تجسس در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
[[خداوند]] در تبیین [[روابط]] سالم [[اجتماعی]] که باید بر [[جامعه آرمانی]] [[دینی]] [[حاکم]] باشد، در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لا تَشْعُرُونَ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ }}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد. بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت. به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند. و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است. ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید. و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی میافتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دلهای شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند ... به بخشش و نعمتی از سوی خداوند؛ و خداوند دانایی فرزانه است. و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد. جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند. ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند. ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱-۱۲.</ref>، ضمن طرح شماری از ارزشها و هنجارهای [[اخلاقی]] ـ اجتماعی، [[مؤمنان]] را از [[بدگمانی]]، تجسّس در کار یکدیگر و [[بدگویی]] پشت سر دیگران [[نهی]] کرده و ارتکاب این امور را، به شکل غیر مستقیم بیتقوایی میخواند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref> [[مفسران]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَلَا تَجَسَّسُوا}} و بیان اموری که تفحص و کنجکاوی درباره آن نهی شده، متأثر از [[احادیث شیعه]] و [[سنی]]، واژگان و تعابیر متفاوتی به کار بردهاند که در عین اشتراک در بخشی از [[قلمرو]] معنایی، گستره شمولی متفاوت از دیگری نیز دارند. | [[خداوند]] در تبیین [[روابط]] سالم [[اجتماعی]] که باید بر [[جامعه آرمانی]] [[دینی]] [[حاکم]] باشد، در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لا تَشْعُرُونَ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ }}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد. بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت. به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند. و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است. ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید. و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی میافتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دلهای شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند ... به بخشش و نعمتی از سوی خداوند؛ و خداوند دانایی فرزانه است. و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد. جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند. ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند. ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱-۱۲.</ref>، ضمن طرح شماری از ارزشها و هنجارهای [[اخلاقی]] ـ اجتماعی، [[مؤمنان]] را از [[بدگمانی]]، تجسّس در کار یکدیگر و [[بدگویی]] پشت سر دیگران [[نهی]] کرده و ارتکاب این امور را، به شکل غیر مستقیم بیتقوایی میخواند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref> [[مفسران]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَلَا تَجَسَّسُوا}} و بیان اموری که تفحص و کنجکاوی درباره آن نهی شده، متأثر از [[احادیث شیعه]] و [[سنی]]، واژگان و تعابیر متفاوتی به کار بردهاند که در عین اشتراک در بخشی از [[قلمرو]] معنایی، گستره شمولی متفاوت از دیگری نیز دارند. | ||
