پرش به محتوا

رابطه انتظار با ایمان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = رابطه [[انتظار]] با [[ایمان]] چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  [[رابطه انتظار با ایمان]]
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   =  [[رابطه انتظار با ایمان]]
| تعداد پاسخ = ۳
| مدخل وابسته   =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = ۳ پاسخ
}}
}}
'''رابطه [[انتظار]] با [[ایمان]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''رابطه [[انتظار]] با [[ایمان]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۲۲: خط ۱۹:


وقتی که [[انتظار]] مفهوم‌شناسی شود به طور قهری مقوله [[ایمان]] از [[دل]] [[انتظار]] بیرون می‌‌آید، پس هر چه [[انتظار]] و [[فرهنگ]] آن در میان [[منتظران]] بیشتر تقویت شود، [[ایمان به خدا]] و حکیمانه بودن [[افعال]] او؛ و نیز [[اعتقاد]] به [[هدفمندی]] صنع [[الهی]] بیشتر می‌‌شود. و از نگاه دیگر، [[انتظار]] یعنی [[ایمان]] به آینده‌ای که در دسترس [[بشر]] نیست یعنی [[بشر]] با [[علم]] و [[عقل]] خود آموزه نمی‌تواند [[آینده]] و کیفیت رخداد آن را ارریابی کند. ولی [[انتظار]] دارای‌هایی است که [[آینده]] را در فراسوی [[منتظران]] ترسیم و کیفیت رخداد آن را نیز خوب روشن کرده است، پس [[منتظران]] از دریچه [[انتظار]] به [[امور غیبی]] [[اعتقاد]] و [[باور]] پیدا می‌‌کنند و همین سبب تقویت [[ایمان]] آنها به امورات غیبی دیگر می‌‌شود
وقتی که [[انتظار]] مفهوم‌شناسی شود به طور قهری مقوله [[ایمان]] از [[دل]] [[انتظار]] بیرون می‌‌آید، پس هر چه [[انتظار]] و [[فرهنگ]] آن در میان [[منتظران]] بیشتر تقویت شود، [[ایمان به خدا]] و حکیمانه بودن [[افعال]] او؛ و نیز [[اعتقاد]] به [[هدفمندی]] صنع [[الهی]] بیشتر می‌‌شود. و از نگاه دیگر، [[انتظار]] یعنی [[ایمان]] به آینده‌ای که در دسترس [[بشر]] نیست یعنی [[بشر]] با [[علم]] و [[عقل]] خود آموزه نمی‌تواند [[آینده]] و کیفیت رخداد آن را ارریابی کند. ولی [[انتظار]] دارای‌هایی است که [[آینده]] را در فراسوی [[منتظران]] ترسیم و کیفیت رخداد آن را نیز خوب روشن کرده است، پس [[منتظران]] از دریچه [[انتظار]] به [[امور غیبی]] [[اعتقاد]] و [[باور]] پیدا می‌‌کنند و همین سبب تقویت [[ایمان]] آنها به امورات غیبی دیگر می‌‌شود
::::::[[امام سجاد]] خطاب به [[ابو خالد کابلی]] فرموده است: ای ابوخالد! مردمانی که در [[روزگار غیبت]] بسر می‌‌برند، و معتقدند که [[منتظر]]، از [[مردمان]] همه زمان‌ها افضلند؛ زیرا که [[خدای متعال]] به آنان [[خرد]] و [[فهم]] و معرفتی داده است که [[غیبت امام]] برای آنان مانند حضور است (یعنی با اینکه در [[عصر غیبت]] بسر می‌‌برند و [[امام]] را نمی‌بینند؛ از نظر [[ایمان]] و [[تقوی]] گویی در [[زمان ظهور]] بسر می‌‌برند و [[امام]] را می‌‌بینند ). آنانند [[اخلاص]] پیشگان [[حقیقی]] و آنانند [[شیعیان]] واقعی و آنانند که در ([[نهان]] و عیان) [[مردم]] را به [[دین خدا]] [[دعوت]] می‌‌کنند<ref>بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۲۲.</ref>.
[[امام سجاد]] خطاب به [[ابو خالد کابلی]] فرموده است: ای ابوخالد! مردمانی که در [[روزگار غیبت]] بسر می‌‌برند، و معتقدند که [[منتظر]]، از [[مردمان]] همه زمان‌ها افضلند؛ زیرا که [[خدای متعال]] به آنان [[خرد]] و [[فهم]] و معرفتی داده است که [[غیبت امام]] برای آنان مانند حضور است (یعنی با اینکه در [[عصر غیبت]] بسر می‌‌برند و [[امام]] را نمی‌بینند؛ از نظر [[ایمان]] و [[تقوی]] گویی در [[زمان ظهور]] بسر می‌‌برند و [[امام]] را می‌‌بینند). آنانند [[اخلاص]] پیشگان [[حقیقی]] و آنانند [[شیعیان]] واقعی و آنانند که در ([[نهان]] و عیان) [[مردم]] را به [[دین خدا]] [[دعوت]] می‌‌کنند<ref>بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۲۲.</ref>.


