پرش به محتوا

تفسیر القرآن العظیم - ابن ابی‌ حاتم (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۵: خط ۳۵:


== دربارهٔ کتاب ==
== دربارهٔ کتاب ==
در معرفی این کتاب آمده است: « این [[تفسیر]] که نام اصلی آن «[[تفسیر القرآن العظیم مسنداً عن الرسول]]» است توسط [[ابومحمد عبدالرحمن بن محمد بن ادریس بن منذر بن داود بن مهران حنظلی ابن ابی حاتم رازی]] تدوین و تصنیف شده است.
در معرفی این کتاب آمده است: «یکی دیگر از [[آثار تفسیری]] [[اهل تسنن]] در عصر [[غیبت صغرا]] [[تفسیری]] است که [[عبدالرحمن بن محمد بن ادریس]] - معروف به [[ابن ابی حاتم رازی]] - متوفای ۳۲۷ ه‍‌. ق تألیف کرده است. [[ذهبی]] در ترجمۀ عبدالرحمن گفته است: «وی تفسیری بزرگ در چندین جلد دارد که همۀ آن آثاری با سند است و از [[نیکوترین]] [[تفسیرها]] است» <ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۶۴.</ref>. و [[وفات]] او را ۳۲۷ ه‍‌. ق ذکر کرده است <ref>ر.ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۶۹.</ref>.


او که از علمای بزرگ [[علم رجال]] وحدیث [[اهل سنت]] بود، در عین حال به [[شیعه]] و [[امامان]] بزرگوار آنها [[گرایش]] داشت و بسیاری از [[فضائل]] و وقایع مربوط به [[حضرت علی]] و [[فرزندان]] [[پاک]] او{{ع}} را در کتاب‌هایش نقل کرد و به همین دلیل، عده‌ای از [[متعصبان]] [[جاهل]] اهل سنت - البته نه علمای برجسته آنان مثل [[ذهبی]] و [[ابن حجر عسقلانی]] ـ او را به [[ارتداد]] و [[تشیع]] متهم ساخته‌اند. او که شخصیتی برجسته در [[حدیث]] و [[تاریخ]] بود در زمینه تفسیر قرآن نیز اثری کم نظیر از خود به جای گذاشت؛ به طوری که مورد توجه [[مفسران]] بزرگ [[اسلام]] قرار گرفته است. با توجه به گرایش وی به تاریخ و [[عقاید شیعه]]، برخی از [[علمای شیعه]] به مطالب او در کتاب‌هایش به ویژه کتاب تفسیراو استناد و [[احتجاج]] کرده‌اند.
[[سیوطی]] نیز وفات وی را ۳۲۷ دانسته و از [[تفسیر]] وی با عنوان التفسیر المسند یاد کرده و گفته است: [[دوازده]] جلد می‌باشد که آن را در تفسیرم خلاصه کرده‌ام<ref>سیوطی، طبقات المفسرین، ص۶۳.</ref>. [[داوودی]] نیز از تفسیر وی با همان عنوان یاد کرده و گفته است: دوازده جلد است<ref>داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۸۰.</ref>. [[حاج خلیفه]] آن را با عنوان «تفسیر ابن حاتم» ذکر کرده و از تلخیص آن در یک جلد توسط‍ سیوطی خبر داده است<ref>حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۶.</ref>. [[اسماعیل پاشا]] در معرفی ابن ابی حاتم گفته است: در سال ۲۴۰ متولد شده و در سال ۳۲۷ وفات کرده و از تألیفات وی [[تفسیر القرآن]] است<ref>بغدادی، هدیة العارفین، ج۵، ص۵۱۳.</ref>.