عموم مفسران <ref> روحالمعانی، ج۱۳، ص۶۳. </ref> "تجسّس" را به معنای کنجکاوی و تفحص درباره لغزشها (عثرات)، <ref> التبیان، ج۹، ص۳۵۰؛ مجمعالبیان، ج۹، ص۲۰۵. </ref> معایب <ref> تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۸؛ روحالبیان، ج۹، ص۸۶؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۵. </ref> و مسائلی (عورات) <ref> جامعالبیان، ج۲۶، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ ج۱۶، ص۲۱۸؛ الدرالمنثور، ج۷، ص۵۶۷. </ref> دانستهاند که [[انسان]] از فاش شدن آن ناخشنود و شرمگین میشود،<ref> ترتیب العین، ص۵۸۸؛ الصحاح، ج۲، ص۷۵۹؛ النهایه، ج۳، ص۳۱۹، "عور".</ref> بنابراین، تفحص و کنجکاوی درباره مسائلی که [[لغزش]] و [[عیب]] به شمار نرفته، افراد از آشکار شدن آنها [[شرم]] و [[اکراه]] ندارند، از مصادیق تجسّس [[ممنوع]] نخواهد بود. [[شأن نزول]] [[آیه]] [[غیبت]] که در پارهای [[منابع تفسیری]] <ref> تفسیر بغوی، ج۴، ص۲۱۵؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۳؛ روضالجنان، ج۱۸، ص۳۱ ـ ۳۲. </ref> آمده، در کنار توجه به مفهوم آن <ref> تفسیر بغوی، ج۹، ص۳۵۰؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۳۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۹. </ref> و همچنین زمینههای پیدایش [[بدگمانی]] ـ که بیشتر، رفتارها و گفتارهای هرچند ظاهراً نابهنجار است ـ <ref> التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۱۳۴. </ref> و نیز [[استدلال]] به آیه مربوط در [[نهی]] از برخی کنجکاویها در حکایات [[تاریخی]] <ref> کشف الاسرار، ج۹، ص۲۶۲؛ روض الجنان، ج۱۸، ص۳۶ - ۳۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۹ ـ ۲۲۲. </ref> و [[فروع فقهی]] متعدد میتواند مؤید معنای مورد نظر باشد؛ از جمله براساس حکایات یاد شده، تجسّس بیشتر درباره افرادی چون [[ربیعة بن امیة بن خلف]] <ref> سنن النسائی، ج۳، ص۲۳۱؛ الاصابه، ج۲، ص۵۲۱؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۲۲. </ref> و [[ولید بن عقبه]] <ref> الاغانی، ج۴، ص۱۷۸؛ الاحتجاج، ج۱، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۸۱. </ref> انجام میشده است که به منکراتی چون [[شرب خمر]] [[دست]] میزدهاند. حکایت شبگردی [[خلیفه دوم]] در [[زمان]] [[حاکمیت]] خویش،<ref> اعلامالنبوه، ج۱، ص۲۸۷؛ التراتیب الاداریه، ج۱، ص۳۶۳. </ref> بالا رفتن وی از دیوار خانهای که احتمال شرابخواری در آن میرفت و صدای آواز از آن بلند بود، [[اعتراض]] صاحبخانه با استناد به آیه {{متن قرآن|وَلَا تَجَسَّسُوا}}<ref> سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا}}<ref> | عموم مفسران <ref> روحالمعانی، ج۱۳، ص۶۳. </ref> "تجسّس" را به معنای کنجکاوی و تفحص درباره لغزشها (عثرات)، <ref> التبیان، ج۹، ص۳۵۰؛ مجمعالبیان، ج۹، ص۲۰۵. </ref> معایب <ref> تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۸؛ روحالبیان، ج۹، ص۸۶؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۵. </ref> و مسائلی (عورات) <ref> جامعالبیان، ج۲۶، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ ج۱۶، ص۲۱۸؛ الدرالمنثور، ج۷، ص۵۶۷. </ref> دانستهاند که [[انسان]] از فاش شدن آن ناخشنود و شرمگین میشود،<ref> ترتیب العین، ص۵۸۸؛ الصحاح، ج۲، ص۷۵۹؛ النهایه، ج۳، ص۳۱۹، "عور".</ref> بنابراین، تفحص و کنجکاوی درباره مسائلی که [[لغزش]] و [[عیب]] به شمار نرفته، افراد از آشکار شدن آنها [[شرم]] و [[اکراه]] ندارند، از مصادیق تجسّس [[ممنوع]] نخواهد بود. [[شأن نزول]] [[آیه]] [[غیبت]] که در پارهای [[منابع تفسیری]] <ref> تفسیر بغوی، ج۴، ص۲۱۵؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۳؛ روضالجنان، ج۱۸، ص۳۱ ـ ۳۲. </ref> آمده، در کنار توجه به مفهوم آن <ref> تفسیر بغوی، ج۹، ص۳۵۰؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۳۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۹. </ref> و همچنین زمینههای پیدایش [[بدگمانی]] ـ که بیشتر، رفتارها و گفتارهای هرچند ظاهراً نابهنجار است ـ <ref> التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۱۳۴. </ref> و نیز [[استدلال]] به آیه مربوط در [[نهی]] از برخی کنجکاویها در حکایات [[تاریخی]] <ref> کشف الاسرار، ج۹، ص۲۶۲؛ روض الجنان، ج۱۸، ص۳۶ - ۳۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۹ ـ ۲۲۲. </ref> و [[فروع فقهی]] متعدد میتواند مؤید معنای مورد نظر باشد؛ از جمله