دارالاستضعاف: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[دارالاستضعاف در قرآن]] - [[دارالاستضعاف در حدیث]] - [[دارالاستضعاف در فقه اسلامی]] - [[دارالاستضعاف در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = دارالاستضعاف (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[دارالاستضعاف در قرآن]] - [[دارالاستضعاف در حدیث]] - [[دارالاستضعاف در فقه اسلامی]] - [[دارالاستضعاف در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = دارالاستضعاف (پرسش)}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
دارالاستضعاف، نقطه مقابل دار الهجرة، به سرزمینی اطلاق می‌گردید که درآن، شرایط و [[امنیت]] لازم [[زندگی]]، بر محور [[عقیده]] و [[ایمان]]، برای [[مسلمانان]] فراهم نبوده و محدودیت‌ها و آزارها از سوی [[دولت]] [[کفر]] یا [[مردم]] آن [[سرزمین]]، موجب گردد تا [[مسلمانان]] نتوانند به [[وظایف]] و تعهدات و [[شعائر اسلامی]] خود عمل کنند<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۵-۳۴؛ مسالک الافهام، ج۴، ص۱۷-۱۶؛ المبسوط، ج۲، ص۳۶.</ref>. روشن‌ترین تصویر [[استضعاف]] را می‌توان در [[آیات]] مربوط به جریان [[استضعاف]] [[قوم بنی اسرائیل]]، توسط [[فرعون]]، در [[قرآن کریم]] [[مشاهده]] نمود<ref>{{متن قرآن|فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا * وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}} «که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است * و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۹۹-۱۰۰؛ {{متن قرآن|يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ}} «ای بندگان مؤمن من! زمین من گسترده است پس، تنها مرا بپرستید!» سوره عنکبوت، آیه ۵۶؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ}} «و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را دروغ شمردند عذابی خوارساز خواهند داشت» سوره حج، آیه ۵۷؛ {{متن قرآن|وَصَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ * قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «و آنچه او به جای خداوند می‌پرستید او را (از پرستش خداوند) باز داشته بود که او از گروهی کافر بود * به او گفتند به کاخ در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی از بلور است؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۳-۴۴.</ref>؛ ولی آیۀ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> ویژگی‌های دارالاستضعاف و [[حکم]] آن را دقیقاً بیان کرده است<ref>نظیر هجرت مسلمانان از مکه به حبشه. ر.ک: {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا * فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا}} «بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند * که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۹۸-۹۹؛ بحار الانوار، ج۱۹، ص۳۱؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۰-۹۸؛ نهج البلاغة، خطبه ۹۲ و ۱۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۵۰؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۳۳۰.</ref>.
دارالاستضعاف، نقطه مقابل دار الهجرة، به سرزمینی اطلاق می‌گردید که درآن، شرایط و [[امنیت]] لازم [[زندگی]]، بر محور [[عقیده]] و [[ایمان]]، برای [[مسلمانان]] فراهم نبوده و محدودیت‌ها و آزارها از سوی [[دولت]] [[کفر]] یا [[مردم]] آن [[سرزمین]]، موجب گردد تا [[مسلمانان]] نتوانند به [[وظایف]] و تعهدات و [[شعائر اسلامی]] خود عمل کنند<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۵-۳۴؛ مسالک الافهام، ج۴، ص۱۷-۱۶؛ المبسوط، ج۲، ص۳۶.</ref>. روشن‌ترین تصویر [[استضعاف]] را می‌توان در [[آیات]] مربوط به جریان [[استضعاف]] [[قوم بنی اسرائیل]]، توسط [[فرعون]]، در [[قرآن کریم]] [[مشاهده]] نمود<ref>{{متن قرآن|فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا * وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}} «که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است * و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۹۹-۱۰۰؛ {{متن قرآن|يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ}} «ای بندگان مؤمن من! زمین من گسترده است پس، تنها مرا بپرستید!» سوره عنکبوت، آیه ۵۶؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ}} «و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را دروغ شمردند عذابی خوارساز خواهند داشت» سوره حج، آیه ۵۷؛ {{متن قرآن|وَصَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ * قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «و آنچه او به جای خداوند می‌پرستید او را (از پرستش خداوند) باز داشته بود که او از گروهی کافر بود * به او گفتند به کاخ در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی از بلور است؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۳-۴۴.</ref>؛ ولی آیۀ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> ویژگی‌های دارالاستضعاف و [[حکم]] آن را دقیقاً بیان کرده است<ref>نظیر هجرت مسلمانان از مکه به حبشه. ر. ک: {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا * فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا}} «بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند * که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۹۸-۹۹؛ بحار الانوار، ج۱۹، ص۳۱؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۰-۹۸؛ نهج البلاغة، خطبه ۹۲ و ۱۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۵۰؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۳۳۰.</ref>.
مشخصات دارالاستضعاف عبارت بودند از:
مشخصات دارالاستضعاف عبارت بودند از:
#سرزمینی که [[مسلمانان]] در آن، به [[دنیا]] آمده، ولی توان انجام [[وظایف]] و [[شعائر اسلامی]] را ندارند؛
# سرزمینی که [[مسلمانان]] در آن، به [[دنیا]] آمده، ولی توان انجام [[وظایف]] و [[شعائر اسلامی]] را ندارند؛
# سرزمینی که [[مسلمانان]] در آنجا به [[اسلام]] گرویده، ولی توان اظهار [[دین]] را ندارند؛
# سرزمینی که [[مسلمانان]] در آنجا به [[اسلام]] گرویده، ولی توان اظهار [[دین]] را ندارند؛
#سرزمینی که فرد [[مسلمان]] به [[دلیل]] [[بیماری]] و نظایر آن [[قادر]] به [[هجرت]] نباشد<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۶-۳۵.</ref>.
# سرزمینی که فرد [[مسلمان]] به [[دلیل]] [[بیماری]] و نظایر آن [[قادر]] به [[هجرت]] نباشد<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۶-۳۵.</ref>.


