بنیتمیم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←عصر جاهلی
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
== جایگاه [[سیاسی]] - [[اجتماعی]] [[تمیم]] == | == جایگاه [[سیاسی]] - [[اجتماعی]] [[تمیم]] == | ||
=== [[عصر جاهلی]] === | === [[عصر جاهلی]] === | ||
[[غالب]] گزارشهایی که در منابع در باره [[بنی تمیم]] در عصر جاهلی آمده صرفِنظر از اشاراتی که به [[اعتقادات]] مذهبی این [[قبیله]] دارد، بیشتر مشتمل بر مناسبات بنی تمیم و جنگهای متعدد این قبیله با [[قبایل]] رقیب، به ویژه بنی [[بکر بن وائل]] (همسایه شمالی)، بخصوص تیره بنی شیبان است. در منابع قدیم، از بیش از چهل [[جنگ]] (بدون ذکر [[تاریخ]] وقوع) میان بنی تمیم و قبایل دیگر یاد شده که با [[اطمینان]] میتوان گفت که یازده تا چهارده جنگ در فاصلة بین [[قرن ششم]] میلادی تا چند سال [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] اتفاق افتاده است. تصاحب چشمهها و مراتع، [[غارتگری]] و [[غنیمت]] ستانی، دستیابی به شتران و [[انتقام]] کشی از شکستهای پیشین، از عوامل اصلی بروز اغلب این [[جنگها]] بود. یکی از این جنگها که تاریخ وقوع آن روشن نیست، [[نبرد]] "بارق" است که میان بنی تمیم و بنی نمر بن [[قاسط]] و [[بنی تغلب]] روی داد و دامنة آن تا [[سرزمین]] [[بارق]] در حوالی [[کوفه]] کشیده شد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۶۴۸.</ref> در جنگ "اِیاد" دستههایی از [[بنی بکر]]، که از کمکهای ساسانیان بهرهمند بودند، به قبیله [[بنی یربوع]] [[حمله]] کردند، گروهی از سواران مشهور دو طرف کشته و [[اسیر]] شدند که از معروفترینِ این [[اسیران]]، [[بسطام بن قیس شیبانی]] از [[شجاعان]] [[عرب جاهلی]] بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۶۱۲.</ref> از دیگر جنگهای [[جاهلی]] این قبیله که در عین حال از بزرگترینِ ایام العرب نیز خوانده شده است، نبرد "شعب جَبَلَه" بود که از سر انتقامکُشی یا بر سر تصاحب مراتع روی داد و [[بلاذری]] [[زمان]] وقوع آن را هفده سال قبل از [[تولد پیامبر]]{{صل}} دانسته است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱۱، ص۲۰.</ref> بنا به [[روایت]] [[ابن اثیر]]، در این [[جنگ]] تمام تیرههای تمیمی جز [[بنی سعد]]، همراه با [[بنی غَطَفان]] و [[بنی اسد]] از [[اعراب]] جنوبی، علیه [[بنی عامر]] و [[بنی عبس]] همپیمان شدند.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۵۸۳ ـ ۵۸۵.</ref> بنی عامر بواسطه یکی از [[جاسوسان]] خود از این واقعه اطلاع یافتند و با طراحی نقشهای منحصر به فرد، بر آنان تاختند و بسیاری از [[تمیمیان]]، از جمله [[عمرو بن جَون]] و [[لقیط بن زراره]] [[فرمانده]] [[بنی تمیم]] را به [[قتل]] رساندند.<ref>نیز رجوع کنید به ابن حبیب، المحبر، ص۲۴۷؛ رودگر، قنبرعلی، مقاله "تمیم"، دانشنامه جهان اسلام، ج۸.</ref> علاوه بر این جنگ، نبردهای «[[یوم]] ذی نَجَب»،<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۰۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۵؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۷۰۹.</ref> «لیلة الوَتِدَه» <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۰.</ref> و «یوم المروت»<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۳۱.</ref> هم از دیگر جنگهایی بود که [[مردم]] [[تمیم]] را رودرروی بنی عامر قرار داد. "جنگ طِخْفَه" که در اواخر [[قرن ششم]] میلادی روی داد، را نیز میتوان از پیکارهای مهم بنی تمیم در [[عهد]] [[جاهلی]] به شمار آورد؛ چراکه از یک سو، [[جنگی]] داخلی میان تیرههای تمیمی ([[بنی یربوع]] و [[بنی دارم]] از تیرههای [[بنی حنظله]]) محسوب میشد و از سوی دیگر، چگونگی مناسبات خارجی آنها را تا حدی نمایان میساخت.