قسط در قرآن: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '\=\=\sپانویس\s\=\=↵\{\{پانویس\}\}\n\n\[\[رده\:(.*)در\sقرآن\]\]' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
نسخهٔ ۷ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۴۰
مقدمه
واژه قسط در قرآن ۲۳ بار به مناسبتهای مختلف به کار رفته و در آن جنبههای مختلف معنایی در آن بیان شده است. تفاوت قسط با عدالت چیست؟ در لغت قسط به معنای حصّة و نصیب آمده است. یقال: أخذ کلّ واحد من الشرکاء قسطه و تقسّطوا الشیء بینهم: تُقسّمُوه علی العدل و السواء. اما تفاوتی که میان این واژه و عدل وجود دارد، قسط نصیبی است که از روی عدالت باشد، و جمع آن اقساط است. چنانکه در آیه: ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ﴾[۱] به همین معنا به کار رفته است. قِسط (به کسر اول) به معنای عدل و به فتح آن، به معنای ظلم و انحراف است. راغب گفته: اقساط آن است که نصیب دیگری را بدهی و آن انصاف است، لذا گفتهاند: اَقسَطَ: إذا عَدَلَ. ﴿وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۲] یعنی عدالت کنید که خدا برپاکنندگانش را دوست دارد؛ چنانکه گفته شده، قسط از مصادری است که وصف واقع میشود، مفرد و جمع در آن یکسان است؛ در آیه: ﴿وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾[۳] قسط صفت موازین آمده است، یعنی در قیامت میزانهای عدالت مینهیم[۴].
بنابراین ممکن است گفته شود مراد از قسط نصیب مناسب با شخص و یا در شرایط جامعه و درک خاص مردم از حق خودشان میباشد که در میان مردم متداول است، چون از روی عدالت است. بنابراین عدل بیشتر ناظر به رعایت موازنه و تعادل و حد وسط میان افراط و تفریط است، در حالی که قسط به معنای رعایت حق کردن و در مرحله بعدی ظلم نکردن به انسانها و نوعی حکم است، قهراً قسط معنای خاص غیر از معنای عدل در ابعاد مختلف دارد. از سوی دیگر در آیاتی به جای عدالت از لفظ قسط استفاده شده و یا هر دو آنها آمده که این انتخاب اتفاقی نیست. در قرآن کریم با ارتکاز ذهنی و فهم طبیعی مخاطبان این معانی بیان شده و به شرح معنا نپرداخته است. چون گاه با واژه عدالت، و قسط و گاه با ظلم نکردن، دشمنی (شنأن) نداشتن، با ادبیات و لحن کلام در این مجموعه حکایت از اصل بودن عدالت و معقول بودن آن توجه میدهد. همچنین گاهی تحقق قسط توصیفی از آفرینش جهان است، گاه خطاب به مردم است و گاه این پیامبر است که از شرایط رسیدن به مرتبه امامت آن است که از ظالمان نباشد و یا میگوید به من فرمان به عدالت داده شده و گاه این خدا است که میگوید قسط وسیله تقرب الهی است: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۵]، ﴿وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۶] البته این قسط شخصی نیست، اجتماعی است. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ﴾[۷] گاهی در یک آیه میان قسط و عدالت ارتباط برقرار شده است. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾[۸] از این همه آیات میتوان نتیجه گرفت که قسط اصلی اساسی در نظام دینی، اعم از عقاید، احکام و اخلاق است.
- ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۹].
- ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۱۰]
- ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۱۱].
- ﴿قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ﴾[۱۲]
- ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱۳].
- ﴿ليُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ...ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا﴾[۱۴].
- ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا﴾[۱۵]
- ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۱۶].
- ﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۱۷].
- ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۱۸].
- ﴿وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ﴾[۱۹][۲۰].
منابع
پانویس
- ↑ «تا به آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، دادگرانه پاداش دهد» سوره یونس، آیه ۴.
- ↑ «و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.
- ↑ «و روز رستخیز ترازوهای دادگری را مینهیم» سوره انبیاء، آیه ۴۷.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۵.
- ↑ «که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ «و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.
- ↑ «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید» سوره نساء، آیه ۱۳۵.
- ↑ «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.
- ↑ «خداوند -که به دادگری ایستاده است- و فرشتگان و دانشوران گواهی میدهند که: هیچ خدایی نیست جز او که پیروزمند فرزانه است» سوره آل عمران، آیه ۱۸.
- ↑ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ «و هر امّتی را پیامبری است که چون پیامبرشان بیاید میان آنان به دادگری داوری میشود و به آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه ۴۷.
- ↑ «بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب میسازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز میگردید» سوره اعراف، آیه ۲۹.
- ↑ «آنان را که به آیات خداوند کفر میورزند و پیامبران را ناحقّ میکشند و دادفرمایان از مردم را به قتل میرسانند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره آل عمران، آیه ۲۱.
- ↑ «باید سرپرست او دادگرانه املا کند... این نزد خداوند دادگرانهتر و برای گواهگیری، استوارتر و به اینکه دچار تردید نگردید، نزدیکتر است» سوره بقره، آیه ۲۸۲.
- ↑ «ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستادهایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند باز نمیدارد؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.
- ↑ «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.
- ↑ «و سنجش را با دادگری برپا دارید و ترازو را کم مپیمایید» سوره الرحمن، آیه ۹.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۴۴۳.