اشعث انصاری: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اشعث انصاری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
نام [[پدر]] او معلوم نیست و این نام تنها از خبری است که دربارهاش نقل شده است. [[ابن ابی شیبه]]<ref>ابن ابی شبیه، ج۶، ص۴۲۲.</ref> گوید: دو [[برادر]] از [[انصار]] بودند که یکی [[اشعث]] نام داشت و این شخص در [[زمان عمر]] به یکی از [[جنگها]] با [[سپاه مسلمانان]] بیرون رفته بود. [[زن]] برادرش به شوهرش اطلاع داد که [[زن]] اشعث با مردی ([[یهودی]]) پنهانی سر و سرّی دارد. برادر اشعث به [[خانه]] او سر کشید و دید آن غریبه با زن برادرش در یک بسترند و این [[شعر]] را میخواند: | نام [[پدر]] او معلوم نیست و این نام تنها از خبری است که دربارهاش نقل شده است. [[ابن ابی شیبه]]<ref>ابن ابی شبیه، ج۶، ص۴۲۲.</ref> گوید: دو [[برادر]] از [[انصار]] بودند که یکی [[اشعث]] نام داشت و این شخص در [[زمان عمر]] به یکی از [[جنگها]] با [[سپاه مسلمانان]] بیرون رفته بود. [[زن]] برادرش به شوهرش اطلاع داد که [[زن]] اشعث با مردی ([[یهودی]]) پنهانی سر و سرّی دارد. برادر اشعث به [[خانه]] او سر کشید و دید آن غریبه با زن برادرش در یک بسترند و این [[شعر]] را میخواند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۹: | خط ۷: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
:[[اسلام]]، اشعث را بر من برگزید (یا [[فریب]] داد) و من با زن او در تمام شب [[خلوت]] گزیدم. | :[[اسلام]]، اشعث را بر من برگزید (یا [[فریب]] داد) و من با زن او در تمام شب [[خلوت]] گزیدم. | ||
برادر اشعث نیز بیدرنگ [[شمشیر]] کشید و آن مرد را کُشت. بنا بر [[روایات]] دیگر، [[مرد]] یهودی خدمتکار او بوده است<ref>ابن حزم، ج۸، ص۲۵۱؛ نووی، ج۱۸، ص۳۶۱.</ref> و بنا به روایتی دیگر، [[بکر بن شداخ لیثی]] کشنده این مرد یهودی بوده است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. این خبر به گوش عمر رسید و از حاضران خواست تا چنانچه کسی از این موضوع اطلاع دارد، [[شهادت]] دهد. [[بکر]] (یا [[بکیر بن شداخ]]) برخاست و خود را به عنوان [[وکیل]] اشعث بر خانوادهاش معرفی کرد و تمام جریان را شهادت داد. عمر نیز [[خون]] آن مرد یهودی را هدر اعلام کرد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱ و ر.ک: مدخل بکربن شداخ.</ref>. | برادر اشعث نیز بیدرنگ [[شمشیر]] کشید و آن مرد را کُشت. بنا بر [[روایات]] دیگر، [[مرد]] یهودی خدمتکار او بوده است<ref>ابن حزم، ج۸، ص۲۵۱؛ نووی، ج۱۸، ص۳۶۱.</ref> و بنا به روایتی دیگر، [[بکر بن شداخ لیثی]] کشنده این مرد یهودی بوده است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. این خبر به گوش عمر رسید و از حاضران خواست تا چنانچه کسی از این موضوع اطلاع دارد، [[شهادت]] دهد. [[بکر]] (یا [[بکیر بن شداخ]]) برخاست و خود را به عنوان [[وکیل]] اشعث بر خانوادهاش معرفی کرد و تمام جریان را شهادت داد. عمر نیز [[خون]] آن مرد یهودی را هدر اعلام کرد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱ و ر. ک: مدخل بکربن شداخ.</ref>. | ||
صدور این [[حکم]] از سوی عمر بدون درخواست اقامه [[بینه]] از سوی [[قاتل]]، مورد توجه [[متکلمان شیعه]] و [[فقهای اهل سنت]] و برخی [[فقهای شیعه]] قرار گرفته است. | صدور این [[حکم]] از سوی عمر بدون درخواست اقامه [[بینه]] از سوی [[قاتل]]، مورد توجه [[متکلمان شیعه]] و [[فقهای اهل سنت]] و برخی [[فقهای شیعه]] قرار گرفته است. | ||
