پرش به محتوا

دانش اخلاق اسلامی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۷: خط ۲۷:
==[[علم اخلاق]]==
==[[علم اخلاق]]==


==اهمیت و کارکردهای [[تهذیب نفس]]==
==[[تهذیب نفس]]==
===اهمیت و [[ضرورت]] تهذیب نفس===
در [[جهان‌بینی اسلامی]] [[انسان]] و هستی بدون [[هدف]] [[آفریده]] نشده است<ref>{{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ}} «آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref> و انسان به عنوان عصاره [[خلقت]]<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۷.</ref> و [[خلیفه خدا]] در روی [[زمین]] دارای هدف والایی است که از آن به «[[قرب]] إلی [[الله]]» یاد می‌شود. [[قربی]] که امری وجودی است و به معنای نزدیکی وجودی انسان به [[کمال مطلق]] می‌باشد. به هر مقدار که انسان واجد [[صفات پسندیده]] گردد به کمال مطلق که همه [[صفات کمالیه]] را به نحو اطلاق دارا می‌باشد نزدیک‌تر خواهد بود. این نزدیکی بدون تهذیب نفس و تزکیة [[باطن]] و [[تخلق]] به [[اخلاق الهی]] غیرممکن خواهد بود؛ لذا تهذیب نفس و تخلق به اخلاق الهی مقصد همه مکتب‌های [[توحیدی]] می‌باشد<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۵۳۱.</ref>؛ و مقصد [[قرآن]] به عنوان آخرین و [[کامل‌ترین]] [[کتاب آسمانی]] چیزی جز [[تصفیه]] [[عقول]] و [[تزکیه نفس]] برای رسیدن به [[قرب به خداوند]] و کلمه [[توحید]] نمی‌باشد<ref>امام خمینی، کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۱.</ref>. در [[نظام اخلاقی اسلام]] پرورش و تهذیب نفس و تخلق به [[اخلاق فاضله]] قبل از [[آموزش]] است و اگر هم قبل نباشد، همراه آموزش است و رتبه آن مقدم بر آموزش می‌باشد<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۹۲.</ref>. تمام مسائلی که در [[اسلام]] وجود دارد حتی مسائل سیاسی‌اش، مسائل تهذیبی است و برای [[تطهیر]] [[انسان]] و [[تخلق]] او به [[اخلاق الهی]] است. به همین دلیل است که در [[قرآن کریم]] مسأله [[تهذیب نفس]] و [[تزکیه]] آن از همه ابواب دیگر زیادتر و بیشتر است. [[خداوند]] در [[قرآن مجید]] بعد از هفت قسم می‌فرماید: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.</ref>.
این تأکید به انسان می‌فهماند که اساس اموری که همه چیز از طریق آن [[اصلاح]] می‌گردد [[تهذیب]] است و اساس همه مسائل [[انحرافی]] عدم تهذیب<ref>صحیفه امام، ج۱۵، ص۵۱۳-۵۱۴.</ref>. در [[فرهنگ دینی]] [[جهاد]] با [[دشمنان اسلام]] که از بزرگترین [[فضائل]] محسوب می‌گردد «[[جهاد اصغر]]» نامیده شده است و [[جهاد با نفس]] [[جهاد اکبر]] خوانده شده است و تمام جهادها تابع این جهاد می‌باشند و اگر این جهاد با [[موفقیت]] انجام گیرد هر جهادی که تحقق یابد جهاد [[الهی]] است و در غیر این صورت [[شیطانی]] خواهد بود<ref>امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>.
 
به طور کلی، تطهیر [[قلوب]] از قذارات معنویه و کثافات خلقیه از اهم امور می‌باشد که لازم است از هر طریق ممکن به آن پرداخته شود<ref>امام خمینی، سرالصلوة، ص۳۷.</ref>. به همین دلیل است که [[هدف از بعثت]] [[انبیاء الهی]] [[تزکیه نفوس]] شمرده شده است<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ص۱۲.</ref> و [[پیامبر گرامی اسلام]] هدف از بعثت خود را کامل کردن منش‌های [[نیک]] می‌داند: {{متن حدیث|بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ}}<ref>طبرسی، مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه ۴ سوره قلم.</ref> تا از این طریق خودخواهی‌ها، خودبینی‌ها، ریاست‌طلبی‌ها، دنیاطلبی‌ها از بین برود و به جای همه [[خدای تبارک و تعالی]] قرار گیرد<ref>صحیفه امام، ج۱۴ ص۳۹۳.</ref>. می‌توان گفت مقصد اصلی تمام [[ادیان الهی]] نشر [[معارف]] [[حقیقی]] و [[واقعی]] بوده است و این مهم بدون تهذیب نفس و طرد آن از [[ظلمت]] [[طبیعت]] حاصل نخواهد شد<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۷۱.</ref>. لازم است [[بشر]] در تمام [[عمر]] خود به این امر مهم بپردازد و از [[خواب غفلت]] بیدار گردد و دامن [[همت]] به کمر زند و تا وقت باقی است [[فرصت]] را [[غنیمت]] شمرد<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۴-۲۵.</ref>. به همین دلیل [[حضرت امام خمینی]] از بالاترین و والاترین حوزه‌هایی که لازم است به طور همگانی مورد [[تعلیم و تعلم]] قرار گیرد را [[علوم]] [[معنوی]] [[اسلامی]] از قبیل: [[علم اخلاق]]، [[تهذیب نفس]] و [[سیر]] و [[سلوک إلی الله]] می‌دانند<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۲۶.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۲۸.</ref>
 