[[ارزش]] و اعتبار تفسیر ابن ابی حاتم به گونه‌ای است که علمای اهل سنت آن را در ردیف [[تفسیر طبری]] که مستند به [[صحابه]]، [[تابعان]] و [[پیروان]] آنان است، دانسته‌اند. به ویژه اینکه در این کتاب [[روایات]] معتبری یافت می‌‌شود که نمی‌توان آنها را در سایر منابع یافت. علاوه بر این، مطالب برخی از [[کتاب‌های تفسیری]] پیش از خود مثل [[تفسیر سعید بن جبیر]] و [[مقاتل بن حیان]] را در تفسیرخود نقل کرده که معتبرترین منبع برای اطلاع از محتوای آنها بشمار می‌‌رود. یعنی اگر [[ابن ابی حاتم]] [[تفاسیر]] مزبور را در کتاب خود نقل نمی‌کرد، با از بین رفتن آنها (که اکنون در دست نیستند)، مطالب آنها نیز بکلی از میان می‌‌رفت. مفسران بزرگ اسلام نظیر [[ابن کثیر]]، [[بغوی]]، [[شوکانی]]، و دیگران برای تدوین کتاب‌های تفسیری و [[روایی]] خود بهره‌های فراوانی از این کتاب برده‌اند. ازاین رو، بزرگانی مثل [[جلال الدین سیوطی]] تفسیر او را منبعی سرشار و قابل [[اعتماد]] برای [[مفسران]] پس از وی در همه دوران‌ها دانسته‌اند. [[سیوطی]] می‌‌گوید: تفسیر او را به صورت خلاصه در ذیل مطالب در [[المنثور]] نقل کرده‌ام. حتی [[ابن حجر عسقلانی]]، [[ابن تیمیه]] و دیگران بسیاری از [[روایات معتبر]] [[اهل سنت]] را از کتاب تفسیراو نقل کرده‌اند.
اخیراً تفسیری با عنوان تفسیر القرآن العظیم تألیف ابن ابی حاتم رازی با تحقیق [[اسعد محمد طیب]]<ref>از کارهای مفیدی که این محقق انجام داده، ذکر نشانی روایت‌ها از سایر مصادر اهل تسنّن و بیان نظر دانشمندان در چگونگی سند روایات در پاورقی‌ها است.</ref> در ده مجلد به چاپ رسیده که تلفیقی است از بخش موجود تفسیر ابن ابی حاتم و آثار تفسیری نقل شده از وی در [[کتاب‌های تفسیری]] و [[روایی]] اهل تسنن و «کامل عویضه» چهار جلد فهارس برای آن تهیه کرده و با [[الحاق]] آن به آن ده جلد، آن را به چهارده جلد رسانده است. این تفسیر، روایی محض است؛ زیرا در آن به ذکر [[روایات]] منسوب به [[نبی اکرم]]{{صل}} و آثار [[صحابه]] و [[تابعین]] در ذیل کلمه‌ها، جمله‌ها و آیه‌های [[قرآن]] اکتفا شده است.


روش [[تفسیری]] [[ابن ابی حاتم]] رازی در این کتاب اینگونه است که ابتدا [[احادیث نبوی]] را آورده و سپس نظرات [[صحابه]] و [[تابعان]] را نقل کرده و [[اختلافات]] رایج در ذیل [[آیات]] را [[نقد]] و بررسی نموده و هرگز مطالب و مسائل جنبی غیر از [[روایات]] را در تفسیر آیات [[قرآن]] وارد نکرده است. از این جهت کتاب او تفسیری کاملا [[حدیثی]] به شمار می‌‌رود. و درباره معنا و [[تفسیر]] آیاتی که در ذیل آنها روایتی نیافته سخنی به میان نیاورده است. در ذیل آیات مربوط به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نیز روایات معتبری را نقل کرده است که شایان توجه و اهمیت است.
فقط‍ در مواردی با تعبیر {{عربی|"قال ابو محمد"}}<ref>«ابو محمد» کنیه ابن ابی حاتم مؤلف این تفسیر است.</ref> در توضیح و رفع ابهام برخی روایات بیان مختصری دیده می‌شود.