براساس حکایات یاد شده، تجسّس بیشتر درباره افرادی چون [[ربیعة بن امیة بن خلف]] <ref> سنن النسائی، ج۳، ص۲۳۱؛ الاصابه، ج۲، ص۵۲۱؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۲۲. </ref> و [[ولید بن عقبه]] <ref> الاغانی، ج۴، ص۱۷۸؛ الاحتجاج، ج۱، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۸۱. </ref> انجام میشده است که به منکراتی چون [[شرب خمر]] [[دست]] میزدهاند. حکایت شبگردی [[خلیفه دوم]] در [[زمان]] [[حاکمیت]] خویش،<ref> اعلامالنبوه، ج۱، ص۲۸۷؛ التراتیب الاداریه، ج۱، ص۳۶۳. </ref> بالا رفتن وی از دیوار خانهای که احتمال شرابخواری در آن میرفت و صدای آواز از آن بلند بود، [[اعتراض]] صاحبخانه با استناد به آیه {{متن قرآن|وَلَا تَجَسَّسُوا}}<ref> سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا}}<ref>«به خانهها از در درآیید» سوره بقره، آیه ۱۸۹.</ref> و پذیرش آن از سوی [[خلیفه]] و همراهان که با روایتهای گوناگون گزارش شده، در این باره مشهور است. این حکایت و مانند آن <ref> الاحتجاج، ج۱، ص۱۸۶؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۶۰؛ مواقف الشیعه، ج۲، ص۱۱۳. </ref> در بیشتر منابع تفسیری،<ref> الدرالمنثور، ج۷، ص۵۶۷ ـ ۵۶۸؛ روحالمعانی، ج۲۶، ص۲۳۶ ـ ۲۳۷. </ref> [[روایی]]،<ref> المستدرک، ج۴، ص۳۷۷؛ السنن الکبری، ج۸، ص۳۳۳؛ مسندالشامیین، ج۳، ص۶۱. </ref> [[اخلاقی]] <ref> احیاء علوم الدین، ج ۲، ص۱۰۰۷ ـ ۱۰۰۸. </ref> و [[تاریخی]] <ref> الکامل، ج۳، ص۵۷۳؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۷۴؛ تاریخالمدینه، ج۲، ص۷۲۲. </ref> [[اهل سنت]] در ذیل [[آیه]] "تجسّس" آمده و به مناسبتهای گوناگون در [[منابع تفسیری]]،<ref> مجمعالبیان، ج۹، ص۲۰۳؛ روض الجنان، ج۱۸، ص۳۲ ـ ۳۴. </ref> [[اخلاقی]]،<ref> المحجة البیضاء، ج۳، ص۳۷۶؛ ج۴، ص۱۰۹. </ref> [[کلامی]]،<ref> الشافی، ج۴، ص۱۸۳؛ النص والاجتهاد، ص۳۴۵؛ الغدیر، ج۶، ص۱۲۲. </ref> [[فقهی]] <ref> کشف الغطاء، ج۱، ص۱۸. </ref> و... [[شیعه]] نیز بازتاب یافتهاست. | ||
به رغم اطلاق آیه، برخی [[مفسران]]، اموری چون قصد [[آگاهی]] از معایب <ref> جامعالبیان، ج۲۶، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۷؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۵. </ref> و [[افشاگری]] <ref> مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۵؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۳. </ref> را از شرایط تجسّسِ [[ممنوع]] شمرده و بعضی دیگر با توجه به [[مفهوم مخالف]] آیه بر این باورند که [[مؤمنان]] در [[روابط اجتماعی]] و ارزیابی دیگران باید بر اساس [[ظواهر]]، نه تجسّس و آگاهی جستن از آنچه دور از چشم دیگران است، [[رفتار]] کنند. <ref> جامعالبیان، ج۲۶، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ تفسیر ثعالبی، ج۳، ص۲۶۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۸. </ref> البته پارهای [[احادیث]] و [[فروع فقهی]] نشان میدهند که هر دو موردِ [[نهی]] از [[تجسس]] و عمل بر اساس ظواهر در برخی موارد تخصیص خورده و اطلاق ندارند. اشتراک لفظی سبب شده است که برخی مفسران و [[پژوهشگران]]، آیه را ناظر به "[[جاسوسی]] " نیز بدانند؛ با این توضیح که جاسوسی به سود [[دشمنان]] را از مصادیق تجسّس مورد نهی و [[گناه کبیره]] و جاسوسی به نفع [[مسلمانان]] را به سبب منافعی که دارد، از موارد استثنای آن شمردهاند،<ref> التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۲۵۳ ـ ۲۵۴؛ الفرقان، ج۲۶، ص۲۴۹ ـ ۲۵۰؛ دایرةالمعارف تشیع، ج۴، ص۱۲۲. </ref> در حالی که [[آیات]] پیشین و نیز خطاب {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«ای مؤمنان سوره بقره، آیه ۱۰۴.</ref> و تعبیر {{متن قرآن|لَحْمَ أَخِيهِ}}<ref> | به رغم اطلاق آیه، برخی [[مفسران]]، اموری چون قصد [[آگاهی]] از معایب <ref> جامعالبیان، ج۲۶، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۷؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۵. </ref> و [[افشاگری]] <ref> مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۵؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۳. </ref> را از شرایط تجسّسِ [[ممنوع]] شمرده و بعضی دیگر با توجه به [[مفهوم مخالف]] آیه بر این باورند که [[مؤمنان]] در [[روابط اجتماعی]] و ارزیابی دیگران باید بر اساس [[ظواهر]]، نه تجسّس و آگاهی جستن از آنچه دور از چشم دیگران است، [[رفتار]] کنند. <ref> جامعالبیان، ج۲۶، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ تفسیر ثعالبی، ج۳، ص۲۶۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۸. </ref> البته پارهای [[احادیث]] و [[فروع فقهی]] نشان میدهند که هر دو موردِ [[نهی]] از [[تجسس]] و عمل بر اساس ظواهر در برخی موارد تخصیص خورده و اطلاق ندارند. اشتراک لفظی سبب شده است که برخی مفسران و [[پژوهشگران]]، آیه را ناظر به "[[جاسوسی]] " نیز بدانند؛ با این توضیح که جاسوسی به سود [[دشمنان]] را از مصادیق تجسّس مورد نهی و [[گناه کبیره]] و جاسوسی به نفع [[مسلمانان]] را به سبب منافعی که دارد، از موارد استثنای آن شمردهاند،<ref> التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۲۵۳ ـ ۲۵۴؛ الفرقان، ج۲۶، ص۲۴۹ ـ ۲۵۰؛ دایرةالمعارف تشیع، ج۴، ص۱۲۲. </ref> در حالی که [[آیات]] پیشین و نیز خطاب {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«ای مؤمنان سوره بقره، آیه ۱۰۴.</ref> و تعبیر {{متن قرآن|لَحْمَ أَخِيهِ}}<ref>«گوشت برادر» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref> نشان میدهند که آیه در [[مقام]] [[اصلاح]] [[روابط]] میان مؤمنان است و به [[جاسوسی]] که مربوط به [[روابط]] با [[بیگانگان]] است، نفیاً و اثباتاً نظر ندارد. [[فقها]] نیز در بحث "جاسوسی" هیچ استنادی به [[آیه]] نکردهاند. <ref> المبسوط، ج۲، ص۱۵؛ جواهرالفقه، ص۵۱؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۵۰۵. </ref> | ||
[[تأمل]] در اموری چون زمینههای [[سوءظن]] <ref> شعبالایمان، ج۵، ص۳۱۶؛ بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۰۲. </ref> و تجسّس، <ref> التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۲۵۳؛ نظام اخلاقی اسلام، ص۱۳۲ ـ ۱۳۷. </ref> [[مفهوم غیبت]] <ref> التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۱۳۴؛ رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴؛ التحفة السنیه، ص۳۲۵. </ref> و نیز وقوع [[نهی]] از بدگمانی، تجسّس و [[غیبت]] به دنبال هم نشان میدهد که [[رذایل اخلاقی]] یاد شده با یکدیگر مرتبط بوده و هریک میتواند زمینه پیدایش دیگری باشد. <ref> شعب الایمان، ج۵، ص۳۱۶؛ منیة المرید، ص۳۳۱؛ المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۰. </ref> نهی از [[بدگمانی]] برای ایجاد [[الفت]]، اُخوّت و [[همیاری]] [[دینی]]، سالمسازی اذهان از درون و ایجاد ذهنیت و نگرش مثبت در افراد نسبت به یکدیگر است؛<ref> التبیان، ج۹، ص۳۵۰؛ التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۲۵۳ ـ ۲۵۴؛ فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۳۴۵ ـ ۳۳۴۶. </ref> امری که به سبب نقش اساسی آن در [[روابط اجتماعی]]، مورد تأکید [[احادیث اسلامی]] نیز قرار گرفته است،<ref> مسند احمد، ج۱، ص۳۹۶؛ مکارم الاخلاق، ص۱۷؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۱. </ref> چنانکه [[تحریم]] تجسّس و غیبت، [[میزان]] اهتمام [[قرآن]] نسبت به [[حفظ کرامت]] و حیثیت [[اجتماعی]] [[انسان]] [[مؤمن]]، محترم شمردن [[حریم]] شخصی افراد <ref> التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۲۵۳ ـ ۲۵۴؛ فی ظلالالقرآن، ج۶، ص۳۳۴۵ ـ ۳۳۴۶؛ الرحلةالمدرسیه، ج۲، ص۲۶۶. </ref> و سالمسازی و [[تحکیم]] روابط اجتماعی [[مؤمنان]] <ref> رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۴؛ الفرقان، ج۲۶، ص۲۴۹ ـ ۲۵۰. </ref> را نشان میدهد، افزون بر آن، تجسّس میتواند زمینه [[آگاهی]] از برخی ناهنجاریهای [[فکری]] و [[رفتاری]]، انتشار آن (غیبت و [[اشاعه فحشا]]) و در نتیجه [[آلودگی]] فرد کنجکاو و [[جامعه]] (آلودگی [[فرهنگی]]) را فراهم آورد؛<ref> شعبالایمان، ج۶، ص۹۹؛ رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴؛ المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۰. </ref> اموری که در آموزههای [[کتاب]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«بیگمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره نور، آیه ۱۹.</ref> و [[سنت]] <ref> مسند احمد، ج۳، ص۴۹۱؛ فتحالباری، ج۱۰، ص۴۰۱؛ بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۰۰. </ref> مورد [[نهی]] قرار گرفتهاند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تجسس - اسدی (مقاله)|مقاله «تجسس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref> | [[تأمل]] در اموری چون زمینههای [[سوءظن]] <ref> شعبالایمان، ج۵، ص۳۱۶؛ بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۰۲. </ref> و تجسّس، <ref> التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۲۵۳؛ نظام اخلاقی اسلام، ص۱۳۲ ـ ۱۳۷. </ref> [[مفهوم غیبت]] <ref> التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۱۳۴؛ رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴؛ التحفة السنیه، ص۳۲۵. </ref> و نیز وقوع [[نهی]] از بدگمانی، تجسّس و [[غیبت]] به دنبال هم نشان میدهد که [[رذایل اخلاقی]] یاد شده با یکدیگر مرتبط بوده و هریک میتواند زمینه پیدایش دیگری باشد. <ref> شعب الایمان، ج۵، ص۳۱۶؛ منیة المرید، ص۳۳۱؛ المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۰. </ref> نهی از [[بدگمانی]] برای ایجاد [[الفت]]، اُخوّت و [[همیاری]] [[دینی]]، سالمسازی اذهان از درون و ایجاد ذهنیت و نگرش مثبت در افراد نسبت به یکدیگر است؛<ref> التبیان، ج۹، ص۳۵۰؛ التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۲۵۳ ـ ۲۵۴؛ فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۳۴۵ ـ ۳۳۴۶. </ref> امری که به سبب نقش اساسی آن در [[روابط اجتماعی]]، مورد تأکید [[احادیث اسلامی]] نیز قرار گرفته است،<ref> مسند احمد، ج۱، ص۳۹۶؛ مکارم الاخلاق، ص۱۷؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۱. </ref> چنانکه [[تحریم]] تجسّس و غیبت، [[میزان]] اهتمام [[قرآن]] نسبت به [[حفظ کرامت]] و حیثیت [[اجتماعی]] [[انسان]] [[مؤمن]]، محترم شمردن [[حریم]] شخصی افراد <ref> التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۲۵۳ ـ ۲۵۴؛ فی ظلالالقرآن، ج۶، ص۳۳۴۵ ـ ۳۳۴۶؛ الرحلةالمدرسیه، ج۲، ص۲۶۶. </ref> و سالمسازی و [[تحکیم]] روابط اجتماعی [[مؤمنان]] <ref> رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۲۴؛ الفرقان، ج۲۶، ص۲۴۹ ـ ۲۵۰. </ref> را نشان میدهد، افزون بر آن، تجسّس میتواند زمینه [[آگاهی]] از برخی ناهنجاریهای [[فکری]] و [[رفتاری]]، انتشار آن (غیبت و [[اشاعه فحشا]]) و در نتیجه [[آلودگی]] فرد کنجکاو و [[جامعه]] (آلودگی [[فرهنگی]]) را فراهم آورد؛<ref> شعبالایمان، ج۶، ص۹۹؛ رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴؛ المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۰. </ref> اموری که در آموزههای [[کتاب]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«بیگمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره نور، آیه ۱۹.</ref> و [[سنت]] <ref> مسند احمد، ج۳، ص۴۹۱؛ فتحالباری، ج۱۰، ص۴۰۱؛ بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۰۰. </ref> مورد [[نهی]] قرار گرفتهاند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تجسس - اسدی (مقاله)|مقاله «تجسس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
[[آیه]] تجسّس و [[روایات]] مربوط به آن با ورود به حوزه [[فقه]]، در [[استنباط]] پارهای از مباحث فقهی و [[تحریم]] شماری از تفحصها به عنوان مصادیقی از تجسّس [[ممنوع]]، مورد استناد قرار گرفتهاند. بررسی پارهای از منابع عمده و نخستین فقهی [[شیعه]] و سنی <ref>الأم، ج۵، ص۱۳۸؛ مختصر المزنی، ص۲۱۰؛ رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴. </ref> نشان میدهد که [[فقهای اهل سنت]]، پیش از علمای [[امامیه]] به رویکرد فقهی آیه تجسّس توجه کردهاند که سبب آن میتواند احتمالا انعکاس چشمگیر حکایت یاد شده از [[خلیفه دوم]] در [[منابع اهل سنت]] و اعتبار [[سیره]] و سخن وی در نزد آنان باشد. [[حکم]] به [[حرمت]] تفحص از لغزشها و [[حریم خصوصی]] [[مؤمنان]] با استناد به روایات و نه آیه، گویا از نیمه دوم [[قرن ششم هجری]]، در ابوابی چون "باب محبة المسلمین والاهتمام بهم" و [[حقوق]] [[همسایگان]] و مؤمنان نسبت به یکدیگر مورد توجه [[فقهای امامیه]] قرار گرفته است،<ref> السرائر، ج۳، ص۶۴۲؛ الجامع للشرایع، ص۶۳۰؛ نهایةالاحکام، ج۱، ص۳۵۲. </ref> چنانکه کاربرد [[آیه]] و اصطلاح تجسّس و معرفی [[سوءظن]] به عنوان زمینه تجسّس ظاهراً برای نخستین بار در "کشف الریبة فی احکام الغیبة" [[شهید ثانی]]<ref>رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴. </ref> و پس از وی در آثار [[محقق اردبیلی]] <ref> مجمع الفائده، ج۸، ص۷۷؛ زبدة البیان، ص۳۱۲. </ref> و [[صاحب جواهر]] <ref>جواهرالکلام، ج۱۳، ص۲۹۸. </ref> به چشم میخورد. [[فقها]] که با استناد به کتاب، [[سنت]] و [[اجماع]]، تجسّس را [[حرام]] میدانند، در ابواب و [[فروع فقهی]] گوناگون، تفحص و پرس و جو درباره پارهای مسائل را از باب تجسّس حرام دانستهاند. ازاین جمله است تجسّس درباره [[منکرات]] پنهان برای [[نهی از منکر]]،<ref> روضةالطالبین، ج۷، ص۴۲۲ ـ ۴۲۳؛ مغنیالمحتاج، ج۴، ص۲۱۱؛ التحفة السنیه، ص۲۰۲. </ref> اسباب بارداریزن بیشوهری که رابطه [[نامشروع]] را رد میکند،<ref> الأم، ج۵، ص۱۳۸؛ مختصرالمزنی، ص۲۱۰؛ الدرالمنضود، ج۱، ص۱۸۰ ـ ۱۸۱. </ref> ادعای [[زن]] در مورد نداشتن شوهر، تمام شدن ایام عدّه و [[عادت]]،<ref>جامعالشتات، ج۴، ص۴۷۸. </ref> [[ایمان حقیقی]] یا ظاهری کسی که [[شهادتین]] را بر زبان جاری میکند <ref>زبدةالبیان، ص۳۱۱ ـ ۳۱۲؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۳۹۸. </ref> و رفتارهای پنهان افرادی که بر اساس "[[حُسن]] ظاهری" [[حکم]] به [[عدالت]] آنان میشود؛<ref> جواهرالکلام، ج۱۳، ص۲۹۶؛ مصباح المنهاج، ص۱۴۹. </ref> همچنین احکامی چون عدم پذیرش [[شهادت]] کسی که مخفیانه [[اقرار]] متهمی را شنیده است،<ref>المغنی، ج۱۲، ص۱۸. </ref> هدر بودن [[خون]] کسی که به سبب [[اصرار]] بر تجسّس درباره [[حریم خصوصی]] دیگران کشته یا مجروح میشود،<ref>المراسم العلویه، ص۲۴۲؛ الاشباه والنظائر، ص۱۲۶؛ النهایه، طوسی، ص۷۵۵. </ref> [[کراهت]] ارتفاع [[مساجد]] و منارهها به سبب اشراف بر درون خانههای اطراف <ref> نهایة الاحکام، ج۱، ص۳۵۲؛ جامعالمقاصد، ج۲، ص۱۴۴؛ جواهرالکلام، ج۱۴، ص۱۰۷. </ref> و... به همین آیه و [[روایات]] مستنداند. | [[آیه]] تجسّس و [[روایات]] مربوط به آن با ورود به حوزه [[فقه]]، در [[استنباط]] پارهای از مباحث فقهی و [[تحریم]] شماری از تفحصها به عنوان مصادیقی از تجسّس [[ممنوع]]، مورد استناد قرار گرفتهاند. بررسی پارهای از منابع عمده و نخستین فقهی [[شیعه]] و سنی <ref>الأم، ج۵، ص۱۳۸؛ مختصر المزنی، ص۲۱۰؛ رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴. </ref> نشان میدهد که [[فقهای اهل سنت]]، پیش از علمای [[امامیه]] به رویکرد فقهی آیه تجسّس توجه کردهاند که سبب آن میتواند احتمالا انعکاس چشمگیر حکایت یاد شده از [[خلیفه دوم]] در [[منابع اهل سنت]] و اعتبار [[سیره]] و سخن وی در نزد آنان باشد. [[حکم]] به [[حرمت]] تفحص از لغزشها و [[حریم خصوصی]] [[مؤمنان]] با استناد به روایات و نه آیه، گویا از نیمه دوم [[قرن ششم هجری]]، در ابوابی چون "باب محبة المسلمین والاهتمام بهم" و [[حقوق]] [[همسایگان]] و مؤمنان نسبت به یکدیگر مورد توجه [[فقهای امامیه]] قرار گرفته است،<ref> السرائر، ج۳، ص۶۴۲؛ الجامع للشرایع، ص۶۳۰؛ نهایةالاحکام، ج۱، ص۳۵۲. </ref> چنانکه کاربرد [[آیه]] و اصطلاح تجسّس و معرفی [[سوءظن]] به عنوان زمینه تجسّس ظاهراً برای نخستین بار در "کشف الریبة فی احکام الغیبة" [[شهید ثانی]]<ref>رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۴. </ref> و پس از وی در آثار [[محقق اردبیلی]] <ref> مجمع الفائده، ج۸، ص۷۷؛ زبدة البیان، ص۳۱۲. </ref> و [[صاحب جواهر]] <ref>جواهرالکلام، ج۱۳، ص۲۹۸. </ref> به چشم میخورد. [[فقها]] که با استناد به کتاب، [[سنت]] و [[اجماع]]، تجسّس را [[حرام]] میدانند، در ابواب و [[فروع فقهی]] گوناگون، تفحص و پرس و جو درباره پارهای مسائل را از باب تجسّس حرام دانستهاند. ازاین جمله است تجسّس درباره [[منکرات]] پنهان برای [[نهی از منکر]]،<ref> روضةالطالبین، ج۷، ص۴۲۲ ـ ۴۲۳؛ مغنیالمحتاج، ج۴، ص۲۱۱؛ التحفة السنیه، ص۲۰۲. </ref> اسباب بارداریزن بیشوهری که رابطه [[نامشروع]] را رد میکند،<ref> الأم، ج۵، ص۱۳۸؛ مختصرالمزنی، ص۲۱۰؛ الدرالمنضود، ج۱، ص۱۸۰ ـ ۱۸۱. </ref> ادعای [[زن]] در مورد نداشتن شوهر، تمام شدن ایام عدّه و [[عادت]]،<ref>جامعالشتات، ج۴، ص۴۷۸. </ref> [[ایمان حقیقی]] یا ظاهری کسی که [[شهادتین]] را بر زبان جاری میکند <ref>زبدةالبیان، ص۳۱۱ ـ ۳۱۲؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۳۹۸. </ref> و رفتارهای پنهان افرادی که بر اساس "[[حُسن]] ظاهری" [[حکم]] به [[عدالت]] آنان میشود؛<ref> جواهرالکلام، ج۱۳، ص۲۹۶؛ مصباح المنهاج، ص۱۴۹. </ref> همچنین احکامی چون عدم پذیرش [[شهادت]] کسی که مخفیانه [[اقرار]] متهمی را شنیده است،<ref>المغنی، ج۱۲، ص۱۸. </ref> هدر بودن [[خون]] کسی که به سبب [[اصرار]] بر تجسّس درباره [[حریم خصوصی]] دیگران کشته یا مجروح میشود،<ref>المراسم العلویه، ص۲۴۲؛ الاشباه والنظائر، ص۱۲۶؛ النهایه، طوسی، ص۷۵۵. </ref> [[کراهت]] ارتفاع [[مساجد]] و منارهها به سبب اشراف بر درون خانههای اطراف <ref> نهایة الاحکام، ج۱، ص۳۵۲؛ جامعالمقاصد، ج۲، ص۱۴۴؛ جواهرالکلام، ج۱۴، ص۱۰۷. </ref> و... به همین آیه و [[روایات]] مستنداند. | ||
در مواردی که [[کارها]] و اقدامهای ناصواب افراد، [[صبغه]] [[اجتماعی]] پیدا کرده، [[زندگی خانوادگی]] و [[امنیت]] [[اخلاقی]]، اجتماعی، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] افراد و [[جامعه]] را به خطر اندازد، تجسّس مجاز شمرده شده است. <ref> التحریر و التنویر، ج۲۶، ص۲۵۴؛ الفرقان، ج۲۶، ص۲۵۰؛ التراتیب الاداریه، ج۱، ص۳۶۳.</ref> از این قبیل است تفحص درباره [[همسر]] [[آینده]]،<ref>الاقناع، ج۲، ص۷۷.</ref> قاچاقچیان مواد مخدر <ref>صراط النجاة، ج۳، ص۲۱۸.</ref> و کارکنان و [[کارگزاران دولتی]] که به [[اختلاس]] متهم هستند. <ref>اجوبة الاستفتاءات، ج۲، ص۱۰۸.</ref> تأسیس نهادها و سازمانهای گوناگون اطلاعاتی و [[امنیتی]] نیز که برای [[حفظ]] [[امنیت]] [[جامعه اسلامی]] در حوزههای مختلف میتوانند براساس [[قانون]] [[اقدام]] به تحقیق، تفحص و مراقبتهای لازم کنند، بر همیناساس [[مشروعیت]] مییابد. [[فقها]] در موارد یاد شده برای رفع [[تعارض]] و [[تزاحم]] بین [[حرمت]] تجسّس و [[لزوم]] آن از باب مقدمه [[واجب]] به [[قواعد]] [[فقهی]] [[تمسک]] جستهاند. <ref>لزوم وزارت اطلاعات در حکومت اسلامی، ص۱۴۶ - ۱۴۷؛ ولایة الفقیه، ج۲، ص۵۴۵.</ref> نمونههای متعددی که از [[تفتیش]] و بازرسی برخی [[معصومان]]{{ع}} در بعضی موارد، از جمله در امور [[کارگزاران]]، گزارش شده است، مؤید [[حکم]] جواز تجسّس با حفظ شرایط، در پارهای موارد است. <ref> نهج البلاغه، نامه ۴۳؛ الجمل، ص۸۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۷۵.</ref> در [[منابع تاریخی]] نیز نمونههایی از این دست گزارش شدهاند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۰ - ۱۸۵؛ قرب الاسناد، ص۳۴۲.</ref> موضوع تجسّس، [[آیه]] و بخش عمدهای از [[احادیث]] مربوط به آن <ref>جامع السعادات، ج۲، ص۲۰۸؛ معراج السعاده، ص۵۳۹.</ref> همراه با تحلیل [[روانی]] و [[اجتماعی]] زمینهها <ref> شعب الایمان، ج۵، ص۳۱۶؛ احیاء علوم الدین، ج۱، ص۴۶؛ المحجة البیضاء، ج۱، ص۱۰۴.</ref> و پیامدهای گوناگون آن <ref>شعب الایمان، ج۶، ص۹۹.</ref> در منابع [[اخلاقی]] نیز منعکس شده است؛ از جمله، آن را از [[رذایل اخلاقی]] در مقابل [[فضیلت اخلاقی]] "سِتر عُیُوب"<ref>جامع السعادات، ج۱، ص۸۵.</ref> و موجب [[آزار دیگران]] <ref>شعب الایمان، ج۵، ص۲۹۵.</ref> دانستهاند که ریشه دراموری چون [[دشمنی]]، [[حسادت]] <ref> جامع السعادات، ج۲، ص۲۰۷.</ref> و نیز [[غفلت]] سالک از معایب خویش دارد و [[پرهیز]] از آن را از مقدمات [[تزکیه نفس]] <ref>اسرار الصلاه، ص۱۲۱.</ref> و یکی از راهکارهای برخورد با سخنچینان دانستهاند. <ref>المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۸؛ جامع السعادات، ج۲، ص۳۸۳؛ معراج السعاده، ج۱، ص۵۴۷.</ref> | در مواردی که [[کارها]] و اقدامهای ناصواب افراد، [[صبغه]] [[اجتماعی]] پیدا کرده، [[زندگی خانوادگی]] و [[امنیت]] [[اخلاقی]]، اجتماعی، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] افراد و [[جامعه]] را به خطر اندازد، تجسّس مجاز شمرده شده است. <ref> التحریر و التنویر، ج۲۶، ص۲۵۴؛ الفرقان، ج۲۶، ص۲۵۰؛ التراتیب الاداریه، ج۱، ص۳۶۳.</ref> از این قبیل است تفحص درباره [[همسر]] [[آینده]]،<ref>الاقناع، ج۲، ص۷۷.</ref> قاچاقچیان مواد مخدر <ref>صراط النجاة، ج۳، ص۲۱۸.</ref> و کارکنان و [[کارگزاران دولتی]] که به [[اختلاس]] متهم هستند. <ref>اجوبة الاستفتاءات، ج۲، ص۱۰۸.</ref> تأسیس نهادها و سازمانهای گوناگون اطلاعاتی و [[امنیتی]] نیز که برای [[حفظ]] [[امنیت]] [[جامعه اسلامی]] در حوزههای مختلف میتوانند براساس [[قانون]] [[اقدام]] به تحقیق، تفحص و مراقبتهای لازم کنند، بر همیناساس [[مشروعیت]] مییابد. [[فقها]] در موارد یاد شده برای رفع [[تعارض]] و [[تزاحم]] بین [[حرمت]] تجسّس و [[لزوم]] آن از باب مقدمه [[واجب]] به [[قواعد]] [[فقهی]] [[تمسک]] جستهاند. <ref>لزوم وزارت اطلاعات در حکومت اسلامی، ص۱۴۶ - ۱۴۷؛ ولایة الفقیه، ج۲، ص۵۴۵.</ref> نمونههای متعددی که از [[تفتیش]] و بازرسی برخی [[معصومان]]{{ع}} در بعضی موارد، از جمله در امور [[کارگزاران]]، گزارش شده است، مؤید [[حکم]] جواز تجسّس با حفظ شرایط، در پارهای موارد است. <ref> نهج البلاغه، نامه ۴۳؛ الجمل، ص۸۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۷۵.</ref> در [[منابع تاریخی]] نیز نمونههایی از این دست گزارش شدهاند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۰ - ۱۸۵؛ قرب الاسناد، ص۳۴۲.</ref> موضوع تجسّس، [[آیه]] و بخش عمدهای از [[احادیث]] مربوط به آن <ref>جامع السعادات، ج۲، ص۲۰۸؛ معراج السعاده، ص۵۳۹.</ref> همراه با تحلیل [[روانی]] و [[اجتماعی]] زمینهها <ref> شعب الایمان، ج۵، ص۳۱۶؛ احیاء علوم الدین، ج۱، ص۴۶؛ المحجة البیضاء، ج۱، ص۱۰۴.</ref> و پیامدهای گوناگون آن <ref>شعب الایمان، ج۶، ص۹۹.</ref> در منابع [[اخلاقی]] نیز منعکس شده است؛ از جمله، آن را از [[رذایل اخلاقی]] در مقابل [[فضیلت اخلاقی]] "سِتر عُیُوب"<ref>جامع السعادات، ج۱، ص۸۵.</ref> و موجب [[آزار دیگران]] <ref>شعب الایمان، ج۵، ص۲۹۵.</ref> دانستهاند که ریشه دراموری چون [[دشمنی]]، [[حسادت]] <ref> جامع السعادات، ج۲، ص۲۰۷.</ref> و نیز [[غفلت]] سالک از معایب خویش دارد و [[پرهیز]] از آن را از مقدمات [[تزکیه نفس]] <ref>اسرار الصلاه، ص۱۲۱.</ref> و یکی از راهکارهای برخورد با سخنچینان دانستهاند. <ref>المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۸؛ جامع السعادات، ج۲، ص۳۸۳؛ معراج السعاده، ج۱، ص۵۴۷.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تجسس - اسدی (مقاله)|مقاله «تجسس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref> | ||
==تجسس در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | ==تجسس در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:000058.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تجسس - اسدی (مقاله)|مقاله «تجسس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۷''']] | # [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تجسس - اسدی (مقاله)|مقاله «تجسس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۷''']] | ||
#[[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تجسس - کوشا (مقاله)|مقاله «تجسس»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | # [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تجسس - کوشا (مقاله)|مقاله «تجسس»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||