انسان کامل: تفاوت میان نسخهها
←سوم: علم و قدرت
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} '''انسان کامل''' که از او با القابی چون کون جامع، قطب عالَم، جام جهاننم...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
انسان کامل یگانه کلمهای است که خود به تنهایی با جامعیت خویش همه اوصاف جمال و جلال خدا و جمیع اسمای حسنای او را به نمایش گذاشته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ }}﴾}} <ref> فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟؛ سوره ص، آیه: ۷۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا}}﴾}} <ref> و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه: ۳۱.</ref> و بدین ترتیب لایق مقام خلیفه اللّهی گشته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً }}﴾}} <ref> و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم؛ سوره بقره، آیه: ۳۰.</ref> گرچه برخی از مفسران خلافت را در این آیه به معنای جانشینی ملائکه<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref>، برخی به معنای جانشینی ابلیس و پیروان وی در زمین<ref>حاشیة القونوی، ج ۳، ص ۱۱۳.</ref> و آن را شامل همه انسانها دانسته یا به آدم ابوالبشر اختصاص دادهاند<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref>؛ ولی همانگونه که در بسیاری از تفاسیر آمده است میتوان خلافت مزبور را به معنای جانشینی خدا دانست و آن را به انسان کامل که مظهر اسم اعظم "اللّه" و محلّ تجلّی همه اسمای حسنای الهی است اختصاص داد،<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۳۱۳؛ شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۸.</ref> و افزود همین انسان کامل است که خداوند علم به حقایق اشیا و ماهیّات آنها را به او آموخته:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا}}﴾}} <ref> و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه: ۳۱.</ref> و وی را معلّم فرشتگان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ}}﴾}} <ref> فرمود: ای آدم! آنان را از نامهای اینان آگاه ساز!؛ سوره بقره، آیه: ۳۳.</ref> و مسجود آنان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ}}﴾}} <ref> و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید؛ سوره بقره، آیه: ۳۴.</ref> بلکه مسجود همه موجودات<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۲۱۸، ۳۲۳.</ref> قرار داده است. در برخی آیات از خلافت مزبور به "امانت" تعبیر شده است<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۳۱۳.</ref>؛ همان امانتی که آسمانها و زمین و کوهها از حمل آن سر باز زدند و تنها انسان کامل توانست آن را حمل کرده و از عهده آن به خوبی برآید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا }}﴾}} <ref> ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۲.</ref>. خداوند در سوره یس میفرماید: ما همه چیز را در [[امام مبین]] احصا کردهایم: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}﴾}} <ref> و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.</ref> و این، به اعتباری به جامعیت انسان کامل که ملاک خلافت اوست اشاره دارد، از اینرو برخی از مفسران گرچه [[امام مبین]] را در آیه مزبور به کتاب مبین که همان [[لوح محفوظ]] است تفسیر کردهاند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۶۷ .</ref>؛ ولی با توجه به روایات وارده<ref>معانی الاخبار، ج ۱، ص ۲۲۴ ، ۲۴۴.</ref> آن را به نحوی بر [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} منطبق دانسته و چنین معنایی را از جمله معانی باطنی و اشارات قرآن به حساب آوردهاند.<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۷۰.</ref> جامعیت و خلافت انسان کامل را به گونه ذیل نیز میتوان بیان کرد: انسان کامل مظهر [[اسم اعظم]] خداست و موجودات دیگر مظاهر دیگر اسمای کلّی و جزئی ویاند. از سوی دیگر میدانیم [[اسم اعظم]] بر همه اسما محیط و در تمام آنها ساری و جاری است، بنابراین به اقتضای تناسب ظاهر و مظهر باید گفت انسان کامل بر همه موجودات محیط است و در جمیع آنها سریان دارد، بلکه باید بگوییم حقایق عالم مظاهر حقیقت انسان کامل است، از این رو اهل معرفت عالم خارج را "انسان کبیر" دانستهاند. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در خطبهای فرموده است: من قلم و [[لوح محفوظ]]<ref>شرح اصول الکافی، ج ۴، ص ۲۴۱.</ref> و عرش و کرسی و آسمانهای هفتگانه و زمین هستم<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۱۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص: ۵۰۸]</ref>. | انسان کامل یگانه کلمهای است که خود به تنهایی با جامعیت خویش همه اوصاف جمال و جلال خدا و جمیع اسمای حسنای او را به نمایش گذاشته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ }}﴾}} <ref> فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟؛ سوره ص، آیه: ۷۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا}}﴾}} <ref> و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه: ۳۱.</ref> و بدین ترتیب لایق مقام خلیفه اللّهی گشته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً }}﴾}} <ref> و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم؛ سوره بقره، آیه: ۳۰.</ref> گرچه برخی از مفسران خلافت را در این آیه به معنای جانشینی ملائکه<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref>، برخی به معنای جانشینی ابلیس و پیروان وی در زمین<ref>حاشیة القونوی، ج ۳، ص ۱۱۳.</ref> و آن را شامل همه انسانها دانسته یا به آدم ابوالبشر اختصاص دادهاند<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref>؛ ولی همانگونه که در بسیاری از تفاسیر آمده است میتوان خلافت مزبور را به معنای جانشینی خدا دانست و آن را به انسان کامل که مظهر اسم اعظم "اللّه" و محلّ تجلّی همه اسمای حسنای الهی است اختصاص داد،<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۳۱۳؛ شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۸.</ref> و افزود همین انسان کامل است که خداوند علم به حقایق اشیا و ماهیّات آنها را به او آموخته:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا}}﴾}} <ref> و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه: ۳۱.</ref> و وی را معلّم فرشتگان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ}}﴾}} <ref> فرمود: ای آدم! آنان را از نامهای اینان آگاه ساز!؛ سوره بقره، آیه: ۳۳.</ref> و مسجود آنان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ}}﴾}} <ref> و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید؛ سوره بقره، آیه: ۳۴.</ref> بلکه مسجود همه موجودات<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۲۱۸، ۳۲۳.</ref> قرار داده است. در برخی آیات از خلافت مزبور به "امانت" تعبیر شده است<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۳۱۳.</ref>؛ همان امانتی که آسمانها و زمین و کوهها از حمل آن سر باز زدند و تنها انسان کامل توانست آن را حمل کرده و از عهده آن به خوبی برآید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا }}﴾}} <ref> ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۲.</ref>. خداوند در سوره یس میفرماید: ما همه چیز را در [[امام مبین]] احصا کردهایم: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}﴾}} <ref> و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.</ref> و این، به اعتباری به جامعیت انسان کامل که ملاک خلافت اوست اشاره دارد، از اینرو برخی از مفسران گرچه [[امام مبین]] را در آیه مزبور به کتاب مبین که همان [[لوح محفوظ]] است تفسیر کردهاند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۶۷ .</ref>؛ ولی با توجه به روایات وارده<ref>معانی الاخبار، ج ۱، ص ۲۲۴ ، ۲۴۴.</ref> آن را به نحوی بر [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} منطبق دانسته و چنین معنایی را از جمله معانی باطنی و اشارات قرآن به حساب آوردهاند.<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۷۰.</ref> جامعیت و خلافت انسان کامل را به گونه ذیل نیز میتوان بیان کرد: انسان کامل مظهر [[اسم اعظم]] خداست و موجودات دیگر مظاهر دیگر اسمای کلّی و جزئی ویاند. از سوی دیگر میدانیم [[اسم اعظم]] بر همه اسما محیط و در تمام آنها ساری و جاری است، بنابراین به اقتضای تناسب ظاهر و مظهر باید گفت انسان کامل بر همه موجودات محیط است و در جمیع آنها سریان دارد، بلکه باید بگوییم حقایق عالم مظاهر حقیقت انسان کامل است، از این رو اهل معرفت عالم خارج را "انسان کبیر" دانستهاند. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در خطبهای فرموده است: من قلم و [[لوح محفوظ]]<ref>شرح اصول الکافی، ج ۴، ص ۲۴۱.</ref> و عرش و کرسی و آسمانهای هفتگانه و زمین هستم<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۱۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص: ۵۰۸]</ref>. | ||
===سوم: [[علم]] و [[قدرت]]=== | ===سوم: [[علم]] و [[قدرت]]=== | ||
چون انسان کامل خلیفه خداست و خداوند نیز به همه چیز دانا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}} <ref> بیگمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۲.</ref> و بر همه چیز تواناست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}﴾}} <ref> بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۰.</ref> میتوان انسانِ کامل را مظهر دو اسم علیم و قدیر خدا دانست و بر همین اساس گستره علم او را تا مرز اطّلاع بر غیب: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref>، مشاهده ملکوت:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ }}﴾}} <ref> و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref>، دانستن زبان مرغان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ }}﴾}} <ref> ما زبان مرغان آموختهاند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ}}﴾}} <ref> گفت: مرا چه میشود که هدهد را نمیبینم یا او از غایبان است؟او را سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید مگر آنکه حجّتی آشکار برای من بیاورد.آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافتهای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بیگمانی آوردهام؛ سوره نمل، آیه: ۲۰ - ۲۲.