این تفسیر که نسخه آن تا تفسیر [[سوره عنکبوت]] در دست بود به تصحیح چند تن از محققان [[عرب]] زبان [[احیاء]] شده و محققان بقیه [[سوره‌ها]] را تا پایان قرآن با تکیه بر کتاب‌هایی که تفسیر ابن ابی حاتم را نقل و تلخیص نموده‌اند، تکمیل کرده‌اند مثل:
این [[تفسیر]] برای همه [[سوره‌های قرآن]] جز [[سوره ناس]] به ترتیب [[آیات]]، روایات و آثاری [[تفسیری]] دربر دارد و عدد روایات و آثار آن به ۱۹۵۴۱ رسیده است. محقق در مقدمه‌ای که برای این کتاب نوشته، گفته است: بخش موجود از این تفسیر از [[سوره فاتحه]] تا انتهای [[سوره رعد]]<ref>در تفسیر چاپ شده موجود، تا آیه ۱۱ سوره رعد است (ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ص۲۲۳۳).</ref> و از [[سوره مؤمنون]] تا انتهای [[سوره عنکبوت]] است و در گردآوری روایات مفقود از این تفسیر، بر تفسیر القرآن العظیم [[ابن کثیر]] و [[الدر المنثور]] [[سیوطی]] و [[فتح الباری]] و تغلیق التعلیق [[ابن حجر عسقلانی]] و [[فتح القدیر]] [[شوکانی]] [[اعتماد]] کرده‌ام<ref>ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ج۱، ص۱۱ و ۱۲ مقدمه محقق.</ref>؛ یعنی در قسمت مفقود، روایاتی را که در [[تفاسیر]] و کتب نامبرده از تفسیر [[ابن ابی حاتم]] نقل شده، جمع‌آوری و برای تکمیل این تفسیر به قسمت موجود آن ضمیمه کرده است<ref>این قسمت در تفسیر چاپ شده موجود از ج۷، ص۲۲۳۴ تا ج۸، ص۲۵۰۷ و از ج۹، ص۳۰۸۶ تا ج۱۰، ص۳۴۷۵ است.</ref>. در قسمت موجود از این تفسیر، همۀ روایات جز تعدادی اندک<ref>مانند روایاتی که در رقم حدیث ۱۸۲۹ و ۶۳۴۴ با تعبیر {{عربی|"قریء علی یونس بن عبد الاعلی"}} نقل شده که مرسل است.</ref> [[مسند]] است و حتی روایاتی را که از ابو العالیه و سدّی و [[مقاتل]] و [[ربیع بن انس]] بدون سند آورده، سند آنها را در مقدمۀ تفسیر ذکر کرده است<ref>ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، ص۱۵ (مقدمه مؤلّف).</ref>، ولی در قسمت مفقود، بیشتر روایاتی که جمع‌آوری شده، از [[تفسیر]] درّ المنثور [[سیوطی]] و مرسل و بدون سند است<ref>در این قسمت، آنچه از تفسیر ابن کثیر و تغلیق التعلیق نقل شده، مسند و آنچه از تفسیر الدر المنثور سیوطی و فتح القدیر شوکانی نقل شده، مرسل است و بیشتر روایات این قسمت از الدر المنثور نقل شده است.</ref>.
#[[تفسیر ابن کثیر (کتاب)|تفسیر ابن کثیر]]
 
#[[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور]] اثر [[سیوطی]]
در قسمت موجود همۀ [[روایات]] با تعبیر {{عربی|"حدّثنا"}} یا {{عربی|"ثنا"}} یا {{عربی|"حدّثني" و یا {{عربی|"قرأت علی محمد بن فضیل"}} نقل شده و نشان می‌دهد مؤلف همۀ آنها را به‌طور مستقیم از خود [[راویان]] شنیده و از کتاب آنان نقل نکرده است.
#[[فتح الباری]] [[ابن حجر عسقلانی]]،
 
#[[تعلیق التعلیق]] ابن حجر عسقلانی،
از ویژگی‌های این [[تفسیر روایی]] این است که مؤلف درصدد بوده تنها روایاتی را که مربوط‍ به تفسیر و بیان معنای [[آیات]] است، گردآورد و [[روایت]] غیرتفسیری را که [[مبیّن]] معنای آیات نباشد، هرچند به نحوی با [[قرآن]] و آیات آن مرتبط‍ باشد، نیاورد<ref>مؤلف آن در مقدمه این تفسیر گفته است: {{عربی|سألنی جماعة من اخوانی اخراج تفسیر القرآن مختصرا... و ان نقصد لاخراج التفسیر مجرّدا دون غیره...}}؛ (ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، مقدمه مؤلف).</ref>.
#[[تفسیر فتح القدیر (کتاب)|تفسیر فتح القدیر]] [[محمد بن علی بن محمد شوکانی]].<ref>[http://www.makaremshirazi.ir/main.aspx?typeinfo=44&lid=0&mid=409170&CatID=-2 پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله ناصر مکارم شیرازی]</ref>
 
مؤلف در مقدمۀ کوتاهی که بر تفسیر دارد، گفته است: «[[کوشش]] کرده‌ام در [[تفسیر آیات]]، روایات و آثاری را که از نظر سند صحیح‌تر است و متن مناسب‌تری دارد، بیاورم. پس هرگاه تفسیر آیه‌ای را از [[رسول خدا]]{{صل}} بیابم، از صحابه‌ای که مثل آن تفسیر را بیان کرده باشند، هیچ‌کس را با آن [[حضرت]] ذکر نمی‌کنم و هرگاه [[تفسیری]] را از [[صحابه]] به دست آورم، اگر همۀ صحابه بر آن اتفاق داشته باشند، آن را از بلندپایه‌ترین آنها با صحیح‌ترین سندها نقل می‌کنم و موافقین آنان را با حذف سند نام می‌برم. اگر در آن تفسیر [[اختلاف]] داشته باشند، [[اختلاف]] آنان را ذکر نموده و برای هریک از آنان سندی می‌آورم و موافقان هریک را با حذف سند نام می‌برم. اگر از صحابه تفسیری را پیدا نکنم، در ذکر [[تفسیر تابعین]] و [[اتباع]] [[تابعین]] به روش ذکر [[تفسیر صحابه]] عمل خواهم کرد»<ref>ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، مقدمة المؤلف.</ref>.
 