<ref>رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مدخل بنی حنظله.</ref> | [[غالب]] گزارشهایی که در منابع در باره [[بنی تمیم]] در عصر جاهلی آمده صرفِنظر از اشاراتی که به [[اعتقادات]] مذهبی این [[قبیله]] دارد، بیشتر مشتمل بر مناسبات بنی تمیم و جنگهای متعدد این قبیله با [[قبایل]] رقیب، به ویژه بنی [[بکر بن وائل]] (همسایه شمالی)، بخصوص تیره بنی شیبان است. در منابع قدیم، از بیش از چهل [[جنگ]] (بدون ذکر [[تاریخ]] وقوع) میان بنی تمیم و قبایل دیگر یاد شده که با [[اطمینان]] میتوان گفت که یازده تا چهارده جنگ در فاصلة بین [[قرن ششم]] میلادی تا چند سال [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] اتفاق افتاده است. تصاحب چشمهها و مراتع، [[غارتگری]] و [[غنیمت]] ستانی، دستیابی به شتران و [[انتقام]] کشی از شکستهای پیشین، از عوامل اصلی بروز اغلب این [[جنگها]] بود. یکی از این جنگها که تاریخ وقوع آن روشن نیست، [[نبرد]] "بارق" است که میان بنی تمیم و بنی نمر بن [[قاسط]] و [[بنی تغلب]] روی داد و دامنة آن تا [[سرزمین]] [[بارق]] در حوالی [[کوفه]] کشیده شد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۶۴۸.</ref> | ||
در جنگ "اِیاد" دستههایی از [[بنی بکر]]، که از کمکهای ساسانیان بهرهمند بودند، به قبیله [[بنی یربوع]] [[حمله]] کردند، گروهی از سواران مشهور دو طرف کشته و [[اسیر]] شدند که از معروفترینِ این [[اسیران]]، [[بسطام بن قیس شیبانی]] از [[شجاعان]] [[عرب جاهلی]] بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۶۱۲.</ref> از دیگر جنگهای [[جاهلی]] این قبیله که در عین حال از بزرگترینِ ایام العرب نیز خوانده شده است، نبرد "شعب جَبَلَه" بود که از سر انتقامکُشی یا بر سر تصاحب مراتع روی داد و [[بلاذری]] [[زمان]] وقوع آن را هفده سال قبل از [[تولد پیامبر]]{{صل}} دانسته است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱۱، ص۲۰.</ref> بنا به [[روایت]] [[ابن اثیر]]، در این [[جنگ]] تمام تیرههای تمیمی جز [[بنی سعد]]، همراه با [[بنی غَطَفان]] و [[بنی اسد]] از [[اعراب]] جنوبی، علیه [[بنی عامر]] و [[بنی عبس]] همپیمان شدند.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۵۸۳ ـ ۵۸۵.</ref> بنی عامر بواسطه یکی از [[جاسوسان]] خود از این واقعه اطلاع یافتند و با طراحی نقشهای منحصر به فرد، بر آنان تاختند و بسیاری از [[تمیمیان]]، از جمله [[عمرو بن جَون]] و [[لقیط بن زراره]] [[فرمانده]] [[بنی تمیم]] را به [[قتل]] رساندند.<ref>نیز رجوع کنید به ابن حبیب، المحبر، ص۲۴۷؛ رودگر، قنبرعلی، مقاله "تمیم"، دانشنامه جهان اسلام، ج۸.</ref> علاوه بر این جنگ، نبردهای «[[یوم]] ذی نَجَب»،<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۰۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۵؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۷۰۹.</ref> «لیلة الوَتِدَه» <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۰.</ref> و «یوم المروت»<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۳۱.</ref> هم از دیگر جنگهایی بود که [[مردم]] [[تمیم]] را رودرروی بنی عامر قرار داد. "جنگ طِخْفَه" که در اواخر [[قرن ششم]] میلادی روی داد، را نیز میتوان از پیکارهای مهم بنی تمیم در [[عهد]] [[جاهلی]] به شمار آورد؛ چراکه از یک سو، [[جنگی]] داخلی میان تیرههای تمیمی ([[بنی یربوع]] و [[بنی دارم]] از تیرههای [[بنی حنظله]]) محسوب میشد و از سوی دیگر، چگونگی مناسبات خارجی آنها را تا حدی نمایان میساخت.<ref>رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مدخل بنی حنظله.</ref> | |||