===اهداف و کارکردهای تهذیب نفس===
همچنان که در بخش گذشته بیان گردید [[هدف از خلقت انسان]] [[قرب]] إلی‌الله و رسیدن به مقصد اعلای [[توحید]] می‌باشد و این مهم جز از طریق [[تزکیه نفس]] و [[تخلق]] به [[صفات پسندیده]] [[الهی]] حاصل نخواهد شد<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۱.</ref>. این مهم [[هدف]] اصلی و اساسی [[تهذیب اخلاق]] می‌باشد، لکن آثار فردی و [[اجتماعی]] واسطه‌ای دیگری نیز می‌توان برای تهذیب نفس برشمرد که در ذیل به بعضی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌گردد.
 
====آثار فردی تهذیب نفس====
[[پاک]] کردن نفس از آلودگی‌ها و آراستن آن به [[فضائل اخلاقی]] دارای آثار زیادی است که بعضی از آنها در [[افکار]] و بعضی در [[رفتار انسان]] متجلی خواهد شد و به تعبیر دیگر تهذیب نفس که بخشی از [[حکمت عملی]] است در [[حکمت نظری]] که مربوط به [[درک]] [[حقایق]] هستی است مؤثر می‌باشد و تجلی [[انوار]] [[غیبی]] و درک [[حقایق باطنی]] متأخر از [[تهذیب]] [[باطن]] از [[رذائل]] و آراستن آن به [[فضائل]] است که بخشی از حکمت عملی می‌باشد که در ذیل به بعضی از آثار آن اشاره خواهد شد.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۱.</ref>
 
====درک حقائق====
[[آدمی]]، همواره طالب کسب حقائق هستی است. در [[فرهنگ دینی]] درک حقائق هستی بلکه مهم‌ترین حقایق هستی تنها از طریق [[علم]] آن هم [[علوم تجربی]] حاصل نخواهد شد و نیاز به تزکیه نفس و [[تطهیر]] [[قلب]] از [[کژی‌ها]] دارد تا از این طریق مصفا بشود از [[ظلمات]] و در نتیجه بتواند [[کتاب الهی]] و [[حکمت]] را [[درک]] نماید. هر نفسی نمی‌تواند این نوری را که از [[غیب]] متجلی شده است و متنزل شده و به [[عالم شهود]] رسیده است، [[ادراک]] کند. تا [[تزکیه]] نباشد [[تعلیم کتاب و حکمت]] میسر نمی‌گردد و تا [[نفوس]] از همه آلودگی‌ها که بزرگ‌ترین آنها [[آلودگی]] نفس است، تزکیه نگردد نمی‌تواند [[حقایق]] هستی را درک نماید؛ و تا [[انسان]] از [[حجاب]] بسیار ظلمانی خود خارج نشود و تا گرفتار [[هواهای نفسانی]] است و تا گرفتار خودبینی‌هاست و تا گرفتار چیزهایی است که در [[باطن]] نفس خود ایجاد کرده است، [[لیاقت]] پیدا نمی‌کند که این [[نور الهی]] در [[قلب]] او منعکس گردد. هر کس بخواهد محتوای [[قرآن]] را بفهمد، و به نحوی که هرچه قرائت کند بالا برود و به مبدأ [[نور]] و [[مبدأ اعلی]] نزدیک شود، این ممکن نخواهد بود مگر اینکه حجاب‌ها برداشته شود. اگر این [[توفیق]] حاصل گردد [[دنیا]] یک نوری می‌شود نظیر نور قرآن و جلوه نور قرآن<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۸۸-۳۹۰.</ref>. با توجه به بیان [[حضرت]] [[امام]] یکی از راه‌های مهم که بدون آن امکان درک حقایق هستی به طور کامل و جامع غیر ممکن می‌باشد [[تهذیب]] باطن و [[سیر]] در منازل و صعود به [[مقامات]] بلند [[عرفانی]] در بعد عملی است؛ زیرا درک همه حوزه‌های حقایق هستی از نوعی نیستند که از طریق [[علوم تجربی]] و [[علوم حصولی]] قابل درک باشند و بعضی از آنها تنها از طریق [[علوم حضوری]] قابل درک می‌باشند که نیاز به [[تهذیب نفس]] و [[تزکیه باطن]] خواهند داشت.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۱.</ref>
 
