بیعت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
'''بیعت''': بیعت یکی از تعهّدات اجتماعی و مباحث حقوقی و سیاسی بوده که وقتی فردی یا افرادی با حاکم بیعت میکردند (با آداب و شیوۀ خاصّی که داشته) فرمانبرداری از حکومت را گردن مینهادند و شکستن آن عهدوپیمان را ناپسند و جرم میشمردند. بیعت یعنی دستها را بههم زدن در یک دادوستد (بیع) یا برای [[اطاعت]] یا تعهّد بر وفاداری بر یک میثاق و پیمان.<ref>لسان العرب</ref> بیعتکردن به مفهوم پذیرش [[ولایت]] والی و نوعی توافق دوجانبه بین حاکم و رعیّت و تفویض حاکمیت و مراعات تعهّدات متقابل بین حاکم و مردم است. هرچند از دیدگاه شیعه، [[امامت]] [[امامان]] و لزوم تبعیت از آنان که حکّام الهی و پیشوایان منصوب از سوی خداوندند، وابسته به بیعت نیست، امّا در عین حال، بیعت امّت با [[امام]]، دست او را در اجرای قانون الهی و رهبری مردم باز میکند و هم بر مردم حقوقی پدید میآورد، هم بر والی. پذیرش حکومت با بیعت، تکلیفی متقابل بین مردم و حکومت را الزام میکند.<ref>در بحار الأنوار، ج ۶۴ باب لزوم البیعه.... مورد مطالعه قرار گیرد، نیز دائرة المعارف تشیّع، ج ۳ ص ۵۸۱</ref> وقتی بیعت، آگاهانه و با اختیار صورت گرفت، تعهّد اطاعت بر دوش بیعتکننده میآورد و نقض و شکستن آن روا نیست و کاری غیراسلامی به شمار میآید. همچنانکه [[امام علی|علی]]{{ع}} پس از بیعت مردم با حضرتش فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"هذه بیعة عامّة من رغب عنها رغب عن دین الإسلام و اتّبع غیر سبیل أهله"}}<ref>ارشاد، مفید، ص ۱۳۰</ref>. این بیعتی عمومی است و هرکس از آن روی گرداند، از [[اسلام]] روی گردانده و پیرو راه غیر مسلمانان شده است. در جایی دیگر، برای شاهدان و حاضران بیعت، حق بیعتشکنی قرار نداده است: {{عربی|اندازه=155%|لیس للشّاهد أن یرجع}}<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۷۳</ref> آنچه در تاریخ خلافت و رهبری [[امام علی]]{{ع}} به صورت جنگ جمل پیش آمد، از پیمانشکنی و نقض بیعتی بود که طلحه و زبیر و مردم بصره مرتکب شدند. این حادثه را سالها پیش [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} خبر داده بود و تکلیف جهاد با پیمانشکنان را هم برای [[امام علی|علی]]{{ع}} معین کرده بود. خود آن حضرت میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|امرنی رسول اللّه بقتال النّاکثین}}<ref>امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶</ref> [[پیامبر]] مرا به جنگ با پیمانشکنان فرمان داد. در جایی دیگر میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|"امرت أن أقاتل النّاکثین و القاسطین و المارقین، ففعلت ما امرت}}<ref>«مأمور بودم که با ناکثین (پیمان شکنان بصره) و قاسطین (ستمگران شام) و مارقین (خوارج نهروان) بجنگیم و من طبق آنچه مأمور بودم عمل کردم.» الغدیر، ج ۱ ص ۱۰</ref> برخی از کسانی که به ناحق، طمع در ریاست و مال داشتند و تحمّل عدل [[امام علی|علی]]{{ع}} برایشان دشوار بود، بیعتی را که در آغاز خلافت [[امام علی|امیر المؤمنین]] با وی بسته بودند شکستند و با تحریک مردم و به بهانۀ خونخواهی عثمان، فتنۀ جمل را پدید آوردند. سران این گروه پیمانشکن عبارت بودند از: [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[عایشه]]، [[عبد اللّه بن زبیر]]، [[مروان بن حکم]]، [[عبد اللّه بن عامر]] و [[یعلی بن منیه]]. دسیسههای [[معاویه]] هم در بروز این شورش بیاثر نبود. [[امام علی]]{{ع}} پس از نامهها، موعظهها و اتمام حجّتهای فراوان با آنان جنگید و فتنۀ اصحاب جمل را شکست. جز بیعتی که با [[امام]] در آغاز خلافتش کردند، روز [[غدیر خم]] نیز بر [[امامت]] و [[خلافت]] وی بیعتی صورت گرفت و [[پیامبر]] دستور داد حاضران با [[امام علی|علی]]{{ع}} بیعت کنند و او را مولای خود بدانند. همه، حتّی زنان [[بیعت]] کردند. بیعت زنان به این نحو بود که طشت آبی گذاشتند و [[امام علی|علی]]{{ع}} دست خود را در آن قرار داد، زنان هم در طرف دیگر ظرف آب، دست خود را قرار دادند و بدینگونه بیعت روز غدیر انجام یافت. [[ابوبکر]] و [[عمر]] از نخستین کسانی بودند که با جملۀ معروف {{عربی|اندازه=155%|بخّ بخّ لک یا بن أبی طالب اصبحت و امسیت مولای و مولی کلّ مؤمن و مؤمنة}} با وی [[بیعت]] کردند،<ref>الغدیر، ج ۱ ص ۲۷۱ و ارشاد، ج ۱ ص ۱۷۷ با عبارتهای مختلف</ref> [[عثمان]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] پس از آن دو بیعت کردند، امّا این دو بعدها پیمان شکستند و جنگ جمل را بر ضدّ [[امام علی|علی]]{{ع}} به راه انداختند.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۱۳۲تا۱۳۴.</ref> | '''بیعت''': بیعت یکی از تعهّدات اجتماعی و مباحث حقوقی و سیاسی بوده که وقتی فردی یا افرادی با حاکم بیعت میکردند (با آداب و شیوۀ خاصّی که داشته) فرمانبرداری از حکومت را گردن مینهادند و شکستن آن عهدوپیمان را ناپسند و جرم میشمردند. بیعت یعنی دستها را بههم زدن در یک دادوستد (بیع) یا برای [[اطاعت]] یا تعهّد بر وفاداری بر یک میثاق و پیمان.<ref>لسان العرب</ref> بیعتکردن به مفهوم پذیرش [[ولایت]] والی و نوعی توافق دوجانبه بین حاکم و رعیّت و تفویض حاکمیت و مراعات تعهّدات متقابل بین حاکم و مردم است. هرچند از دیدگاه شیعه، [[امامت]] [[امامان]] و لزوم تبعیت از آنان که حکّام الهی و پیشوایان منصوب از سوی خداوندند، وابسته به بیعت نیست، امّا در عین حال، بیعت امّت با [[امام]]، دست او را در اجرای قانون الهی و رهبری مردم باز میکند و هم بر مردم حقوقی پدید میآورد، هم بر والی. پذیرش حکومت با بیعت، تکلیفی متقابل بین مردم و حکومت را الزام میکند.