آتش در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">' به '<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">')
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = آتش
| عنوان مدخل  = آتش
| مداخل مرتبط = [[آتش در قرآن]] - [[آتش در حدیث]] - [[آتش در فقه اسلامی]] - [[آتش در معارف و سیره رضوی]]
| پرسش مرتبط  = آتش (پرسش)
}}


{{امامت}}
== آتش در [[فقه]] ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
در کتاب‌های [[فقهی]] از آتش در باب‌های [[طهارت]]، [[صلات]]، [[جهاد]]، صید و ذباحه و حدود یاد شده است<ref>فرهنگ فقه، ج۱، ص۱۰۳.</ref>. درباره [[مطهر]] بودن آتش حدیثی از امام رضا {{ع}} نقل شده است [[زکریا بن آدم]] از امام رضا {{ع}} سوال می‌کند: اگر قطره‌ای شراب در دیگ پر از گوشت و خورش بریزد چه حکمی دارد؟ [[امام]] می‌فرماید: خورش آن دور ریخته می‌شود و یا به [[اهل ذمه]] و سگ‌ها داده می‌شود و گوشت آن بعد از شستن [[پاک]] و قابل خوردن است. در ادامه سؤال می‌کند: اگر قطره‌ای [[خون]] داخل دیگ بریزد چه حکمی دارد؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرماید: [[آتش]] خون را می‌خورد. کنایه از اینکه با غلیان دیگ بر اثر آتش، خون از بین می‌رود و [[غذا]] پاک می‌شود<ref>الکافی، ج۶، ص۴۲۲؛ تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲۷۹.</ref>. درباره [[سند]] این [[روایت]] و عمل به محتوای آن بین [[فقها]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد. [[علامه مجلسی]] سند این روایت را مجهول و یا [[ضعیف]] دانسته و در ادامه آورده که در این زمینه دو روایت آمده که سند آنها صحیح نیست. از طرفی محتوای روایت [[مخالف]] با اصل هم می‌باشد. درباره عمل به این روایت گفته‌اند پاک شدن غذای خونی با غلیان آتش نظر برخی فقهاست<ref>مرآة العقول، ج۲۲، ص۲۸۶.</ref>. در بین قدما، بزرگانی چون [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]] به مضمون این روایت عمل کرده و قائل به تفصیل شده‌اند. شیخ مفید فرموده: اگر خونی که داخل دیگ غذا افتاده، بر اثر غلیان آتش، عین آن از بین برود، خوردن آن غذا جایز است و اگر عین خون باشد آنچه با خون مخلوط شده، [[حرام]] است و بقیه طعام در صورت شستن با آب، [[حلال]] است<ref>المقنعة، ص۵۸۲.</ref>. شیخ طوسی هم بر این نظر است که اگر خون کم باشد، طعام در اثر غلیان با آتش پاک می‌شود، ولی اگر خون زیاد باشد خوردن غذا جایز نیست<ref>النهایة، طوسی، ص۵۸۸.</ref>.
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[آتش]] است. "'''آتش'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آتش در قرآن]] - [[آتش در حدیث]] - [[آتش در فقه اسلامی]] - [[آتش در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آتش (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==آتش در [[فقه]]==
[[صاحب جواهر]] بعد از بررسی این روایت و بیان اقوال، ضمن ضعیف دانستن سند این روایت به این جمع‌بندی رسیده که غذای دیگ با غلیان آتش پاک نمی‌شود و تحلیلی که در روایت صورت گرفته، مبنی بر پاک بودن آن بر اثر آتش، از باب [[مصلحت]] و موافقت با برخی از [[روایات]] [[عامه]] است<ref>جواهر الکلام، ج۳۶، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref><ref>منابع: قرآن کریم؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار لیا، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ تمدن، ویلیام جیمز دورانت (۱۹۸۱م)، ترجمه: احمد آرام - ع. پاشایی - امیر حسین آریان پور، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ششم، ۱۳۷۸ش؛ التفسیر الکبیر، محمد بن عمر معروف به فخر رازی (۶۰۶ق)، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، سوم، ۱۴۱۳ق؛ تفسیر جوامع الجامع، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، بیروت، دار الأضواء، اول، ۱۴۰۵ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محمد حسن بن باقر نجفی معروف به صاحب جواهر (۱۲۶۶ق)، تحقیق: جمعی از محققان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ ش؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، محمود بن عبدالله معروف به آلوسی (۱۲۷۰ق)، تصحیح: محمد حسین عرب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، حسین بن علی معروف به ابو الفتوح رازی (قرن ۶)، تصحیح: محمد جعفر یاحقی - محمدمهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۰۸ق، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، محمد بن رضا صادقی تهرانی (۱۴۳۲ق)، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، دوم، ۱۳۶۵ ش؛ فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، تهران، انتشارات سخن، اول، ۱۳۸۱ش؛ فرهنگ فارسی، محمد معین (۱۳۵۰ش)، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیه، زیر نظر: سید محمود بن علی هاشمی شاهرودی (معاصر)، قم، مؤسسة دائرة معارف الفقه الإسلامی، اول، ۱۴۲۶ق، فی ظلال القرآن، ابراهیم حسین شاذلی معروف به سید قطب (۱۳۸۶ق)، قاهره، دار الشروق، نهم، ۱۴۰۰ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، پنجم، ۱۳۶۳ش؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق.)، قم، بلاغت، دوم، ۱۴۱۵ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، بیروت - تهران، دار المعرفة - انتشارات ناصر خسرو، ۱۴۰۶ق؛ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول بینی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۴۰۴ق؛ المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، محمد فؤاد عبدالباقی (۱۳۸۸ق)، قم، نوید اسلام، سوم، ۱۳۸۴ش؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق، المقنعة، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۱۰ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن‌شهرآشوب (۵۸۸ق)، قم، نشر علامه، اول، ۱۳۷۹ق، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، دوم، ۱۴۰۰ق.</ref><ref>[[سید کمال‌الدین میرمحمدی|میرمحمدی، سید کمال‌الدین]]، [[آتش - میرمحمدی (مقاله)|مقاله «آتش»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۲۶.</ref>
در کتاب‌های [[فقهی]] از آتش در باب‌های [[طهارت]]، [[صلات]]، [[جهاد]]، صید و ذباحه و حدود یاد شده است<ref>فرهنگ فقه، ج۱، ص۱۰۳.</ref>. درباره [[مطهر]] بودن آتش حدیثی از امام رضا{{ع}} نقل شده است [[زکریا بن آدم]] از امام رضا{{ع}} سوال می‌کند: اگر قطره‌ای شراب در دیگ پر از گوشت و خورش بریزد چه حکمی دارد؟ [[امام]] می‌فرماید: خورش آن دور ریخته می‌شود و یا به [[اهل ذمه]] و سگ‌ها داده می‌شود و گوشت آن بعد از شستن [[پاک]] و قابل خوردن است. در ادامه سؤال می‌کند: اگر قطره‌ای [[خون]] داخل دیگ بریزد چه حکمی دارد؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرماید: [[آتش]] خون را می‌خورد. کنایه از اینکه با غلیان دیگ بر اثر آتش، خون از بین می‌رود و [[غذا]] پاک می‌شود<ref>الکافی، ج۶، ص۴۲۲؛ تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲۷۹.</ref>. درباره [[سند]] این [[روایت]] و عمل به محتوای آن بین [[فقها]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد. [[علامه مجلسی]] سند این روایت را مجهول و یا [[ضعیف]] دانسته و در ادامه آورده که در این زمینه دو روایت آمده که سند آنها صحیح نیست. از طرفی محتوای روایت [[مخالف]] با اصل هم می‌باشد. درباره عمل به این روایت گفته‌اند پاک شدن غذای خونی با غلیان آتش نظر برخی فقهاست<ref>مرآة العقول، ج۲۲، ص۲۸۶.</ref>. در بین قدما، بزرگانی چون [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]] به مضمون این روایت عمل کرده و قائل به تفصیل شده‌اند. شیخ مفید فرموده: اگر خونی که داخل دیگ غذا افتاده، بر اثر غلیان آتش، عین آن از بین برود، خوردن آن غذا جایز است و اگر عین خون باشد آنچه با خون مخلوط شده، [[حرام]] است و بقیه طعام در صورت شستن با آب، [[حلال]] است<ref>المقنعة، ص۵۸۲.</ref>. شیخ طوسی هم بر این نظر است که اگر خون کم باشد، طعام در اثر غلیان با آتش پاک می‌شود، ولی اگر خون زیاد باشد خوردن غذا جایز نیست<ref>النهایة، طوسی، ص۵۸۸.</ref>.


