بشر بن صحار عبدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '22px' به '22px')
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بشر بن صحار عبدی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[بشر بن صحار عبدی در تاریخ اسلامی]] </div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
به گفته [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۵.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰.</ref>، [[عبدان بن محمد مروزی]] وی را در شمار [[صحابه]] آورده است. اما این مطلب را از وی نپذیرفته، بر [[تابعی]] بودن وی و [[اشتباه]] عبدان تصریح کرده‌اند<ref>ذهبی، ج۱، ص۵۰.</ref>. بلکه [[ابوموسی مدینی]] او را از [[اتباع]] [[تابعین]] شمرده است. ظاهراً منشأ [[صحابی]] دانستن وی، خبری است که براساس آن [[بشر]] گوید: من ملحفه [[رسول خدا]]{{صل}} را دیدم که رنگ زرد داشت. نیز محل نگهداری الاغ آن [[حضرت]] را دیدم و وارد [[خانه]] [[همسران]] آن حضرت می‌شدم. در حالی که گفته‌اند صرف دیدن ملحفه یا آثار [[رسول]] خدا‌{{صل}}، بر صحابی بودن دلالت نمی‌کند؛ زیرا اگر بتوان هر کس را که اثری از [[پیامبر]] دیده، صحابی دانست، باید بسیاری از [[مردم]] را صحابی شمرد<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰؛ نیز ر.ک: شامی، ج۳، ص۳۴۹ و ج۱۲، ص۵۱.</ref>. ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰.</ref>، افزوده است که در میان صحابه «صحار [[عبدی]]» دیگری وجود دارد که غیر از [[پدر]] این بشر است.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بشر بن صحار عبدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۳۷.</ref>
به گفته [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۵.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰.</ref>، [[عبدان بن محمد مروزی]] وی را در شمار [[صحابه]] آورده است. اما این مطلب را از وی نپذیرفته، بر [[تابعی]] بودن وی و [[اشتباه]] عبدان تصریح کرده‌اند<ref>ذهبی، ج۱، ص۵۰.</ref>. بلکه [[ابوموسی مدینی]] او را از [[اتباع]] [[تابعین]] شمرده است. ظاهراً منشأ [[صحابی]] دانستن وی، خبری است که براساس آن [[بشر]] گوید: من ملحفه [[رسول خدا]] {{صل}} را دیدم که رنگ زرد داشت. نیز محل نگهداری الاغ آن [[حضرت]] را دیدم و وارد [[خانه]] [[همسران]] آن حضرت می‌شدم. در حالی که گفته‌اند صرف دیدن ملحفه یا آثار [[رسول]] خدا‌{{صل}}، بر صحابی بودن دلالت نمی‌کند؛ زیرا اگر بتوان هر کس را که اثری از [[پیامبر]] دیده، صحابی دانست، باید بسیاری از [[مردم]] را صحابی شمرد<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰؛ نیز ر. ک: شامی، ج۳، ص۳۴۹ و ج۱۲، ص۵۱.</ref>. ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰.</ref>، افزوده است که در میان صحابه «صحار [[عبدی]]» دیگری وجود دارد که غیر از [[پدر]] این بشر است.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بشر بن صحار عبدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۳۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل وابسته}}


{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۹: خط ۱۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:بشر بن صحار عبدی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۲

مقدمه

به گفته ابن اثیر[۱] و ابن حجر[۲]، عبدان بن محمد مروزی وی را در شمار صحابه آورده است. اما این مطلب را از وی نپذیرفته، بر تابعی بودن وی و اشتباه عبدان تصریح کرده‌اند[۳]. بلکه ابوموسی مدینی او را از اتباع تابعین شمرده است. ظاهراً منشأ صحابی دانستن وی، خبری است که براساس آن بشر گوید: من ملحفه رسول خدا (ص) را دیدم که رنگ زرد داشت. نیز محل نگهداری الاغ آن حضرت را دیدم و وارد خانه همسران آن حضرت می‌شدم. در حالی که گفته‌اند صرف دیدن ملحفه یا آثار رسول خدا‌(ص)، بر صحابی بودن دلالت نمی‌کند؛ زیرا اگر بتوان هر کس را که اثری از پیامبر دیده، صحابی دانست، باید بسیاری از مردم را صحابی شمرد[۴]. ابن حجر[۵]، افزوده است که در میان صحابه «صحار عبدی» دیگری وجود دارد که غیر از پدر این بشر است.[۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۵.
  2. ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰.
  3. ذهبی، ج۱، ص۵۰.
  4. ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰؛ نیز ر. ک: شامی، ج۳، ص۳۴۹ و ج۱۲، ص۵۱.
  5. ابن حجر، ج۱، ص۴۸۰.
  6. خانجانی، قاسم، مقاله «بشر بن صحار عبدی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۳۷.