پس بنابر این مقوله [[ایمان]] که از سنخ عمل [[باطنی]] است و در واقع از مدرکات و مصادیق [[عقل]] عملی است به واسطه [[انتظار]] متحول می‌‌شود؛ هرچه [[انتظار]] تقویت می‌‌شود، مقوله [[ایمان]] نیز به تبع آن تقویت می‌‌شود. از این رو می‌‌توان [[انتظار]] را [[علت]] تعالی و رشدیابی [[ایمان]] به حساب آورد»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۲۹-۳۳۱.</ref>.
پس بنابر این مقوله [[ایمان]] که از سنخ عمل [[باطنی]] است و در واقع از مدرکات و مصادیق [[عقل]] عملی است به واسطه [[انتظار]] متحول می‌‌شود؛ هرچه [[انتظار]] تقویت می‌‌شود، مقوله [[ایمان]] نیز به تبع آن تقویت می‌‌شود. از این رو می‌‌توان [[انتظار]] را [[علت]] تعالی و رشدیابی [[ایمان]] به حساب آورد»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۲۹-۳۳۱.</ref>.
خط ۳۴: خط ۳۱:


«هر چه درجه [[ایمان]] در فرد بالاتر باشد، از وقوع [[ظلم]] و [[معصیت]] در عالم، [[رنج]] بیشتری می‌برد و گرفتاری شدیدتری پیدا می‌کند. چون براساس احادیثی که توضیح آنها گذشت، بزرگترین [[عبادت]] "[[مؤمن]]" [[انتظار فرج]] الهی در گرفتاری‌هایش می‌باشد، پس قطعاً آن که ایمانش کامل‌تر است، [[انتظار]] فرجش هم کاملتر و شدیدتر است. بنابراین کسی که در روی [[زمین]] شدیدترین و کاملترین درجه [[انتظار]] ف [[فرج]] را دارد، همان کسی است که کاملترین درجه [[ایمان]] را داراست و او در زمان حاضر کسی جز وجود [[مقدس]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}}، که همه [[مؤمنان]] در [[انتظار]] اویند، نمی‌باشد.  
«هر چه درجه [[ایمان]] در فرد بالاتر باشد، از وقوع [[ظلم]] و [[معصیت]] در عالم، [[رنج]] بیشتری می‌برد و گرفتاری شدیدتری پیدا می‌کند. چون براساس احادیثی که توضیح آنها گذشت، بزرگترین [[عبادت]] "[[مؤمن]]" [[انتظار فرج]] الهی در گرفتاری‌هایش می‌باشد، پس قطعاً آن که ایمانش کامل‌تر است، [[انتظار]] فرجش هم کاملتر و شدیدتر است. بنابراین کسی که در روی [[زمین]] شدیدترین و کاملترین درجه [[انتظار]] ف [[فرج]] را دارد، همان کسی است که کاملترین درجه [[ایمان]] را داراست و او در زمان حاضر کسی جز وجود [[مقدس]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}}، که همه [[مؤمنان]] در [[انتظار]] اویند، نمی‌باشد.  
*'''[[صاحب]] شدیدترین گرفتاری''': از سوی دیگر ایشان در حال حاضر بیشترین [[رنج]] و [[مصیبت]] را به خاطر وقوع [[معاصی]] و [[ظلم‌ها]] در عالم، متحمل می‌شوند. اگر به این [[حقیقت]] توجه کنیم که ایشان – بر خلاف بقیه [[مؤمنان]] که صرفاً اجباری از اطراف عالم آن هم به طور ناقص می‌شنوند – به سبب داشتن [[مقام]] "[[شهادت]] بر خلق [[خدا]]"<ref>توضیح این مقام در درس نوزدهم از حلقه سوم آمده است.</ref> همه آن چه را روی [[زمین]] رخ می‌دهد [[شاهد]] هستند، آن گاه [[تصدیق]] می‌کنیم که گرفتاری و [[مصیبت]] [[حضرت]] از وقوع [[ظلم]] و جنایت در عالم، اصلاً قابل مقایسه با دیگران نیست. ما گاهی یک خبر را می‌شنویم و سپس وقتی تصویر آن را می‌بینیم، تفاوت بسیاری در خود احساس می‌کنیم. یا اگر خبر مربوط به وقوع یک جنایت باشد، خواندن آن در روزنامه از لحاظ تأثیر روی خواننده و بیننده، با دیدن تصاویر آن بسیار بسیار تفاوت دارد. چه برسد به این که خودمان [[شاهد]] عینی ماجرا باشیم.
* '''[[صاحب]] شدیدترین گرفتاری''': از سوی دیگر ایشان در حال حاضر بیشترین [[رنج]] و [[مصیبت]] را به خاطر وقوع [[معاصی]] و [[ظلم‌ها]] در عالم، متحمل می‌شوند. اگر به این [[حقیقت]] توجه کنیم که ایشان – بر خلاف بقیه [[مؤمنان]] که صرفاً اجباری از اطراف عالم آن هم به طور ناقص می‌شنوند – به سبب داشتن [[مقام]] "[[شهادت]] بر خلق [[خدا]]"<ref>توضیح این مقام در درس نوزدهم از حلقه سوم آمده است.</ref> همه آن چه را روی [[زمین]] رخ می‌دهد [[شاهد]] هستند، آن گاه [[تصدیق]] می‌کنیم که گرفتاری و [[مصیبت]] [[حضرت]] از وقوع [[ظلم]] و جنایت در عالم، اصلاً قابل مقایسه با دیگران نیست. ما گاهی یک خبر را می‌شنویم و سپس وقتی تصویر آن را می‌بینیم، تفاوت بسیاری در خود احساس می‌کنیم. یا اگر خبر مربوط به وقوع یک جنایت باشد، خواندن آن در روزنامه از لحاظ تأثیر روی خواننده و بیننده، با دیدن تصاویر آن بسیار بسیار تفاوت دارد. چه برسد به این که خودمان [[شاهد]] عینی ماجرا باشیم.


