اقسام و انواع غیب کداماند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
:::::*علم به اموری که مصلحت در خفای آن است، نظیر وقت وقوع قیامت، وقت ظهور قائم و ... . | :::::*علم به اموری که مصلحت در خفای آن است، نظیر وقت وقوع قیامت، وقت ظهور قائم و ... . | ||
:::::*علم به ذات و کنه و حقیقت خود واجب بالذات، که این علم شهود تام ذات نامحدود به ذات خویش بوده و علم غیر بر آن ذات به دلیل عدم امکان آگاهی محدود بر نامحدود عقلاً محال است؛ چه اینکه در روایت ابوبصیر از [[امام صادق]]{{ع}}آمده است: قال: {{عربی|اندازه=155%|"ان الله علمین: علم لا یعلمه الا هو، و علم یعلمه ملائکته و رسله فما علمه ملائکته و رسله فنحن نعلمه"}}<ref>مجلسی،۱۳۸۲ش، ج۲۶ ،ص۱۶۵ . هر آنچه را که خداوند به تمام پیامبران و تمام فرشتگان داده، اهل بیت یکجا برخوردارند. پس آنچه را که اهل بیت ندانستند یکی از آن دو اموری است که بیان کردیم.</ref> | :::::*علم به ذات و کنه و حقیقت خود واجب بالذات، که این علم شهود تام ذات نامحدود به ذات خویش بوده و علم غیر بر آن ذات به دلیل عدم امکان آگاهی محدود بر نامحدود عقلاً محال است؛ چه اینکه در روایت ابوبصیر از [[امام صادق]]{{ع}}آمده است: قال: {{عربی|اندازه=155%|"ان الله علمین: علم لا یعلمه الا هو، و علم یعلمه ملائکته و رسله فما علمه ملائکته و رسله فنحن نعلمه"}}<ref>مجلسی،۱۳۸۲ش، ج۲۶ ،ص۱۶۵ . هر آنچه را که خداوند به تمام پیامبران و تمام فرشتگان داده، اهل بیت یکجا برخوردارند. پس آنچه را که اهل بیت ندانستند یکی از آن دو اموری است که بیان کردیم.</ref> | ||
:::::۲. علم غیب مکشوف یا مرضی، و این علم غیبی است که خداوند به پیامبران و تمامش را به رسول خدا و اهل بیت | :::::۲. علم غیب مکشوف یا مرضی، و این علم غیبی است که خداوند به پیامبران و تمامش را به [[رسول خدا]] و [[اهل بیت]] ([[راسخون در علم]]) داده است و لذا خداوند را به تمام صفات میشناسند و معرفی میکنند؛ چنانکه در روایات و ادعیه توصیف نمودهاند، و آیاتی نظیر {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن| عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}﴾}}<ref>جن: ۲۷-۲۶</ref> و نیز آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن| فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا }}﴾}}<ref>کهف:۶۵ </ref> به خوبی دلالت میکنند بر اینکه خداوند علم لدنی را به عنوان رحمت ویژه خویش به ملائکه، پیامبران و [[اهل بیت]]{{عم}} عطا کرده و اگر این عنایت ویژه تفضل نمیشد، با تلاش و تحصیل حصولی و مانند آن به دست نمیآمد؛ چه اینکه قرآن میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَهَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}﴾}} <ref>نساء: ۱۱۳ </ref>و بدون شک فضل عظیم خداوند بر پیامبر کمتر از [[علم لدنی]] و [[علم به غیب]] نیست و [[علم به تأویل قرآن]] نیز از مصادیق علم به غیب است. خلاصه آنکه "راسخون در علم" که در خطبه حضرت آمده و اعتراف به عجز و عدم احاطه علمی آنان سخن گفته شد، در مقام نفی علم به غیب محجوب است، نه علم به غیب مرضی و رحمتی و فضلی که احاطه به آن را خداوند داده است <ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲ ،ص۲۹۳.</ref>»<ref>[http://qabasat.iict.ac.ir/article_17615_5a64947858cd0b3d134b00edbff010bc.pdf [[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل؛ ص ۱۳۹۷]]]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||