[[خروج]] از دارالاستضعاف به دو صورت زیر امکان‌پذیر بود:
[[خروج]] از دارالاستضعاف به دو صورت زیر امکان‌پذیر بود:

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۰۲

مقدمه

دارالاستضعاف، نقطه مقابل دار الهجرة، به سرزمینی اطلاق می‌گردید که درآن، شرایط و امنیت لازم زندگی، بر محور عقیده و ایمان، برای مسلمانان فراهم نبوده و محدودیت‌ها و آزارها از سوی دولت کفر یا مردم آن سرزمین، موجب گردد تا مسلمانان نتوانند به وظایف و تعهدات و شعائر اسلامی خود عمل کنند[۱]. روشن‌ترین تصویر استضعاف را می‌توان در آیات مربوط به جریان استضعاف قوم بنی اسرائیل، توسط فرعون، در قرآن کریم مشاهده نمود[۲]؛ ولی آیۀ ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا[۳] ویژگی‌های دارالاستضعاف و حکم آن را دقیقاً بیان کرده است[۴]. مشخصات دارالاستضعاف عبارت بودند از:

  1. سرزمینی که مسلمانان در آن، به دنیا آمده، ولی توان انجام وظایف و شعائر اسلامی را ندارند؛
  2. سرزمینی که مسلمانان در آنجا به اسلام گرویده، ولی توان اظهار دین را ندارند؛
  3. سرزمینی که فرد مسلمان به دلیل بیماری و نظایر آن قادر به هجرت نباشد[۵].

خروج از دارالاستضعاف به دو صورت زیر امکان‌پذیر بود:

  1. تغییر یافتن شرایط کنونی؛ به گونه‌ای که آزادی و امنیت لازم جهت انجام وظایف مسلمانان تأمین گردد؛
  2. هجرت از دارالاستضعاف به جای امن امکان‌پذیر باشد[۶][۷].

منابع

پانویس

  1. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۵-۳۴؛ مسالک الافهام، ج۴، ص۱۷-۱۶؛ المبسوط، ج۲، ص۳۶.
  2. ﴿فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا * وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا «که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است * و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۹۹-۱۰۰؛ ﴿يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ «ای بندگان مؤمن من! زمین من گسترده است پس، تنها مرا بپرستید!» سوره عنکبوت، آیه ۵۶؛ ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ «و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را دروغ شمردند عذابی خوارساز خواهند داشت» سوره حج، آیه ۵۷؛ ﴿وَصَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ * قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ «و آنچه او به جای خداوند می‌پرستید او را (از پرستش خداوند) باز داشته بود که او از گروهی کافر بود * به او گفتند به کاخ در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی از بلور است؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۳-۴۴.
  3. «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.
  4. نظیر هجرت مسلمانان از مکه به حبشه. ر. ک: ﴿إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا * فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا «بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند * که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۹۸-۹۹؛ بحار الانوار، ج۱۹، ص۳۱؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۰-۹۸؛ نهج البلاغة، خطبه ۹۲ و ۱۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۵۰؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۳۳۰.
  5. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۶-۳۵.
  6. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۶؛ فقه سیاسی اسلام، ج۳، ص۳۲۴؛ مسالک الافهام، ج۴، ص۱۷-۱۶.
  7. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۹۴.