از این همه [[معصیت]] و جنایت که روی [[زمین]] اتفاق می‌افتد، شاید کمتر از نصف آن گزارش می‌شود و بسیاری از آن چه گزارش می‌شود هم به ما نمی‌رسد. چه بسا آن چه ما مطلع می‌شویم، ده درصد از کل این موارد هم نباشد. علاوه بر این که در این مقدار نیز معلوم نیسیت تا چه [[میزان]] ابعاد واقعی قضایا منعکس شود. نهایتاً ما از اکثر وقایع تلخ و جانکاه و حوادث ناراحت کننده حتی در میان [[شیعیان]] اطلاع صحیحی پیدا نمی‌کنیم.
از این همه [[معصیت]] و جنایت که روی [[زمین]] اتفاق می‌افتد، شاید کمتر از نصف آن گزارش می‌شود و بسیاری از آن چه گزارش می‌شود هم به ما نمی‌رسد. چه بسا آن چه ما مطلع می‌شویم، ده درصد از کل این موارد هم نباشد. علاوه بر این که در این مقدار نیز معلوم نیسیت تا چه [[میزان]] ابعاد واقعی قضایا منعکس شود. نهایتاً ما از اکثر وقایع تلخ و جانکاه و حوادث ناراحت کننده حتی در میان [[شیعیان]] اطلاع صحیحی پیدا نمی‌کنیم.


اینجاست که می‌فهمیم اگر درصد کمی از [[علم]] نافذ [[امام زمان]] {{ع}} را دارا بودیم و همه وقایع ظالمانه و جنایات را به چشم خویش می‌دیدیم، چه بسا با همین [[ایمان]] ناقص و غیرت مختصر دینی، تاب تحل این [[تباهی‌ها]] را از کف می‌دادیم. پس قدری بیندیشیم، [[امام]] ما که در پس پرده [[غیبت]] و [[شیعیان]] خود – [[شاهد]] هستند، چه رنجی را از این بابت [[تحمل]] می‌کنند و روزگار [[غیبت]] به ایشان چه سخت می‌گذرد!
اینجاست که می‌فهمیم اگر درصد کمی از [[علم]] نافذ [[امام زمان]] {{ع}} را دارا بودیم و همه وقایع ظالمانه و جنایات را به چشم خویش می‌دیدیم، چه بسا با همین [[ایمان]] ناقص و غیرت مختصر دینی، تاب تحل این [[تباهی‌ها]] را از کف می‌دادیم. پس قدری بیندیشیم، [[امام]] ما که در پس پرده [[غیبت]] و [[شیعیان]] خود – [[شاهد]] هستند، چه رنجی را از این بابت [[تحمل]] می‌کنند و روزگار [[غیبت]] به ایشان چه سخت می‌گذرد!
*'''سپرده شدن [[هدایت]] خلق به [[امام]] {{ع}}''': همه این مطالب تنها به یک بعد از [[وجود امام عصر]] {{ع}} مربوط می‌شود که همان [[ایمان]] و غیرت دینی کامل آن [[حضرت]] می‌باشد. حال اگر بعد دیگری از وجود ایشان را هم به این بعد اضافه کنیم، مسئله بسیار بسیار عمیقتر می‌شود. بعد دوم، [[مسئولیت]] خطیر [[هدایت]] [[بشر]] است که [[خداوند متعال]] به ان وجود [[مقدس]] واگذار فرموده است و [[امام]] {{ع}} از طرف [[خدای متعال]] [[مسئول]] [[هدایت]] خلق هستند. در [[زیارت جامعه کبیره]] از [[امام هادی]] {{ع}} چنین [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|"بِحَقِّ مَنْ ائتمنکم علی سِرِّهِ وَ استرعاکم أَمْرَ خَلْقِهِ..."}}<ref>«به [[حق]] آن که شما را نسبت به سر خود [[امین]] قرار داده و شما را [[مسئول]] کار خلق خود کرده است...» بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۲۸.</ref>.
* '''سپرده شدن [[هدایت]] خلق به [[امام]] {{ع}}''': همه این مطالب تنها به یک بعد از [[وجود امام عصر]] {{ع}} مربوط می‌شود که همان [[ایمان]] و غیرت دینی کامل آن [[حضرت]] می‌باشد. حال اگر بعد دیگری از وجود ایشان را هم به این بعد اضافه کنیم، مسئله بسیار بسیار عمیقتر می‌شود. بعد دوم، [[مسئولیت]] خطیر [[هدایت]] [[بشر]] است که [[خداوند متعال]] به ان وجود [[مقدس]] واگذار فرموده است و [[امام]] {{ع}} از طرف [[خدای متعال]] [[مسئول]] [[هدایت]] خلق هستند. در [[زیارت جامعه کبیره]] از [[امام هادی]] {{ع}} چنین [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|"بِحَقِّ مَنْ ائتمنکم علی سِرِّهِ وَ استرعاکم أَمْرَ خَلْقِهِ..."}}<ref>«به [[حق]] آن که شما را نسبت به سر خود [[امین]] قرار داده و شما را [[مسئول]] کار خلق خود کرده است...» بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۲۸.</ref>.