در این [[تفسیر]] نیز مانند سایر [[تفاسیر روایی]] [[اهل تسنن]] بیش‌ترین آثار از [[صحابه]] و تابعین می‌باشد و [[روایات]] نقل شده از [[رسول خدا]]{{صل}} اندک است؛ برای مثال، در تفسیر [[سوره حمد]] ۴۲ [[روایت]] آورده است و از این ۴۲ روایت، شش روایت از رسول خدا{{صل}}<ref>ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، روایات رقم ۵، ۱۹، ۲۳، ۳۳، ۴۰ و ۴۱.</ref> و سه روایت از [[حضرت علی]]{{ع}}<ref>ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، روایات رقم ۱۲، ۱۳ و ۳۲.</ref> و بقیه از سایر صحابه و تابعین است<ref>از ابن عباس شانزده روایت و از ضحاک و قتاده هریک سه روایت و از حسن و مجاهد و ابو العالیه هریک دو روایت و از جابر بن یزید و کعب و تبیع و خالد بن صفوان و حمید اعرج هریک، یک روایت آورده است.</ref>.
 
ویژگی دیگر این تفسیر، [[نظم]] و دسته‌بندی خوبی است که در ذکر روایات رعایت شده و استفادۀ از آن را آسان کرده است. جملات و کلمات [[آیات]]، تفکیک شده و روایات مربوط‍ به هر جمله یا کلمه در ذیل همان جمله یا کلمه ذکر شده است و در مواردی که در معنای کلمه یا جمله بیش از یک وجه بوده، روایات [[مبین]] وجه دوم، وجه سوم و... با عنوان {{عربی|"الوجه الثاني"}}، {{عربی|"الوجه الثالث"}} و... بیان شده است.
 
این تفسیر منبع خوبی برای دستیابی به [[روایات تفسیری]] منسوب به [[نبی اکرم]]{{صل}} و آرا و اقوال [[تفسیری]] منسوب به صحابه و تابعین از طریق اهل تسنن است، ولی برای استفاده از آن توجه به نکات ذیل لازم می‌باشد:
#در قسمتی از اصل این تفسیر که موجود است، اکثر [[قریب]] به کلّ روایات آن [[مسند]] و قسمتی از روایات آن در نظر [[دانشمندان]] اهل تسنن صحیح است، ولی همان‌گونه که در معرفی کتاب التفسیر [[بخاری]] اشاره شد، [[صحت سند]] هیچ‌یک از [[روایات]] آن حتی روایاتی که [[دانشمندان]] [[اهل تسنّن]] صحیح دانسته‌اند، برای غیر اهل تسنّن قابل [[اثبات]] نمی‌باشد<ref> برای آگاهی از وجه آن ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۲۶.</ref>.
#گرچه شمار روایات این [[تفسیر]] برحسب شماره‌گذاری مسلسل واقع در آن ۱۹۵۴۱ است، ولی باید توجه داشت که
##قسمتی از این تفسیر مفقود بوده و محقق تفسیر، روایات آن قسمت را از کتاب‌های دیگر ضمیمه کرده است و هرچند آن روایات در آن کتاب‌ها از مؤلّف این تفسیر نقل شده، ولی چون این قسمت از تفسیر موجود نیست، مأخذ روایات این قسمت درواقع همان کتاب‌ها است و درجۀ اعتبار آنها بستگی به درجۀ اعتبار آن کتاب‌ها دارد.
##اکثر روایات این کتاب موقوف و از [[صحابه]]، [[تابعین]] و [[اتباع]] تابعین نقل شده است و بدون تحقیق نمی‌توان آنها را پذیرفت و باتوجه به اینکه اکثر [[قریب]] به کل آن آرا مستند به بیانی نیست، می‌توان گفت بخش اعظم این کتاب نقل اقوال و آرای [[تفسیری]] [[مفسران]]، بدون بیان است.
#این تفسیر نیز مانند بسیاری از [[تفاسیر روایی]] از روایاتی که ظاهر آن منکر یا مستبعد و غیرقابل قبول است، خالی نیست. نمونۀ آن، روایاتی است که در ذیل [[آیه]] ۱۰۲ [[سوره بقره]] در توصیف «هاروت» و «ماروت» از [[ابن عباس]] و ابن عمر و غیر آنها نقل شده و آن دو را، دو ملکی که بر [[زمین]] آمده و مرتکب [[زنا]] شده‌اند، معرفی کرده است<ref>ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۸۹ و ۱۹۰، احادیث ۱۰۰۵-۱۰۰۹.</ref>».<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۵۱۳-۵۱۷.</ref>


== فهرست کتاب ==
== فهرست کتاب ==
۱۱۵٬۱۶۹

ویرایش