نظام اجتماعی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = نظام | | موضوع مرتبط = نظام | ||
خط ۲۷: | خط ۲۶: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[فقه نظام]] | * [[فقه نظام]] | ||
* [[مدیریت]] | * [[مدیریت]] | ||
خط ۵۱: | خط ۵۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:نظام]] | [[رده:نظام]] |
نسخهٔ ۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۳۸
مفهوم نظام (سیستم) اجتماعی
تالکوت پارسون[۱] از پیشروان جامعه شناسی آمریکا، برای سیستم اجتماعی سه خصوصیت بیان میکند:
- وجود روابط متقابل بین دو یا چند نفر؛
- منظور داشتن نحوۀ رفتار احتمالی دیگران در رفتارهای مبتنی بر روابط متقابل؛
- تعقیب هدفهای مشترک.
به عقیدۀ پارسون، مجموعهای که از سه خصوصیت فوق برخوردار باشد، یک سیستم اجتماعی ایجاد میکند[۲].
بنابر تعریف پارسون، وجود روابط هوشمندانه و هدفمندانۀ متقابل بین افراد یک مجموعه، قوام اصلی سیستم اجتماعی است.
چنانچه به این نکته نیز توجه شود که وجود روابط هوشمندانۀ متقابل و مبتنی بر هدف مشترک واحد بین افراد یک مجموعه بستگی به وجود مرکزیت واحد هدایتگری دارد که بتواند روابط متقابل این مجموعه را در مسیر هدف واحد تنظیم و هدایت کند، در تعریف سیستم یا نظام اجتماعی، به همان نتیجهای میرسیم که در تعریف و تبیین ویژگیهای نظام بیان کردیم؛ چنانچه ویژگیهای سه گانه نظام به شرحی که در گذشته ارائه کردیم در مجموعهای از انسانها فراهم آیند، این مجموعه را میتوان برخوردار از یک نظام یا سیستم اجتماعی واحد شناخت؛ بنابراین، در تعریف سیستم اجتماعی میتوان چنین گفت: "الگوی روابط متقابل و منظم حاکم بر جمعی از انسانهای دارای هدف مشترک و برخوردار از رهبری و مدیریت مرکزی واحد".
- از آنجا که وجود رهبریِ مرکزی واحد، شرط اصلی شکلگیری روابط متقابل، منظم و هدفدار بین انسانها در یک مجموعه واحد است؛ لهذا در تعریف سیستم اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.
براساس این تعریف، وجود رهبری واحد، شرط اصلی شکلگیری هرگونه نظام اجتماعی واحد است. و از همین جاست که در تعریف "رهبری" نیز به جایگاه آن در شکل دهی رفتار افراد مجموعۀ تحت رهبری اشاره شده است؛ مثلاً در تعریفی که از اُوردوی تید[۳] دربارۀ رهبری نقل شده، آمده است: "رهبری، قدرت تأثیر بر مجموعهای از انسانها و واداشتن آنان به همکاری در راه تحقیق هدفی است که در پی آنند"[۴].
و نظیر آن، تعریفی است که از اموری بوگاردوس[۵] نقل شده:"رهبری، عمل تأثیر متقابلی است که همکاری و همدستی افراد یک مجموعه به رغم تفاوتهایی که دارند و جهت دهی رفتار آنها در راه هدف مشترکی را نتیجه میدهد"[۶].
نقش رهبری در نظام اجتماعی، منحصر در مرحلۀ عینی شدن و اجرای عملی یک نظام نیست، بلکه در تئوری یک نظام نیز شکل و جایگاه رهبری نقش اول را ایفا میکند؛ لهذا مسئلۀ رهبری، نه تنها در مرحله اجرای الگوی یک نظام نقش تعیین کننده دارد، بلکه در الگوی تئوریک نظام نیز جایگاه تعیین کننده و اساسی دارد[۷].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ Talcott Parsons.
- ↑ رابرت دال، مترجم: حسین ظفریان، تجزیه و تحلیل جدید سیاست، ص۱۵.
- ↑ Ordway Tead.
- ↑ فارس خلیل وهبه و فتوح أبوالعزم، القیادۀ وتخطیط مجتمعنا الاشتراکی، مکتبۀ القاهرۀ الحدیثۀ (به نقل از Ordway Tead, The Art of leadership. p.۱۶).
- ↑ Emory S. Bogardus.
- ↑ فارس خلیل وهبه و فتوح أبوالعزم، القیادۀ وتخطیط مجتمعنا الاشتراکی، مکتبۀ القاهرۀ الحدیثۀ (به نقل از Emory S.Bogardus. Leaders and Leadership, p.۳).
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص:۶۹-۷۲.