آیا میتوان به نیابت امام مهدی حج بهجا آورد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا میتوان به نیابت امام مهدی حج بهجا آورد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۱
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
::::::در وسائل به [[نقل]] از [[تهذیب]] [[شیخ طوسی]] به [[سند]] خود از [[محمد بن عیسی یقطینی]] آمده که گفت: [[حضرت]] [[ابوالحسن]] [[الرضا]]{{ع}} جامهدانها و غلامان و یک [هزینه] [[حج]] برای [[یونس بن عبدالرحمن]]، نزد من فرستاد، و ما را امر فرمود که از سوی حضرتش به [[حج]] رویم، پس در بین ما صد [[دینار]] بر سه بخش تقسیم شد..."<ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۴۷، باب ۳۴، التهذیب، ج ۸، ص ۴۰، باب ۳ ح ۴۰.</ref>. | ::::::در وسائل به [[نقل]] از [[تهذیب]] [[شیخ طوسی]] به [[سند]] خود از [[محمد بن عیسی یقطینی]] آمده که گفت: [[حضرت]] [[ابوالحسن]] [[الرضا]]{{ع}} جامهدانها و غلامان و یک [هزینه] [[حج]] برای [[یونس بن عبدالرحمن]]، نزد من فرستاد، و ما را امر فرمود که از سوی حضرتش به [[حج]] رویم، پس در بین ما صد [[دینار]] بر سه بخش تقسیم شد..."<ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۴۷، باب ۳۴، التهذیب، ج ۸، ص ۴۰، باب ۳ ح ۴۰.</ref>. | ||
::::::و از جمله: در کافی به [[سند]] خود از [[موسی بن القاسم بجلی]] آورده که گفت: به [[حضرت]] [[ابوجعفر]] [[امام باقر]]{{ع}} عرضه داشتم: سرورم، امیدم آن است که [[ماه رمضان]] را در [[مدینه]] [[روزه]] بدارم، فرمود: انشاءالله در آن [[روزه]] خواهی گرفت، گفتم: و امیدم آن است که روز دهم ماه [[شوال]] [از آن به قصد [[حج]]] بیرون رویم، و [[خداوند]] [[زیارت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[خاندان]] آن [[حضرت]] و [[دیدار]] شما را بار دیگر روزی گرداند، بسا میشود که از سوی [[پدر]] شما [[حج]] به جای آورم، و بسا که از طرف پدرم، [[حج]] را انجام میدهم، و بسا که از طرف کسی از برادرانم، و احیاناً از برای خودم [[حج]] به جای میآورم، پس چگونه آن را انجام دهم؟ فرمود: [[حج]] تمتع به جای آور. عرض کردم: من ده سال است که مقیم [[مکه]] هستم! فرمود: [[حج]] تمتع به جای آور<ref>فروع کافی، ج ۴، ص ۳۱۴.</ref><ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص۱۹۹-۲۰۳.</ref>. | ::::::و از جمله: در کافی به [[سند]] خود از [[موسی بن القاسم بجلی]] آورده که گفت: به [[حضرت]] [[ابوجعفر]] [[امام باقر]]{{ع}} عرضه داشتم: سرورم، امیدم آن است که [[ماه رمضان]] را در [[مدینه]] [[روزه]] بدارم، فرمود: انشاءالله در آن [[روزه]] خواهی گرفت، گفتم: و امیدم آن است که روز دهم ماه [[شوال]] [از آن به قصد [[حج]]] بیرون رویم، و [[خداوند]] [[زیارت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[خاندان]] آن [[حضرت]] و [[دیدار]] شما را بار دیگر روزی گرداند، بسا میشود که از سوی [[پدر]] شما [[حج]] به جای آورم، و بسا که از طرف پدرم، [[حج]] را انجام میدهم، و بسا که از طرف کسی از برادرانم، و احیاناً از برای خودم [[حج]] به جای میآورم، پس چگونه آن را انجام دهم؟ فرمود: [[حج]] تمتع به جای آور. عرض کردم: من ده سال است که مقیم [[مکه]] هستم! فرمود: [[حج]] تمتع به جای آور<ref>فروع کافی، ج ۴، ص ۳۱۴.</ref><ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص۱۹۹-۲۰۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«این کار، بین [[شیعیان]] در روزگار قدیم متداول بوده است. حاجیان معمولا در مراسم عبادی -[[سیاسی]] [[حج]]، بعد از آنکه [[اعمال]] [[واجب]] خود را انجام دادند، سعی میکنند [[اعمال]] [[حج]] را به [[نیابت]] از طرف محبوبترین افراد خود نیز انجام دهند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} که محبوبترین افراد نزد [[شیعیان]] است، از هرکس شایستهتر است که به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] [[حج]] به جای آورده شود. و بهطور مسلّم، این عمل باعث میشود که [[حج]] خود او نیز، بیشتر مورد قبول حقتعالی قرار گیرد. ولی باید توجّه داشت که [[پول]] حجّی که نیابتا از [[امام زمان]] {{ع}} انجام میگیرد حتما [[پاک]] و بدون [[شبهه]] باشد»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>. | ::::::«این کار، بین [[شیعیان]] در روزگار قدیم متداول بوده است. حاجیان معمولا در مراسم عبادی -[[سیاسی]] [[حج]]، بعد از آنکه [[اعمال]] [[واجب]] خود را انجام دادند، سعی میکنند [[اعمال]] [[حج]] را به [[نیابت]] از طرف محبوبترین افراد خود نیز انجام دهند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} که محبوبترین افراد نزد [[شیعیان]] است، از هرکس شایستهتر است که به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] [[حج]] به جای آورده شود. و بهطور مسلّم، این عمل باعث میشود که [[حج]] خود او نیز، بیشتر مورد قبول حقتعالی قرار گیرد. ولی باید توجّه داشت که [[پول]] حجّی که نیابتا از [[امام زمان]] {{ع}} انجام میگیرد حتما [[پاک]] و بدون [[شبهه]] باشد»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
::::::«یکی از اعمال [[شایسته]]، [[حج]] کردن و حجّه دادن به [[نیابت]] [[امام عصر]] {{ع}} است که این کار در میان [[شیعیان]] قدیم مرسوم بوده. [[قطب]] راوندی در کتاب "خرایج" [[روایت]] کرده، [[ابو محمد دعلجی]]، دو پسر داشت که یکی از آنان اهل [[فسق]] بود. فردی به [[ابو محمد]]، مالی داد تا به [[نیابت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[حج]] کند. وی مقداری از آن [[مال]] را به پسر فاسقش بخشید و او را با خود برد تا برای [[حضرت]] [[حج]] نماید. وقتی از [[حج]] برگشت [[نقل]] کرد که: "در [[عرفات]]، [[جوان]] گندمگون و نیکو سیرتی را دیدم که مشغول [[تضرع]] و [[دعا]] بود. وقتی به او نزدیک شدم به من فرمود: "ای [[شیخ]]! آیا [[حیا]] نمیکنی؟" گفتم "ای [[سید]] من! از چه چیز؟" فرمود: "به تو حجّه میدهند و تو آن را به فاسقی میدهی که خمر میآشامد. به زودی این چشم تو کور میشود". پس از بازگشتن، چهل روز نگذشت که از همان چشم که به او اشاره شده بود، جراحتی بیرون آمد و کور شد<ref>نجم الثاقب، باب دهم.</ref>. | ::::::«یکی از اعمال [[شایسته]]، [[حج]] کردن و حجّه دادن به [[نیابت]] [[امام عصر]] {{ع}} است که این کار در میان [[شیعیان]] قدیم مرسوم بوده. [[قطب]] راوندی در کتاب "خرایج" [[روایت]] کرده، [[ابو محمد دعلجی]]، دو پسر داشت که یکی از آنان اهل [[فسق]] بود. فردی به [[ابو محمد]]، مالی داد تا به [[نیابت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[حج]] کند. وی مقداری از آن [[مال]] را به پسر فاسقش بخشید و او را با خود برد تا برای [[حضرت]] [[حج]] نماید. وقتی از [[حج]] برگشت [[نقل]] کرد که: "در [[عرفات]]، [[جوان]] گندمگون و نیکو سیرتی را دیدم که مشغول [[تضرع]] و [[دعا]] بود. وقتی به او نزدیک شدم به من فرمود: "ای [[شیخ]]! آیا [[حیا]] نمیکنی؟" گفتم "ای [[سید]] من! از چه چیز؟" فرمود: "به تو حجّه میدهند و تو آن را به فاسقی میدهی که خمر میآشامد. به زودی این چشم تو کور میشود". پس از بازگشتن، چهل روز نگذشت که از همان چشم که به او اشاره شده بود، جراحتی بیرون آمد و کور شد<ref>نجم الثاقب، باب دهم.</ref>. | ||
::::::البته طواف [[بیت الله الحرام]] به [[نیابت]] از [[امام]] {{ع}} و فرستادن [[نایب]] تا از طرف آن [[حضرت]] طواف نماید نیز [[مستحب]] است. همچنین [[زیارت]] مشاهد [[رسول خدا]] و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} به [[نیابت]] از [[حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} وارد شده است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۰۳ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۲.