"رعایت" به معنای حفظ و نگهداری است و "راعی" یعنی کسی که [[مسئول]] رسیدگی و مراقبت از یک یا چند چیز یا شخص می‌باشد. [[خداوند]] [[اهل بیت]] {{عم}} را [[مسئول]] حفظ [[امت]] در مسیر [[بندگی]] [[خدا]] و مراقبت و رسیدگی به آنها قرار داده است. [[امام]] {{ع}} این [[وظیفه]] سنگین را با کمال دلسوزی و شفقت نسبت به خلق – خصوصاً [[مؤمنان]] – به انجام می‌رساند.
"رعایت" به معنای حفظ و نگهداری است و "راعی" یعنی کسی که [[مسئول]] رسیدگی و مراقبت از یک یا چند چیز یا شخص می‌باشد. [[خداوند]] [[اهل بیت]] {{عم}} را [[مسئول]] حفظ [[امت]] در مسیر [[بندگی]] [[خدا]] و مراقبت و رسیدگی به آنها قرار داده است. [[امام]] {{ع}} این [[وظیفه]] سنگین را با کمال دلسوزی و شفقت نسبت به خلق – خصوصاً [[مؤمنان]] – به انجام می‌رساند.
خط ۴۶: خط ۴۳:


این تعبیر که با قسم به [[خدای متعال]] بیان شده است، نشانگر بالاترین درجه وابستگی روحی و قلبی بین [[امام]] {{ع}} و شیعیانشان می‌باشد. ما هر چقدر نگران حال خود و نزدیکان خود هستیم، باید [[یقین]] داشته باشیم که [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} بیش از خود ما نگران حال ما هستند. بنابراین اگر یک گرفتاری و ناراحتی برای شیعه‌ای پیدا شود، قطعاً [[امام]] {{ع}} بیش از خود او گرفتار می‌شوند.  
این تعبیر که با قسم به [[خدای متعال]] بیان شده است، نشانگر بالاترین درجه وابستگی روحی و قلبی بین [[امام]] {{ع}} و شیعیانشان می‌باشد. ما هر چقدر نگران حال خود و نزدیکان خود هستیم، باید [[یقین]] داشته باشیم که [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} بیش از خود ما نگران حال ما هستند. بنابراین اگر یک گرفتاری و ناراحتی برای شیعه‌ای پیدا شود، قطعاً [[امام]] {{ع}} بیش از خود او گرفتار می‌شوند.  
*'''گرفتاری [[امام عصر]] {{ع}} به سبب گرفتاری‌های [[شیعیان]]''': با این اوصاف بعد وسیعی از ناراحتی‌ها و رنج‌های [[امام]] {{ع}} مربوط به گرفتاری [[شیعیان]] ایشان می‌شود. درست مانند یک پدر دلسوز و مادر [[مهربان]] که در گرفتاری [[فرزند]] خویش، گرفتار می‌شوند. هیچ پدر و مادر علاقه مند به فرزندشان، وقتی ناراحتی‌ها و مشکلات او را می‌بیند، نمی‌توانند نسبت به آنها بی‌تفاوت باشند، بلکه هر [[قدر]] [[فهم]] و [[درایت]] آنها بیشتر از فرزندشان باشد، مسائل و مشکلات او را بهتر و عمیق‌تر [[درک]] می‌کنند و لذا بیش از خود او نگران وضعیت او می‌شوند. چنین پدر و مادری هرگز خود را نسبت به ناراحتی‌های فرزندشان، بیگانه نمی‌دانند، بلکه نوعاً بیش از خود او برای رفع آنها [[تلاش]] می‌کنند.
* '''گرفتاری [[امام عصر]] {{ع}} به سبب گرفتاری‌های [[شیعیان]]''': با این اوصاف بعد وسیعی از ناراحتی‌ها و رنج‌های [[امام]] {{ع}} مربوط به گرفتاری [[شیعیان]] ایشان می‌شود. درست مانند یک پدر دلسوز و مادر [[مهربان]] که در گرفتاری [[فرزند]] خویش، گرفتار می‌شوند. هیچ پدر و مادر علاقه مند به فرزندشان، وقتی ناراحتی‌ها و مشکلات او را می‌بیند، نمی‌توانند نسبت به آنها بی‌تفاوت باشند، بلکه هر [[قدر]] [[فهم]] و [[درایت]] آنها بیشتر از فرزندشان باشد، مسائل و مشکلات او را بهتر و عمیق‌تر [[درک]] می‌کنند و لذا بیش از خود او نگران وضعیت او می‌شوند. چنین پدر و مادری هرگز خود را نسبت به ناراحتی‌های فرزندشان، بیگانه نمی‌دانند، بلکه نوعاً بیش از خود او برای رفع آنها [[تلاش]] می‌کنند.


[[امام]] {{ع}} نیز که [[لطف]] و [[رحمت]] بیشتری از پدر و مادر نسبی نسبت به [[فرزندان]] معنوی خود ([[مؤمنان]]) دارند، هرگز خود را با مصیبت‌های ایشان بیگانه نمی‌دانند، بلکه بیش از خودشان، غصه مشکلات آنها را می‌خورند. در این میان مشکلات روحی و معنوی بیش از مشکلات مادی و دنیوی حضرتش را نگران می‌کند، چون آنها مهمترند و در [[تباهی]] شخص، نقش مؤثری دارند. ممکن است از نظر برخی [[شیعیان]] مشکلات مادی نظیر [[فقر]] نگران کننده‌تر باشد. البته این امور نیز جای نگرانی دارد و قطعاً [[امام زمان]] {{ع}} هم که خود را جدای از شیعیانشان نمی‌دانند، نگران این نوع گرفتاری‌های آنها هستند، ولی مشکلات معنوی مانند [[گناه]] یا سستی در [[اعتقادات]] مهمتر هستند.
[[امام]] {{ع}} نیز که [[لطف]] و [[رحمت]] بیشتری از پدر و مادر نسبی نسبت به [[فرزندان]] معنوی خود ([[مؤمنان]]) دارند، هرگز خود را با مصیبت‌های ایشان بیگانه نمی‌دانند، بلکه بیش از خودشان، غصه مشکلات آنها را می‌خورند. در این میان مشکلات روحی و معنوی بیش از مشکلات مادی و دنیوی حضرتش را نگران می‌کند، چون آنها مهمترند و در [[تباهی]] شخص، نقش مؤثری دارند. ممکن است از نظر برخی [[شیعیان]] مشکلات مادی نظیر [[فقر]] نگران کننده‌تر باشد. البته این امور نیز جای نگرانی دارد و قطعاً [[امام زمان]] {{ع}} هم که خود را جدای از شیعیانشان نمی‌دانند، نگران این نوع گرفتاری‌های آنها هستند، ولی مشکلات معنوی مانند [[گناه]] یا سستی در [[اعتقادات]] مهمتر هستند.
خط ۵۷: خط ۵۴:


اگر نیاز [[مردم]] به [[امام]] {{ع}} و دلسوزی و شفقت ایشان نسبت به آنها نبود، [[ائمه]] {{عم}} باب سخن گفتن را هم با [[مردم]] نمی‌گشودند. انگیزه ایشان برای [[معاشرت]] با خلق، چیزی جز نگرانی از وضعیت آنها و رسیدگی به حالشان نیست. [[شک]] در [[اعتقادات]] و سستی در [[ایمان]] یکی از مهمترین اسباب نگرانی و ناراحتی [[امام زمان]] {{ع}} در این روزگار است. در [[نامه]] دیگری که خود ایشان برای "[[محمد بن هلال کرخی]]" مرقوم فرمودند، چنین آورده‌اند: {{متن حدیث|"یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه"}}<ref>«ای [[محمد بن علی]]، نادان‌ها و کم خردان [[شیعه]] و کسانی که یک بال پشه بر [[دین]] آنها ترجیح دارد، باعث رنجش خاطر ما شده‌اند» احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref>. بال پشه کنایه از کوچکی و بی‌ارزش بودن یک چیز است. کسانی که بال پشه بر دینشان ترجیح دارد، کسانی هستند که به خاطر چیزهای پست و بی‌ارزش حاضر می‌شوند از [[اعتقادات]] صحیح خود دست بردارند و [[ایمان]] خود را به منفعت‌های جزئی و پست بفروشند. اینها افراد سست [[اعتقادی]] هستند که به [[دلیل]] عدم [[تفقه]] در [[دین]] و سطحی بودن ایمانشان، به راحتی از [[اصول اعتقادی]] خویش دست برداشته، به انواع [[انحرافات]] کشیده می‌شوند. این گونه افراد نوعاً چوب [[نادانی]] و حماقت خود را می‌خورند و معمولاً سوء [[نیت]] ندارند، ولی به خاطر کم خردی، [[فریب]] افراد مغرض و [[منحرف]] را می‌خورند و از گوهر [[دین‌داری]] اصیل محروم می‌شوند. اینها باعث رنجش خاطر و اذیت و [[آزار]] [[قلب]] [[مقدس]] و [[پاک]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌شوند و [[دل]] ایشان برای تک تک این افراد به درد می‌آید. حال باید پرسید آیا در طول این مدت طولانی [[غیبت]]، کم بوده‌اند کسانی که این گونه اسباب اذیت و [[آزار]] [[امام]] رئوف خود را فراهم آورده‌اند؟! آیا [[فکر]] کرده‌ایم که این [[قلب]] [[پاک]] تاکنون چه مقدار برای این مصیبتها به درد آمده است و [[تحمل]] آلام چقدر برایش سنگین و سخت بوده است؟!
اگر نیاز [[مردم]] به [[امام]] {{ع}} و دلسوزی و شفقت ایشان نسبت به آنها نبود، [[ائمه]] {{عم}} باب سخن گفتن را هم با [[مردم]] نمی‌گشودند. انگیزه ایشان برای [[معاشرت]] با خلق، چیزی جز نگرانی از وضعیت آنها و رسیدگی به حالشان نیست. [[شک]] در [[اعتقادات]] و سستی در [[ایمان]] یکی از مهمترین اسباب نگرانی و ناراحتی [[امام زمان]] {{ع}} در این روزگار است. در [[نامه]] دیگری که خود ایشان برای "[[محمد بن هلال کرخی]]" مرقوم فرمودند، چنین آورده‌اند: {{متن حدیث|"یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه"}}<ref>«ای [[محمد بن علی]]، نادان‌ها و کم خردان [[شیعه]] و کسانی که یک بال پشه بر [[دین]] آنها ترجیح دارد، باعث رنجش خاطر ما شده‌اند» احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref>. بال پشه کنایه از کوچکی و بی‌ارزش بودن یک چیز است. کسانی که بال پشه بر دینشان ترجیح دارد، کسانی هستند که به خاطر چیزهای پست و بی‌ارزش حاضر می‌شوند از [[اعتقادات]] صحیح خود دست بردارند و [[ایمان]] خود را به منفعت‌های جزئی و پست بفروشند. اینها