جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
* [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]؛ | * [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]؛ | ||
* [[پرونده:1368948.jpg|22px]] [[سید حامد علیزاده موسوی|علیزاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|'''پژوهشی درباره جامعیت قرآن''']]؛ | * [[پرونده:1368948.jpg|22px]] [[سید حامد علیزاده موسوی|علیزاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|'''پژوهشی درباره جامعیت قرآن''']]؛ | ||
* [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|'''جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان''']]؛ | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱۵ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۲
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث قرآن است. "جامعیت قرآن" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جامعیت قرآن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- قرآن پژوهان در این که مراد از جامعیت، چیست و قرآن چگونه و کدام نیازمندیهای علمی ومعنوی انسان را بر میآورد، آرای گوناگونی دارند که برخی از مهمترینهای آنها بدین قراراند:
جامعیت مطلق
- از نظرگاه برخی قرآن پژوهان، جامعیت قرآن، مطلق است. بر اساس این نظر، قرآن، هر آنچه را که بتوان تصور کرد و نام علم و دانش برآن نهاد، در خود، جای داده است، هر چند ما از شناختن آن قاصریم. برخی از طرفداران این نظریه، علومی مانند: طب، مناظره، هندسه، جبر و مقابله، نجوم وغیر اینها را یاد کرده و بر آن رفتهاند که همه این علوم در قرآن، موجود است.[۱]این گروه، با استناد به آیاتی که قرآن را تبیان و جامع مطالب و تفصیل دهنده هر چیزی معرفی میکند، در دفاع از نظریه خویش کوشیدهاند. از این آیات اند: ﴿﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ﴾﴾[۲]؛ ﴿﴿مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾﴾[۳][۴] روایات پرشماری نیز جامعیت مطلق قرآن را تأیید کرده و دلیلی بر این مدعایند. برخی از این روایات، قرآن را "جامع علم اولین و آخرین" معرفی میکند که باید با تفکر در معانی این کتاب آسمانی، به آن علوم دست یافت: مَن أرادَ عِلمَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ فَلیُثَوِّرِ القُرآنَ[۵] بر اساس روایتی، امام صادق (ع) سوگند یاد کرده که هیچ گاه انسان در حسرت نخواهد ماند که چرا فلان مطلب در قرآن نیست: خداوند، بیان هر چیزی را در قرآن ، فرو فرستاد، چندان که (به خدا سوگند) هیچ چیزی را که بندگان، بدان نیاز دارند، فروگذار نکرد، مگر آن که خداوند، آن را در قرآن، نازل کرده است. [۶] در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:خداوندِ توانا، که راستگو و نیکی کننده است، کتابش را بر شما فرو فرستاد، و اخبارِ مربوط به شما و اخبار پیشینیان و اخبار آیندگان پس از شما، و اخبار آسمان و زمین همه، در آناند. اگر کسی نزد شما بیاید و از آنها آگاهتان کند، قطعاً شگفت زده خواهید شد.[۷] نیز از آن حضرت است: خداوند پیامبر شما را خاتم پیامبران قرار داد. بنابراین، پس از او هرگز پیامبری برانگیخته نمیشود و کتاب شما را پایان بخش کتابهای آسمانی قرار داد. بنابراین، پس از آن، هرگز کتابی نخواهد بود و بیان همه چیز و چگونگی آفرینش شما و آفرینش آسمانها و زمین را و خبر آنچه پیش از شما بوده و احکام داوری میان شما، و خبر آنچه را که پس از شما خواهد بود، و موضوع بهشت و آتش و فرجام کار شما را در قرآن، نازل فرموده است.[۸] با توجه به این روایات و به ویژه عبارت "خلقکم"، دانسته میشود که قرآن افرون بر تشریع، امور تکوینی، نظیر خلقت آسمان و زمین واخبار گذشته، حال و آینده را نیز در بردارد. مؤید این برداشت، نقلی از امام صادق (ع) است که احکام و حلال و حرام را تنها بخش کوچکی از قرآن دانسته است.[۹][۱۰]
جامعیت هدایتی
