر میدهند، حوادث آینده را پیش گویی مینمایند و دقیقاً مطابق همان گفتهها، حوادثی رخ میدهد و ... . در این که آیا [[امامان]] [[معصوم]]، [[علم غیب ]]مطلق و تمام به امور داشتهاند؛ یعنی به تمام وقایع و حوادث گذشته و آینده از جمله زمان و مکان شهادت خود علم داشتند، محل بحث و اختلاف است. عدهای منکر [[علم ائمه]] به صورت وسیع و گسترده؛ مانند علم به زمان و مکان شهادتشان هستند. | ||
خط ۳۷۱: | خط ۳۷۱: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳۳. پژوهشگران وبگاه اندیشه قم؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳۳. پژوهشگران وبگاه اندیشه قم؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg | | تصویر = 9030760879.jpg | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = ''«[http://www.andisheqom.com/public/application/index/viewData?c=9798&t=article وبگاه اندیشه قم]»'' در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | |||
::::::«شیعه و اهل سنت معتقدند که [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب بالذات مخصوص خداوند]] متعال است، بحکم قرآن: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند»؛ سوره انعام، آیه۵۹.</ref> و نیز به حکم قرآن، شیعه معتقد است که خداوند برای بعضی از بندگان خاص خود، [[علم غیب]] را قرار داده است، یعنی غیر از خداوند بعضی از انسانها بالعرض و به واسطه خدا و اذن او عالم به غیب هستند. قرآن مجید میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد». سوره جن؛ آیه ۲۶ و ۲۷</ref> {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست». سوره آل عمران، آیه۷.</ref> نظیر این آیات در قرآن زیاد است. برای فهم دقیق قرآن باید به تمام آیات توجه کرد و آنها را در کنار هم معنی نمود و از احادیث و سنت پیامبر هم کمک گرفت. احادیث و روایات زیادی در منابع [[اهل سنت]] و شیعه وارد شده که [[انبیاء]] و [[امامان معصوم]]، علم به غیب داشتهاند که به عنوان نمونه، چند مورد از آنها را در خصوص علم [[امام علی]]{{ع}} و خبرهای ایشان از غیب، بیان می نماییم: | ::::::«شیعه و اهل سنت معتقدند که [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب بالذات مخصوص خداوند]] متعال است، بحکم قرآن: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند»؛ سوره انعام، آیه۵۹.</ref> و نیز به حکم قرآن، شیعه معتقد است که خداوند برای بعضی از بندگان خاص خود، [[علم غیب]] را قرار داده است، یعنی غیر از خداوند بعضی از انسانها بالعرض و به واسطه خدا و اذن او عالم به غیب هستند. قرآن مجید میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد». سوره جن؛ آیه ۲۶ و ۲۷</ref> {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست». سوره آل عمران، آیه۷.</ref> نظیر این آیات در قرآن زیاد است. برای فهم دقیق قرآن باید به تمام آیات توجه کرد و آنها را در کنار هم معنی نمود و از احادیث و سنت پیامبر هم کمک گرفت. احادیث و روایات زیادی در منابع [[اهل سنت]] و شیعه وارد شده که [[انبیاء]] و [[امامان معصوم]]، علم به غیب داشتهاند که به عنوان نمونه، چند مورد از آنها را در خصوص علم [[امام علی]]{{ع}} و خبرهای ایشان از غیب، بیان می نماییم: | ||
:::::#[[ابن جریر طبری]]، [[زمخشری]]، [[فخر رازی]]، [[جلالالدین سیوطی]] در کتابهای خود آوردهاند؛ که شخصی از [[علی]]{{ع}} در مورد تفسیر این آیه پرسید {{متن قرآن|هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأَخْسَرِينَ أَعْمَالا}}<ref>«آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین مردم چه کسانی هستند؟»؛ سوره کهف، آیه ۱۰۳.</ref> [[علی]]{{ع}} فرمودند: «انتم یا اهل حروراء» و اهل حروراء همان کسانی بودند که بعداً بر [[علی]]{{ع}} خروج کردند و از زیان کارترین مردمان شدند.