جز
جایگزینی متن - ']]' به ' [['
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==[[حدیث یوم الدار]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}== | ==[[حدیث یوم الدار]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}== | ||
* [[متکلمان امامیه]] مانند [[سید مرتضی]] و [[علامه حلی]] این [[حدیث]] را به عنوان [[دلیل]] بر [[امامت]] و نمونهای از [[نص جلی]] بر [[خلافت]] [[امیر المؤمنین]] آوردهاند. در [[حدیث]] [[یومالانذار]] کلماتی که [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[علی]]{{ع}} فرمودهاند مانند: {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوهُ}} به صراحت بر مدعای [[امامیه]] در [[خلافت]] و [[جانشینی]] و [[لزوم اطاعت]] از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} به عنوان [[خلافت]] و [[وصایت]] دلالت دارد. مخاطبان هم در آن جلسه چیز دیگری برداشت نکردند لذا به [[ابوطالب]] از روی طعنه و [[استهزا]] گفتند: {{متن حدیث|قَدْ أَمَرَکَ أَنْ تَسْمَعَ لِابْنِکَ وَ تُطِیعَ}} تو را [[فرمان]] داد تا حرف پسرت را بشنوی و [[اطاعت]] کنی<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>. | * [[متکلمان امامیه]] مانند [[سید مرتضی]] و [[علامه حلی]] این [[حدیث]] را به عنوان [[دلیل]] بر [[امامت]] و نمونهای از [[نص جلی]] بر [[خلافت]] [[امیر المؤمنین]] آوردهاند. در [[حدیث]] [[یومالانذار]] کلماتی که [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[علی]]{{ع}} فرمودهاند مانند: {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوهُ}} به صراحت بر مدعای [[امامیه]] در [[خلافت]] و [[جانشینی]] و [[لزوم اطاعت]] از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} به عنوان [[خلافت]] و [[وصایت]] دلالت دارد. مخاطبان هم در آن جلسه چیز دیگری برداشت نکردند لذا به [[ابوطالب]] از روی طعنه و [[استهزا]] گفتند: {{متن حدیث|قَدْ أَمَرَکَ أَنْ تَسْمَعَ لِابْنِکَ وَ تُطِیعَ}} تو را [[فرمان]] داد تا حرف پسرت را بشنوی و [[اطاعت]] کنی<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>. | ||
*برخی از نویسندگان [[اهل سنت]] برای [[رهایی]] از دلالت [[آشکار]] و صریح این [[نص]] معتبر به [[پنهان]] کاری و یا [[تحریف]] [[دست]] زدهاند؛ برای مثال [[طبری]] که خود در [[کتاب]][[تاریخ]] این [[روایت]] را با لفظ {{متن حدیث|أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ}} [[نقل]] کرده، در [[کتاب]][[تفسیر]] [[وصایت]] و [[خلافت]] را حذف کرده به جای آن از لفظ "کذا وکذا" استفاده کرده است بعد از [[طبری]] نیز برخی همین راه وی در [[کتاب]][[تفسیر]] را پیمودهاند<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>. یا اینکه گفته شده است: در آن جلسه [[پیامبر]]{{صل}} [[حضرت علی]]{{ع}} را به امور شخصی [[وصیت]] کرده، نه به امر [[امامت]] و [[جانشینی]] خود. | *برخی از نویسندگان [[اهل سنت]] برای [[رهایی]] از دلالت [[آشکار]] و صریح این [[نص]] معتبر به [[پنهان]] کاری و یا [[تحریف]] [[دست]] زدهاند؛ برای مثال [[طبری]] که خود در [[کتاب]] [[تاریخ]] این [[روایت]] را با لفظ {{متن حدیث|أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ}} [[نقل]] کرده، در [[کتاب]] [[تفسیر]] [[وصایت]] و [[خلافت]] را حذف کرده به جای آن از لفظ "کذا وکذا" استفاده کرده است بعد از [[طبری]] نیز برخی همین راه وی در [[کتاب]] [[تفسیر]] را پیمودهاند<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>. یا اینکه گفته شده است: در آن جلسه [[پیامبر]]{{صل}} [[حضرت علی]]{{ع}} را به امور شخصی [[وصیت]] کرده، نه به امر [[امامت]] و [[جانشینی]] خود. | ||