</ref> و مورچگان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا}}﴾}} <ref> سلیمان از گفتار آن (مور) خندان لب گشود؛ سوره نمل، آیه: ۱۹.</ref>، و اِخبار از امور خصوصی افراد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب عیسی پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}﴾}} <ref> شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref> توسعه داد و نفوذ قدرت وی را نیز تا سر حدّ خلق و ایجاد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ }}﴾}} <ref> من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref>، زنده کردن مردگان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ }}﴾}} <ref> و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref>، شفای کور مادرزاد و بیمار مبتلا به پیسی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ }}﴾}} <ref> و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref> و تصرّف در مادّه کائنات: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ}}﴾}} <ref> و آهن را برای او نرم کردیم؛ سوره سبأ، آیه: ۱۰.</ref> که از این همه به ولایت تکوینی تعبیر میشود، پذیرفت. لازم به ذکر است که با توجه به گستره وسیع علم انسان کامل و محدودیّت علم دیگران است که خداوند آنجا که خود را از وصف همه واصفان منزّه میخواند وصف انسانهای کامل را استثنا کرده و گفته آنان را در حق خود به رسمیت میشناسد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ}}﴾}} <ref> پاکا که خداوند است از وصفی که میکنند. مگر (از وصف) بندگان ناب خداوند؛ سوره صافات، آیه: ۱۵۹ - ۱۶۰.</ref> و همچنین بر اساس نفوذ قدرت انسان کامل است که اهل معرفت مقام وی را مقام مشیت اللّه و آیه کریمه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}﴾}} <ref> و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند؛ سوره قصص، آیه: ۶۸.</ref> و دیگر آیات مشابه را در مشیّت بر وی صادق دانسته<ref>انسان کامل از دیدگاه نهجالبلاغه، ص ۷۹.</ref> و مشیت الهی را با حقیقت محمدی{{صل}} و علوی{{ع}}متحد خواندهاند<ref> شرح دعای سحر، ص ۱۱۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص: ۵۰۹]</ref>. | چون انسان کامل خلیفه خداست و خداوند نیز به همه چیز دانا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}} <ref> بیگمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۲.</ref> و بر همه چیز تواناست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}﴾}} <ref> بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۰.</ref> میتوان انسانِ کامل را مظهر دو اسم علیم و قدیر خدا دانست و بر همین اساس گستره علم او را تا مرز اطّلاع بر غیب: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref>، مشاهده ملکوت:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷۵ سوره انعام علم غیب ابراهیم پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]] }}﴾}} <ref> و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref>، دانستن زبان مرغان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ }}﴾}} <ref> ما زبان مرغان آموختهاند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ}}﴾}} <ref> گفت: مرا چه میشود که هدهد را نمیبینم یا او از غایبان است؟او را سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید مگر آنکه حجّتی آشکار برای من بیاورد.آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافتهای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بیگمانی آوردهام؛ سوره نمل، آیه: ۲۰ - ۲۲.</ref> و مورچگان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا}}﴾}} <ref> سلیمان از گفتار آن (مور) خندان لب گشود؛ سوره نمل، آیه: ۱۹.</ref>، و اِخبار از امور خصوصی افراد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب عیسی پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}﴾}} <ref> شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref> توسعه داد و نفوذ قدرت وی را نیز تا سر حدّ خلق و ایجاد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ }}﴾}} <ref> من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref>، زنده کردن مردگان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ }}﴾}} <ref> و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref>، شفای کور مادرزاد و بیمار مبتلا به پیسی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ }}﴾}} <ref> و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref> و تصرّف در مادّه کائنات: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ}}﴾}} <ref> و آهن را برای او نرم کردیم؛ سوره سبأ، آیه: ۱۰.</ref> که از این همه به ولایت تکوینی تعبیر میشود، پذیرفت. لازم به ذکر است که با توجه به گستره وسیع علم انسان کامل و محدودیّت علم دیگران است که خداوند آنجا که خود را از وصف همه واصفان منزّه میخواند وصف انسانهای کامل را استثنا کرده و گفته آنان را در حق خود به رسمیت میشناسد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ}}﴾}} <ref> پاکا که خداوند است از وصفی که میکنند. مگر (از وصف) بندگان ناب خداوند؛ سوره صافات، آیه: ۱۵۹ - ۱۶۰.</ref> و همچنین بر اساس نفوذ قدرت انسان کامل است که اهل معرفت مقام وی را مقام مشیت اللّه و آیه کریمه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}﴾}} <ref> و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند؛ سوره قصص، آیه: ۶۸.</ref> و دیگر آیات مشابه را در مشیّت بر وی صادق دانسته<ref>انسان کامل از دیدگاه نهجالبلاغه، ص ۷۹.</ref> و مشیت الهی را با حقیقت محمدی{{صل}} و علوی{{ع}}متحد خواندهاند<ref> شرح دعای سحر، ص ۱۱۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص: ۵۰۹]</ref>. | ||
===چهارم: [[فنا]] و [[عبودیت]]=== | ===چهارم: [[فنا]] و [[عبودیت]]=== | ||
عبودت انسان کامل عبودیت مطلق است؛ بدین معنا که او از انانیّت خود خارج گشته و نسبت به نفس خود هم ظلوم است زیرا برخلاف هواها و خواستههای آن قیام میکند و هم جهول، زیرا او اساساً در برابر خدا غیری نمیبیند<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا}}﴾}} <ref> بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۲.</ref>، پس ذات و صفات و افعال وی در ذات و صفات و افعال خدا فانی گشته: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}﴾}} <ref> و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند؛ سوره انفال، آیه: ۱۷.</ref>،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ}}﴾}} <ref> بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ سوره فتح، آیه: ۱۰.</ref> و بدین ترتیب به بالاترین مرتبه و مقام سیر و سلوک انسانی که همان عبودیت مطلق: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى}}﴾}} <ref> پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد؛ سوره نجم، آیه: ۱۰.</ref> و کمال انقطاع: {{عربی|اندازه=150%|« إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْك»}} است دست یافته و اساس و زیر بنای ربوبیّت را در خود محقّق ساخته است: {{عربی|اندازه=150%|« العبوديّة جوهرة كنهها الربوبيّة»}}.<ref>مصباح الشریعه، ص ۷.</ref> در سوره قدر از فنا و عبودیت انسان کامل به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَيْلَةِ }}﴾}} تعبیر شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}﴾}}<ref> ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه: ۱.</ref>، زیرا {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَيْلَةِ }}﴾}} خفای مطلق است و انانیّت انسان کامل تحت تابش شمس أحدی مختفی گشته است،<ref>شرح فصوص الحکم، ص۳۵۵.</ref> ازاینرو [[امام صادق]]{{ع}}در تفسیر فرات کوفی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}﴾}} را بر حضرت صدّیقه طاهره، فاطمه زهرا{{س}} که از مصادیق بارز انسان کامل است اطلاق کرده و فرموده است: هرکس فاطمه را درک کند به تحقیق لیله القدر را درک کرده است<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۸۱ .</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص: ۵۰۹]</ref>. | عبودت انسان کامل عبودیت مطلق است؛ بدین معنا که او از انانیّت خود خارج گشته و نسبت به نفس خود هم ظلوم است زیرا برخلاف هواها و خواستههای آن قیام میکند و هم جهول، زیرا او اساساً در برابر خدا غیری نمیبیند<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا}}﴾}} <ref> بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۲.</ref>، پس ذات و صفات و افعال وی در ذات و صفات و افعال خدا فانی گشته: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}﴾}} <ref> و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند؛ سوره انفال، آیه: ۱۷.</ref>،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ}}﴾}} <ref> بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ سوره فتح، آیه: ۱۰.</ref> و بدین ترتیب به بالاترین مرتبه و مقام سیر و سلوک انسانی که همان عبودیت مطلق: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى}}﴾}} <ref> پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد؛ سوره نجم، آیه: ۱۰.</ref> و کمال انقطاع: {{عربی|اندازه=150%|« إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْك»}} است دست یافته و اساس و زیر بنای ربوبیّت را در خود محقّق ساخته است: {{عربی|اندازه=150%|« العبوديّة جوهرة كنهها الربوبيّة»}}.<ref>مصباح الشریعه، ص ۷.</ref> در سوره قدر از فنا و عبودیت انسان کامل به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَيْلَةِ }}﴾}} تعبیر شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}﴾}}<ref> ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه: ۱.</ref>، زیرا {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَيْلَةِ }}﴾}} خفای مطلق است و انانیّت انسان کامل تحت تابش شمس أحدی مختفی گشته است،<ref>شرح فصوص الحکم، ص۳۵۵.</ref> ازاینرو [[امام صادق]]{{ع}}در تفسیر فرات کوفی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}﴾}} را بر حضرت صدّیقه طاهره، فاطمه زهرا{{س}} که از مصادیق بارز انسان کامل است اطلاق کرده و فرموده است: هرکس فاطمه را درک کند به تحقیق لیله القدر را درک کرده است<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۸۱ .</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص: ۵۰۹]</ref>. |