افراد سست [[اعتقادی]] هستند که به [[دلیل]] عدم [[تفقه]] در [[دین]] و سطحی بودن ایمانشان، به راحتی از [[اصول اعتقادی]] خویش دست برداشته، به انواع [[انحرافات]] کشیده می‌شوند. این گونه افراد نوعاً چوب [[نادانی]] و حماقت خود را می‌خورند و معمولاً سوء [[نیت]] ندارند، ولی به خاطر کم خردی، [[فریب]] افراد مغرض و [[منحرف]] را می‌خورند و از گوهر [[دین‌داری]] اصیل محروم می‌شوند. اینها باعث رنجش خاطر و اذیت و [[آزار]] [[قلب]] [[مقدس]] و [[پاک]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌شوند و [[دل]] ایشان برای تک تک این افراد به درد می‌آید. حال باید پرسید آیا در طول این مدت طولانی [[غیبت]]، کم بوده‌اند کسانی که این گونه اسباب اذیت و [[آزار]] [[امام]] رئوف خود را فراهم آورده‌اند؟! آیا [[فکر]] کرده‌ایم که این [[قلب]] [[پاک]] تاکنون چه مقدار برای این مصیبتها به درد آمده است و [[تحمل]] آلام چقدر برایش سنگین و سخت بوده است؟!
::::::اینک به نمونه دیگری از ارتباط عمیق میان [[امام]] {{ع}} و امتش توجه کنید. [[امام هشتم]] {{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|"مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شیعتنا بِمَرَضِ الَّا مرضنا لمرضه وَ لَا یغتم الَّا اغتممنا لغمه وَ لَا یفرح الَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِهِ وَ لَا یغیب عَنَّا أَحَدُ مِنْ شیعتنا این کان فی شَرْقِ الارض وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ ترک مِنْ شیعتنا دیناً فَهُوَ علینا"}}<ref>«هیچ یک از [[شیعیان]] ما [[بیمار]] نمی‌شوند مگر آن که ما هم به سبب بیماری او، [[بیمار]] می‌شویم. و غمگین نمی‌شود مگر آن که به خاطر [[غم]] او ما هم غمگین می‌شویم. و شاد نمی‌گردد مگر آن که به شادی او ما هم شادمان می‌گردیم. و هیچ یک از [[شیعیان]] ما هر جا که باشد – در شرق و غرب [[زمین]] – از ما پنهان نیست. و اگر یکی از آنها پس از مرگش بدهکار باشد، [[دین]] او بر عهده ماست!» فضائل الاشهر الثلاثة، کتاب فضائل شهر رمضان، ص ۱۰۵، ح ۹۵.</ref>.
اینک به نمونه دیگری از ارتباط عمیق میان [[امام]] {{ع}} و امتش توجه کنید. [[امام هشتم]] {{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|"مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شیعتنا بِمَرَضِ الَّا مرضنا لمرضه وَ لَا یغتم الَّا اغتممنا لغمه وَ لَا یفرح الَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِهِ وَ لَا یغیب عَنَّا أَحَدُ مِنْ شیعتنا این کان فی شَرْقِ الارض وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ ترک مِنْ شیعتنا دیناً فَهُوَ علینا"}}<ref>«هیچ یک از [[شیعیان]] ما [[بیمار]] نمی‌شوند مگر آن که ما هم به سبب بیماری او، [[بیمار]] می‌شویم. و غمگین نمی‌شود مگر آن که به خاطر [[غم]] او ما هم غمگین می‌شویم. و شاد نمی‌گردد مگر آن که به شادی او ما هم شادمان می‌گردیم. و هیچ یک از [[شیعیان]] ما هر جا که باشد – در شرق و غرب [[زمین]] – از ما پنهان نیست. و اگر یکی از آنها پس از مرگش بدهکار باشد، [[دین]] او بر عهده ماست!» فضائل الاشهر الثلاثة، کتاب فضائل شهر رمضان، ص ۱۰۵، ح ۹۵.</ref>.