[[صاحب جواهر]] بعد از بررسی این روایت و بیان اقوال، ضمن ضعیف دانستن سند این روایت به این جمع‌بندی رسیده که غذای دیگ با غلیان آتش پاک نمی‌شود و تحلیلی که در روایت صورت گرفته، مبنی بر پاک بودن آن بر اثر آتش، از باب [[مصلحت]] و موافقت با برخی از [[روایات]] [[عامه]] است<ref>جواهر الکلام، ج۳۶، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref>.<ref>منابع: قرآن کریم؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار لیا، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ تمدن، ویلیام جیمز دورانت (۱۹۸۱م)، ترجمه: احمد آرام - ع. پاشایی - امیر حسین آریان پور، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ششم، ۱۳۷۸ش؛ التفسیر الکبیر، محمد بن عمر معروف به فخر رازی (۶۰۶ق)، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، سوم، ۱۴۱۳ق؛ تفسیر جوامع الجامع، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، بیروت، دار الأضواء، اول، ۱۴۰۵ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محمد حسن بن باقر نجفی معروف به صاحب جواهر (۱۲۶۶ق)، تحقیق: جمعی از محققان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ ش؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، محمود بن عبدالله معروف به آلوسی (۱۲۷۰ق)، تصحیح: محمد حسین عرب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، حسین بن علی معروف به ابو الفتوح رازی (قرن ۶)، تصحیح: محمد جعفر یاحقی - محمدمهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۰۸ق، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، محمد بن رضا صادقی تهرانی (۱۴۳۲ق)، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، دوم، ۱۳۶۵ ش؛ فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، تهران، انتشارات سخن، اول، ۱۳۸۱ش؛ فرهنگ فارسی، محمد معین (۱۳۵۰ش)، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیه، زیر نظر: سید محمود بن علی هاشمی شاهرودی (معاصر)، قم، مؤسسة دائرة معارف الفقه الإسلامی، اول، ۱۴۲۶ق، فی ظلال القرآن، ابراهیم حسین شاذلی معروف به سید قطب (۱۳۸۶ق)، قاهره، دار الشروق، نهم، ۱۴۰۰ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، پنجم، ۱۳۶۳ش؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق.)، قم، بلاغت، دوم، ۱۴۱۵ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، بیروت - تهران، دار المعرفة - انتشارات ناصر خسرو، ۱۴۰۶ق؛ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول بینی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۴۰۴ق؛ المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، محمد فؤاد عبدالباقی (۱۳۸۸ق)، قم، نوید اسلام، سوم، ۱۳۸۴ش؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق، المقنعة، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۱۰ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، قم، نشر علامه، اول، ۱۳۷۹ق، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، دوم، ۱۴۰۰ق.</ref><ref>[[سید کمال‌الدین میرمحمدی|میرمحمدی، سید کمال‌الدین]]، [[آتش - میرمحمدی (مقاله)|مقاله «آتش»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۲۶.</ref>
== آتش در فرهنگ فقه ==
 
[[آتش]] از مطهِّرات است؛ به این معنا که سوختن و تبدیل شی‏ء [[نجس]] به خاکستر یا [[دود]] موجب [[طهارت]] و [[پاکی]] آن می‏‌شود.<ref>جواهرالکلام، ج۶، ص:۲۶۶.</ref> حمل آتش در پی جنازه،<ref>اجوبة الإستفتاءات، ج۲، ص:۱۸۸.</ref> [[غسل]] دادن میّت با آب گرم شده به وسیله آتش،<ref>کشف الغطاء، ج۴، ص:۳۵۱.</ref> [[نماز خواندن]] در مقابل آتش به قول مشهور و نیز در مکان‌هایی که به طور معمول آتش افروخته می‏‌شود، مانند آشپزخانه و گلخَن حمّام، [[کراهت]] دارد. <ref>ریاض المسائل، ج۳، ص: ۲۷۷ - ۲۷۹؛ مجمع الفائدة، ج۲، ص:۱۳۵ و ۱۳۸؛ جواهر الکلام، ج۸، ص:۳۷۹</ref>
==آتش در فرهنگ فقه==
[[آتش]] از مطهِّرات است؛ به این معنا که سوختن و تبدیل شی‏ء [[نجس]] به خاکستر یا [[دود]] موجب [[طهارت]] و [[پاکی]] آن می‏‌شود.<ref>جواهرالکلام،ج۶، ص:۲۶۶.</ref> حمل آتش در پی جنازه،<ref>اجوبة الإستفتاءات، ج۲، ص:۱۸۸.</ref> [[غسل]] دادن میّت با آب گرم شده به وسیله آتش،<ref>کشف الغطاء، ج۴، ص:۳۵۱.</ref> [[نماز خواندن]] در مقابل آتش به قول مشهور و نیز در مکان‌هایی که به طور معمول آتش افروخته می‏‌شود، مانند آشپزخانه و گلخَن حمّام، [[کراهت]] دارد. <ref>ریاض المسائل، ج۳، ص: ۲۷۷ - ۲۷۹؛ مجمع الفائدة، ج۲، ص:۱۳۵ و ۱۳۸؛ جواهر الکلام، ج۸، ص:۳۷۹</ref>