*پاسخ: کسی که صدر و ذیل این [[حدیث]] را ملاحظه کند، پی خواهد برد که حدیث دار مربوط به [[امامت]] و [[خلافت]] است. زیرا: | *پاسخ: کسی که صدر و ذیل این [[حدیث]] را ملاحظه کند، پی خواهد برد که حدیث دار مربوط به [[امامت]] و [[خلافت]] است. زیرا: | ||
# [[پیامبر]]{{صل}} در همان ابتدای جلسه خطاب به آنها فرمود: من خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را برای شما آوردهام و [[خداوند]] به من امر فرموده: که شما را به سوی او بخوانم. پس کدام یک از شما در این امر مرا [[یاری]] میکند تا او [[برادر]]، [[وصی]] و [[جانشین]] من در میان شما باشد؟ با توجه به این کلمات و نیز جمله {{متن حدیث|مَنْ یُؤَازِرُنِی عَلَی هَذَا الْأَمْرِ}}ـ که عبارت از [[دعوت]] [[توحیدی]] [[اسلام]] است ـ آیا از [[وصایت]]، جز [[جانشینی]] و [[امامت]] برای [[هدایت]] [[امت]] چیز دیگری فهمیده میشود؟ | # [[پیامبر]]{{صل}} در همان ابتدای جلسه خطاب به آنها فرمود: من خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را برای شما آوردهام و [[خداوند]] به من امر فرموده: که شما را به سوی او بخوانم. پس کدام یک از شما در این امر مرا [[یاری]] میکند تا او [[برادر]]، [[وصی]] و [[جانشین]] من در میان شما باشد؟ با توجه به این کلمات و نیز جمله {{متن حدیث|مَنْ یُؤَازِرُنِی عَلَی هَذَا الْأَمْرِ}}ـ که عبارت از [[دعوت]] [[توحیدی]] [[اسلام]] است ـ آیا از [[وصایت]]، جز [[جانشینی]] و [[امامت]] برای [[هدایت]] [[امت]] چیز دیگری فهمیده میشود؟ | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
# [[نبی اکرم]]{{صل}} نفرمود: این [[اجابت]] علت تامه برای [[خلافت]] است، تا اینکه بگوییم هرکه [[اجابت]] کرد او [[خلیفه]] است. مضمون [[روایت]] این نیست که هرکس [[ایمان]] بیاورد [[وصیّ]] و [[خلیفه]] من خواهد بود، بلکه مضمون این است که هر کس مرا در این کار معاونت و معاضدت نماید و [[قوت]] بازوی من گردد و [[یار]] و معین من باشد، او [[خلیفه]] من است. | # [[نبی اکرم]]{{صل}} نفرمود: این [[اجابت]] علت تامه برای [[خلافت]] است، تا اینکه بگوییم هرکه [[اجابت]] کرد او [[خلیفه]] است. مضمون [[روایت]] این نیست که هرکس [[ایمان]] بیاورد [[وصیّ]] و [[خلیفه]] من خواهد بود، بلکه مضمون این است که هر کس مرا در این کار معاونت و معاضدت نماید و [[قوت]] بازوی من گردد و [[یار]] و معین من باشد، او [[خلیفه]] من است. | ||
# [[خداوند]] و [[رسول]] او از اول میدانستند، که این بار سنگین و درخواست مهم را جز [[علی]]{{ع}} نمیتواند [[اجابت]] کند، ولی به خاطر تثبیت [[امامت]] و [[اتمام حجت]] بر قومش، به طور عموم در این جلسه به صورت پیشنهادی مطرح شد. که با این بیان، فرض تعدد [[اجابت]] کننده، درست نیست زیرا اگر درست بود [[پیامبر]] حتماً معرفی میکرد چرا که [[پیامبر]]{{صل}} در آن روز نیاز مبرم به پشتیبانیهای زیادی داشت. ولی چون [[امر الهی]] بود باید فقط به دست اهلش یعنی [[امیر المؤمنین]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} سپرده میشد. | # [[خداوند]] و [[رسول]] او از اول میدانستند، که این بار سنگین و درخواست مهم را جز [[علی]]{{ع}} نمیتواند [[اجابت]] کند، ولی به خاطر تثبیت [[امامت]] و [[اتمام حجت]] بر قومش، به طور عموم در این جلسه به صورت پیشنهادی مطرح شد. که با این بیان، فرض تعدد [[اجابت]] کننده، درست نیست زیرا اگر درست بود [[پیامبر]] حتماً معرفی میکرد چرا که [[پیامبر]]{{صل}} در آن روز نیاز مبرم به پشتیبانیهای زیادی داشت. ولی چون [[امر الهی]] بود باید فقط به دست اهلش یعنی [[امیر المؤمنین]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} سپرده میشد. | ||
*به بیان دیگر [[سخنان پیامبر]]{{صل}} {{متن حدیث|أَیُّکُمْ یُؤَازِرُنِی}} در واقع یک [[ابلاغ]][[امر]] [[خداوند تعالی]] نسبت به [[جعل]] [[ولایت]] و [[جانشینی]] برای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} است نه یک انشاء و ایجاد [[ولایت]] به صورت مشروط تا فرض کنیم اگر فرد دیگری قبول میکرد او [[صاحب ولایت]] و [[خلافت]] میشد. و این در حالی است که [[احادیث متواتر]] دیگر مانند، [[حدیث ثقلین]]، [[غدیر]] و غیره بر [[وصایت]] و [[خلافت امیرالمؤمنین]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تاکید دارد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>. | *به بیان دیگر [[سخنان پیامبر]]{{صل}} {{متن حدیث|أَیُّکُمْ یُؤَازِرُنِی}} در واقع یک [[ابلاغ]] [[امر]] [[خداوند تعالی]] نسبت به [[جعل]] [[ولایت]] و [[جانشینی]] برای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} است نه یک انشاء و ایجاد [[ولایت]] به صورت مشروط تا فرض کنیم اگر فرد دیگری قبول میکرد او [[صاحب ولایت]] و [[خلافت]] میشد. و این در حالی است که [[احادیث متواتر]] دیگر مانند، [[حدیث ثقلین]]، [[غدیر]] و غیره بر [[وصایت]] و [[خلافت امیرالمؤمنین]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تاکید دارد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>. | ||
* [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نیز در پاسخ به این سوال که چرا با وجود [[عباس]] [[عموی پیامبر]]{{صل}} او [[وصی]] و [[وارث پیامبر]] اکرم{{صل}} است؟ به ماجرای [[یوم الدار]] استناد فرموده و [[نصب]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را علت و سبب این [[منصب]] میداند. این استناد و [[استشهاد]] در منابع [[فریقین]] ذکر شده است. حتی [[ابوبکر]] برای فیصله دادن به ادعای [[عباس]] عموی [[رسول الله]]{{صل}} به ماجرای [[یوم الانذار]] و [[نصب]] [[امیر المؤمنین]] به عنوان [[وارث]] و [[وصی]] [[رسول الله]]{{صل}} [[احتجاج]] میکند. نکته مهم دیگر در این حادثه دلالت بر [[نبوت]] و [[اعجاز]] است که توجه دیگر نویسندگان [[اسلامی]] را در ضبط حادثه [[یوم الانذار]] با تفاصیل آن به خود جلب نموده است زیرا با توشه کم گروه زیادی را [[اطعام]] کرده است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>. | * [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نیز در پاسخ به این سوال که چرا با وجود [[عباس]] [[عموی پیامبر]]{{صل}} او [[وصی]] و [[وارث پیامبر]] اکرم{{صل}} است؟ به ماجرای [[یوم الدار]] استناد فرموده و [[نصب]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را علت و سبب این [[منصب]] میداند. این استناد و [[استشهاد]] در منابع [[فریقین]] ذکر شده است. حتی [[ابوبکر]] برای فیصله دادن به ادعای [[عباس]] عموی [[رسول الله]]{{صل}} به ماجرای [[یوم الانذار]] و [[نصب]] [[امیر المؤمنین]] به عنوان [[وارث]] و [[وصی]] [[رسول الله]]{{صل}} [[احتجاج]] میکند. نکته مهم دیگر در این حادثه دلالت بر [[نبوت]] و [[اعجاز]] است که توجه دیگر نویسندگان [[اسلامی]] را در ضبط حادثه [[یوم الانذار]] با تفاصیل آن به خود جلب نموده است زیرا با توشه کم گروه زیادی را [[اطعام]] کرده است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>. | ||