[[غم]] و غصه‌های [[امت]]، [[امام]] {{ع}} را غمناک می‌سازد. آن [[قدر]] این ارتباط روحی از جانب [[امام]] {{ع}} نسبت به [[شیعیان]] قوی است که ایشان در بیماری آنها [[بیمار]] می‌شوند. چنان [[احساس مسئولیت]] [[حضرت]] نسبت به دوستانشان شدید است که بدهی آنها را بر عهده خودشان می‌دانند. آیا هم دردی و وابستگی بین [[انسان‌ها]] از این عمیق‌تر فرض می‌شود؟! از [[حدیث شریف]] به صراحت استفاده می‌شود که حال و روز [[شیعه]] در هر کجا که باشد، از چشمان امامش پنهان نیست. بنابراین هر چند شخص [[امام]] {{ع}} در هنگام [[غیبت]] از دیدگان [[شیعه]] پنهان است، ولی این پنهانی مانع [[آگاهی]] و اطلاع [[امام]] {{ع}} از وضعیت [[شیعیان]] نمی‌شود. لذا [[حضرت]] در هر جای [[زمین]] که تشریف داشته باشند، بر جریان زندگی همه [[مردم]] نظارت دارند و نسبت به [[مؤمنان]] [[احساس مسئولیت]] خاصی می‌کنند که باعث می‌شود غم‌های آنها حضرتش را غمگین سازد.
[[غم]] و غصه‌های [[امت]]، [[امام]] {{ع}} را غمناک می‌سازد. آن [[قدر]] این ارتباط روحی از جانب [[امام]] {{ع}} نسبت به [[شیعیان]] قوی است که ایشان در بیماری آنها [[بیمار]] می‌شوند. چنان [[احساس مسئولیت]] [[حضرت]] نسبت به دوستانشان شدید است که بدهی آنها را بر عهده خودشان می‌دانند. آیا هم دردی و وابستگی بین [[انسان‌ها]] از این عمیق‌تر فرض می‌شود؟! از [[حدیث شریف]] به صراحت استفاده می‌شود که حال و روز [[شیعه]] در هر کجا که باشد، از چشمان امامش پنهان نیست. بنابراین هر چند شخص [[امام]] {{ع}} در هنگام [[غیبت]] از دیدگان [[شیعه]] پنهان است، ولی این پنهانی مانع [[آگاهی]] و اطلاع [[امام]] {{ع}} از وضعیت [[شیعیان]] نمی‌شود. لذا [[حضرت]] در هر جای [[زمین]] که تشریف داشته باشند، بر جریان زندگی همه [[مردم]] نظارت دارند و نسبت به [[مؤمنان]] [[احساس مسئولیت]] خاصی می‌کنند که باعث می‌شود غم‌های آنها حضرتش را غمگین سازد.
خط ۸۱: خط ۷۸:
لازم است [[جان]] و [[دل]] نوباوگان و [[نوجوانان]] و [[جوانان]]، هر دم، در برابر تابش [[اعتقادات]] حقه قرار گیرد، و از این تابش و تجلی آکنده گردد.
لازم است [[جان]] و [[دل]] نوباوگان و [[نوجوانان]] و [[جوانان]]، هر دم، در برابر تابش [[اعتقادات]] حقه قرار گیرد، و از این تابش و تجلی آکنده گردد.