<ref>در بحار الأنوار، ج ۶۴ باب لزوم البیعه.... مورد مطالعه قرار گیرد، نیز دائرة المعارف تشیّع، ج ۳ ص ۵۸۱</ref> وقتی بیعت، آگاهانه و با اختیار صورت گرفت، تعهّد اطاعت بر دوش بیعتکننده میآورد و نقض و شکستن آن روا نیست و کاری غیراسلامی به شمار میآید. همچنانکه [[امام علی|علی]]{{ع}} پس از بیعت مردم با حضرتش فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"هذه بیعة عامّة من رغب عنها رغب عن دین الإسلام و اتّبع غیر سبیل أهله"}}<ref>ارشاد، مفید، ص ۱۳۰</ref>. این بیعتی عمومی است و هرکس از آن روی گرداند، از [[اسلام]] روی گردانده و پیرو راه غیر مسلمانان شده است. در جایی دیگر، برای شاهدان و حاضران بیعت، حق بیعتشکنی قرار نداده است: {{عربی|اندازه=155%|لیس للشّاهد أن یرجع}}<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۷۳</ref> آنچه در تاریخ خلافت و رهبری [[امام علی]]{{ع}} به صورت جنگ جمل پیش آمد، از پیمانشکنی و نقض بیعتی بود که طلحه و زبیر و مردم بصره مرتکب شدند. این حادثه را سالها پیش [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} خبر داده بود و تکلیف جهاد با پیمانشکنان را هم برای [[امام علی|علی]]{{ع}} معین کرده بود. خود آن حضرت میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|امرنی رسول اللّه بقتال النّاکثین}}<ref>امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶</ref> [[پیامبر]] مرا به جنگ با پیمانشکنان فرمان داد. در جایی دیگر میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|"امرت أن أقاتل النّاکثین و القاسطین و المارقین، ففعلت ما امرت}}<ref>«مأمور بودم که با ناکثین (پیمان شکنان بصره) و قاسطین (ستمگران شام) و مارقین (خوارج نهروان) بجنگیم و من طبق آنچه مأمور بودم عمل کردم.» الغدیر، ج ۱ ص ۱۰</ref> برخی از کسانی که به ناحق، طمع در ریاست و مال داشتند و تحمّل عدل [[امام علی|علی]]{{ع}} برایشان دشوار بود، بیعتی را که در آغاز خلافت [[امام علی|امیر المؤمنین]] با وی بسته بودند شکستند و با تحریک مردم و به بهانۀ خونخواهی عثمان، فتنۀ جمل را پدید آوردند. سران این گروه پیمانشکن عبارت بودند از: [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[عایشه]]، [[عبد اللّه بن زبیر]]، [[مروان بن حکم]]، [[عبد اللّه بن عامر]] و [[یعلی بن منیه]]. دسیسههای [[معاویه]] هم در بروز این شورش بیاثر نبود. [[امام علی]]{{ع}} پس از نامهها، موعظهها و اتمام حجّتهای فراوان با آنان جنگید و فتنۀ اصحاب جمل را شکست. جز بیعتی که با [[امام]] در آغاز خلافتش کردند، روز [[غدیر خم]] نیز بر [[امامت]] و [[خلافت]] وی بیعتی صورت گرفت و [[پیامبر]] دستور داد حاضران با [[امام علی|علی]]{{ع}} بیعت کنند و او را مولای خود بدانند. همه، حتّی زنان [[بیعت]] کردند. بیعت زنان به این نحو بود که طشت آبی گذاشتند و [[امام علی|علی]]{{ع}} دست خود را در آن قرار داد، زنان هم در طرف دیگر ظرف آب، دست خود را قرار دادند و بدینگونه بیعت روز غدیر انجام یافت. [[ابوبکر]] و [[عمر]] از نخستین کسانی بودند که با جملۀ معروف {{عربی|اندازه=155%|بخّ بخّ لک یا بن أبی طالب اصبحت و امسیت مولای و مولی کلّ مؤمن و مؤمنة}} با وی [[بیعت]] کردند،<ref>الغدیر، ج ۱ ص ۲۷۱ و ارشاد، ج ۱ ص ۱۷۷ با عبارتهای مختلف</ref> [[عثمان]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] پس از آن دو بیعت کردند، امّا این دو بعدها پیمان شکستند و جنگ جمل را بر ضدّ [[امام علی|علی]]{{ع}} به راه انداختند.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۱۳۲تا۱۳۴.</ref> | ||
