ارکان آزادی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش))
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[فقه سیاسی (پرسش)|بانک جمع پرسش و پاسخ فقه سیاسی]]
| موضوع اصلی = [[فقه سیاسی (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی]]
| موضوع فرعی        = ارکان آزادی چیست؟
| تصویر = 110062.jpg
| تصویر             = 110062.jpg
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از فقه سیاسی (نمایه)|کلیاتی از فقه سیاسی]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[آزادی]]
| نمایه وابسته     = [[کلیاتی از فقه سیاسی (نمایه)|کلیاتی از فقه سیاسی]]
| موضوعات وابسته =  
| مدخل اصلی         = [[آزادی]]
| تعداد پاسخ = ۱
| موضوعات وابسته   =  
| پاسخ‌دهنده        = ۱ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان      =
}}
}}
'''ارکان آزادی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود.
'''ارکان آزادی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود.
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:1650600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[شریف لک‌زایی]]]]
[[پرونده:1650600.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[شریف لک‌زایی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[شریف لک‌زایی]]''' در کتاب ''«[[آزادی (کتاب)|آزادی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقای دکتر '''[[شریف لک‌زایی]]''' در کتاب ''«[[آزادی (کتاب)|آزادی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«[[آزادی]]، از دو رکن بسیار مهم تشکیل شده است: نخست، [[عصیان]] و [[تمرد]] و دیگری [[تسلیم]] و [[انقیاد]]. آزادی بدون عصیان و تمرد، رکود و [[اسارت]] است و بدون تسلیم و انقیاد و اصولی بودن، [[هرج و مرج]] است<ref>یادداشت‌ها، ج۱، ص۶۷ و ۱۱۷.</ref>. [[انسان]] از یک‌سو در مقابل استبدادورزی و استبدادپذیری عصیان می‌کند و سعی در رها ساختن خود و [[جامعه]] خود از چنین وضعیتی دارد، و از سویی دیگر، این رها شدن را نهادینه می‌کند و آزادی را در قالب نظمی و به تعبیری تسلیم و انقیاد و اصولی بودن، سامان می‌دهد و روشن می‌سازد که آزادی را برای چه می‌خواهد و در چه مواردی قصد دارد از آن بهره‌مند شود. این دو ویژگی همواره به [[آدمی]] این توان را می‌دهد که از [[استبداد]] بگریزد و از دیگر سوی گرفتار هرج‌و‌مرج نیز نشود و مشی [[متعادل]] و متوازنی را طی کند. این به معنای در [[اختیار]] گرفتن و بهره‌مند شدن از آزادی منفی و آزادی مثبت به طور توأمان است. از این منظر، [[اسلام]]، هم [[شعار]] آزادی را مطرح و هم اصول آزادی را تبیین کرده است. نخستین شعار اسلام، یعنی {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} متضمن و مشتمل است بر سلب و ایجاب، [[نفی]] و [[اثبات]]، عصیان و تسلیم، نه و آری، فصل و وصل، [[بندگی]] و آزادی، ولی نه به صورت دو شیء جداگانه، بلکه به صورت دو شیء وابسته به یکدیگر که هیچ کدام بدون دیگری امکان‌پذیر نیست<ref>یادداشت‌ها، ج۱، ص۵۷.</ref>. نخستین نفخه آزادی اسلام به وسیله همین جمله دمیده شد و [[روح]] [[آزادی‌خواهی]]، آزاداندیشی و [[آزادمنشی]] را بر [[جان]] و [[دل]] [[آدمیان]] جاری ساخت. آزادی از [[بت‌ها]]، از طوق بندگی ابوسفیان‌ها و ابوجهل‌ها، از طوق بندگی [[پول]] و [[ثروت]]، از طوق بندگی [[هوا و هوس]] و [[نفس اماره]] به وسیله همین جمله با [[ارزش]] حاصل شد<ref>یادداشت‌ها، ج۱، ص۵۸، ۱۲۲ و ۱۲۳.</ref>»<ref>[[شریف لک‌زایی|لک‌زایی، شریف]]، [[آزادی (کتاب)|آزادی]]، ص ۲۱.</ref>
«[[آزادی]]، از دو رکن بسیار مهم تشکیل شده است: نخست، [[عصیان]] و [[تمرد]] و دیگری [[تسلیم]] و [[انقیاد]]. آزادی بدون عصیان و تمرد، رکود و [[اسارت]] است و بدون تسلیم و انقیاد و اصولی بودن، [[هرج و مرج]] است<ref>یادداشت‌ها، ج۱، ص۶۷ و ۱۱۷.</ref>. [[انسان]] از یک‌سو در مقابل استبدادورزی و استبدادپذیری عصیان می‌کند و سعی در رها ساختن خود و [[جامعه]] خود از چنین وضعیتی دارد، و از سویی دیگر، این رها شدن را نهادینه می‌کند و آزادی را در قالب نظمی و به تعبیری تسلیم و انقیاد و اصولی بودن، سامان می‌دهد و روشن می‌سازد که آزادی را برای چه می‌خواهد و در چه مواردی قصد دارد از آن بهره‌مند شود. این دو ویژگی همواره به [[آدمی]] این توان را می‌دهد که از [[استبداد]] بگریزد و از دیگر سوی گرفتار هرج‌و‌مرج نیز نشود و مشی [[متعادل]] و متوازنی را طی کند. این به معنای در [[اختیار]] گرفتن و بهره‌مند شدن از آزادی منفی و آزادی مثبت به طور توأمان است. از این منظر، [[اسلام]]، هم [[شعار]] آزادی را مطرح و هم اصول آزادی را تبیین کرده است. نخستین شعار اسلام، یعنی {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} متضمن و مشتمل است بر سلب و ایجاب، [[نفی]] و [[اثبات]]، عصیان و تسلیم، نه و آری، فصل و وصل، [[بندگی]] و آزادی، ولی نه به صورت دو شیء جداگانه، بلکه به صورت دو شیء وابسته به یکدیگر که هیچ کدام بدون دیگری امکان‌پذیر نیست<ref>یادداشت‌ها، ج۱، ص۵۷.</ref>. نخستین نفخه آزادی اسلام به وسیله همین جمله دمیده شد و [[روح]] [[آزادی‌خواهی]]، آزاداندیشی و [[آزادمنشی]] را بر [[جان]] و [[دل]] [[آدمیان]] جاری ساخت. آزادی از [[بت‌ها]]، از طوق بندگی ابوسفیان‌ها و ابوجهل‌ها، از طوق بندگی [[پول]] و [[ثروت]]، از طوق بندگی [[هوا و هوس]] و [[نفس اماره]] به وسیله همین جمله با [[ارزش]] حاصل شد<ref>یادداشت‌ها، ج۱، ص۵۸، ۱۲۲ و ۱۲۳.</ref>»<ref>[[شریف لک‌زایی|لک‌زایی، شریف]]، [[آزادی (کتاب)|آزادی]]، ص ۲۱.</ref>
== پرسش‌های وابسته ==
==[[:رده:آثار فقه سیاسی|منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی]]==
{{منبع‌شناسی جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های فقه سیاسی|کتاب‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های فقه سیاسی|مقاله‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های فقه سیاسی|پایان‌نامه‌شناسی فقه سیاسی]].
{{پایان منبع‌شناسی جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]]
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌های فقه سیاسی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های فقه سیاسی با ۱ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۱۴