====تجلی [[خدا]] در وجود انسان====
انسان موجودی است که وجود او می‌تواند تجلی صفات رحمانی و یا [[شیطانی]] گردد و هر کدام می‌توانند وجود انسان را [[تصرف]] کنند و در [[اختیار]] گیرند و از امور بسیار مهم و اساسی که موجب تجلی صفات رحمانی و تصرف [[حق تعالی]] در وجود انسان می‌شود تهذیب و [[تطهیر نفس]] می‌باشد، پس اگر صورت ملکیه انسانیه برای [[خدا]] [[خالص]] گردید و جیوش [[ظاهریه]] [[دنیایی]] نفس که عبارت است از قوای متشتته در [[ملک]] [[بدن]] در [[پناه]] [[حق]] - سکنی گرفت و اقالیم سبعه ارضیه را که چشم و گوش و زبان و بطن و [[فرج]] و دست و پا است از قذارات [[معاصی]] [[تطهیر]] گردید، نفس در [[تصرف]] ملائکة [[الله]] که جیوش الهیه‌اند قرار می‌گیرد و کم کم این اقالیم حقانی می‌گردد و به تصرف حق در می‌آید، تا آنجا که خود نیز ملائکة الله شود، یا چون ملائکة الله {{متن قرآن|لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref>«[فرشتگان] از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمی‌پیچند و آنچه فرمان یابند بجای می‌آورند» سوره تحریم، آیه ۶.</ref>. و [[خداوند]] او را از [[ظلمات]] عالم [[طبیعت]] به ید [[غیبی]] [[نجات]] دهد و [[ارض]] مظلمة [[قلب]] او را به [[نور]] [[جمال]] خود روشن نماید<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۲۴.</ref> و بدین‌سان [[انسان]] آیینه تمام نمای خداوند در هستی خواهد شد.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۲.</ref>
 
====آسان شدن [[مشکلات]]====
[[زندگی دنیوی]] همیشه با [[سختی‌ها]] و [[دشواری‌ها]] عجین بوده است و بر این مطلب [[آیات قرآن کریم]] نیز [[گواهی]] می‌دهد {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ}}<ref>«که بی‌گمان انسان را در رنج آفریده‌ایم» سوره بلد، آیه ۴.</ref>. و از سنت‌های دائمی خداوند [[آزمایش]] انسان از راه‌های مختلف می‌باشد که یکی از مهم‌ترین آنها آزمایش از طریق مشکلات و سختی‌ها می‌باشد: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>. بهترین راهی که می‌تواند مشکلات را بر انسان ساده نماید و او را در [[صراط مستقیم]] [[حفظ]] نماید [[تهذیب نفس]] و [[تحکیم]] مبانی [[تقوا]] و خروج [[حب دنیا]] که رأس تمام خطیئات است از قلب می‌باشد<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۵۵.</ref>، در صورتی که انسان بداند هرچه هست اوست و جلوه جمال او، و [[جسم]] و [[جان]] و [[روح]] و روان همه از اوست هر مشکلی آسان و هر [[رنج]] و زحمتی گوارا و [[فدا]] شدن در راه او احلی از عسل، بلکه بالاتر از هر چیزی خواهد بود<ref>صحیفه امام، ج۱۸، ص۳۳۳.</ref>.
مشکلاتی که در [[زندگی]] [[انسان]] به‌وجود می‌آید بخشی ناشی از [[اعمال ناپسند]] اوست که [[تهذیب نفس]] از [[رذائل]] خصوصاً [[حبّ دنیا]] که ریشه همه رذائل می‌باشد مانع محکمی در مقابل این [[مشکلات]] خواهد بود و بخشی نیز ناشی از [[امتحان الهی]] است که تهذیب نفس و آراستن آن به [[فضائل اخلاقی]] موجب بالا رفتن ظرفیت و [[صبر]] انسان خواهد شد که می‌تواند [[تحمل]] مشکلات را برای او ساده نماید.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۲.</ref>
 
====[[آزادگی]] و [[وارستگی]] از قیود [[دنیوی]]====
تمام [[وابستگی‌ها]]، منشأش وابستگی‌ای است که انسان به خودش دارد، تمام وابستگی‌ها از خود انسان پیدا می‌شود. و اگر انسان از این [[وابستگی]] [[وارسته]] شد، چنین [[انسانی]] دیگر از هیچ چیز نمی‌ترسد و هیچ چیزی نمی‌تواند او را در بند کشد<ref>صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref>؛ زیرا او وارسته است و وابسته به [[هواهای نفسانی]] نمی‌باشد و [[معبود]] خود را [[خدا]] قرار می‌دهد<ref>نهج‌البلاغه، خطبه پنجم.</ref>. چنین کسی [[عبد خداوند]] خواهد بود و تنها یک وابستگی دارد آنهم وابستگی و تعلق به [[خداوند]] [[قهار]] که عین آزادگی و وارستگی است.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۳.</ref>
 
====[[نهراسیدن]] از [[مرگ]]====
یکی از اموری که موجبات [[نگرانی]] و [[ترس]] [[آدمی]] را به همراه دارد، مسأله مرگ و نیستی است و همین امر عاملی می‌گردد برای برخی از مشکلات [[روحی]] و [[اخلاقی]]. در حالی‌که انسان مهذب و متخلق به [[اخلاق الهی]] از هیچ چیز از جمله مرگ ترسی ندارد و آن را چیز آسانی می‌داند بلکه [[مشتاق]] مرگ می‌گردد همچنان‌که [[حضرت علی]]{{ع}} می‌فرماید: «انس من به مرگ بیشتر از انس بچه است به پستان مادرش»<ref>نهج‌البلاغه، خطبه پنجم.</ref> زیرا انسان مهذب می‌داند که [[دنیا]] چیست و ماوراء دنیا چیست و می‌داند که [[موت]] چیزی نیست جز [[حیات]]<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۱۱.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۴.</ref>
 
====[[حق]] خواهی====
یکی از [[فضائل]] مهم انسانی که اگر انسان واجد آن باشد کمال بزرگی را دارا می‌باشد این است که [[حق]] را برای حق بخواهد. از حق خوشش بیاید برای اینکه حق است و از [[باطل]] متنفر باشد برای اینکه باطل است. اگر حق به دست دشمنش هم [[اجرا]] شد، این [[مالکیت]] را داشته باشد بر نفس خودش که آن حق را تعریف کند و اگر باطل از فرزندش یا دوستانش وجود پیدا کرد، این [[قدرت]] را داشته باشد که از او [[تنفر]] داشته باشد و اظهار تنفر کند. کسانی که حق را برای حق می‌خواهند اندک‌اند، بسیار اندک، و کسانی که باطل را برای باطل بودنش قبول ندارند و از آن متنفرند اندک‌اند و بسیار اندک و تنها کسانی دارای این صفت [[ارزشمند]] هستند که [[قلب]] خود را [[تطهیر]] کرده باشند و از [[هواهای نفسانی]] خود را تهی کرده باشند<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۴.</ref>
 
====آثار [[اجتماعی]]====
=====[[اتحاد]] و [[همدلی]]=====
یکی از [[مشکلات]] [[جوامع انسانی]] [[اختلاف]] و [[تفرقه]] بین [[آحاد]] [[ملت]] می‌باشد که می‌تواند مشکلات بسیار مادی و غیرمادی را به دنبال داشته باشد و [[جوامع]] مختلف از طرق گوناگون سعی در کم کردن این [[اختلاف‌ها]] دارند، و آنچه بیش از هر چیز دیگری می‌تواند موجب ریشه‌کن شدن [[اختلافات]] گردد، [[تهذیب نفس]] و [[تخلق]] به [[اخلاق الهی]] است، [[حضرت]] [[امام]] می‌فرمودند اگر تمام [[انبیای الهی]] در یک [[شهر]] و یا کشوری جمع شوند هیچ‌گاه با هم اختلاف نمی‌کنند، برای اینکه [[تزکیه]] شده‌اند و [[گرفتاری]] همه جوامع و اختلافات برای این است که در کنار توسعه و [[ترویج]] [[علم]] تزکیه صورت نگرفته است<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۱.</ref>.
در صورتی که [[تهذیب]] تحقق یابد [[وحدت]] و همدلی آسان می‌شود<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۵۳۰.</ref>. و هر اختلاف و نزاعی از [[باطن]] خود [[انسان]] و هر اتحاد و انسجامی از ناحیه [[خداوند]] می‌باشد<ref>صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۴۷.</ref>.
اینکه حضرت امام می‌فرمایند اگر تمام [[انبیاء]] در یک [[جامعه]] شوند با هم [[نزاع]] نخواهند کرد به این دلیل است که ریشه اکثر اختلافات، [[هواهای نفسانی]] است و در صورتی که [[انسان]] از [[هواهای نفسانی]] خالی باشد به [[راحتی]] در مقابل [[حق]] [[متواضع]] خواهد شد و [[منافع شخصی]] خود را دنبال نخواهد کرد و به همین دلیل اختلافی باقی نخواهد ماند.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۴.</ref>
 