==بیعت و بیعتشکنان== | |||
*بیعت یعنی دستها را بههم زدن در یک دادوستد (بیع) یا برای [[اطاعت]] یا تعهّد بر وفاداری بر یک میثاق و پیمان<ref> لسان العرب</ref>. بیعتکردن به مفهوم پذیرش [[ولایت]] والی و نوعی توافق دوجانبه بین حاکم و رعیّت و تفویض حاکمیت و مراعات تعهّدات متقابل بین حاکم و مردم است. هرچند از دیدگاه [[شیعه]]، [[امامت]] [[امامان]] و لزوم تبعیت از آنان که حکّام الهی و پیشوایان منصوب از سوی خداوندند، وابسته به بیعت نیست، امّا در عین حال، بیعت امّت با [[امام]]، دست او را در اجرای قانون الهی و رهبری مردم باز میکند و هم بر مردم حقوقی پدید میآورد، هم بر والی. پذیرش حکومت با بیعت، تکلیفی متقابل بین مردم و حکومت را الزام میکند.<ref>در بحار الأنوار، ج ۶۴ باب لزوم البیعه... مورد مطالعه قرار گیرد، نیز دائرة المعارف تشیّع، ج ۳ ص ۵۸۱</ref> وقتی بیعت، آگاهانه و با اختیار صورت گرفت، تعهّد اطاعت بر دوش بیعتکننده میآورد و نقض و شکستن آن روا نیست و کاری غیراسلامی به شمار میآید. همچنانکه [[امام علی|علی]]{{ع}} پس از بیعت مردم با حضرتش فرمود: {{عربی|اندازه=155%|هذه بیعة عامّة من رغب عنها رغب عن دین الإسلام و اتّبع غیر سبیل أهله}}.<ref>«این بیعتی عمومی است و هرکس از آن روی گرداند، از اسلام روی گردانده و پیرو راه غیر مسلمانان شده است.» ارشاد، مفید، ص ۱۳۰</ref> در جایی دیگر، برای شاهدان و حاضران بیعت، حق بیعتشکنی قرار نداده است: {{عربی|اندازه=155%|لیس للشّاهد أن یرجع}}<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۷۳</ref> آنچه در تاریخ [[خلافت]] و رهبری [[امام علی]]{{ع}} به صورت جنگ جمل پیش آمد، از پیمانشکنی و نقض بیعتی بود که [[طلحه]] و [[زبیر]] و مردم بصره مرتکب شدند. این حادثه را سالها پیش [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} خبر داده بود و تکلیف جهاد با پیمانشکنان را هم برای [[امام علی|علی]]{{ع}} معین کرده بود. خود آن حضرت میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|امرنی رسول اللّه بقتال النّاکثین}}<ref>«پیامبر مرا به جنگ با پیمانشکنان فرمان داد.»امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶</ref>، در جایی دیگر میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|امرت أن أقاتل النّاکثین و القاسطین و المارقین، ففعلت ما امرت}}<ref>«مأمور بودم که با ناکثین (پیمان شکنان بصره) و قاسطین (ستمگران شام) و مارقین (خوارج نهروان) بجنگیم و من طبق آنچه مأمور بودم عمل کردم.» الغدیر، ج ۱ ص ۱۰</ref> برخی از کسانی که به ناحق، طمع در ریاست و مال داشتند و تحمّل عدل [[امام علی|علی]]{{ع}} برایشان دشوار بود، بیعتی را که در آغاز [[خلافت]] [[امام علی|امیر المؤمنین]] با وی بسته بودند شکستند و با تحریک مردم و به بهانۀ خونخواهی عثمان، فتنۀ جمل را پدید آوردند. سران این گروه پیمانشکن عبارت بودند از: طلحه، زبیر، عایشه، عبد اللّه بن زبیر، مروان بن حکم، عبد اللّه بن عامر و یعلی بن منیه. دسیسههای معاویه هم در بروز این شورش بیاثر نبود. [[امام علی]]{{ع}} پس از نامهها، موعظهها و اتمام [[حجت]]های فراوان با آنان جنگید و فتنۀ اصحاب جمل را شکست. جز بیعتی که با امام در آغاز خلافتش کردند، روز [[غدیر خم]] نیز بر [[امامت]] و [[خلافت]] وی بیعتی صورت گرفت و [[پیامبر]] دستور داد حاضران با [[امام علی|علی]]{{ع}} بیعت کنند و او را مولای خود بدانند. همه، حتّی زنان بیعت کردند. بیعت زنان به این نحو بود که طشت آبی گذاشتند و [[امام علی|علی]]{{ع}} دست خود را در آن قرار داد، زنان هم در طرف دیگر ظرف آب، دست خود را قرار دادند و بدینگونه بیعت روز غدیر انجام یافت. ابوبکر و عمر از نخستین کسانی بودند که با جملۀ معروف {{عربی|اندازه=155%|بخّ بخّ لک یا بن أبی طالب اصبحت و امسیت مولای و مولی کلّ مؤمن و مؤمنة}} با وی بیعت کردند،<ref>الغدیر، ج ۱ ص ۲۷۱ و ارشاد، ج ۱ ص ۱۷۷ با عبارتهای مختلف</ref> عثمان، طلحه و زبیر پس از آن دو بیعت کردند، امّا این دو بعدها پیمان شکستند و [[جنگ جمل]] را بر ضدّ [[امام علی|علی]]{{ع}} به راه انداختند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۱۳۲.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۰
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بیعت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
بیعت: بیعت یکی از تعهّدات اجتماعی و مباحث حقوقی و سیاسی بوده که وقتی فردی یا افرادی با حاکم بیعت میکردند (با آداب و شیوۀ خاصّی که داشته) فرمانبرداری از حکومت را گردن مینهادند و شکستن آن عهدوپیمان را ناپسند و جرم میشمردند. بیعت یعنی دستها را بههم زدن در یک دادوستد (بیع) یا برای اطاعت یا تعهّد بر وفاداری بر یک میثاق و پیمان.[۱] بیعتکردن به مفهوم پذیرش ولایت والی و نوعی توافق دوجانبه بین حاکم و رعیّت و تفویض حاکمیت و مراعات تعهّدات متقابل بین حاکم و مردم است. هرچند از دیدگاه شیعه، امامت امامان و لزوم تبعیت از آنان که حکّام الهی و پیشوایان منصوب از سوی خداوندند، وابسته به بیعت نیست، امّا در عین حال، بیعت امّت با امام، دست او را در اجرای قانون الهی و رهبری مردم باز میکند و هم بر مردم حقوقی پدید میآورد، هم بر والی. پذیرش حکومت با بیعت، تکلیفی متقابل بین مردم و حکومت را الزام میکند.[۲] وقتی بیعت، آگاهانه و با اختیار صورت گرفت، تعهّد اطاعت بر دوش بیعتکننده میآورد و نقض و شکستن آن روا نیست و کاری غیراسلامی به شمار میآید. همچنانکه علی(ع) پس از بیعت مردم با حضرتش فرمود: "هذه بیعة عامّة من رغب عنها رغب عن دین الإسلام و اتّبع غیر سبیل أهله"[۳]. این بیعتی عمومی است و هرکس از آن روی گرداند، از اسلام روی گردانده و پیرو راه غیر مسلمانان شده است. در جایی دیگر، برای شاهدان و حاضران بیعت، حق بیعتشکنی قرار نداده است: لیس للشّاهد أن یرجع[۴] آنچه در تاریخ خلافت و رهبری امام علی(ع) به صورت جنگ جمل پیش آمد، از پیمانشکنی و نقض بیعتی بود که طلحه و زبیر و مردم بصره مرتکب شدند. این حادثه را سالها پیش رسول خدا(ص) خبر داده بود و تکلیف جهاد با پیمانشکنان را هم برای علی(ع) معین کرده بود. خود آن حضرت میفرماید: امرنی رسول اللّه بقتال النّاکثین[۵] پیامبر مرا به جنگ با پیمانشکنان فرمان داد. در جایی دیگر میفرماید: "امرت أن أقاتل النّاکثین و القاسطین و المارقین، ففعلت ما امرت[۶] برخی از کسانی که به ناحق، طمع در ریاست و مال داشتند و تحمّل عدل علی(ع) برایشان دشوار بود، بیعتی را که در آغاز خلافت امیر المؤمنین با وی بسته بودند شکستند و با تحریک مردم و به بهانۀ خونخواهی عثمان، فتنۀ جمل را پدید آوردند. سران این گروه پیمانشکن عبارت بودند از: طلحه، زبیر، عایشه، عبد اللّه بن زبیر، مروان بن حکم، عبد اللّه بن عامر و یعلی بن منیه. دسیسههای معاویه هم در بروز این شورش بیاثر نبود. امام علی(ع) پس از نامهها، موعظهها و اتمام حجّتهای فراوان با آنان جنگید و فتنۀ اصحاب جمل را شکست. جز بیعتی که با امام در آغاز خلافتش کردند، روز غدیر خم نیز بر امامت و خلافت وی بیعتی صورت گرفت و پیامبر دستور داد حاضران با علی(ع) بیعت کنند و او را مولای خود بدانند. همه، حتّی زنان بیعت کردند. بیعت زنان به این نحو بود که طشت آبی گذاشتند و علی(ع) دست خود را در آن قرار داد، زنان هم در طرف دیگر ظرف آب، دست خود را قرار دادند و بدینگونه بیعت روز غدیر انجام یافت. ابوبکر و عمر از نخستین کسانی بودند که با جملۀ معروف بخّ بخّ لک یا بن أبی طالب اصبحت و امسیت مولای و مولی کلّ مؤمن و مؤمنة با وی بیعت کردند،[۷] عثمان، طلحه و زبیر پس از آن دو بیعت کردند، امّا این دو بعدها پیمان شکستند و جنگ جمل را بر ضدّ علی(ع) به راه انداختند.[۸]
بیعت و بیعتشکنان
- بیعت یعنی دستها را بههم زدن در یک دادوستد (بیع) یا برای اطاعت یا تعهّد بر وفاداری بر یک میثاق و پیمان[۹]. بیعتکردن به مفهوم پذیرش ولایت والی و نوعی توافق دوجانبه بین حاکم و رعیّت و تفویض حاکمیت و مراعات تعهّدات متقابل بین حاکم و مردم است. هرچند از دیدگاه شیعه، امامت امامان و لزوم تبعیت از آنان که حکّام الهی و پیشوایان منصوب از سوی خداوندند، وابسته به بیعت نیست، امّا در عین حال، بیعت امّت با امام، دست او را در اجرای قانون الهی و رهبری مردم باز میکند و هم بر مردم حقوقی پدید میآورد، هم بر والی. پذیرش حکومت با بیعت، تکلیفی متقابل بین مردم و حکومت را الزام میکند.[۱۰] وقتی بیعت، آگاهانه و با اختیار صورت گرفت، تعهّد اطاعت بر دوش بیعتکننده میآورد و نقض و شکستن آن روا نیست و کاری غیراسلامی به شمار میآید. همچنانکه علی(ع) پس از بیعت مردم با حضرتش فرمود: هذه بیعة عامّة من رغب عنها رغب عن دین الإسلام و اتّبع غیر سبیل أهله.[۱۱] در جایی دیگر، برای شاهدان و حاضران بیعت، حق بیعتشکنی قرار نداده است: لیس للشّاهد أن یرجع[۱۲] آنچه در تاریخ خلافت و رهبری امام علی(ع) به صورت جنگ جمل پیش آمد، از پیمانشکنی و نقض بیعتی بود که طلحه و زبیر و مردم بصره مرتکب شدند. این حادثه را سالها پیش رسول خدا(ص) خبر داده بود و تکلیف جهاد با پیمانشکنان را هم برای علی(ع) معین کرده بود. خود آن حضرت میفرماید: امرنی رسول اللّه بقتال النّاکثین[۱۳]، در جایی دیگر میفرماید: امرت أن أقاتل النّاکثین و القاسطین و المارقین، ففعلت ما امرت[۱۴] برخی از کسانی که به ناحق، طمع در ریاست و مال داشتند و تحمّل عدل علی(ع) برایشان دشوار بود، بیعتی را که در آغاز خلافت امیر المؤمنین با وی بسته بودند شکستند و با تحریک مردم و به بهانۀ خونخواهی عثمان، فتنۀ جمل را پدید آوردند. سران این گروه پیمانشکن عبارت بودند از: طلحه، زبیر، عایشه، عبد اللّه بن زبیر، مروان بن حکم، عبد اللّه بن عامر و یعلی بن منیه. دسیسههای معاویه هم در بروز این شورش بیاثر نبود. امام علی(ع) پس از نامهها، موعظهها و اتمام حجتهای فراوان با آنان جنگید و فتنۀ اصحاب جمل را شکست. جز بیعتی که با امام در آغاز خلافتش کردند، روز غدیر خم نیز بر امامت و خلافت وی بیعتی صورت گرفت و پیامبر دستور داد حاضران با علی(ع) بیعت کنند و او را مولای خود بدانند. همه، حتّی زنان بیعت کردند. بیعت زنان به این نحو بود که طشت آبی گذاشتند و علی(ع) دست خود را در آن قرار داد، زنان هم در طرف دیگر ظرف آب، دست خود را قرار دادند و بدینگونه بیعت روز غدیر انجام یافت. ابوبکر و عمر از نخستین کسانی بودند که با جملۀ معروف بخّ بخّ لک یا بن أبی طالب اصبحت و امسیت مولای و مولی کلّ مؤمن و مؤمنة با وی بیعت کردند،[۱۵] عثمان، طلحه و زبیر پس از آن دو بیعت کردند، امّا این دو بعدها پیمان شکستند و جنگ جمل را بر ضدّ علی(ع) به راه انداختند[۱۶].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ لسان العرب
- ↑ در بحار الأنوار، ج ۶۴ باب لزوم البیعه.... مورد مطالعه قرار گیرد، نیز دائرة المعارف تشیّع، ج ۳ ص ۵۸۱
- ↑ ارشاد، مفید، ص ۱۳۰
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۷۳
- ↑ امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶
- ↑ «مأمور بودم که با ناکثین (پیمان شکنان بصره) و قاسطین (ستمگران شام) و مارقین (خوارج نهروان) بجنگیم و من طبق آنچه مأمور بودم عمل کردم.» الغدیر، ج ۱ ص ۱۰
- ↑ الغدیر، ج ۱ ص ۲۷۱ و ارشاد، ج ۱ ص ۱۷۷ با عبارتهای مختلف
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۱۳۲تا۱۳۴.
- ↑ لسان العرب
- ↑ در بحار الأنوار، ج ۶۴ باب لزوم البیعه... مورد مطالعه قرار گیرد، نیز دائرة المعارف تشیّع، ج ۳ ص ۵۸۱
- ↑ «این بیعتی عمومی است و هرکس از آن روی گرداند، از اسلام روی گردانده و پیرو راه غیر مسلمانان شده است.» ارشاد، مفید، ص ۱۳۰
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۷۳
- ↑ «پیامبر مرا به جنگ با پیمانشکنان فرمان داد.»امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶
- ↑ «مأمور بودم که با ناکثین (پیمان شکنان بصره) و قاسطین (ستمگران شام) و مارقین (خوارج نهروان) بجنگیم و من طبق آنچه مأمور بودم عمل کردم.» الغدیر، ج ۱ ص ۱۰
- ↑ الغدیر، ج ۱ ص ۲۷۱ و ارشاد، ج ۱ ص ۱۷۷ با عبارتهای مختلف
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۱۳۲.