<ref>[[سید مرتضی فیروز آبادی]] ـ فضایل الخمسه من صحاح الستة، جلد ۲ ص ۴۵۴ به نقل از تفسیر طبری جلد۶ ص۲۷ و کشاف زمخشری و درالمنثور سیوطی. | :::::#[[ابن جریر طبری]]، [[زمخشری]]، [[فخر رازی]]، [[جلالالدین سیوطی]] در کتابهای خود آوردهاند؛ که شخصی از [[علی]]{{ع}} در مورد تفسیر این آیه پرسید {{متن قرآن|هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأَخْسَرِينَ أَعْمَالا}}<ref>«آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین مردم چه کسانی هستند؟»؛ سوره کهف، آیه ۱۰۳.</ref> [[علی]]{{ع}} فرمودند: «انتم یا اهل حروراء» و اهل حروراء همان کسانی بودند که بعداً بر [[علی]]{{ع}} خروج کردند و از زیان کارترین مردمان شدند.<ref>[[سید مرتضی فیروز آبادی]] ـ فضایل الخمسه من صحاح الستة، جلد ۲ ص ۴۵۴ به نقل از تفسیر طبری جلد۶ ص۲۷ و کشاف زمخشری و درالمنثور سیوطی. | ||
خط ۳۹۱: | خط ۳۹۱: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳۴. پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی حوزه؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳۴. پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی حوزه؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg | | تصویر = 9030760879.jpg | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = ''«[http://www.hawzah.net/fa/Question/View/12337/%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%B3%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاعرسانی حوزه]»'' در پاسخ به این پرسش آورده است: | |||
::::::«شیعه [[امامیه]] "دوازده امامی" معتقد است امامت منصب الهی جهت جانشینی [[رسول خدا]]{{صل}} در امر هدایت بشر "غیر از وحی" است لذا امام نیز باید تمام خصوصیات [[پیامبر]]{{صل}} مانند عصمت، علم لدنی کمالات و فضائل و دوری از صفات ناپسند، را دارا باشد. زیرا امام مبین و تطبیقدهنده و حافظ شریعت است لذا باید از گناه و سهو و فراموشکاری معصوم باشد و نیز عالم به شریعت و آنچه را که امت در جهت کمال به آن نیاز دارند دارا باشد، چرا که امام باید از تمام جهات سرآمد انسانهای روی زمین باشد.<ref>[[شیعهشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|شیعهشناسی و پاسخ به شبهات]]، ج۱، ص۵۴۱.</ref> و از جهت علمی همانگونه که در کتب روائی آمده امام وارث علم [[پیغمبر]]{{صل}} است. | ::::::«شیعه [[امامیه]] "دوازده امامی" معتقد است امامت منصب الهی جهت جانشینی [[رسول خدا]]{{صل}} در امر هدایت بشر "غیر از وحی" است لذا امام نیز باید تمام خصوصیات [[پیامبر]]{{صل}} مانند عصمت، علم لدنی کمالات و فضائل و دوری از صفات ناپسند، را دارا باشد. زیرا امام مبین و تطبیقدهنده و حافظ شریعت است لذا باید از گناه و سهو و فراموشکاری معصوم باشد و نیز عالم به شریعت و آنچه را که امت در جهت کمال به آن نیاز دارند دارا باشد، چرا که امام باید از تمام جهات سرآمد انسانهای روی زمین باشد.<ref>[[شیعهشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|شیعهشناسی و پاسخ به شبهات]]، ج۱، ص۵۴۱.</ref> و از جهت علمی همانگونه که در کتب روائی آمده امام وارث علم [[پیغمبر]]{{صل}} است. | ||
::::::{{عربی|«أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ شُعَیْبٍ الْحَدَّادِ عَنْ ضُرَیْسٍ الْکُنَاسِیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} وَ عِنْدَهُ أَبُو بَصِیرٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} إِنَّ دَاوُدَ وَرِثَ عِلْمَ الْأَنْبِیَاءِ وَ إِنَّ سُلَیْمَانَ وَرِثَ دَاوُدَ وَ إِنَّ مُحَمَّداً{{صل}} وَرِثَ سُلَیْمَانَ وَ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً ص وَ إِنَّ عِنْدَنَا صُحُفَ إِبْرَاهِیمَ وَ أَلْوَاحَ مُوسَی فَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْعِلْمُ فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَیْسَ هَذَا هُوَ الْعِلْمَ إِنَّمَا الْعِلْمُ مَا یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَوْماً بِیَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَةٍ»}}<ref>«[[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است که حضرت فرمود: [[حضرت داود]] علم پیغمبران را به ارث برد و سلیمان از داود "آن علوم را" به ارث برد، و [[حضرت محمد]]{{صل}} از [[حضرت سلیمان]]{{ع}} ارث برد و ما [[ائمه|ائمه اهل بیت]] از [[محمد]] {{صل}} به ارث می بریم و [[مصحف ابراهیم]]{{ع}} و الواح [[موسی]]{{ع}} نزد ماست. [[ابو بصیر]] گفت: علم کامل همین است؟ فرمود: ای ابا محمد علم کامل این نیست علم کامل آن است که در هر شبانه روز و ساعت به ساعت «برای ما» پدید میآید». اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۷.</ref> | ::::::{{عربی|«أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ شُعَیْبٍ الْحَدَّادِ عَنْ ضُرَیْسٍ الْکُنَاسِیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} وَ عِنْدَهُ أَبُو بَصِیرٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} إِنَّ دَاوُدَ وَرِثَ عِلْمَ الْأَنْبِیَاءِ وَ إِنَّ سُلَیْمَانَ وَرِثَ دَاوُدَ وَ إِنَّ مُحَمَّداً{{صل}} وَرِثَ سُلَیْمَانَ وَ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً ص وَ إِنَّ عِنْدَنَا صُحُفَ إِبْرَاهِیمَ وَ أَلْوَاحَ مُوسَی فَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْعِلْمُ فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَیْسَ هَذَا هُوَ الْعِلْمَ إِنَّمَا الْعِلْمُ مَا یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَوْماً بِیَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَةٍ»}}<ref>«[[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است که حضرت فرمود: [[حضرت داود]] علم پیغمبران را به ارث برد و سلیمان از داود "آن علوم را" به ارث برد، و [[حضرت محمد]]{{صل}} از [[حضرت سلیمان]]{{ع}} ارث برد و ما [[ائمه|ائمه اهل بیت]] از [[محمد]] {{صل}} به ارث می بریم و [[مصحف ابراهیم]]{{ع}} و الواح [[موسی]]{{ع}} نزد ماست. [[ابو بصیر]] گفت: علم کامل همین است؟ فرمود: ای ابا محمد علم کامل این نیست علم کامل آن است که در هر شبانه روز و ساعت به ساعت «برای ما» پدید میآید». اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۷.</ref> | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۰۸: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳۵. پژوهشگران وبگاه تبیان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳۵. پژوهشگران وبگاه تبیان؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg | | تصویر = 9030760879.jpg | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = ''پژوهشگران «[http://article.tebyan.net/333000/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA- وبگاه تبیان]»'' در پاسخ به این پرسش آورده است: | |||
::::::«علم غیب در روایات، گاه مستقیم به خداوند و گاهی به پیغمبر یا امام قبلی نسبت داده شده است. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در مورد [[علم غیب]] خود در پاسخ به یكی از اصحاب خود كه سؤال كرد: ای امیر مؤمنان! آیا به تو [[علم غیب]] داده شده است؟