پرسشگری
(تغییرمسیر از پرسشگری)
مقدمه
پرسشگری از جمله ابزار معتبر و موثری است که انسان را به یقین هدایت میکند و این رسم (پرسشگری) در حقیقت به معنای دست گیری مخاطبان برای رسیدن به سرمنزل مقصود در جادۀ علم و تربیت است[۱]. اهمیت این عنصر به قدری بالاست که در روایتی پیامبر این عنصر (پرسیدن) را اگر به همراه اندیشه باشد، نیمی از دانش و علم انسان معرفی میکند و این فرموده پیامبر از نظر علمی نیز ثابت شده است، به طوری که محققین توفیق در طرح سوالهای گوناگون را توفیق در فهم درست آموزهها میدانند. از طرفی پرسشگری این امکان را به هر معلمی میدهد که توان سطح علمی مخاطبانش را از تعداد و کیفیت پرسشهایی که طرح میکنند محک بزند. بنابراین پرسش، ترازوی قابل اعتمادی برای وزن دانش افراد است[۲].
- برای حاصل شدن روحیۀ پرسشگری باید ویژگیهای پرسشگری دانسته شود، برخی از این ویژگیها عبارتند از:
- الف) پرسش باید به طور صحیح طرح شود چراکه طرح صحیح پرسش، اساسیترین عامل تسهیل جواب است[۳]. این مبحث را میتوان با نام «مسألهشناسی» یا «سؤالشناسی» نیز مطرح نمود. شناخت اینکه «مسأله چیست» و «ابهام در کجاست» کار بسیار بزرگی است. به بیان دیگر میتوان گفت مشخص ساختن نقطۀ حقیقی ابهام که سؤال برای کشف و روشن ساختن آن ابراز میشود، میتواند برای رسیدن به پاسخ صحیح بسیار موثر باشد؛ چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «حسن المسأله نصف العلم»[۴].[۵] همچنین امیرالمؤمنین (ع) طرح سوال به نحو مناسب را نشانۀ دانایی میداند: «هر که خوب سوال میکند دانا میشود و هر که دانا باشد خوب سوال میکند»[۶].[۷]
- البته نقطه شروع برای طرح سوالی مناسب، ابتدا به ساکن از خوب گوش دادن آغاز میشود چراکه ارتباط عمیقی بین پرسش مناسب و خوب گوش دادن به سخنان مخاطب وجود دارد[۸].
- ب)پرسشگری در تمام حوزهها وجود دارد، اعم از دینی و غیر دینی. برخی از مکاتب، هر گونه پرسشگری را در حوزۀ دین ممنوع میدانند و معتقدند نباید در حوزۀ دین پرسش نمود، بلکه باید همۀ گزارهها را تعبداً پذیرفت، اما در دین اسلام، تعقل، مبنای ایمان قرار گرفته و قرآن همواره انسان را به تفکر و تدبر ترغیب میکند[۹].
- قرآن کریم برای ترغیب مردم به پرسشگری و گسترش فرهنگ پرسشگری، به آنان سفارش بلکه دستور میدهد پرسشهای خود را با آگاهان در میان بگذارید: ﴿فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾[۱۰].[۱۱] نکته ای که در این آیه نهفته این است، پرسشگر باید چیزی که واقعا نمیداند بپرسد و نباید پرسشگری بر اساس لهو و لعب انجام گیرد، چراکه با توجه به این آیه "اهل ذکر" یعنی کسی که یاد خدا در دلهایشان زنده است و یا به معنای آنکه قرآن و ذکر را میدانند و در حقیقت قرآن شناسان و دین شناسان زمانهاند و اگر پرسش بخواهد در غالب لهو و لعب صورت بگیرد با مقام شامخ اهل ذکر همخوانی ندارد[۱۲].
- پرسشگری را میتوان از آیات دیگری نیز به دست آورد. آیاتی همچون ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ﴾[۱۳]، ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ﴾[۱۴] و ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ﴾[۱۵].[۱۶]
- باید توجه داشت قرآن همانطور که در باب پرسش و سوال تاکید ویژهای دارد و اینچنین شرط گذاشته که پرسشگر باید از اهل ذکر سوال کنند، در مقام جواب دهی هم اهتمامش بر پاسخی خشک و بی روح نیست، چراکه در قرآن پاسخگویی در غالبهای مختلفی نظیر پاسخهای نقضی، حلی، تمثیلی و استدلال برهانی ذکر شده است[۱۷].
- در روایات نیز دربارۀ پرسشگری و اهمیت آن و منطق ارج نهادن به پرسشگر، سخنانی از معصومین (ع) نقل شده است[۱۸] مانند:
- امیرالمؤمنین (ع) در بخشی از خطبۀ دویست و دو نهج البلاغه میفرماید: «و من چنان بودم که هر آنچه را بر من میگذشت میپرسیدم و به خاطر میسپردم»[۱۹].[۲۰]
- همچنین فرمودند: «آگاه باشید، سؤال کلید علم است»[۲۱].[۲۲]
- حضرت در پاسخ به سؤالی که یکی از یاران آن حضرت در زمان نامناسب طرح کردند اینگونه پاسخ دادند: «تو ای مرد اسدی، انسان مضطربی هستی، زبانت را در غیر موضعش رها میکنی. ولی چه باید کرد که از دو جهت دارای حق هستی یکی اینکه با پیامبر اکرم (ص) رابطۀ سببی داری و دوم اینکه، تو حق سؤال کردن داری».[۲۳].[۲۴]
- امیرالمؤمنین (ع) در حال جنگ صفین و بحبوحۀ درگیری و مدیریت میدان جهاد، با منطقی که نشئت گرفته از احترام به شخص پرسشگر است به سوال پیرمردی دربارۀ توحید پاسخ دادند و در پاسخ اعتراض برخی فرمودند: «ما در اینجا برای همین میجنگیم تا مردمان را به توحید بخوانیم و آنان را با آن آشنا کنیم»[۲۵].[۲۶]
- حضرت فاطمه به پرسش زنان به تفصیل پاسخ میدادند. در یکی از این جلسات وقتی پرسشگر میبیند آن بزرگوار به خاطر طولانی شدن سؤال و پاسخ خسته شدند، آن حضرت با خوشرویی او را ترغیب به ادامه پرسش میکنند و میفرمایند: «ثوابی که به پاسخگو داده میشود، آن اندازه زیاد است که مروارید و گوهرهای آن میان زمین و آسمان را پر میکند»[۲۷].[۲۸]
- ج) پرسش و سوال عنصری غیر از شبهه است؛ پرسش در حقیقت جستجوی بشر برای شناخت است و پرسشگر میکوشد تا موضوع و مطلبی را بشناسد و آن را درک کند. در حالی که هدف از ایجاد شبهه، ایجاد تردید و شک در دل مخاطب است. از سوی دیگر در شبهه، باطل به طور عمدی و خواسته حضور دارد و شبههگر با آمیختن حق و باطل میکوشد کلام باطل خود را با رنگ و لعابی از حق به دیگران منتقل کند، چنانکه امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «از آن رو شبهه را شبهه نامیدهاند که به حق شبیه و همانند است».[۲۹]
- د) پرسش به معرفتی و غیر معرفتی شناخته میشود پرسش و شبهۀ معرفتی، برخاسته از نیاز مخاطب به فهم است و باید باتوجه به این انگیزه پاسخهای تبیینی و تحلیلی همراه با برهان و استدلال، ارائه شود؛ در حالی که پرسشهای غیرمعرفتی آن دسته از پرسشهایی هستند که خاستگاه آن امر دیگری است که به طور صریح در پرسش خود را نشان نمیدهد. مثل پرسیدن هنگام یک رخداد غمناک مانند پرسشهایی که پس از زلزلهها بیان میشود و بیشتر به مسئلۀ عدالت خداوند و مانند آن باز میگردد. در حالی که این پرسش بر اثر این اتفاق هولناک حادث شده و جنبه معرفتی ندارد[۳۰].
- مطلب آخر اینکه یک پرسشگر باید بداند سوالات بی جواب وی نباید روحیۀ پرسشگری او را دچار آسیب کند؛ چراکه سؤالات بیجواب و نگرانیهای ایجاد شده، جزیی از سرشت آدمی است و بیشک یکی از خواص حیات آدمی این است که احتیاج به دانستن، بر احتیاج به اخباری بدون سوال جواب غلبه دارد. انسان فطرتاً صاحب ذهنی جست و جوگر و ناآرام است که دائما با سوالهای تازه روبروست و چون سؤال در ذهنش آمد، تا جواب را نگیرد آرام نخواهد گرفت، اما همین که پاسخ سؤالی را یافت، همین پاسخ دریچهای میشود به جهانی تازه که سرشار از سؤالهای تازه است و این جریان، پایانی ندارد[۳۱].
پانویس
- ↑ ر. ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روشهای نوین تدریس.
- ↑ ر. ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روشهای نوین تدریس.
- ↑ اصل پرسشگری.
- ↑ تحت العقول، ص ۵۶.
- ↑ اصل پرسشگری.
- ↑ «مَنْ أَحْسَنَ السُّؤَالَ عَلِم» و «مَنْ عَلِمَ أَحْسَنَ السُّؤَال»؛ غررالحکم، ش ۷۱۸۱ و ۸۰۴۲.
- ↑ ر. ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روشهای نوین تدریس.
- ↑ ر. ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روشهای نوین تدریس.
- ↑ پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟
- ↑ «اگر نمیدانید از دانشمندان بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
- ↑ ر. ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت (ع) در پاسخ گویی.
- ↑ ر. ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت (ع) در پاسخ گویی.
- ↑ «از تو از انفال میپرسند» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ «از تو درباره روح میپرسند» سوره اسراء، آیه ۸۵.
- ↑ «از تو درباره ماههای نو میپرسند» سوره بقره، آیه ۱۸۹.
- ↑ پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟
- ↑ ر. ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت (ع) در پاسخ گویی.
- ↑ ر. ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت (ع) در پاسخ گویی.
- ↑ «و کان لایمر بی من ذلک شیء الا سالته عنه حفظته»؛ معادیخواه عبدالمجید، خورشید بیغروب نهج البلاغه، ص ۲۴۰.
- ↑ اصل پرسشگری.
- ↑ .«الا ان السؤال مفتاح العلم»؛سفینه البحار، ج ۱ ص ۵۸۵.
- ↑ .مقاله، اصل پرسشگری، پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟
- ↑ آدرس؟؟ ؟
- ↑ مقاله، اصل پرسشگری
- ↑ اصول کافی، باب الجبر والقدر، ح۱.
- ↑ مقاله، اصل پرسشگری، پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟
- ↑ آدرس؟؟ ؟
- ↑ ر. ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت (ع) در پاسخ گویی؛ مقاله، اصل پرسشگری، پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟
- ↑ ر. ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت (ع) در پاسخ گویی.
- ↑ ر. ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت (ع) در پاسخ گویی.
- ↑ مقاله، اصل پرسشگری.