ارکان آزادی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیآزادی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

ارکان آزادی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

پاسخ نخست

شریف لک‌زایی

آقای دکتر شریف لک‌زایی در کتاب «آزادی» در این‌باره گفته‌ است:

«آزادی، از دو رکن بسیار مهم تشکیل شده است: نخست، عصیان و تمرد و دیگری تسلیم و انقیاد. آزادی بدون عصیان و تمرد، رکود و اسارت است و بدون تسلیم و انقیاد و اصولی بودن، هرج و مرج است[۱]. انسان از یک‌سو در مقابل استبدادورزی و استبدادپذیری عصیان می‌کند و سعی در رها ساختن خود و جامعه خود از چنین وضعیتی دارد، و از سویی دیگر، این رها شدن را نهادینه می‌کند و آزادی را در قالب نظمی و به تعبیری تسلیم و انقیاد و اصولی بودن، سامان می‌دهد و روشن می‌سازد که آزادی را برای چه می‌خواهد و در چه مواردی قصد دارد از آن بهره‌مند شود. این دو ویژگی همواره به آدمی این توان را می‌دهد که از استبداد بگریزد و از دیگر سوی گرفتار هرج‌و‌مرج نیز نشود و مشی متعادل و متوازنی را طی کند. این به معنای در اختیار گرفتن و بهره‌مند شدن از آزادی منفی و آزادی مثبت به طور توأمان است. از این منظر، اسلام، هم شعار آزادی را مطرح و هم اصول آزادی را تبیین کرده است. نخستین شعار اسلام، یعنی ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ متضمن و مشتمل است بر سلب و ایجاب، نفی و اثبات، عصیان و تسلیم، نه و آری، فصل و وصل، بندگی و آزادی، ولی نه به صورت دو شیء جداگانه، بلکه به صورت دو شیء وابسته به یکدیگر که هیچ کدام بدون دیگری امکان‌پذیر نیست[۲]. نخستین نفخه آزادی اسلام به وسیله همین جمله دمیده شد و روح آزادی‌خواهی، آزاداندیشی و آزادمنشی را بر جان و دل آدمیان جاری ساخت. آزادی از بت‌ها، از طوق بندگی ابوسفیان‌ها و ابوجهل‌ها، از طوق بندگی پول و ثروت، از طوق بندگی هوا و هوس و نفس اماره به وسیله همین جمله با ارزش حاصل شد[۳]»[۴]

پانویس

  1. یادداشت‌ها، ج۱، ص۶۷ و ۱۱۷.
  2. یادداشت‌ها، ج۱، ص۵۷.
  3. یادداشت‌ها، ج۱، ص۵۸، ۱۲۲ و ۱۲۳.
  4. لک‌زایی، شریف، آزادی، ص ۲۱.