، با تبسّم فرمود: ای برادر كلبی! این اخباری را كه خبر میدهم [[علم غیب]] نیست؛ علمی است كه از دارنده علم آموختهام. همانا علم غیب، علم قیامت است... این است آن علم غیبی كه غیر از خدا كسی نمیداند. جز اینها، علومی است كه خداوند به پیامبرش تعلیم داده «[[علم غیب]] اكتسابی» و او به من آموخته است. و پیامبر دعا كرد كه خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینهام جای دهد و اعضا و جوارح بدن من از آن پر گردد. در جملات فوق [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: من غیب نمیدانم؛ ولی در برخی كلمات فرموده: من [[علم غیب]] میدانم، از جمله آنجا که فرمود: به خدا سوگند! اگر بخواهم میتوانم از همه خصوصیّات هر كدام شما، از آغاز و پایان كارش و از تمام شئون زندگیش شما را آگاه سازم؛ امّا میترسم كه درباره من نسبت به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} كافر شوید و یا فرمود:اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است، با خبر بودید به سوی بیابانها كوچ میكردید. بنابراین، جای این سؤال است كه جمع این دو گروه از كلمات حضرت چگونه امكان پذیر است؟ پاسخ این است كه آنجایی كه حضرت میگوید غیب نمیدانم، یعنی [[علم غیب]] ذاتی ندارد؛ اما آنجا كه میفرماید غیب میدانم، یعنی از طریق خدا و رسول او خبرهای غیبی را كسب نمودهام. شاهد این استدلال، جملات امیرمؤمنان است كه میفرماید: علوم غیبی را [[پیامبر خاتم|پیامبر اكرم]]{{صل}} به من آموخت؛ به خدایی كه او [[پیامبر|محمد]]{{صل}} را به حق برانگیخت و او را بر مخلوقات برگزید، جز به راستی سخن نگویم و به راستی پیامبر اعظم همه دانشها را به من سپرده است و از محل هلاكت آن كس كه هلاك میشود و جای نجات كسی كه نجات مییابد و پایان این حكومت، همه را به من خبر داده است. هیچ حادثهای بر من نگذشت، جز آنكه در گوشم نجوا كرد و مرا مطلع ساخت»<ref>[http://article.tebyan.net/333000/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA- وبگاه تبیان]</ref>. | ::::::«علم غیب در روایات، گاه مستقیم به خداوند و گاهی به پیغمبر یا امام قبلی نسبت داده شده است. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در مورد [[علم غیب]] خود در پاسخ به یكی از اصحاب خود كه سؤال كرد: ای امیر مؤمنان! آیا به تو [[علم غیب]] داده شده است؟، با تبسّم فرمود: ای برادر كلبی! این اخباری را كه خبر میدهم [[علم غیب]] نیست؛ علمی است كه از دارنده علم آموختهام. همانا علم غیب، علم قیامت است... این است آن علم غیبی كه غیر از خدا كسی نمیداند. جز اینها، علومی است كه خداوند به پیامبرش تعلیم داده «[[علم غیب]] اكتسابی» و او به من آموخته است. و پیامبر دعا كرد كه خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینهام جای دهد و اعضا و جوارح بدن من از آن پر گردد. در جملات فوق [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: من غیب نمیدانم؛ ولی در برخی كلمات فرموده: من [[علم غیب]] میدانم، از جمله آنجا که فرمود: به خدا سوگند! اگر بخواهم میتوانم از همه خصوصیّات هر كدام شما، از آغاز و پایان كارش و از تمام شئون زندگیش شما را آگاه سازم؛ امّا میترسم كه درباره من نسبت به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} كافر شوید و یا فرمود:اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است، با خبر بودید به سوی بیابانها كوچ میكردید. بنابراین، جای این سؤال است كه جمع این دو گروه از كلمات حضرت چگونه امكان پذیر است؟ پاسخ این است كه آنجایی كه حضرت میگوید غیب نمیدانم، یعنی [[علم غیب]] ذاتی ندارد؛ اما آنجا كه میفرماید غیب میدانم، یعنی از طریق خدا و رسول او خبرهای غیبی را كسب نمودهام. شاهد این استدلال، جملات امیرمؤمنان است كه میفرماید: علوم غیبی را [[پیامبر خاتم|پیامبر اكرم]]{{صل}} به من آموخت؛ به خدایی كه او [[پیامبر|محمد]]{{صل}} را به حق برانگیخت و او را بر مخلوقات برگزید، جز به راستی سخن نگویم و به راستی پیامبر اعظم همه دانشها را به من سپرده است و از محل هلاكت آن كس كه هلاك میشود و جای نجات كسی كه نجات مییابد و پایان این حكومت، همه را به من خبر داده است. هیچ حادثهای بر من نگذشت، جز آنكه در گوشم نجوا كرد و مرا مطلع ساخت»<ref>[http://article.tebyan.net/333000/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA- وبگاه تبیان]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |