دانش اخلاق اسلامی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مقدمه
اخلاق، مهمترین بخش منشی و رفتاری هر نظام معرفتی و اجتماعی است. امام نیز در منظومه فکری و اجتماعی خود بر عنصر اخلاق، تأکید بسیار داشت. در این منظومه با استفاده از سخنرانیها و نگاشتههای امام خمینی، به تعریف اخلاق، ضرورت تهذیب نفس، مبانی نظام اخلاقی، فضایل و رذایل اخلاقی، اخلاق کاربردی پرداخته شده است.
معنای اخلاق
اخلاق، جمع «خُلق» و «خُلُق» میباشد، این کلمه را صاحبان لغت اینگونه بیان نمودهاند: «جوهری»[۱] و «طریحی»[۲] آن را به معنای سرشت دانستهاند و ابناثیر در توضیح «خُلق» میگوید: خلق عبارت است از: طبع، سرشت و حقیقت آن صورت باطنی یعنی نفس و اوصاف و معانی مختص به آن است، همچنان که «خلق» برای صورت ظاهری انسان بهکار میرود[۳]. راغب اصفهانی درباره این واژه میگوید: خَلق و خُلق در اصل یکی هستند، لکن خَلق به هیئات و صورتهایی که با چشم درک میشود اختصاص یافته و خُلق به قواعد و سجایایی که با بصیرت درک میشود مختص شده است[۴]. از مجموعه دیدگاههای ذکر شده مشخص میشود که اخلاق عبارت است از صفت و کیفیت درونی نفس که از آن به سجیه و خوی و خصلت درونی تعبیر میشود. با توجه به تعاریف علمای اخلاق میتوان اذعان نمود که تعاریف آنها برگرفته از تعاریف اصل لغت است؛ در تعریف رایج «اخلاق» اینگونه تعریف نمودهاند: الخلق عبارة عن ملكة للنفس مقتضية لصدور الأفعال بسهولة من دون احتياج إلى فكر و روية[۵]. خلق عبارت است از ملکهای برای نفس که اقتضای صدور افعال را با سهولت و بدون نیاز به فکر و تأمل دارا میباشد. در این تعریف چند قید مهم وجود دارد که توجه به آنها موجب روشن شدن تعریف اخلاق خواهد شد.
قید اول: ملکه بودن که در برابر افعال ناشی از حالهای موقتی است از افعالی که در موارد مشابه کامل از فرد صادر میشود نشانه آن است که آن صفت در فرد مستتر و ثابت نیست؛ لذا نمیتوان صادرکننده آن فعل را متّصف به آن صفت نمود.
قید دوم: اقتضای صدور، به معنای اینکه آن ملکه باعث میشود مقتضی صدور فعل ایجاد شود نه اینکه علت تامه برای صدور فعل باشد تا در نتیجه فعل بدون اختیار از فاعل صادر گردد؛ لذا کلمه مقتضیة لصدور فعل گفته شده نه موجب لصدور فعل.
قید سوم: سهولت و آسانی در انجام فعل که در برابر مشقّتدار بودن رفتارهای اخلاقی است در صورتی که آن صفت در شخص پایدار و ملکه نشده باشد.
قید چهارم: عدم احتیاج به تأمل و تفکر به این معنا که انجام عمل با تکیه بر تفکر مرتکز که به سرعت انجام میشود فرد را از اینکه بخواهد در انجام عمل درنگ و تأمل کند باز میدارد و به عبارت دیگر با توجه به ملکه و پایدار شدن آن صفت معین در شخص در جایی که نیاز به انجام فعلی باشد، شخص نیاز به تأمل و تفکر ندارد و به انجام عمل اقدام خواهد کرد. منظور این نیست که فرد اعمالش را بدون فکر انجام میدهد بلکه بعد از تأمل و تفکر در خصوص اینکه انجام فعلی مقتضی فضائل انسانی باشد در انجام آن درنگ و تأمل نخواهد کرد و این بدون تأمل و درنگ غیر عدم احتیاج به تأمل و تفکر تفضیلی است، در بیانی که در ذیل از حضرت امام خمینی نقل میشود این نکته به خوبی با ذکر مثال از سوی ایشان توضیح داده شده است. ایشان در این خصوص میفرماید: «خُلق عبارت از حالتی است در نفس که انسان را دعوت به عمل میکند بدون رویه و فکر. مثلاً کسی که دارای خلق سخاوت است، آن خلق او را وادار به وجود اتفاق میکند، بدون آنکه مقدماتی تشکیل دهد و به مرجّهاتی فکر کند گویی یکی از افعال طبیعیه اوست، مثل دیدن و شنیدن»[۶].
بنابر آنچه از تعریف اصطلاحی بیان شد در صورتی میتوان فردی را متصف به فضیلت یا رذیلت اخلاقی نمود که منشأ صدور فعل صفت پایدار و ثابت نفسانی باشد که در اصطلاح به آن ملکه نفسانی میگویند و در صورتی که در موارد مشابه فعل ثابتی از او صادر نگردد نمیتوان او را متصف به آن صفت دانست.[۷]
علم اخلاق
تهذیب نفس
منابع نظام اخلاقی
منابع
پانویس
- ↑ اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، تحقیق عبدالغفور عطار، ذیل ماده خلق.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ذیل ماده خلق.
- ↑ ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۷۰.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل ماده خلق.
- ↑ طوسی، اخلاقی ناصری، ص۴۸.
- ↑ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۵۰.
- ↑ سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۲۳.