بنابه گفته برخی، گوشتی که [[تذکیه]] آن مشخص نیست، در آتش انداخته می‏‌شود، در صورت انقباض، [[حکم]] به مُذکّی بودن آن می‏‌گردد.<ref>جواهر الکلام، ج۳۶، ص:۴۰۲</ref>
بنابه گفته برخی، گوشتی که [[تذکیه]] آن مشخص نیست، در آتش انداخته می‏‌شود، در صورت انقباض، [[حکم]] به مُذکّی بودن آن می‏‌گردد.<ref>جواهر الکلام، ج۳۶، ص:۴۰۲</ref>
خط ۲۳: خط ۲۱:


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[آتش جهنم]]
* [[آتش جهنم]]
{{پایان مدخل وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[سید کمال‌الدین میرمحمدی|میرمحمدی، سید کمال‌الدین]]، [[آتش - میرمحمدی (مقاله)|مقاله «آتش»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']]
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[سید کمال‌الدین میرمحمدی|میرمحمدی، سید کمال‌الدین]]، [[آتش - میرمحمدی (مقاله)|مقاله «آتش»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آتش]]
[[رده:آتش]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۰

آتش در فقه

در کتاب‌های فقهی از آتش در باب‌های طهارت، صلات، جهاد، صید و ذباحه و حدود یاد شده است[۱]. درباره مطهر بودن آتش حدیثی از امام رضا (ع) نقل شده است زکریا بن آدم از امام رضا (ع) سوال می‌کند: اگر قطره‌ای شراب در دیگ پر از گوشت و خورش بریزد چه حکمی دارد؟ امام می‌فرماید: خورش آن دور ریخته می‌شود و یا به اهل ذمه و سگ‌ها داده می‌شود و گوشت آن بعد از شستن پاک و قابل خوردن است. در ادامه سؤال می‌کند: اگر قطره‌ای خون داخل دیگ بریزد چه حکمی دارد؟ حضرت در پاسخ می‌فرماید: آتش خون را می‌خورد. کنایه از اینکه با غلیان دیگ بر اثر آتش، خون از بین می‌رود و غذا پاک می‌شود[۲]. درباره سند این روایت و عمل به محتوای آن بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. علامه مجلسی سند این روایت را مجهول و یا ضعیف دانسته و در ادامه آورده که در این زمینه دو روایت آمده که سند آنها صحیح نیست. از طرفی محتوای روایت مخالف با اصل هم می‌باشد. درباره عمل به این روایت گفته‌اند پاک شدن غذای خونی با غلیان آتش نظر برخی فقهاست[۳]. در بین قدما، بزرگانی چون شیخ مفید و شیخ طوسی به مضمون این روایت عمل کرده و قائل به تفصیل شده‌اند. شیخ مفید فرموده: اگر خونی که داخل دیگ غذا افتاده، بر اثر غلیان آتش، عین آن از بین برود، خوردن آن غذا جایز است و اگر عین خون باشد آنچه با خون مخلوط شده، حرام است و بقیه طعام در صورت شستن با آب، حلال است[۴]. شیخ طوسی هم بر این نظر است که اگر خون کم باشد، طعام در اثر غلیان با آتش پاک می‌شود، ولی اگر خون زیاد باشد خوردن غذا جایز نیست[۵].