در جنگ مهم دیگری به نام "نِسار"، بنی تمیم علیه بنی اسد (هم پیمانشان در [[نبرد]] شعب [[جبله]]) با [[دشمن]] خود در همان جنگ، یعنی بنی عامر، هم پیمان شدند. [[فرماندهی]] تمیمیان در این [[پیکار]] با [[حاجب بن زراره]] بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۷ـ ۶۱۸.</ref> دو گروه هم پیمانِ [[تمیم]] و [[عامر]] سال بعد در [[نبرد]] "جِفار" در برابر هم صف کشیدند. این [[جنگ]] را به علت کثرت کشتگان دو طرف، "[[یوم]] الصَّیْلم (= بنیان کن)" خواندند.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۶۱۹.</ref> | در جنگ مهم دیگری به نام "نِسار"، بنی تمیم علیه بنی اسد (هم پیمانشان در [[نبرد]] شعب [[جبله]]) با [[دشمن]] خود در همان جنگ، یعنی بنی عامر، هم پیمان شدند. [[فرماندهی]] تمیمیان در این [[پیکار]] با [[حاجب بن زراره]] بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۷ـ ۶۱۸.</ref> دو گروه هم پیمانِ [[تمیم]] و [[عامر]] سال بعد در [[نبرد]] "جِفار" در برابر هم صف کشیدند. این [[جنگ]] را به علت کثرت کشتگان دو طرف، "[[یوم]] الصَّیْلم (= بنیان کن)" خواندند.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۶۱۹.</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۹: | ||
برخی از تیرههای بنیتمیم در مناسک حج به [[آیین]] حُمس پایبند بودند<ref>الحیالی، قبائل بنیتمیم و دورهم فی التاریخ العربی، ص۱۰۵-۱۰۷.</ref> و در [[حج]] خود، تنها در لباسهای نو یا [[لباس]] [[مردم]] [[مکه]] به [[طواف]] میپرداختند و خوش نداشتند که طواف را با لباسهایی که [[معصیت]] در آنها انجام گرفته، به جا آورند. اینان اگر لباس نو نداشتند، به صورت عریان طواف میکردند و اگر کسی با لباسهای خود طواف میکرد، پس از طواف لباسها را دور میانداخت و دیگر کسی از آنها بهره نمیبرد.<ref>الفأسی، شفاء الغرام، ج۲، ص۸۷-۸۸؛ رجاء، علی اصغر، مقاله «بنی تمیم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۱۶-۳۲۱.</ref> | برخی از تیرههای بنیتمیم در مناسک حج به [[آیین]] حُمس پایبند بودند<ref>الحیالی، قبائل بنیتمیم و دورهم فی التاریخ العربی، ص۱۰۵-۱۰۷.</ref> و در [[حج]] خود، تنها در لباسهای نو یا [[لباس]] [[مردم]] [[مکه]] به [[طواف]] میپرداختند و خوش نداشتند که طواف را با لباسهایی که [[معصیت]] در آنها انجام گرفته، به جا آورند. اینان اگر لباس نو نداشتند، به صورت عریان طواف میکردند و اگر کسی با لباسهای خود طواف میکرد، پس از طواف لباسها را دور میانداخت و دیگر کسی از آنها بهره نمیبرد.<ref>الفأسی، شفاء الغرام، ج۲، ص۸۷-۸۸؛ رجاء، علی اصغر، مقاله «بنی تمیم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۱۶-۳۲۱.</ref> | ||
[[فرزندان]] [[تمیم]]، گاه بنا بر [[عادت]] برخی [[اعراب]]، [[دست]] به غارتهایی هم میزدند. چندان که غارتهایی را در دوران [[جاهلی]] به ایشان نسبت دادهاند که [[غارت]] کالای [[تجاری]] [[ایران]] از آن جمله است. این اتفاق به [[نبرد]] [[یوم]] الصفقه انجامید و در طی آن [[حاکم]] دست نشانده کسرای ایران، سران [[تمیم]] را به سزای غارت کاروان تجاری ایران به [[قتل]] رساند. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۲۴۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۲۱.