=====[[قدرت]] [[مقابله با ظلم]] و [[چیرگی]] بر [[دشمن]]=====
[[انسانی]] که غیرخدا را از [[دل]] خود بیرون کرده و تنها به [[ریسمان الهی]] چنگ زده است و به [[خداوند تبارک و تعالی]] توجه دارد که مبدأ همه قدرت‌ها می‌باشد، دیگر از هیچ طاغوتی نمی‌ترسد و در مقابل [[ظالمین]] [[جهان]] [[ایستادگی]] و [[مقاومت]] می‌کند و اتکاء به قدرت لایزال [[الهی]] موجب [[پیروزی]] بر [[دشمنان]] خواهد شد و [[یاری]] [[خداوند متعال]] را به دنبال خواهد داشت<ref>صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۷۱.</ref>. و آن نیرویی خدایی که از اول [[اسلام]] را تقویت کرد همین بوده است: پشت به [[دنیا]] و رو به [[عالم غیب]]، پشت به انانیت خود، و رو به [[رحمت الهی]] و [[قدرت الهی]]<ref>صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۶۹؛ ج۱۲، ص۲۴۲.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۵.</ref>
 
=====[[سعادت]] [[جامعه]]=====
[[سعادت دنیوی]] و [[آرامش]] [[زندگی مادی]] در پرتو [[تهذیب نفس]] [[آحاد جامعه]] و مسئولین تحقق عینی می‌یابد، جامعه‌ای که دارای انسان‌های مهذب باشد تمام مشکلاتش حل خواهد شد و همین دنیا [[بهشت]] آنها خواهد شد و تمام [[گرفتاری‌ها]] از بین خواهد رفت<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۵۳۱.</ref>. و این مفاسدی که در دنیا وجود دارد و [[جان]] [[انسان‌ها]] را به خطر انداخته است و [[صلح]] و آرامش را از [[جوامع]] ربوده است همه به خاطر عدم [[توجه به خدا]] و نداشتن [[اخلاق الهی]] و [[تبعیت]] از هواهای نفسانی است<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۶.</ref>
 
=====ایجاد [[عدالت اجتماعی]]=====
از اهداف بلند [[نظام اسلامی]] ایجاد عدالت اجتماعی در همه حوزه‌ها می‌باشد که برای تحقق این [[آرمان]] بلند علاوه بر تکیه بر [[احکام]] [[نورانی]] اسلام و بهره‌گیری از [[عقل]] و [[شریعت]] در [[قانون‌گذاری]] نیاز به [[تزکیه]] و تهذیب نفس آحاد جامعه خصوصاً مسئولین [[جامعه اسلامی]] است و اگر مسئولین یک [[نظام]] [[روحیه]] [[عدالت‌پروری]] داشته باشند به دیگر اقشار جامعه نیز سرایت خواهد کرد و این مهم بدون [[تزکیه]] مسئولین حاصل نخواهد شد<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۱۳۵.</ref>. و زیر بار [[ظلم]] رفتن مانند ظلم کردن از ناحیه عدم تزکیه است؛ {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى * وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref>«بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد * و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۴-۱۵.</ref>تزکیه، ذکر [[اسم الله]] و [[صلوة]]، اینها مراتبی است، اگر ما به این رسیده بودیم، نه حال انفعالی پیدا می‌کردیم برای [[پذیرش ظلم]] و نه [[ظالم]] بودیم. همه از این است که تزکیه نشده‌ایم، [[دولت‌ها]] تزکیه نشده‌اند، ملت‌هایی هم که تزکیه نشده‌اند، بار ظلم را به دوش می‌گیرند<ref>صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۹۹.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۶.</ref>


==[[نظام اخلاقی|منابع نظام اخلاقی]]==
==[[نظام اخلاقی|منابع نظام اخلاقی]]==
۷۳٬۸۵۷

ویرایش