پرش به محتوا

اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان منبع‌ جامع}} +{{پایان منبع جامع}}))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۲: خط ۱۲:
'''اقسام و انواع [[غیب]] کدام‌اند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
'''اقسام و انواع [[غیب]] کدام‌اند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== عبارت‌های دیگری از این پرسش ==
*امور غیبی چه انواعی دارند؟
* امور غیبی چه انواعی دارند؟
*امور غیبی چه اقسامی دارند؟
* امور غیبی چه اقسامی دارند؟
== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبائی]]]]
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[علامه طباطبائی]]]]
'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 المیزان]»'' در این باره گفته است:
'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 المیزان]»'' در این باره گفته است:


«خزینه‌‏های‌ [[غیب]] خدا مشتمل بر دو نوع از [[غیب]] است:  
«خزینه‌‏های‌ [[غیب]] خدا مشتمل بر دو نوع از [[غیب]] است:
# یکی‌ غیب‏‌هایی‌ که پا به عرصه [[شهود]] هم گذاشته‌‏اند؛
# یکی‌ غیب‏‌هایی‌ که پا به عرصه [[شهود]] هم گذاشته‌‏اند؛
# و دیگری‌ غیب‌‏هایی‌ که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" می‌‏نامیم.
# و دیگری‌ غیب‌‏هایی‌ که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" می‌‏نامیم.
خط ۳۵: خط ۳۵:


#غیبی که خدا آن را از بندگانش پنهان می‌دارد و هیچ کس را از آن آگاه نمی‌کند؛ نظیر زمان برپا شدن روز قیامت.
#غیبی که خدا آن را از بندگانش پنهان می‌دارد و هیچ کس را از آن آگاه نمی‌کند؛ نظیر زمان برپا شدن روز قیامت.
#نوعی که هر کس را از میان بندگانش که بخواهد از آن آگاه می‌کند و در آیه ۲۶ از سوره جن به این نوع اشاره کرده است: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا]]}}<ref>او دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی‌سازد، مگر بر آن پیامبری که از او خشنود باشد.</ref>. و نیز در آیه ۱۷۹ از سوره آل عمران: {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}}<ref>خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند.</ref>.
#نوعی که هر کس را از میان بندگانش که بخواهد از آن آگاه می‌کند و در آیه ۲۶ از سوره جن به این نوع اشاره کرده است: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا]]}}<ref>او دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی‌سازد، مگر بر آن پیامبری که از او خشنود باشد.</ref>. و نیز در آیه ۱۷۹ از سوره آل عمران: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}}<ref>خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند.</ref>.
#نوعی که تمام مردم را از آن باخبر می‌کند؛ نظیر برانگیخته شدن و جمع شدن مردم در روز قیامت و بهشت و دوزخ.
#نوعی که تمام مردم را از آن باخبر می‌کند؛ نظیر برانگیخته شدن و جمع شدن مردم در روز قیامت و بهشت و دوزخ.


خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد تقی نقوی]]''' در کتاب ''«[[شرح زیارت جامعه کبیره ۵ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد تقی نقوی]]''' در کتاب ''«[[شرح زیارت جامعه کبیره ۵ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«[[غیب]] بر دو قسم است، قسم اول غیبی که آگاهی بر آن برای مخلوق ممکن نیست مانند ذات حق که از حواس و ادراکات غایب است به این معنی که ادراک آن محال است چون ذات حق غیرمتناهی است و بشر متناهی و موجود متناهی نمی‌تواند احاطه به غیر متناهی پیدا کند و تا احاطه علمی و ادراکی تحقق نیابد علم محقق نمی‌گردد چون علم عبارت است از احاطه مدرک بر مدرک از نظر ادراک و بدیهی است که مخلو قادر بر آن نیست، و قسم دوم آن است که شی‌ای از حواس غایب است ولی ادراک آن برای مخلوق محال نیست مثل اینکه مثلا ما نمی‌دانیم پشت دیوار کیست چون دیوار مانع است که ببینیم پس ممکن است مانع یعنی دیوار برداشته شو و برای ما علم به وجود آید، و به عبارت دیگر علم به بعضی از اشیاء ذاتا محال است و علم به بعضی ذات محال نیست بلکه بالعرض محال است و هر دو قسم داخل در غیب‌اند چون پنهان از حواس‌اند وقتی معنای لغوی غیب و اقسام آن از نظر اصطلاع علمی معلوم گشت پس برمی‌گردیم به اصل مطلب و می‌گوییم آیاتی که به ظاهر دلالت دارند بر اینکه [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب مختص به خدا است]] و دیگری بر آن واقف نیست و خداوند آن را به کسی نداده است مانند آیه {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> و امثال ذلک ناظر به قسم اول است و این مسئله قابل انکار نیست و اما قول خداوند که می‌فرماید: {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> و امثال آن ناظر به قسم دوم است یعنی خداوند علم به مغیباتی را که ذاتا برای مخلوق محال نیست در اختیار کسی که بخواهد قرار می‌دهد یعنی موانع ادراک را از سر راه او بر می‌دارد و این چه اشکالی دارد مثل اینکه خداوند بنده خود را از آنچه دیگران نمی‌دانند آگاه سازد مثلا [[آیا علم به عجایب یا راه‌های آسمان و زمین یا خشکی و دریا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|بداند در آسمان‌ها چیست و کیست]] و فردا چه خواهد شد و [[آیا علم به خطورات قلبی یا ضمائر و نهان آدمیان علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|در قلب دیگری چه معنایی خطور می‌کند]] و امثان آن از اموری که آگاهی بر آنها عقلا و شرعا محال نیست فقط بستگی به خوا خدا و اراده او دارد و علوم انبیاء و اوصیاء بر مغیبات از این قبیل است، ولی اینجا تذکر یک نکته قابل اهمیت است و آن این است که مخلوق آنچه می‌داند به اذن خدا می‌داند و از خود نمی‌داند و خدا بر هر چیزی قادر و تواناست پس نمی‌توان [[علم غیب]] را به طور کلی درباره مخلوق منتفی دانست»<ref>[[شرح زیارت جامعه کبیره ۵ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]؛ ص۲۰۳ و ۲۰۴.</ref>
«[[غیب]] بر دو قسم است، قسم اول غیبی که آگاهی بر آن برای مخلوق ممکن نیست مانند ذات حق که از حواس و ادراکات غایب است به این معنی که ادراک آن محال است چون ذات حق غیرمتناهی است و بشر متناهی و موجود متناهی نمی‌تواند احاطه به غیر متناهی پیدا کند و تا احاطه علمی و ادراکی تحقق نیابد علم محقق نمی‌گردد چون علم عبارت است از احاطه مدرک بر مدرک از نظر ادراک و بدیهی است که مخلو قادر بر آن نیست، و قسم دوم آن است که شی‌ای از حواس غایب است ولی ادراک آن برای مخلوق محال نیست مثل اینکه مثلا ما نمی‌دانیم پشت دیوار کیست چون دیوار مانع است که ببینیم پس ممکن است مانع یعنی دیوار برداشته شو و برای ما علم به وجود آید، و به عبارت دیگر علم به بعضی از اشیاء ذاتا محال است و علم به بعضی ذات محال نیست بلکه بالعرض محال است و هر دو قسم داخل در غیب‌اند چون پنهان از حواس‌اند وقتی معنای لغوی غیب و اقسام آن از نظر اصطلاع علمی معلوم گشت پس برمی‌گردیم به اصل مطلب و می‌گوییم آیاتی که به ظاهر دلالت دارند بر اینکه [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب مختص به خدا است]] و دیگری بر آن واقف نیست و خداوند آن را به کسی نداده است مانند آیه {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> و امثال ذلک ناظر به قسم اول است و این مسئله قابل انکار نیست و اما قول خداوند که می‌فرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> و امثال آن ناظر به قسم دوم است یعنی خداوند علم به مغیباتی را که ذاتا برای مخلوق محال نیست در اختیار کسی که بخواهد قرار می‌دهد یعنی موانع ادراک را از سر راه او بر می‌دارد و این چه اشکالی دارد مثل اینکه خداوند بنده خود را از آنچه دیگران نمی‌دانند آگاه سازد مثلا [[آیا علم به عجایب یا راه‌های آسمان و زمین یا خشکی و دریا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|بداند در آسمان‌ها چیست و کیست]] و فردا چه خواهد شد و [[آیا علم به خطورات قلبی یا ضمائر و نهان آدمیان علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|در قلب دیگری چه معنایی خطور می‌کند]] و امثان آن از اموری که آگاهی بر آنها عقلا و شرعا محال نیست فقط بستگی به خوا خدا و اراده او دارد و علوم انبیاء و اوصیاء بر مغیبات از این قبیل است، ولی اینجا تذکر یک نکته قابل اهمیت است و آن این است که مخلوق آنچه می‌داند به اذن خدا می‌داند و از خود نمی‌داند و خدا بر هر چیزی قادر و تواناست پس نمی‌توان [[علم غیب]] را به طور کلی درباره مخلوق منتفی دانست»<ref>[[شرح زیارت جامعه کبیره ۵ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]؛ ص۲۰۳ و ۲۰۴.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
| تصویر = 60727626.jpg
| تصویر = 60727626.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید نسیم عباس نقوی
| پاسخ‌دهنده = سید نسیم عباس نقوی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«غیب بر دو قسم است: مطلق و نسبی:
«غیب بر دو قسم است: مطلق و نسبی:
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
ب) غیبی که به صورت نسبی برای بعضی افراد پنهان و برای بعضی آشکار است.
ب) غیبی که به صورت نسبی برای بعضی افراد پنهان و برای بعضی آشکار است.