</ref>. | ::::::البته طواف [[بیت الله الحرام]] به [[نیابت]] از [[امام]] {{ع}} و فرستادن [[نایب]] تا از طرف آن [[حضرت]] طواف نماید نیز [[مستحب]] است. همچنین [[زیارت]] مشاهد [[رسول خدا]] و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} به [[نیابت]] از [[حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} وارد شده است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۰۳ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[عبدالحسین طالعی]]'''، در کتاب ''«[[رهتوشه منتظران (کتاب)|رهتوشه منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[عبدالحسین طالعی]]'''، در کتاب ''«[[رهتوشه منتظران (کتاب)|رهتوشه منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در گذشته، [[حجّ]] کردن و [[حجّ]] دادن به [[نیابت]] [[امام عصر]]{{ع}} در میان [[شیعیان]]، مرسوم بود. و آن [[حضرت]]، این عمل را تقریر (تأیید) فرمودند. چنان که [[قطب]] راوندی، در کتاب " خرائج " [[روایت]] کرده که [[ابو محمّد دَعلَجی]]<ref>درباره او رجوع شود: رجال نجاشی، ص۲۳۰.</ref> دو پسر داشت. یکی از آن دو، [[صالح]] بود، به نام " [[ابوالحسن]] " که مردگان را [[غسل]] میداد. و پسر دیگر او مرتکب محرّمات میشد. یکی از [[شیعیان]]، قدری طلا به ابو [[محمّد]] داد که به [[نیابت]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} [[حجّ]] کند، چنان که عادت [[شیعیان]] در آن وقت چنین بود. ابو [[محمّد]]، قدری از آن زر را به آن پسر [[فاسد]] داد، و او را با خود برد که برای [[حضرت]] [[حجّ]] کند. وقتی که از [[حجّ]] برمیگشت، چنین [[نقل]] کرد: "در موقف (یعنی [[عرفات]]) [[جوان]] گندمگونِ [[نیکو]] هیبتی را دیدم که مشغول [[تضرّع]] و [[زاری]] و [[دعا]] بود. چون من به نزدیک او رسیدم، به سوی من توجّه کرد و فرمود: "ای [[شیخ]]، آیا [[حیا]] نمیکنی؟" من گفتم: سرور من! از چه چیز [[حیا]] کنم؟ فرمود: "به تو حجّه میدهند، برای آن کسی که میدانی، امّا تو آن را به فاسقی میدهی که خمر میآشامد؟ نزدیک است که این چشم تو کور شود". بعد از برگشتن، چهل روز نگذشت، مگر آنکه از همان چشم که به آن اشاره شد، جراحتی بیرون آمد. و از آن جراحت، آن چشم ضایع شد<ref>اربعین خاتون آبادی، ص۵۳، ذیل حدیث ۱۳. خرائج، ج۱، ص۴۸۰، بحارالانوار، ج۵۲، ص۵۹. اثباة الهداة، ج۷، ص۳۴۶. وسائل الشیعة، ج۸، ص۱۴۷. مستدرک الوسائل، ج۸، ص۷۰.</ref>»<ref>[[عبدالحسین طالعی|طالعی، عبدالحسین]]، [[رهتوشه منتظران (کتاب)|رهتوشه منتظران]]، ص ۳۲-۳۳.</ref>. | ::::::«در گذشته، [[حجّ]] کردن و [[حجّ]] دادن به [[نیابت]] [[امام عصر]]{{ع}} در میان [[شیعیان]]، مرسوم بود. و آن [[حضرت]]، این عمل را تقریر (تأیید) فرمودند. چنان که [[قطب]] راوندی، در کتاب " خرائج " [[روایت]] کرده که [[ابو محمّد دَعلَجی]]<ref>درباره او رجوع شود: رجال نجاشی، ص۲۳۰.</ref> دو پسر داشت. یکی از آن دو، [[صالح]] بود، به نام " [[ابوالحسن]] " که مردگان را [[غسل]] میداد. و پسر دیگر او مرتکب محرّمات میشد. یکی از [[شیعیان]]، قدری طلا به ابو [[محمّد]] داد که به [[نیابت]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} [[حجّ]] کند، چنان که عادت [[شیعیان]] در آن وقت چنین بود. ابو [[محمّد]]، قدری از آن زر را به آن پسر [[فاسد]] داد، و او را با خود برد که برای [[حضرت]] [[حجّ]] کند. وقتی که از [[حجّ]] برمیگشت، چنین [[نقل]] کرد: "در موقف (یعنی [[عرفات]]) [[جوان]] گندمگونِ [[نیکو]] هیبتی را دیدم که مشغول [[تضرّع]] و [[زاری]] و [[دعا]] بود. چون من به نزدیک او رسیدم، به سوی من توجّه کرد و فرمود: "ای [[شیخ]]، آیا [[حیا]] نمیکنی؟" من گفتم: سرور من! از چه چیز [[حیا]] کنم؟ فرمود: "به تو حجّه میدهند، برای آن کسی که میدانی، امّا تو آن را به فاسقی میدهی که خمر میآشامد؟ نزدیک است که این چشم تو کور شود". بعد از برگشتن، چهل روز نگذشت، مگر آنکه از همان چشم که به آن اشاره شد، جراحتی بیرون آمد. و از آن جراحت، آن چشم ضایع شد<ref>اربعین خاتون آبادی، ص۵۳، ذیل حدیث ۱۳. خرائج، ج۱، ص۴۸۰، بحارالانوار، ج۵۲، ص۵۹. اثباة الهداة، ج۷، ص۳۴۶. وسائل الشیعة، ج۸، ص۱۴۷. مستدرک الوسائل، ج۸، ص۷۰.</ref>»<ref>[[عبدالحسین طالعی|طالعی، عبدالحسین]]، [[رهتوشه منتظران (کتاب)|رهتوشه منتظران]]، ص ۳۲-۳۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پرسمان معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)}} | {{پرسمان معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)}} |