- گروهی با بی اساس دانستن ادعای جامعیت مطلق قرآن، مقصود از کمال و جامعیت قرآن را، جامعیت در شئون دینی، اعم از اصول و فروع آن دانسته[۱۱]و روایات جامعیت قرآن را بر فهم باطن الفاظ که نزد معصومان (ع) است حمل کردهاند. این گروه معتقدند که شأن قرآن و دین اقتضا نمیکند در اموری که مربوط به یافتههای خود بشر است، وارد شود و حتی راهنمایی کردن او هم معنا ندارد؛ زیرا خداوند به انسان عقل ارزانی داشته و انسان را توانمند و خردورز و کاوشگر آفریده و میدان تأثیرپذیری را در طبیعت باز گذاشته و لزومی ندارد که خداوند فرمول شیمی یا مسائل ریاضی را توضیح دهد[۱۲] و اگر هم بحثی از علوم تجربی، ریاضی، نجوم و مانند آن در قرآن آمده، فقط جنبه هدایتی و تربیتی آن مورد نظر بوده است.[۱۳] آیاتی که غرض از نزول قرآن را هدایت میدانند، این نظر را تقویت میکنند؛ مانند: ﴿﴿الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾﴾[۱۴]؛ ﴿﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسَارًا﴾﴾[۱۵]؛ ﴿﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ﴾﴾[۱۶][۱۷]
- شیخ طوسی[۱۸] و طبرسی تِبْیَنًا لِّکُلِ شَیْ ءٍ را بیان مشکلاتی دانستهاند که مربوط به امور دین است.[۱۹] زمخشری نیز آیه را در ارتباط با امور دینی و بیان امور مربوط به سعادت افراد دانسته است.[۲۰] علامه طباطبائی نیز با توجه به نقش هدایتی قرآن، مراد از "کل شی ء" را همه چیزهایی دانسته که بازگشت آنها به هدایت است، از معارف مرتبط به مبدأ و معاد گرفته تا اخلاق فاضله، احکام و ادیان الهی و قصص و مواعظی که مردم در هدایت وراه یافتنشان به آن محتاجاند.[۲۱] روایاتی نیز وجود دارند که قرآن را در بیان احکام و قوانین مورد نیاز مردم برای زندگی سعادتمندانه، جامع دانستهاند. در نقلی از امام علی (ع) آمده است که: "خدا حکمی از دین خود را بر شما پنهان نگذاشت و هیچ مطلبی را که مورد رضایت و خشنودیاش باشد وا نگذاشت، جز این که نشانی آشکار و آیه ای محکم که از آن جلوگیری یا به سوی آن دعوت کند، برایش قرار داد".[۲۲] ایشان در ادامه، مستند کلام خود را ﴿﴿مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ﴾﴾[۲۳] و تِبْیَنًا لِّکُلِ شَیْ ءٍ[۲۴] قرار داده است. روایت حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه با بیانی کوتاه، مؤید این حقیقت است: در آن، حجّتهای نورانی خداوند و حرامهای تعیین شده او، و فضایل فراخواندهاش ، و عامهای فراگیر کفایت کننده او، و رخصتهای ارزانی شدهاش، و قوانین و احکام واجب گشتهاش، بیان شدهاند.[۲۵] از این روایات است نقلی از امام رضا (ع) که در آن، قرآن را شامل حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه بندگان بدان نیاز دارند معرفی میکند.[۲۶] پس با توجه به این روایات، فهمیده میشود که تفصیل حلال و حرام و حدود و احکام و به طور کلی آنچه انسان بدان نیازمند است، در قرآن وجود دارد و به فرمایش امام صادق (ع) حتی حکم قضایی مربوط به اختلاف اشخاص.[۲۷][۲۸]
جامعیت نسبت به دیگر کتب آسمانی
- این گروه، جامعیت قران را در مقایسه با دیگر متون وحیانی دانسته و در توضیح آن آوردهاند که چون ذات خداوند بر قلوب انبیا (ع) تجلی میکند و این تجلیات به اعتبار اختلاف قلوب آنها متفاوتاند، و با توجه به این که پیامبر اکرم (ص) خاتم پیامبران و مظهر تجلی اسم اللَّه اعظم است، پیامبر اسلام (ص)، جامع کمالات پیامبران، و کتاب او نیز جامع کتب وحیانی است.[۲۹] آیات و روایاتی که بر مُهَیْمِن (مسلّط و مُشْرف) بودن قرآن اشاره دارند، مؤید این مطلباند که از آن جمله است: ﴿﴿وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ﴾﴾[۳۰] در روایتی از رسول اکرم (ص) آمده است: سورههای بلند، به جای تورات به من داده شده است، صدتاییها، به جای انجیل، و دوگانها به جای زبور. سورههای تفصیلی و کوتاه نیز که شصت و هشت سوره است، افزون، به من داده شده است. این قرآن، حاکم بر دیگر کتابهای آسمانی است. تورات، از آنِ موسی است و انجیل، از آنِ عیسی است و زبور، از آنِ داوود.[۳۱] در روایت دیگری آمده است: واُعطیتُ جَوامِعَ الکَلِمِ[۳۲] ابن عربی، در شرح این روایت آورده است که همه حقایق و معارف به پیامبر (ص) داده شده است و به همین دلیل، قرآن تمام معانی کتب انبیای سابق را جمع کرده است.[۳۳] امام خمینی مراد از جوامع الکلم را وجود تمام منازل، از اسفل ملکی تا اعلی مراتب روحانیت و ملکوت، در قرآن دانسته و در ادامه آورده است که با توجه به این که افراد در مدارک و معارف، مختلف و متفاوتاند قرآن به طوری نازل شده که هر کس به حسب کمال و ضعف ادراک و معارف و به حسب درجهای که از علم دارد از آن استفاده میکند.[۳۴][۳۵]
نتیجه: با نگاهی گسترده به مجموع آیات و روایات میتوان گفت که جامعیت قرآن، نسبت به همه معارف مورد نیاز برای هدایت بشر (اعم از: احکام، عقاید، تاریخ، و هر آنچه در این خصوص، مؤثر باشد)، پذیرفتنی است؛ امّا جامعیت مطلق قرآن، از ظواهر الفاظ قرآن قابل استنباط نیست؛ زیرا مطالبی مانند: فرمولهای ریاضی، فیزیک و شیمی، در مدلول لفظی آیات قرآن نیستند. با این حال، با فرض صحّت روایاتی که قرآن را مشتمل بر علم همه موجودات عِلمُ ما کانَ و ما یَکُونُ و ما هُوَ کائِنٌ إلی یَومِ القِیامَهِ دانستهاند، باید اذعان کرد که در این صورت، دلالت قرآن بر همه علوم، از طریق دلالت لفظی نخواهد بود؛ بلکه با اشاراتی است که اسرار و زوایای پنهان را کشف میکند و فهم متعارف مخاطبان، از آن محروم است.[۳۶] بنابراین، جامعیت مطلق قرآن، در خصوص پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) که به بطون قرآن دسترسی دارند، پذیرفتنی است.[۳۷]
بودن همه چیز در قرآن
- هم آیاتی از قرآن کریم و هم روایاتی از معصومین وجود دارند که اعلام وجود همه معارف در قرآن را کرده است.
نبودن همه چیز در قرآن
- از برخی روایات استفاده میشود که حکم برخی مسائل در قرآن و سنت وجود ندارد. این مسئله در روایاتی به نام معضلات بازتاب یافته است. براساس آن روایات، امام(ع) با رأی و نظر خود چیزی میفرمود که به واقع اصابت میکرد. امام باقر(ع) دراینباره فرمودهاند: "وقتی مسئلهای بر امام علی(ع) وارد میشد که در کتاب و سنت چیزی درباره آن نازل نشده بود، قرعه میزد؛ پس به واقع اصابت میکرد. آنها معضلات بودند".[۳۸] در برخی دیگر از روایات، این مسئله درباره قضاوتهای آن حضرت مطرح شده است.[۳۹] مرحوم صفار، هفت روایت دراینباره ذکر میکند که البته شش روایت آن را تنها یک نفر، به نام عبدالرحيم القصير (که به لحاظ رجالی مورد وثوق نیست) از امام باقر(ع) نقل میکند، و بقیه از او نقل کردهاند. روایت دیگر نیز از موسی حلبی از امام صادق(ع) نقل شده است که البته سند آن مقطوع بوده و تنها دو راوی از راویان این حدیث در سند ذکر شدهاند. بنابراین، در مجموع دو حدیث دراینباره وجود دارد که هیچیک به لحاظ سندی معتبر نیستند؛ ازاینرو صدور آنها از معصوم قطعی نیست. افزون بر آن، این روایات در تعارض جدی با روایات معتبری است که تصریح میکنند هیچ حکمی نیست؛ مگر آنکه در قرآن و سنت بیان شده است.[۴۰] به علاوه، مضمون روایت آن است که امام(ع) از راه قرعه، نتیجه را معلوم میکردند که به واقع اصابت میکرد.[۴۱] روشن است که قرعه یکی از راههای تعیین حکم شرعی نیست؛ بلکه آنگاه به کار میرود که حكمْ روشن است و منشأ شبهه، سرگردانی در تطبیق حکم بر موضوع و مصداق خارجی است؛[۴۲] چنانکه در قرآن کریم نیز دراینباره آیهای آمده است.[۴۳] چنین فرایندی عموماً در جایی به کار میرود که قاضی در محکمه در باب موضوعات و مصادیق خارجی به قطع نمیرسد و آنگاه از قرعه استفاده میکند. ممکن است محتوای روایات نیز ناظر به بحث قضاوت باشند؛ به ویژه آنکه در یکی از روایات ذکر شده، به این امر تصریح شده است که امام علی(ع) این کار را در هنگام قضاوت انجام داده[۴۴] و براساس مبانی قضایی شیعه نیز در مواردی که قاضی در موضوعات و مصادیق خارجی دچار مشکل شود، یکی از راههای شرعی برای صدور حکم، قرعه است.[۴۵][۴۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الإتقان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۳۳۸؛ احیاء العلوم: ج ۱ ص ۵۲۴ - ۵۲۵؛ جواهر القرآن: ص ۱۸؛ البرهان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۱۸۱ - ۱۸۲
- ↑ «و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است، بر تو نازل کردیم» نحل: آیه ۸۹.
- ↑ «سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق کتاب هایی است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیزی است و برای مردمی که ایمان می آورند رهنمود و رحمتی است» یوسف: آیه ۱۱۱.
- ↑ ر. ک: الإتقان فی علوم القرآن : ج ۴ ص ۲۶ - ۳۱؛ التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۱۹.
- ↑ هر کس طالب علم اولین و آخرین است ، در قرآن کندوکاو کند. ر . ک : ص ۷۸ ح ۳۲۲.
- ↑ إنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وتَعالی أنزَلَ فی القُرآنِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ ، حَتّی وَاللَّهِ ما تَرَکَ اللَّهُ شَیئاً یَحتاجُ إلَیهِ العِبادُ ، حَتّی لایَستَطیعَ عَبدٌ یَقولُ : لَو کانَ هذا اُنزِلَ فِی القُرآنِ، إلّا وقَد أنزَلَهُ اللَّهُ فیهِ ر . ک : ص ۸۰ ح ۳۲۷.
- ↑ إنَّ العَزیزَ الجَبّارَ أنزَلَ عَلَیکُم کِتابَهُ وهُوَ الصّادِقُ البارُّ ، فیهِ خَبَرُکُم وخَبَرُ مَن قَبلَکُم وخَبَرُ مَن بَعدَکُم ، وخَبَرُ السَّماءِ وَالأَرضِ ، ولَو أتاکُم مَن یُخبِرُکُم عَن ذلِکَ لَتَعَجَّبتُم ر . ک : ص ۸۶ ح ۳۳۹.
- ↑ إنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِکرُهُ خَتَمَ بِنَبِیِّکُمُ النَّبِیّینَ فَلا نَبِیَّ بَعدَهُ أبَداً، وخَتَمَ بِکِتابِکُمُ الکُتُبَ فَلا کِتابَ بَعدَهُ أبَداً، وأنزَلَ فیهِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ وخَلْقَکُم وخَلْقَ السَّماواتِ وَالأَرض، ونَبَأَ ما قَبلَکُم وفَصْلَ ما بَینَکُم وخَبَرَ ما بَعدَکُم، وأمْرَ الجَنَّهِ وَالنّارِ وما أنتُم صائِرونَ إلَیهِ ر . ک: ص ۸۲ ح ۳۳۱.
- ↑ بصائر الدرجات: ص ۲۱۴ - ۲۱۵.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۱.
- ↑ ر. ک: التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۱۹ - ۳۰.
- ↑ التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۳۰.
- ↑ ر. ک: التفسیر والمفسرون: ج ۲ ص ۴۶۹ - ۴۷۲.
- ↑ «الف - لام - را . ما قرآن را بر تو (پیامبر) نازل کردیم تا با آن مردم را از تاریکی ها به سوی نور بیرون بری» ابراهیم: آیه ۱.
- ↑ «و ما از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و رحمت است نازل میکنیم» اسرا: آیه ۸۲.
- ↑ «وماه رمضان ماهی که قرآن در آن فرو فرستاده شد، در حالی که برای عموم مردم رهنمود است» بقره: آیه ۱۸۵.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۴.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن: ج ۶ ص ۴۱۸.
- ↑ مجمع البیان : ج ۶ ص ۴۱۶.
- ↑ الکشاف : ج ۲ ص ۶۲۸.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن : ج ۱۲ ص ۳۲۵.
- ↑ نهج البلاغه: خطبه ۱۸۳.
- ↑ انعام : آیه ۳۸.
- ↑ نهج البلاغه: خطبه ۱۸.
- ↑ فیهِ تِبیانُ حُجَجِ اللَّهِ المُنَوَّرَهِ ، ومَحارِمِهِ المَحدودَهِ ، وفَضائِلِهِ المَندوبَهِ ، وجُمَلِهِ الکافِیَهِ ، ورُخَصِهِ المَوهوبَهِ ، وشَرایِعِهِ المَکتوبَهِ ر . ک : ص ۷۹ ح ۳۲۵.
- ↑ ر . ک : ص ۸۱ ح ۳۲۶.
- ↑ ر . ک : ص ۸۹ ح ۳۴۱.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۵.
- ↑ ر. ک: شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۳ - ۱۱۵۶؛ آداب الصلوه: ص ۳۱۰.
- ↑ «و این کتاب را به سوی تو به حق فرو فرستادیم، در حالی که کتابهای آسمانی پیشین را تصدیق میکند و نسبت به آن مسلط و نگهبان است» مائده: آیه ۴۸.
- ↑ اُعطیتُ السُّوَرَ الطِّوالَ مَکانَ التَّوراهِ ، واُعطیتُ المِئینَ مَکانَ الإِنجیلِ ، واُعطیتُ المَثانِیَ مَکانَ الزَّبورِ ، وفُضِّلتُ بِالمُفَصَّلِ ؛ ثَمانٌ وسِتّونَ سورَهً ، وهُوَ مُهَیمِنٌ عَلی سائِرِ الکُتُبِ ، وَالتَّوراهِ لِموسی وَالإِنجیلِ لِعیسی وَالزَّبورِ لِداوودَ ر . ک : ص ۲۶۴ ح ۴۷۰.
- ↑ «خدا به من کلمات جامع داده است» ر . ک : ج ۳ ص ۱۶ ح ۷۲۶.
- ↑ شرح فصوص الحکم : ص ۱۱۵۶.
- ↑ آداب الصلوه : ص ۳۰۹ - ۳۱۰.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۶.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن: ج ۱۲ ص ۳۲۵.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۶.
- ↑ همان، ص۳۸۹.
- ↑ "كَانَ عَلِيٌّ(ع) يَقْضِي بِكِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ. فَإِذَا جَاءَهُ مَا لَيْسَ فِي الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ رَجَمَ فَأَصَابَ وَ هِيَ الْمُعْضِلَاتُ" (همان).
- ↑ پیشتر، این روایات نقل شدند (برای نمونه، ر.ک: همان، ص۳۸۸).
- ↑ "إِنَّ عَلِيّاً(ع) إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ لَمْ يَجِئْ بِهِ كِتَابٌ وَ لَا سُنَّةٌ رَجَمَ بِهِ يَعْنِي سَاهَمَ فَأَصَابَ. ثُمَّ قَالَ: يَا عَبْدَ الرَّحِيمِ وَ تِلْكَ الْمُعْضِلَاتُ" (همان، ص۳۸۹).
- ↑ محمد علی کاظمی خراسانی، فوائد الأصول (تقریرات درس محمد حسین غروی نائینی)، ج۴، ص۶۷۹.
- ↑ خداوند متعال درباره ماجرای تعیین عهدهدار امر حضرت مریم(س) میفرماید: ﴿﴿وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ﴾﴾ (آل عمران، ۴۴).
- ↑ محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۳۸۹.
- ↑ آیتالله فاضل لنکرانی دراینباره مینویسد: وأمّا قولهم فی مطاوی كتبهم الفقهية: القرعة لكل أمر مجهول أو مشتبه... فان مراده من الأمر المجهول هو الأمر الذی يرجع الى الحاكم، ومن الحكم المشتبه هو الحكم الذی هو وظيفة القاضی لا الحكم الشرعی الكلى (ر.ک: محمد فاضل موحدی لنکرانی، القواعد الفقهية، ص۴۳۱ و ۴۳۲). گفتنی است علامه مجلسی در توجیه این روایات، دو احتمال بیان میکند: یکی آنکه قرعه در امور جزئی باشد، نه حکم کلی؛ و دوم آنکه قرعه در همان حکم کلی باشد، و از اختصاصات امام(ع) آن باشد که از راه قرعه، به حکم کلی دست یابد؛ با این توضیح که قرعه امام همواره به واقع اصابت میکند. ایشان تصریح میکند که احتمال اول موافق اصول بوده؛ هرچند احتمال دوم اظهر است (محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲، ص۱۷۷). گفتنی است علامه مجلسی شاهدی برای احتمال دوم ذکر نمیکند و به نظر میرسد در روایات نیز شاهدی ندارد.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص: ۲۱۶.