در این صورت اطلاق [[غیب|عالم الغیب]] بر خدا و اولیای الهی  به این معناست که خدا، [[انبیا]] و [[ائمه]]، عالم به غیوبی هستند که برای دیگران [[غیب]] به شمار می‌آید، نه برای اولیای الهی یا خدا. از سوی دیگر اگر [[غیب]] و شهود با ملاک‌های ظاهری سنجیده شوند، با توجه به شدت و ضعف حواس، [[غیب]] و شهود هم باید متفاوت باشند،در نتیجه [[غیب]] و شهود مطلق نخواهیم داشت؛ بلکه [[غیب]]، حقیقتی نسبی است.»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷ ]</ref>.
در این صورت اطلاق [[غیب|عالم الغیب]] بر خدا و اولیای الهی  به این معناست که خدا، [[انبیا]] و [[ائمه]]، عالم به غیوبی هستند که برای دیگران [[غیب]] به شمار می‌آید، نه برای اولیای الهی یا خدا. از سوی دیگر اگر [[غیب]] و شهود با ملاک‌های ظاهری سنجیده شوند، با توجه به شدت و ضعف حواس، [[غیب]] و شهود هم باید متفاوت باشند،در نتیجه [[غیب]] و شهود مطلق نخواهیم داشت؛ بلکه [[غیب]]، حقیقتی نسبی است.»<ref>[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷]]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
| تصویر = 120129.jpg
| تصویر = 120129.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید امین موسوی
| پاسخ‌دهنده = سید امین موسوی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«قبل از بیان اقسام غیب نکته‌ای لازم به ذکر است که ذات خداوند وجودی بی‌نهایت بوده و بر سراسر هستی احاطه کامل دارد و علم و آگاهی او نسبت به همه هستی شهود و حضور است و تمام موجودات نزد او حاضر و ظاهر است و هیچ چیزی از دید او پنهان نیست. او "علّام الغیوب"، یعنی آگاه به تمام اسرار نهان در سراسر جهان طبیعت و ماوراء طبیعت بوده و تمام کلیدهای غیب نزد او آشکار و عیان است. از این جهت [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} حق تعالی را چنین توصیف می‌کند: {{عربی|"کُلُّ سِرٍّ عِنْدَکَ عَلَانِیَةٌ وَ کُلُّ غَیْبٍ عِنْدَکَ شَهَادَة"}}<ref>نهج‌البلاغه</ref> ،<ref>جمع آوری: ابوالحسن محمد سید رضی، ترجمه، سید جعفر شهیدی، ص۱۰۳، انتشارات علمی و فرهنگی/ تهران، ۱۳۷۹ ه ش/ هجدهم "هر رازی پیش تو آشکار و هر نهانی نزد تو حاضر است".</ref> لذا تقسیم غیب به اعتبار و آگاهی انسانی است و به دو بخش تقسیم می‌شود: [[غیب مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] و [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب نسبی]].
«قبل از بیان اقسام غیب نکته‌ای لازم به ذکر است که ذات خداوند وجودی بی‌نهایت بوده و بر سراسر هستی احاطه کامل دارد و علم و آگاهی او نسبت به همه هستی شهود و حضور است و تمام موجودات نزد او حاضر و ظاهر است و هیچ چیزی از دید او پنهان نیست. او "علّام الغیوب"، یعنی آگاه به تمام اسرار نهان در سراسر جهان طبیعت و ماوراء طبیعت بوده و تمام کلیدهای غیب نزد او آشکار و عیان است. از این جهت [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} حق تعالی را چنین توصیف می‌کند: {{عربی|"کُلُّ سِرٍّ عِنْدَکَ عَلَانِیَةٌ وَ کُلُّ غَیْبٍ عِنْدَکَ شَهَادَة"}}<ref>نهج‌البلاغه</ref> ،<ref>جمع آوری: ابوالحسن محمد سید رضی، ترجمه، سید جعفر شهیدی، ص۱۰۳، انتشارات علمی و فرهنگی/ تهران، ۱۳۷۹ ه ش/ هجدهم "هر رازی پیش تو آشکار و هر نهانی نزد تو حاضر است".</ref> لذا تقسیم غیب به اعتبار و آگاهی انسانی است و به دو بخش تقسیم می‌شود: [[غیب مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] و [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب نسبی]].
خط ۲۵۰: خط ۲۵۰:
#[[آیا علم غیب معصوم مطلق است؟ (پرسش)|نسبت دادن علم غیب، به طور مطلق به امامان، صحیح نیست؛ چراکه چنین چیزی از ویژگی‌های خداوند است.]]
#[[آیا علم غیب معصوم مطلق است؟ (پرسش)|نسبت دادن علم غیب، به طور مطلق به امامان، صحیح نیست؛ چراکه چنین چیزی از ویژگی‌های خداوند است.]]


با توجه به آنچه گذشت، [[شیخ مفید]]، علم و آگاهی [[ائمه]]{{عم}} را به غیب فی الجمله پذیرفته است، و تصریح می‌کند که مخالف با اصل علم غیب [[امام]]{{ع}} نیست. بلکه چنان که خودش بیان کرده است: {{عربی|<ref>فاطلاق القول علیهم بانهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد</ref>}}. لذا شیخ مفید با مطلق نگریستن به دانش امام و آگاهی او از علم غیب مخالف است؛ اما چنین دیدگاهی نمی‌تواند او را جزء مخالفین و منکرین علم غیب امامان قرار دهد؛ چرا که آیات و روایات هم چنین نظریه‌های را تأیید نمی‌کند؛ چون علم غیب مطلق از آن خداوند است.»<ref>[[ بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]، [[فلسفی کلامی (نشریه)|فصلنامه فلسفی کلامی]]، پاییز ۱۳۸۹ (شماره ۴۵) ص ۳۰۷.</ref>.
با توجه به آنچه گذشت، [[شیخ مفید]]، علم و آگاهی [[ائمه]]{{عم}} را به غیب فی الجمله پذیرفته است، و تصریح می‌کند که مخالف با اصل علم غیب [[امام]]{{ع}} نیست. بلکه چنان که خودش بیان کرده است: {{عربی|<ref>فاطلاق القول علیهم بانهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد</ref>}}. لذا شیخ مفید با مطلق نگریستن به دانش امام و آگاهی او از علم غیب مخالف است؛ اما چنین دیدگاهی نمی‌تواند او را جزء مخالفین و منکرین علم غیب امامان قرار دهد؛ چرا که آیات و روایات هم چنین نظریه‌های را تأیید نمی‌کند؛ چون علم غیب مطلق از آن خداوند است.»<ref>[[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]، [[فلسفی کلامی (نشریه)|فصلنامه فلسفی کلامی]]، پاییز ۱۳۸۹ (شماره ۴۵) ص ۳۰۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۸۸: خط ۲۸۸:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عباس الهی]]'''، در مقاله ''«[[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عباس الهی]]'''، در مقاله ''«[[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[غیب]] بر‌ دو‌ قسم است: مطلق و نسبی. غیب مطلق آن است که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است؛ مانند‌ ذات‌ خداوند‌ که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است‌، گرچه برای خودش مشهود است؛ به همین جهت، غیب مطلق، که حتی برای خود همان شیء نیز [[غیب‌]] باشد‌، هرگز‌ وجود ندارد، بلکه معدوم محض است غیب نسبی آن است که در‌ برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد [[غیب]] است؛ مانند اخبار گذشتگان: {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}<ref> این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>؛ و یا قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت مشهود برخی انسان‌هاست‌. فرشته‌ نیز‌ تمثلش برای برخی انسان‌ها ممکن است: {{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا }}<ref> چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref>؛ و مشاهده‌‌اش‌ میسور‌ انبیا و اولیای الهی است. البته همگان، حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت‌، بعضی‌ از فرشتگان را مشاهده می‌کنند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ }}<ref> روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref>.
«[[غیب]] بر‌ دو‌ قسم است: مطلق و نسبی. غیب مطلق آن است که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است؛ مانند‌ ذات‌ خداوند‌ که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است‌، گرچه برای خودش مشهود است؛ به همین جهت، غیب مطلق، که حتی برای خود همان شیء نیز [[غیب‌]] باشد‌، هرگز‌ وجود ندارد، بلکه معدوم محض است غیب نسبی آن است که در‌ برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد [[غیب]] است؛ مانند اخبار گذشتگان: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}<ref> این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>؛ و یا قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت مشهود برخی انسان‌هاست‌. فرشته‌ نیز‌ تمثلش برای برخی انسان‌ها ممکن است: {{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا }}<ref> چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref>؛ و مشاهده‌‌اش‌ میسور‌ انبیا و اولیای الهی است. البته همگان، حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت‌، بعضی‌ از فرشتگان را مشاهده می‌کنند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ }}<ref> روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref>.