[[طبری]] [[شیعی]]<ref>طبری، ص۵۳۲.</ref> صدور چنین حکمی را از سوی عمر، از [[مطاعن]] او برشمرده است و گوید: صدور چنین حکمی برخلاف [[اجماع امت]] است که ادعای بدون بینه پذیرفته نیست. در حالی که قاتل به [[قتل]] خود [[اقرار]] کرده، عمر بدون درخواست بینه از قاتل، خون مرد یهودی را که در [[ذمه اسلام]] بوده، هدر اعلام کرده است. [[نووی]]<ref>نووی، ج۱۸، ص۳۶۱.</ref> نیز این خبر را به [[دلایل]] گوناگون رد کرده است. وی میگوید: [[قاتل]] باید بر زنای محصنه بودن [[مرد]] [[یهودی]] اقامه [[بینه]] میکرد، چنان که [[علی]]{{ع}} درباره ماجرایی مانند این، [[حکم]] به اقامه بینه کرده بود. برخلاف او، [[ابن قدامه]]<ref>ابن قدامه، ج۱، ص۳۵۴.</ref> هرچند در این موارد اقامه بینه را لازم میداند، ولی در خصوص این عمل عمر پاسخ میدهد که با [[اقرار]] ولی دم، موضوع [[قتل]] و [[زنا]] بر عمر ثابت شده است، اما باید ولی دم افزون بر اقرار، قسم نیز بخورد. [[طوسی]]<ref>طوسی، ج۷، ص۴۷-۴۹.</ref> نیز در این زمینه دیدگاههای گوناگون را آورده و خود این نظر را ترجیح داده که قاتل [[قصاص]] نمیشود. اساساً این موضوع به این مطلب باز میگردد که، آیا [[مسلمان]] با کشتن [[اهل کتاب]] قصاص میشود یا نه؟ و اینکه آیا بینه نیاز دارد یا نه؟ تقریباً شرط [[تساوی]] در [[دین]] برای قصاص، از مسلمات [[فقه شیعه]] است. | [[طبری]] [[شیعی]]<ref>طبری، ص۵۳۲.</ref> صدور چنین حکمی را از سوی عمر، از [[مطاعن]] او برشمرده است و گوید: صدور چنین حکمی برخلاف [[اجماع امت]] است که ادعای بدون بینه پذیرفته نیست. در حالی که قاتل به [[قتل]] خود [[اقرار]] کرده، عمر بدون درخواست بینه از قاتل، خون مرد یهودی را که در [[ذمه اسلام]] بوده، هدر اعلام کرده است. [[نووی]]<ref>نووی، ج۱۸، ص۳۶۱.</ref> نیز این خبر را به [[دلایل]] گوناگون رد کرده است. وی میگوید: [[قاتل]] باید بر زنای محصنه بودن [[مرد]] [[یهودی]] اقامه [[بینه]] میکرد، چنان که [[علی]] {{ع}} درباره ماجرایی مانند این، [[حکم]] به اقامه بینه کرده بود. برخلاف او، [[ابن قدامه]]<ref>ابن قدامه، ج۱، ص۳۵۴.</ref> هرچند در این موارد اقامه بینه را لازم میداند، ولی در خصوص این عمل عمر پاسخ میدهد که با [[اقرار]] ولی دم، موضوع [[قتل]] و [[زنا]] بر عمر ثابت شده است، اما باید ولی دم افزون بر اقرار، قسم نیز بخورد. [[طوسی]]<ref>طوسی، ج۷، ص۴۷-۴۹.</ref> نیز در این زمینه دیدگاههای گوناگون را آورده و خود این نظر را ترجیح داده که قاتل [[قصاص]] نمیشود. اساساً این موضوع به این مطلب باز میگردد که، آیا [[مسلمان]] با کشتن [[اهل کتاب]] قصاص میشود یا نه؟ و اینکه آیا بینه نیاز دارد یا نه؟ تقریباً شرط [[تساوی]] در [[دین]] برای قصاص، از مسلمات [[فقه شیعه]] است. | ||
در این خبر هیچ دلالتی بر [[صحابی]] بودن [[اشعث]] [[انصاری]] نیست و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱.</ref> تنها بر این اساس که چون در [[زمان]] [[رحلت رسول خدا]] تمام [[انصار]] مسلمان بودهاند (و باید افزود که [[پیامبر]] را نیز دیده اند)، صحابی بودن این شخص را [[اثبات]] کرده است.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اشعث انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۸۹.</ref> | در این خبر هیچ دلالتی بر [[صحابی]] بودن [[اشعث]] [[انصاری]] نیست و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱.</ref> تنها بر این اساس که چون در [[زمان]] [[رحلت رسول خدا]] تمام [[انصار]] مسلمان بودهاند (و باید افزود که [[پیامبر]] را نیز دیده اند)، صحابی بودن این شخص را [[اثبات]] کرده است.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اشعث انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۸۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اشعث انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۴
مقدمه
نام پدر او معلوم نیست و این نام تنها از خبری است که دربارهاش نقل شده است. ابن ابی شیبه[۱] گوید: دو برادر از انصار بودند که یکی اشعث نام داشت و این شخص در زمان عمر به یکی از جنگها با سپاه مسلمانان بیرون رفته بود. زن برادرش به شوهرش اطلاع داد که زن اشعث با مردی (یهودی) پنهانی سر و سرّی دارد. برادر اشعث به خانه او سر کشید و دید آن غریبه با زن برادرش در یک بسترند و این شعر را میخواند:
وَأَشْعَثُ غزه الْإِسْلَامِ مني | خَلْوَةً بعرسه لَيْلِ التَّمَامُ |
برادر اشعث نیز بیدرنگ شمشیر کشید و آن مرد را کُشت. بنا بر روایات دیگر، مرد یهودی خدمتکار او بوده است[۲] و بنا به روایتی دیگر، بکر بن شداخ لیثی کشنده این مرد یهودی بوده است[۳]. این خبر به گوش عمر رسید و از حاضران خواست تا چنانچه کسی از این موضوع اطلاع دارد، شهادت دهد. بکر (یا بکیر بن شداخ) برخاست و خود را به عنوان وکیل اشعث بر خانوادهاش معرفی کرد و تمام جریان را شهادت داد. عمر نیز خون آن مرد یهودی را هدر اعلام کرد[۴].
صدور این حکم از سوی عمر بدون درخواست اقامه بینه از سوی قاتل، مورد توجه متکلمان شیعه و فقهای اهل سنت و برخی فقهای شیعه قرار گرفته است.
طبری شیعی[۵] صدور چنین حکمی را از سوی عمر، از مطاعن او برشمرده است و گوید: صدور چنین حکمی برخلاف اجماع امت است که ادعای بدون بینه پذیرفته نیست. در حالی که قاتل به قتل خود اقرار کرده، عمر بدون درخواست بینه از قاتل، خون مرد یهودی را که در ذمه اسلام بوده، هدر اعلام کرده است. نووی[۶] نیز این خبر را به دلایل گوناگون رد کرده است. وی میگوید: قاتل باید بر زنای محصنه بودن مرد یهودی اقامه بینه میکرد، چنان که علی (ع) درباره ماجرایی مانند این، حکم به اقامه بینه کرده بود. برخلاف او، ابن قدامه[۷] هرچند در این موارد اقامه بینه را لازم میداند، ولی در خصوص این عمل عمر پاسخ میدهد که با اقرار ولی دم، موضوع قتل و زنا بر عمر ثابت شده است، اما باید ولی دم افزون بر اقرار، قسم نیز بخورد. طوسی[۸] نیز در این زمینه دیدگاههای گوناگون را آورده و خود این نظر را ترجیح داده که قاتل قصاص نمیشود. اساساً این موضوع به این مطلب باز میگردد که، آیا مسلمان با کشتن اهل کتاب قصاص میشود یا نه؟ و اینکه آیا بینه نیاز دارد یا نه؟ تقریباً شرط تساوی در دین برای قصاص، از مسلمات فقه شیعه است.
در این خبر هیچ دلالتی بر صحابی بودن اشعث انصاری نیست و ابن حجر[۹] تنها بر این اساس که چون در زمان رحلت رسول خدا تمام انصار مسلمان بودهاند (و باید افزود که پیامبر را نیز دیده اند)، صحابی بودن این شخص را اثبات کرده است.[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ابن ابی شبیه، ج۶، ص۴۲۲.
- ↑ ابن حزم، ج۸، ص۲۵۱؛ نووی، ج۱۸، ص۳۶۱.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱ و ر. ک: مدخل بکربن شداخ.
- ↑ طبری، ص۵۳۲.
- ↑ نووی، ج۱۸، ص۳۶۱.
- ↑ ابن قدامه، ج۱، ص۳۵۴.
- ↑ طوسی، ج۷، ص۴۷-۴۹.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ هدایتپناه، محمد رضا، مقاله «اشعث انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۸۹.