</ref> این ویژگی تمیم را میتوان در رویداد عام الغدر نیز یافت. ۱۵۰ سال [[پیش از بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، دو تن از بنییربوع که به حج میرفتند، به غارت و قتل فرستاده یکی از [[پادشاهان]] [[حمیری]] که پردهای را برای [[هدیه]] به [[کعبه]] فرستاده بود، کنار انصاب [[حرم]] دست زدند. پس از بازگو کردن این رویداد برای دیگران در ایام [[منا]] که بر پایه رسم [[جاهلی]]، [[قبایل عرب]] مفاخرشان را بازگو میکردند، [[مردم عرب]] بر [[یربوع]]، [[قبیله]] آنها، شوریدند و اموالشان را [[غارت]] کردند. به این مناسبت، این سال "[[غدر]]" نام گرفت و پس از [[تاریخ]] [[وفات]] کعب بن لوی، به عنوان مبدا تاریخ [[عرب]] تا پیش از [[عام الفیل]] خوانده شد.<ref>ابن حبیب، المحبر، ص۷؛ ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیه، ص۴۰.</ref> | [[فرزندان]] [[تمیم]]، گاه بنا بر [[عادت]] برخی [[اعراب]]، [[دست]] به غارتهایی هم میزدند. چندان که غارتهایی را در دوران [[جاهلی]] به ایشان نسبت دادهاند که [[غارت]] کالای [[تجاری]] [[ایران]] از آن جمله است. این اتفاق به [[نبرد]] [[یوم]] الصفقه انجامید و در طی آن [[حاکم]] دست نشانده کسرای ایران، سران [[تمیم]] را به سزای غارت کاروان تجاری ایران به [[قتل]] رساند. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۲۴۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۲۱.</ref> این ویژگی تمیم را میتوان در رویداد عام الغدر نیز یافت. ۱۵۰ سال [[پیش از بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، دو تن از بنییربوع که به حج میرفتند، به غارت و قتل فرستاده یکی از [[پادشاهان]] [[حمیری]] که پردهای را برای [[هدیه]] به [[کعبه]] فرستاده بود، کنار انصاب [[حرم]] دست زدند. پس از بازگو کردن این رویداد برای دیگران در ایام [[منا]] که بر پایه رسم [[جاهلی]]، [[قبایل عرب]] مفاخرشان را بازگو میکردند، [[مردم عرب]] بر [[یربوع]]، [[قبیله]] آنها، شوریدند و اموالشان را [[غارت]] کردند. به این مناسبت، این سال "[[غدر]]" نام گرفت و پس از [[تاریخ]] [[وفات]] کعب بن لوی، به عنوان مبدا تاریخ [[عرب]] تا پیش از [[عام الفیل]] خوانده شد.<ref>ابن حبیب، المحبر، ص۷؛ ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیه، ص۴۰.</ref> | ||
=== دوران [[اسلامی]] === | === دوران [[اسلامی]] === | ||
[[تمیمیان]] در [[سال نهم هجری]] به [[رسول خدا]]{{صل}} [[ایمان]] آوردند و پس از [[پذیرش اسلام]]، [[حضرت]] از میان [[بنیتمیم]] کارگزارانی را برگزید و بر بلاد مختلف گماشت. ایشان [[امارت]] [[منذر بن ساوی بن عبدالله دارمی]] بر [[بحرین]] را پس از [[اسلام]] آوردنش تثبیت نمود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۳.</ref> و [[یعلی بن امیه تمیمی]] را بر امور [[یمن]] گماشت. حضرت همچنین، [[مالک بن نویره]] را [[کارگزار]] [[صدقات]] بنیحنظله و [[زبرقان بن بدر]] را همراه [[قیس بن عاصم]]، عامل ناحیهای از بنیسعد کرد و [[عیینة بن حصن فزاری]] را به عنوان کارگزار صدقات [[تمیم]] گماشت.<ref>الادارة فی عصر الرسول، ص۱۰۰، ۲۵۲-۲۵۴.</ref> بر پایه گزارشی، [[پیامبر]]{{صل}} سه یا هفت تن را برای گردآوری صدقات تمیم تعیین فرمود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۲۶۷-۲۶۸؛ نیز نک: شوفانی، حروب الردة، ص۱۱۲.</ref> [[حنظلة بن ربیع تمیمی]] نیز از [[کاتبان]] و نویسندگان رسول خدا{{صل}} بود و [[نگارش]] مکاتبات رسول خدا{{صل}} با سران [[سرزمینها]] را بر عهده داشت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۲۳؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۶؛ سمعانی، الانساب، ج۱، ص۲۵۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۴۲.</ref> آنان همچنین در میادین [[نبرد]] نیز حضور یافتند چندان که حضور برخی از آنان در جنگهای [[فتح مکه]]، [[حنین]] و [[طائف]] و [[همراهی]] آنان با رسول خدا{{صل}} گزارش شده است.<ref>من باب نمونه ر. ک. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۱۰۳؛ زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۵.</ref> اما دیری نگذشت که با [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، برخی از آنها از دادن [[صدقات]] به [[کارگزاران]] [[خلیفه]] خودداری کردند<ref>واقدی، الرده، ص۶۸؛ ابوعبیده معمر، ایام العرب، ج۲، ص۱۴۳.</ref>و بدین ترتیب در شمار نخستین و مهمترین [[قبایل عرب]] قرار گرفتند که به تعبیر [[مورخان]] روی به [[ارتداد]] نهادند. چهره مشهور و برجسته [[بنی تمیم]] در واقعه ارتداد، [[مالک بن نویره]] از [[خاندان]] [[بنییربوع بن حنظله]] است که از دادن [[صدقه]] تیره خود به [[ابوبکر]] خودداری نمود<ref>واقدی، الرده، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> و آشکارا تیرۀ خود را از پرداخت صدقات به [[قریش]] منع کرد.<ref>کلاعی، تاریخ الردة، ص۵۲.</ref> تا این که سرانجام با [[لشکرکشی]] [[خالد بن ولید]] به یمامه و [[قتل]] مالک بن نویره، این خیزش تمیمیها [[سرکوب]] شد.<ref>نک: بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۸۳، بلاذری، فتوح البلدان، ص۹۸؛ کلاعی، تاریخ الردة، ص۵۰.</ref> قتل مالک و حوادث پیرامون آن، [[اعتراضات]] بسیاری از جمله [[عمر]] را به همراه داشت<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۲۷۸؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۶، ص۳۲۲.</ref> و دستمایه مباحثات [[تاریخی]] و [[کلامی]] زیادی گشت. خودداری [[تمیم]] از [[تمکین]] در برابر [[خلافت]]، به [[ادعای پیامبری]] سجّاح از بنی [[یربوع]] در یمامه منجر شد. سجاح پس از دعوی [[پیامبری]]، با [[پیغمبر]] [[دروغین]] دیگری از [[بنی حنیفه]] به نام مُسَیْلمه [[ازدواج]] نمود و دستههای زیادی از بنی تمیم و بنی حنیفه و برخی بزرگان مانند [[احنف بن قیس]] و [[حارثة بن بدر]] و [[شبث بن ربعی]] را با خود همراه کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۳، ص۲۶۷ـ ۲۷۵؛ ابوالفرج، الاغانی، ج ۱۵، ص۲۹۹ و ج ۲۱، ص۳۳؛ نیز نک: کلاعی، تاریخ الردة، ص۶۲.</ref> تا این که پس از کشته شدن [[مسیلمه]] به دست [[سپاه اسلام]] در [[نبرد]] یمامه، [[خانهنشین]] شد.<ref>واقدی، الرده، ص۴۸-۴۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۲۶۷-۲۷۵.</ref> در این واقعه نیز، برخی از [[تمیمیان]] حضور داشتند و [[حکومت مدینه]] را در [[سرکوب]] متنبئین [[دروغین]] [[یاری]] نمودند. <ref>من باب نمونه ر. ک. ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۲۵۴؛ زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۵.</ref> | [[تمیمیان]] در [[سال نهم هجری]] به [[رسول خدا]]{{صل}} [[ایمان]] آوردند و پس از [[پذیرش اسلام]]، [[حضرت]] از میان [[بنیتمیم]] کارگزارانی را برگزید و بر بلاد مختلف گماشت. ایشان [[امارت]] [[منذر بن ساوی بن عبدالله دارمی]] بر [[بحرین]] را پس از [[اسلام]] آوردنش تثبیت نمود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۳.</ref> و [[یعلی بن امیه تمیمی]] را بر امور [[یمن]] گماشت. حضرت همچنین، [[مالک بن نویره]] را [[کارگزار]] [[صدقات]] بنیحنظله و [[زبرقان بن بدر]] را همراه [[قیس بن عاصم]]، عامل ناحیهای از بنیسعد کرد و [[عیینة بن حصن فزاری]] را به عنوان کارگزار صدقات [[تمیم]] گماشت.<ref>الادارة فی عصر الرسول، ص۱۰۰، ۲۵۲-۲۵۴.</ref> بر پایه گزارشی، [[پیامبر]]{{صل}} سه یا هفت تن را برای گردآوری صدقات تمیم تعیین فرمود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۲۶۷-۲۶۸؛ نیز نک: شوفانی، حروب الردة، ص۱۱۲.</ref> [[حنظلة بن ربیع تمیمی]] نیز از [[کاتبان]] و نویسندگان رسول خدا{{صل}} بود و [[نگارش]] مکاتبات رسول خدا{{صل}} با سران [[سرزمینها]] را بر عهده داشت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۲۳؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۶؛ سمعانی، الانساب، ج۱، ص۲۵۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۴۲.</ref> آنان همچنین در میادین [[نبرد]] نیز حضور یافتند چندان که حضور برخی از آنان در جنگهای [[فتح مکه]]، [[حنین]] و [[طائف]] و [[همراهی]] آنان با رسول خدا{{صل}} گزارش شده است.<ref>من باب نمونه ر. ک. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۱۰۳؛ زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۵.</ref> اما دیری نگذشت که با [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، برخی از آنها از دادن [[صدقات]] به [[کارگزاران]] [[خلیفه]] خودداری کردند<ref>واقدی، الرده، ص۶۸؛ ابوعبیده معمر، ایام العرب، ج۲، ص۱۴۳.</ref>و بدین ترتیب در شمار نخستین و مهمترین [[قبایل عرب]] قرار گرفتند که به تعبیر [[مورخان]] روی به [[ارتداد]] نهادند. چهره مشهور و برجسته [[بنی تمیم]] در واقعه ارتداد، [[مالک بن نویره]] از [[خاندان]] [[بنییربوع بن حنظله]] است که از دادن [[صدقه]] تیره خود به [[ابوبکر]] خودداری نمود<ref>واقدی، الرده، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> و آشکارا تیرۀ خود را از پرداخت صدقات به [[قریش]] منع کرد.<ref>کلاعی، تاریخ الردة، ص۵۲.</ref> تا این که سرانجام با [[لشکرکشی]] [[خالد بن ولید]] به یمامه و [[قتل]] مالک بن نویره، این خیزش تمیمیها [[سرکوب]] شد.<ref>نک: بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۸۳، بلاذری، فتوح البلدان، ص۹۸؛ کلاعی، تاریخ الردة، ص۵۰.</ref> قتل مالک و حوادث پیرامون آن، [[اعتراضات]] بسیاری از جمله [[عمر]] را به همراه داشت<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۲۷۸؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۶، ص۳۲۲.</ref> و دستمایه مباحثات [[تاریخی]] و [[کلامی]] زیادی گشت. خودداری [[تمیم]] از [[تمکین]] در برابر [[خلافت]]، به [[ادعای پیامبری]] سجّاح از بنی [[یربوع]] در یمامه منجر شد. سجاح پس از دعوی [[پیامبری]]، با [[پیغمبر]] [[دروغین]] دیگری از [[بنی حنیفه]] به نام مُسَیْلمه [[ازدواج]] نمود و دستههای زیادی از بنی تمیم و بنی حنیفه و برخی بزرگان مانند [[احنف بن قیس]] و [[حارثة بن بدر]] و [[شبث بن ربعی]] را با خود همراه کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۳، ص۲۶۷ـ ۲۷۵؛ ابوالفرج، الاغانی، ج ۱۵، ص۲۹۹ و ج ۲۱، ص۳۳؛ نیز نک: کلاعی، تاریخ الردة، ص۶۲.</ref> تا این که پس از کشته شدن [[مسیلمه]] به دست [[سپاه اسلام]] در [[نبرد]] یمامه، [[خانهنشین]] شد.<ref>واقدی، الرده، ص۴۸-۴۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۲۶۷-۲۷۵.</ref> در این واقعه نیز، برخی از [[تمیمیان]] حضور داشتند و [[حکومت مدینه]] را در [[سرکوب]] متنبئین [[دروغین]] [[یاری]] نمودند. <ref>من باب نمونه ر. ک. ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۲۵۴؛ زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۵.</ref> |