برهان وساطت فیض: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[برهان وساطت فیض در قرآن]] - [[برهان وساطت فیض در حدیث]] - [[برهان وساطت فیض در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[برهان]] [[وساطت فیض الهی]] بر [[خلق]] و [[اثبات امامت عامه]] از طریق آن، از جمله مباحثی است که در همه مکاتب [[عقلی]] طرح شده و مورد مداقّه قرار گرفته است. در این برهان به اقتضاء بحث، به اختصار برخی از اصطلاحات [[فلسفی]]، از جمله [[مقام]] [[صادر اول]] در [[حکمت]] مشاء و [[اشراق]] توضیح داده میشود و سپس تبیین کاملتر آن بنا بر حکمت متعالیه مطرح میگردد. | [[برهان]] [[وساطت فیض الهی]] بر [[خلق]] و [[اثبات امامت عامه]] از طریق آن، از جمله مباحثی است که در همه مکاتب [[عقلی]] طرح شده و مورد مداقّه قرار گرفته است. در این برهان به اقتضاء بحث، به اختصار برخی از اصطلاحات [[فلسفی]]، از جمله [[مقام]] [[صادر اول]] در [[حکمت]] مشاء و [[اشراق]] توضیح داده میشود و سپس تبیین کاملتر آن بنا بر حکمت متعالیه مطرح میگردد. | ||
در ادامه، با بررسی اولین [[فیض]] صادر از [[خداوند]] - یعنی مقام ولایی [[خلیفة اللّه]] - [[ضرورت وجود امام]] در همه مراتب عالم، از جمله در [[عالم دنیا]]، [[استدلال]] میگردد. | در ادامه، با بررسی اولین [[فیض]] صادر از [[خداوند]] - یعنی مقام ولایی [[خلیفة اللّه]] - [[ضرورت وجود امام]] در همه مراتب عالم، از جمله در [[عالم دنیا]]، [[استدلال]] میگردد. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۱: | ||
صورت منطقی برهان نیز بنا بر دو قاعدهای که اشاره شد، طی دو مرحله قابل بیان است؛ به این ترتیب که: | صورت منطقی برهان نیز بنا بر دو قاعدهای که اشاره شد، طی دو مرحله قابل بیان است؛ به این ترتیب که: | ||
اولاً، بنا بر قاعده الواجب...، آنچه از خداوند ضروری است، صدور دائمی فیض بر خلایق است. | اولاً، بنا بر قاعده الواجب... ، آنچه از خداوند ضروری است، صدور دائمی فیض بر خلایق است. | ||
ثانیاً، بنا بر قاعده الواحد...، صدور [[فیض]] از [[خداوند]] یکی بیش نیست. | ثانیاً، بنا بر قاعده الواحد... ، صدور [[فیض]] از [[خداوند]] یکی بیش نیست. | ||
نتیجه آنکه: آنچه از خداوند صادر میشود یکی بیش نیست و در نتیجه، از خداوند تنها یک فیض صادر میشود که جامع و مصدر همه فیوضات دیگر بر خلایق است. چنین مصدری اصطلاحاً [[خلیفه خداوند]] در همه مراتب عالم و [[امام]] عالمین است. | نتیجه آنکه: آنچه از خداوند صادر میشود یکی بیش نیست و در نتیجه، از خداوند تنها یک فیض صادر میشود که جامع و مصدر همه فیوضات دیگر بر خلایق است. چنین مصدری اصطلاحاً [[خلیفه خداوند]] در همه مراتب عالم و [[امام]] عالمین است. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۵: | ||
نتیجه آنکه امام، فیض نخستین و خلیفه خداوند در [[عوالم]] و اقرب و اکمل و [[افضل خلایق]] نسبت به ذات باری [[متعال]] میباشد.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]] ص ۱۲۷.</ref> | نتیجه آنکه امام، فیض نخستین و خلیفه خداوند در [[عوالم]] و اقرب و اکمل و [[افضل خلایق]] نسبت به ذات باری [[متعال]] میباشد.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]] ص ۱۲۷.</ref> | ||
== پرسش مستقیم == | |||
==پرسش مستقیم== | |||
[[برهان وساطت فیض الهی چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)]] | [[برهان وساطت فیض الهی چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1379152.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳''']] | # [[پرونده:1379152.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:برهان وساطت فیض]] | [[رده:برهان وساطت فیض]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۸
مقدمه
برهان وساطت فیض الهی بر خلق و اثبات امامت عامه از طریق آن، از جمله مباحثی است که در همه مکاتب عقلی طرح شده و مورد مداقّه قرار گرفته است. در این برهان به اقتضاء بحث، به اختصار برخی از اصطلاحات فلسفی، از جمله مقام صادر اول در حکمت مشاء و اشراق توضیح داده میشود و سپس تبیین کاملتر آن بنا بر حکمت متعالیه مطرح میگردد. در ادامه، با بررسی اولین فیض صادر از خداوند - یعنی مقام ولایی خلیفة اللّه - ضرورت وجود امام در همه مراتب عالم، از جمله در عالم دنیا، استدلال میگردد.
خلاصه برهان به این ترتیب است که بنابر قاعده «الواجب بالذات، واجب من جمیع الجهات»، اولاً، صدور فیض دائماً از واجب بالذات ضروری است و ثانیاً، چون خداوند فیاض علی الاطلاق است، هرگز نقص و منع فیض در او راه ندارد و اگر قوابل امکانی، فیض محدودی را تکویناً و تشریعاً دریافت میکنند، به نقص در استعداد آنها باز میگردد؛ ثالثاً، بنا بر قاعدة «الواحد لا یصدر منه الا الواحد»، هرچند فیوضات الهی متکثّر و لا نهایت است، اما از خداوند تنها یک فیض عام و جامع صادر میشود و سایر فیوضات از ناحیه آن فیض بر خلایق واصل میگردد.
بنابراین، در همه مراتب عالم وجود، مصدر فیوضات الهی که شفیع میان مخلوقات در آن مرتبه با خداوند است لازم است و چنین حقیقتی خلیفه پروردگار در آن مرتبه محسوب میشود. بدین ترتیب، در عالم دنیا نیز، عقلاً لازم است که همیشه خلیفه الهی که مصدر فیوضات پروردگار در ایصال فیض تکوینی و تشریعی بر موجودات عالم دنیا است، وجود داشته باشد؛ تا نظام عالم برپا و فیض الهی بر خلایق دائماً جاری باشد.
صورت منطقی برهان نیز بنا بر دو قاعدهای که اشاره شد، طی دو مرحله قابل بیان است؛ به این ترتیب که:
اولاً، بنا بر قاعده الواجب... ، آنچه از خداوند ضروری است، صدور دائمی فیض بر خلایق است.
ثانیاً، بنا بر قاعده الواحد... ، صدور فیض از خداوند یکی بیش نیست.
نتیجه آنکه: آنچه از خداوند صادر میشود یکی بیش نیست و در نتیجه، از خداوند تنها یک فیض صادر میشود که جامع و مصدر همه فیوضات دیگر بر خلایق است. چنین مصدری اصطلاحاً خلیفه خداوند در همه مراتب عالم و امام عالمین است.
قیاس دوم نیز به صورت اقترانی تشکیل میگردد؛ به این ترتیب که:
اولاً، امام مصدر همه فیوضات و رحمتها بر خلایق است.
ثانیاً، مصدر همه فیوضات و رحمتها، اقرب و افضل و اکمل خلایق است (خلیفه خداوند در عالم است).
نتیجه آنکه امام، فیض نخستین و خلیفه خداوند در عوالم و اقرب و اکمل و افضل خلایق نسبت به ذات باری متعال میباشد.[۱]
پرسش مستقیم
برهان وساطت فیض الهی چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ ص ۱۲۷.