لازم است [[ایمان]]، جزء وجود آنان، و مایه تقوم [[هویت]] اصلی آنان باشد، تا کم‌کم، [[حق]]، و [[فداکاری]] در راه اعتلای [[حق]]، چون [[خون]]، همه وجود آنان را گرم کند، و چون [[روح]]، جوهر حیات آنان باشد<ref>چنان‌که در این روزگار، از دم مسیحایی [[امام خمینی]]، [[حق]]، و [[فداکاری]] در راه [[حق]]، چون [[خون]]، همه وجود گروه‌های بسیاری از [[جوانان]] ما و [[مردم]] ما را گرم کرده است - [[خدا]] را [[شکر]]... این چگونگی خدایی، باید، همواره، محفوظ بماند، و در حال تجلی و [[اقدام]] باشد، تا چون هنگام و هنگامه [[ظهور]] رسید، و طلایع [[دولت مهدی]]{{ع}} آشکارا گشت، [[مردمان]] ما، به‌ویژه [[جوانان]] [[شجاع]] مسلح ما، در رده [[یاران]] او قرار گیرند، و کار را برای آن [[امام]] بزرگ مهیا سازند، و [[دشمنان]] او را براندازند، و [[پرچم]] [[حکومت]] او را برافرازند.</ref>.
لازم است [[ایمان]]، جزء وجود آنان، و مایه تقوم [[هویت]] اصلی آنان باشد، تا کم‌کم، [[حق]]، و [[فداکاری]] در راه اعتلای [[حق]]، چون [[خون]]، همه وجود آنان را گرم کند، و چون [[روح]]، جوهر حیات آنان باشد<ref>چنان‌که در این روزگار، از دم مسیحایی [[امام خمینی]]، [[حق]]، و [[فداکاری]] در راه [[حق]]، چون [[خون]]، همه وجود گروه‌های بسیاری از [[جوانان]] ما و [[مردم]] ما را گرم کرده است - [[خدا]] را [[شکر]]... این چگونگی خدایی، باید، همواره، محفوظ بماند، و در حال تجلی و [[اقدام]] باشد، تا چون هنگام و هنگامه [[ظهور]] رسید، و طلایع [[دولت مهدی]] {{ع}} آشکارا گشت، [[مردمان]] ما، به‌ویژه [[جوانان]] [[شجاع]] مسلح ما، در رده [[یاران]] او قرار گیرند، و کار را برای آن [[امام]] بزرگ مهیا سازند، و [[دشمنان]] او را براندازند، و [[پرچم]] [[حکومت]] او را برافرازند.</ref>.


لازم است سعی شود تا [[ایمان]] [[اعتقادی]]، با [[ایمان]] عملی در آنان، [[اتحاد]] یابد، و از نخستین سنین [[تکلیف]] و توجه، بعد عمل به [[احکام]] نیز، عمل درست، در زندگانی آنان حضور [[قاطع]] بیابد»<ref>[[محمد رضا حکیمی|حکیمی، محمد رضا]]، [[خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، ص ۲۷۶-۲۷۷.</ref>.
لازم است سعی شود تا [[ایمان]] [[اعتقادی]]، با [[ایمان]] عملی در آنان، [[اتحاد]] یابد، و از نخستین سنین [[تکلیف]] و توجه، بعد عمل به [[احکام]] نیز، عمل درست، در زندگانی آنان حضور [[قاطع]] بیابد»<ref>[[محمد رضا حکیمی|حکیمی، محمد رضا]]، [[خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، ص ۲۷۶-۲۷۷.</ref>.
}}
}}


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان انتظار فرج}}
{{پرسمان انتظار فرج}}
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان منبع جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{انتظار افقی}}


[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش