منظور از ذاتی بودن عدالت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[فقه سیاسی (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی]]
| موضوع اصلی = [[فقه سیاسی (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی]]
| موضوع فرعی        = منظور از ذاتی بودن عدالت چیست؟
| تصویر = 110062.jpg
| تصویر             = 110062.jpg
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از فقه سیاسی (نمایه)|کلیاتی از فقه سیاسی]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[عدالت]]
| نمایه وابسته     = [[کلیاتی از فقه سیاسی (نمایه)|کلیاتی از فقه سیاسی]]
| موضوعات وابسته =  
| مدخل اصلی         = [[عدالت]]
| تعداد پاسخ = ۱
| موضوعات وابسته   =  
| پاسخ‌دهنده        = ۱ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان      =
}}
}}
'''منظور از ذاتی بودن عدالت چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود.
'''منظور از ذاتی بودن عدالت چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


== پاسخ نخست==
«چون به دقت بنگریم، آن‌سان که در [[اندیشه]] و [[فلسفه]] کلاسیک تأکید می‌شد، [[عدالت]]، امری پیشینی و نظمی نهفته در هستی است و [[وظیفه]] و [[هنر]] [[انسان]] عدالت‌گرا [[کشف]] آن است؛ امری که در فلسفه یونان با [[عقل]] آشکار می‌شد و در [[ادیان ابراهیمی]] با [[نصوص دینی]]، قابل ردیابی است. اصل وجوهره عدالت با عقل [[سلیم]]، قابل [[فهم]] و دریافت است؛ [[حکم عقل]]، فرازمان و فرامکان است و [[ثابت]]؛ پس عدالت نیز ثابت و همیشگی است. طبیعی است که راهکارهای دستیابی به آن در [[جوامع]] مختلف، شاید متفاوت باشد. به تعبیر دیگر گرچه مشکل به نظر می‌رسد، اما معضل [[تأسیس دولت]] یا [[نظام اجتماعی]] عادلانه، حتی برای [[جامعه]] [[شیاطین]] نیز قابل حل است، مشروط بر اینکه آنها دارای عقل باشند<ref>لئو اشتراوس، فلسفه سیاسی چیست؟، ص۲۶۷.</ref>.
[[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«چون به دقت بنگریم، آن‌سان که در [[اندیشه]] و [[فلسفه]] کلاسیک تأکید می‌شد، [[عدالت]]، امری پیشینی و نظمی نهفته در هستی است و [[وظیفه]] و [[هنر]] [[انسان]] عدالت‌گرا [[کشف]] آن است؛ امری که در فلسفه یونان با [[عقل]] آشکار می‌شد و در [[ادیان ابراهیمی]] با [[نصوص دینی]]، قابل ردیابی است. اصل وجوهره عدالت با عقل [[سلیم]]، قابل [[فهم]] و دریافت است؛ [[حکم عقل]]، فرازمان و فرامکان است و [[ثابت]]؛ پس عدالت نیز ثابت و همیشگی است. طبیعی است که راهکارهای دستیابی به آن در [[جوامع]] مختلف، شاید متفاوت باشد. به تعبیر دیگر گرچه مشکل به نظر می‌رسد، اما معضل [[تأسیس دولت]] یا [[نظام اجتماعی]] عادلانه، حتی برای [[جامعه]] [[شیاطین]] نیز قابل حل است، مشروط بر اینکه آنها دارای عقل باشند<ref>لئو اشتراوس، فلسفه سیاسی چیست؟، ص۲۶۷.</ref>.
::::::در اینکه عدالت، فضیلتی ذاتی است و از گذشته‌های دور بر آن تأکید شده است، به این معنا که امری همیشگی و هموارگی است و در گذر [[زمان]]، رنگ نمی‌بازد. مطلوبیت آن نیز به دلیل آن نیست که در جامعه، نقش [[بازی]] می‌کند یا برای آن مطلوب است که موجب می‌گردد تا دیگران نسبت به فرد [[عادل]]، عادلانه برخورد کنند. هیچ کدام از این موارد، در مطلوبیت عدالت، نقشی ندارد؛ همچنان که سودآوری آن نیز تأثیری ندارد. به تعبیر [[افلاطون]]، [[فضیلت]] [[عدل]]، ذاتی است؛ یعنی مربوط به [[اجر]] و پاداشی که عایدشخص عادل می‌شود نیست؛ حتی برای [[اثبات]] این مطلب باید چنین فرض کرد که اگر عمل به عدل، اجر و مزدی برای انسان نمی‌آورد و موجب نیک‌نامی نمی‌شود، بلکه به [[منافع]] مادی و [[اجتماعی]] انسان زیان می‌رساند؛ با این حال، انسان [[شریف]] باید همواره عدل را پیشه خود سازد<ref>افلاطون، جمهور، ص۵۵۰.</ref>؛ البته غالباً چنین است که عدالت، مطلوبیت فرایند امور و [[رشد]] آوری و سودبخشی برای جامعه را به دنبال می‌آورد»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۳۱.</ref>


==پرسش‌های وابسته==
در اینکه عدالت، فضیلتی ذاتی است و از گذشته‌های دور بر آن تأکید شده است، به این معنا که امری همیشگی و هموارگی است و در گذر [[زمان]]، رنگ نمی‌بازد. مطلوبیت آن نیز به دلیل آن نیست که در جامعه، نقش [[بازی]] می‌کند یا برای آن مطلوب است که موجب می‌گردد تا دیگران نسبت به فرد [[عادل]]، عادلانه برخورد کنند. هیچ کدام از این موارد، در مطلوبیت عدالت، نقشی ندارد؛ همچنان که سودآوری آن نیز تأثیری ندارد. به تعبیر [[افلاطون]]، [[فضیلت]] [[عدل]]، ذاتی است؛ یعنی مربوط به [[اجر]] و پاداشی که عایدشخص عادل می‌شود نیست؛ حتی برای [[اثبات]] این مطلب باید چنین فرض کرد که اگر عمل به عدل، اجر و مزدی برای انسان نمی‌آورد و موجب نیک‌نامی نمی‌شود، بلکه به [[منافع]] مادی و [[اجتماعی]] انسان زیان می‌رساند؛ با این حال، انسان [[شریف]] باید همواره عدل را پیشه خود سازد<ref>افلاطون، جمهور، ص۵۵۰.</ref>؛ البته غالباً چنین است که عدالت، مطلوبیت فرایند امور و [[رشد]] آوری و سودبخشی برای جامعه را به دنبال می‌آورد»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۳۱.</ref>


==[[:رده:آثار فقه سیاسی|منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی]]==
== [[:رده:آثار فقه سیاسی|منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی]] ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{منبع‌ جامع}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های فقه سیاسی|کتاب‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های فقه سیاسی|کتاب‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های فقه سیاسی|مقاله‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های فقه سیاسی|مقاله‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های فقه سیاسی|پایان‌نامه‌شناسی فقه سیاسی]].
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های فقه سیاسی|پایان‌نامه‌شناسی فقه سیاسی]].
{{پایان}}
{{پایان منبع‌ جامع}}
{{پایان}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]]
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌های فقه سیاسی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های فقه سیاسی با ۱ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۳۱

منظور از ذاتی بودن عدالت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیعدالت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

منظور از ذاتی بودن عدالت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید کاظم سیدباقری

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید کاظم سیدباقری در کتاب «عدالت سیاسی در قرآن کریم» در این‌باره گفته‌ است:

«چون به دقت بنگریم، آن‌سان که در اندیشه و فلسفه کلاسیک تأکید می‌شد، عدالت، امری پیشینی و نظمی نهفته در هستی است و وظیفه و هنر انسان عدالت‌گرا کشف آن است؛ امری که در فلسفه یونان با عقل آشکار می‌شد و در ادیان ابراهیمی با نصوص دینی، قابل ردیابی است. اصل وجوهره عدالت با عقل سلیم، قابل فهم و دریافت است؛ حکم عقل، فرازمان و فرامکان است و ثابت؛ پس عدالت نیز ثابت و همیشگی است. طبیعی است که راهکارهای دستیابی به آن در جوامع مختلف، شاید متفاوت باشد. به تعبیر دیگر گرچه مشکل به نظر می‌رسد، اما معضل تأسیس دولت یا نظام اجتماعی عادلانه، حتی برای جامعه شیاطین نیز قابل حل است، مشروط بر اینکه آنها دارای عقل باشند[۱].

در اینکه عدالت، فضیلتی ذاتی است و از گذشته‌های دور بر آن تأکید شده است، به این معنا که امری همیشگی و هموارگی است و در گذر زمان، رنگ نمی‌بازد. مطلوبیت آن نیز به دلیل آن نیست که در جامعه، نقش بازی می‌کند یا برای آن مطلوب است که موجب می‌گردد تا دیگران نسبت به فرد عادل، عادلانه برخورد کنند. هیچ کدام از این موارد، در مطلوبیت عدالت، نقشی ندارد؛ همچنان که سودآوری آن نیز تأثیری ندارد. به تعبیر افلاطون، فضیلت عدل، ذاتی است؛ یعنی مربوط به اجر و پاداشی که عایدشخص عادل می‌شود نیست؛ حتی برای اثبات این مطلب باید چنین فرض کرد که اگر عمل به عدل، اجر و مزدی برای انسان نمی‌آورد و موجب نیک‌نامی نمی‌شود، بلکه به منافع مادی و اجتماعی انسان زیان می‌رساند؛ با این حال، انسان شریف باید همواره عدل را پیشه خود سازد[۲]؛ البته غالباً چنین است که عدالت، مطلوبیت فرایند امور و رشد آوری و سودبخشی برای جامعه را به دنبال می‌آورد»[۳]

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. لئو اشتراوس، فلسفه سیاسی چیست؟، ص۲۶۷.
  2. افلاطون، جمهور، ص۵۵۰.
  3. سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۱۳۱.