صاحب جواهر بعد از بررسی این روایت و بیان اقوال، ضمن ضعیف دانستن سند این روایت به این جمع‌بندی رسیده که غذای دیگ با غلیان آتش پاک نمی‌شود و تحلیلی که در روایت صورت گرفته، مبنی بر پاک بودن آن بر اثر آتش، از باب مصلحت و موافقت با برخی از روایات عامه است[۶][۷][۸]

آتش در فرهنگ فقه

آتش از مطهِّرات است؛ به این معنا که سوختن و تبدیل شی‏ء نجس به خاکستر یا دود موجب طهارت و پاکی آن می‏‌شود.[۹] حمل آتش در پی جنازه،[۱۰] غسل دادن میّت با آب گرم شده به وسیله آتش،[۱۱] نماز خواندن در مقابل آتش به قول مشهور و نیز در مکان‌هایی که به طور معمول آتش افروخته می‏‌شود، مانند آشپزخانه و گلخَن حمّام، کراهت دارد. [۱۲]

بنابه گفته برخی، گوشتی که تذکیه آن مشخص نیست، در آتش انداخته می‏‌شود، در صورت انقباض، حکم به مُذکّی بودن آن می‏‌گردد.[۱۳]

آتش زدن، از حدودی است که بر لواط کار اقامه می‏‌شود. [۱۴] واجب است حیوان وطی شده در صورتی که خوردن گوشت آن متعارف باشد ـ مانند گاو ـ پس از ذبح، سوزانده شود [۱۵].

ریختن آتش روی دشمن کافر هنگام جهاد با او مکروه است، مگر آنکه چیرگی بر او، متوقّف بر آن باشد[۱۶].[۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. فرهنگ فقه، ج۱، ص۱۰۳.
  2. الکافی، ج۶، ص۴۲۲؛ تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲۷۹.
  3. مرآة العقول، ج۲۲، ص۲۸۶.
  4. المقنعة، ص۵۸۲.
  5. النهایة، طوسی، ص۵۸۸.
  6. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۳۸۱-۳۸۲.
  7. منابع: قرآن کریم؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار لیا، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ تمدن، ویلیام جیمز دورانت (۱۹۸۱م)، ترجمه: احمد آرام - ع. پاشایی - امیر حسین آریان پور، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ششم، ۱۳۷۸ش؛ التفسیر الکبیر، محمد بن عمر معروف به فخر رازی (۶۰۶ق)، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، سوم، ۱۴۱۳ق؛ تفسیر جوامع الجامع، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، بیروت، دار الأضواء، اول، ۱۴۰۵ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محمد حسن بن باقر نجفی معروف به صاحب جواهر (۱۲۶۶ق)، تحقیق: جمعی از محققان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ ش؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، محمود بن عبدالله معروف به آلوسی (۱۲۷۰ق)، تصحیح: محمد حسین عرب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، حسین بن علی معروف به ابو الفتوح رازی (قرن ۶)، تصحیح: محمد جعفر یاحقی - محمدمهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۰۸ق، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، محمد بن رضا صادقی تهرانی (۱۴۳۲ق)، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، دوم، ۱۳۶۵ ش؛ فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، تهران، انتشارات سخن، اول، ۱۳۸۱ش؛ فرهنگ فارسی، محمد معین (۱۳۵۰ش)، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیه، زیر نظر: سید محمود بن علی هاشمی شاهرودی (معاصر)، قم، مؤسسة دائرة معارف الفقه الإسلامی، اول، ۱۴۲۶ق، فی ظلال القرآن، ابراهیم حسین شاذلی معروف به سید قطب (۱۳۸۶ق)، قاهره، دار الشروق، نهم، ۱۴۰۰ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، پنجم، ۱۳۶۳ش؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق.)، قم، بلاغت، دوم، ۱۴۱۵ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، بیروت - تهران، دار المعرفة - انتشارات ناصر خسرو، ۱۴۰۶ق؛ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول بینی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۴۰۴ق؛ المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، محمد فؤاد عبدالباقی (۱۳۸۸ق)، قم، نوید اسلام، سوم، ۱۳۸۴ش؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق، المقنعة، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۱۰ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن‌شهرآشوب (۵۸۸ق)، قم، نشر علامه، اول، ۱۳۷۹ق، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، دوم، ۱۴۰۰ق.
  8. میرمحمدی، سید کمال‌الدین، مقاله «آتش»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۲۶.
  9. جواهرالکلام، ج۶، ص:۲۶۶.
  10. اجوبة الإستفتاءات، ج۲، ص:۱۸۸.
  11. کشف الغطاء، ج۴، ص:۳۵۱.
  12. ریاض المسائل، ج۳، ص: ۲۷۷ - ۲۷۹؛ مجمع الفائدة، ج۲، ص:۱۳۵ و ۱۳۸؛ جواهر الکلام، ج۸، ص:۳۷۹
  13. جواهر الکلام، ج۳۶، ص:۴۰۲
  14. جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۳۸۱
  15. جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۳۷
  16. جواهر الکلام، ج۲۱، ص:۶۶
  17. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۱۱۷-۱۱۸.