در‌ برابر‌ غیب مطلق و نسبی، شهادت نیز بر دو گونه است: شهادت مطلق که در برابر‌ غیب‌ مطلق‌ است؛ نظیر اصل واقعیت که نسبت به هیچ موجودی، غایب و محجوب نیست، و شهادت نسبی؛ مانند‌ موجودهای محسوس و مادی که وجود و حالات برخی آنها نسبت به برخی دیگر پنهان‌ است‌<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲.</ref>.
در‌ برابر‌ غیب مطلق و نسبی، شهادت نیز بر دو گونه است: شهادت مطلق که در برابر‌ غیب‌ مطلق‌ است؛ نظیر اصل واقعیت که نسبت به هیچ موجودی، غایب و محجوب نیست، و شهادت نسبی؛ مانند‌ موجودهای محسوس و مادی که وجود و حالات برخی آنها نسبت به برخی دیگر پنهان‌ است‌<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲.</ref>.
خط ۳۰۳: خط ۳۰۳:


#آنچه مخصوص خداوند است و کسی را بر آن آگاه نمی‌سازد مانند زمان قیامت.
#آنچه مخصوص خداوند است و کسی را بر آن آگاه نمی‌سازد مانند زمان قیامت.
#آنچه مالکیت آن در اختیار خداوند است و برای مخلوقات نیز قابل درک است. اگر مخلوقات راه درک آن را بیابند، می‌توانند کشف نمایند؛ مانند اکتشافات حاصل از پیشرفت علم و تکنولوژی بشر. ولی اگر مخلوقات نتوانند راهی بدان بیابند، تنها برای برگزیدگان از رسولان الهی امکان آگاهی از طریق [[وحی]] وجود دارد»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D8%B6_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) [[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)]]]</ref>.
#آنچه مالکیت آن در اختیار خداوند است و برای مخلوقات نیز قابل درک است. اگر مخلوقات راه درک آن را بیابند، می‌توانند کشف نمایند؛ مانند اکتشافات حاصل از پیشرفت علم و تکنولوژی بشر. ولی اگر مخلوقات نتوانند راهی بدان بیابند، تنها برای برگزیدگان از رسولان الهی امکان آگاهی از طریق [[وحی]] وجود دارد»<ref>[[%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D8%B6_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87)|[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)]]]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۲۵: خط ۳۲۵:
| تصویر = 11792.jpg
| تصویر = 11792.jpg
| پاسخ‌دهنده = منصف علی مطهری
| پاسخ‌دهنده = منصف علی مطهری
| پاسخ = آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«از یک نظرگاه، نسبت انسان به غیب بر دو قسم است:
«از یک نظرگاه، نسبت انسان به غیب بر دو قسم است:
خط ۳۳۲: خط ۳۳۲:
#[[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب نسبی]]: یعنی اموری است که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیستاما نسبت به انسان‌هایی غیب محسوب می‌شوند. مانند اخبار گذشتگان.
#[[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب نسبی]]: یعنی اموری است که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیستاما نسبت به انسان‌هایی غیب محسوب می‌شوند. مانند اخبار گذشتگان.


{{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}<ref>«این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم»؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref> و یا قیامت و فرشتگان، زیرا قیامت برای بعضی انسان‌ها شهود است فرشته هم تمثلش برای برخی انسانها ممکن است. {{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}<ref>«چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت»، سوره مریم آیه۱۷.</ref> که مشاهده اینها برای اولیای الهی و انبیاء میسور است. (...)
{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}<ref>«این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم»؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref> و یا قیامت و فرشتگان، زیرا قیامت برای بعضی انسان‌ها شهود است فرشته هم تمثلش برای برخی انسانها ممکن است. {{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}<ref>«چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت»، سوره مریم آیه۱۷.</ref> که مشاهده اینها برای اولیای الهی و انبیاء میسور است. (...)


خلاصه اینکه امور غیبی بر دو گونه است: غیب مطلق آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن ندارد و غیب نسبی اموری است که انسان قدرت و احاطه بر آن دارد اما به دلیل آماده نبودن شرایط فعلا از او غایب است»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۰۲.</ref>.
خلاصه اینکه امور غیبی بر دو گونه است: غیب مطلق آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن ندارد و غیب نسبی اموری است که انسان قدرت و احاطه بر آن دارد اما به دلیل آماده نبودن شرایط فعلا از او غایب است»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۰۲.</ref>.
خط ۴۱۷: خط ۴۱۷:
#غيب اخروی و ملکوتی، مانند بهشت و جهنم و فرشتگان و ارواح و امثال آن که در قرآن به ایمان به آنها دعوت شده‌ایم.
#غيب اخروی و ملکوتی، مانند بهشت و جهنم و فرشتگان و ارواح و امثال آن که در قرآن به ایمان به آنها دعوت شده‌ایم.


غیب و شهادت اموری نسبی هستند، یعنی این تقسیم نسبت به ما معنا دارد، چون اموری از ما غایب و اموری مشهود ما هستند و این به خاطر محدودیت علم ماست. بنابراین برای خداوند همه چیز عين شهود است و ذره‌ای از او مخفی نیست»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۱۷.</ref>.
غیب و شهادت اموری نسبی هستند، یعنی این تقسیم نسبت به ما معنا دارد، چون اموری از ما غایب و اموری مشهود ما هستند و این به خاطر محدودیت علم ماست. بنابراین برای خداوند همه چیز عين شهود است و ذره‌ای از او مخفی نیست»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۱۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۷۳: خط ۵۷۳:
{{پایان پرسش وابسته}}
{{پایان پرسش وابسته}}


==[[:رده:آثار علم غیب معصوم|منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم]]==
== [[:رده:آثار علم غیب معصوم|منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم]] ==
{{منبع جامع}}
{{منبع جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های علم غیب معصوم|کتاب‌شناسی علم غیب معصوم]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های علم غیب معصوم|کتاب‌شناسی علم غیب معصوم]]؛
خط ۵۸۳: خط ۵۸۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان علم غیب امامان معصوم]]
[[رده:پرسمان علم غیب امامان معصوم]]
[[رده:(ب ظ): پرسش‌هایی با ۴۳ پاسخ]]
[[رده:(ب ظ): پرسش‌هایی با ۴۳ پاسخ]]
[[رده:(ب ظ): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۴۳ پاسخ]]
[[رده:(ب ظ): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۴۳ پاسخ]]
[[رده:پاسخ‌هایی برای بازنویسی]]
[[رده:پاسخ‌هایی برای بازنویسی]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش