سرخی آسمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سرخی آسمان در حدیث]] - [[سرخی آسمان در تاریخ اسلامی]] - [[سرخی آسمان در معارف مهدویت]] - [[سرخی آسمان در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سرخی آسمان در حدیث]] - [[سرخی آسمان در تاریخ اسلامی]] - [[سرخی آسمان در معارف مهدویت]] - [[سرخی آسمان در معارف و سیره حسینی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==سرخی آسمان‌==
== سرخی آسمان‌==
با [[شهادت امام حسین]]{{ع}} [[زمین]] به لرزه درآمد و [[آفاق]] هستی تیره و تار شد و سرخی وحشت‌زایی [[آسمان]] را فراگرفت. در [[دل]] [[نابکاران]] [[خون]] آشامی که به هرگونه [[حرمت]] شکنی دست زدند، [[بیم]] و [[هراس]] انداخت<ref>ر.ک: کشف الغمه، ج۲، ص۹؛ سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۱۲؛ تاریخ الاسلام ذهبی، ج۱۵، حوادث سال ۶۱؛ اعلام الوری، ج۱، ص۴۲۹.</ref>.
با [[شهادت امام حسین]] {{ع}} [[زمین]] به لرزه درآمد و [[آفاق]] هستی تیره و تار شد و سرخی وحشت‌زایی [[آسمان]] را فراگرفت. در [[دل]] [[نابکاران]] [[خون]] آشامی که به هرگونه [[حرمت]] شکنی دست زدند، [[بیم]] و [[هراس]] انداخت<ref>ر. ک: کشف الغمه، ج۲، ص۹؛ سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۱۲؛ تاریخ الاسلام ذهبی، ج۱۵، حوادث سال ۶۱؛ اعلام الوری، ج۱، ص۴۲۹.</ref>.
اسب بی‌صاحب [[ابا عبد الله]]{{ع}} [[پیشانی]] خود را به خون [[مقدس]] پیشوای [[مظلوم]] و [[شهید]] رنگین نموده و دوان‌دوان و وحشت‌زده خود را به خیمه‌های [[امام]] رساند تا [[زنان]] و [[کودکان]] آن بزرگوار را در جریان [[شهادت]] [[حضرت]] قرار دهد، این صحنه جانسوز در [[زیارت ناحیه مقدسه]] این‌گونه به تصویر کشیده شده است. {{متن حدیث|فَلَمَّا رَأَيْنَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِياً وَ نَظَرْنَ سَرْجَكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ نَاشِرَاتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ لِلْوُجُوهِ سَافِراتٍ وَ بِالْعَوِيلِ دَاعِيَاتٍ وَ بَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلَاتٍ وَ إِلَى مَصْرَعِكَ مِبَادِرَاتٍ}}<ref>«آن‌گاه که بانوان حرم چشمشان به اسب بی‌صاحب امام{{ع}} که سرافکنده و با زین واژگون به خیمه‌ها نزدیک شده بود، افتاد، همه با موهای پریشان از خیمه‌ها بیرون دویدند و با زدن بر سر و صورت و ناله و فریاد و خواری پس از عزّت، به سمت قتلگاه حسین، شتافتند».</ref>.
اسب بی‌صاحب [[ابا عبد الله]] {{ع}} [[پیشانی]] خود را به خون [[مقدس]] پیشوای [[مظلوم]] و [[شهید]] رنگین نموده و دوان‌دوان و وحشت‌زده خود را به خیمه‌های [[امام]] رساند تا [[زنان]] و [[کودکان]] آن بزرگوار را در جریان [[شهادت]] [[حضرت]] قرار دهد، این صحنه جانسوز در [[زیارت ناحیه مقدسه]] این‌گونه به تصویر کشیده شده است. {{متن حدیث|فَلَمَّا رَأَيْنَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِياً وَ نَظَرْنَ سَرْجَكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ نَاشِرَاتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ لِلْوُجُوهِ سَافِراتٍ وَ بِالْعَوِيلِ دَاعِيَاتٍ وَ بَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلَاتٍ وَ إِلَى مَصْرَعِكَ مِبَادِرَاتٍ}}<ref>«آن‌گاه که بانوان حرم چشمشان به اسب بی‌صاحب امام {{ع}} که سرافکنده و با زین واژگون به خیمه‌ها نزدیک شده بود، افتاد، همه با موهای پریشان از خیمه‌ها بیرون دویدند و با زدن بر سر و صورت و ناله و فریاد و خواری پس از عزّت، به سمت قتلگاه حسین، شتافتند».</ref>.


[[عقیله]] [[بنی هاشم]]، [[زینب]] داغدیده، دخت [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} فریاد زد:
[[عقیله]] [[بنی هاشم]]، [[زینب]] داغدیده، دخت [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} فریاد زد:
{{متن حدیث|وا محمداه! وا أبتاه! وا علياه! وا جعفراه! وا حمزتاه! هذا حسين بالعراء صريع بكربلاء، ليت السّماء اُطبقت على الأرض! و ليت الجبال تدكدكت على السّهل}}<ref>«ای رسول خدا، پدرجان! ای علی! ای جعفر! ای حمزه! کجایید؟ این پیکر آغشته به خون، حسین است که در بیابان کربلا افتاده، کاش، آسمان بر زمین فرومی‌افتاد و کوه‌ها متلاشی می‌شد و در دشت‌ها فرومی‌ریخت» مقتل مقرم، ص۳۴۶.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۲۷۴.</ref>.
{{متن حدیث|وا محمداه! وا أبتاه! وا علياه! وا جعفراه! وا حمزتاه! هذا حسين بالعراء صريع بكربلاء، ليت السّماء اُطبقت على الأرض! و ليت الجبال تدكدكت على السّهل}}<ref>«ای رسول خدا، پدرجان! ای علی! ای جعفر! ای حمزه! کجایید؟ این پیکر آغشته به خون، حسین است که در بیابان کربلا افتاده، کاش، آسمان بر زمین فرومی‌افتاد و کوه‌ها متلاشی می‌شد و در دشت‌ها فرومی‌ریخت» مقتل مقرم، ص۳۴۶.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۲۷۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:151919.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۵''']]
# [[پرونده:151919.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۵''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سرخی آسمان]]
[[رده:سرخی آسمان]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۲۹

سرخی آسمان‌

با شهادت امام حسین (ع) زمین به لرزه درآمد و آفاق هستی تیره و تار شد و سرخی وحشت‌زایی آسمان را فراگرفت. در دل نابکاران خون آشامی که به هرگونه حرمت شکنی دست زدند، بیم و هراس انداخت[۱]. اسب بی‌صاحب ابا عبد الله (ع) پیشانی خود را به خون مقدس پیشوای مظلوم و شهید رنگین نموده و دوان‌دوان و وحشت‌زده خود را به خیمه‌های امام رساند تا زنان و کودکان آن بزرگوار را در جریان شهادت حضرت قرار دهد، این صحنه جانسوز در زیارت ناحیه مقدسه این‌گونه به تصویر کشیده شده است. «فَلَمَّا رَأَيْنَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِياً وَ نَظَرْنَ سَرْجَكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ نَاشِرَاتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ لِلْوُجُوهِ سَافِراتٍ وَ بِالْعَوِيلِ دَاعِيَاتٍ وَ بَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلَاتٍ وَ إِلَى مَصْرَعِكَ مِبَادِرَاتٍ»[۲].

عقیله بنی هاشم، زینب داغدیده، دخت علی بن ابی طالب (ع) فریاد زد: «وا محمداه! وا أبتاه! وا علياه! وا جعفراه! وا حمزتاه! هذا حسين بالعراء صريع بكربلاء، ليت السّماء اُطبقت على الأرض! و ليت الجبال تدكدكت على السّهل»[۳].[۴].

منابع

پانویس

  1. ر. ک: کشف الغمه، ج۲، ص۹؛ سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۱۲؛ تاریخ الاسلام ذهبی، ج۱۵، حوادث سال ۶۱؛ اعلام الوری، ج۱، ص۴۲۹.
  2. «آن‌گاه که بانوان حرم چشمشان به اسب بی‌صاحب امام (ع) که سرافکنده و با زین واژگون به خیمه‌ها نزدیک شده بود، افتاد، همه با موهای پریشان از خیمه‌ها بیرون دویدند و با زدن بر سر و صورت و ناله و فریاد و خواری پس از عزّت، به سمت قتلگاه حسین، شتافتند».
  3. «ای رسول خدا، پدرجان! ای علی! ای جعفر! ای حمزه! کجایید؟ این پیکر آغشته به خون، حسین است که در بیابان کربلا افتاده، کاش، آسمان بر زمین فرومی‌افتاد و کوه‌ها متلاشی می‌شد و در دشت‌ها فرومی‌ریخت» مقتل مقرم، ص۳۴۶.
  4. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۵ ص۲۷۴.