پرش به محتوا

بِشر حافی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام کاظم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == آشنایی اجمالی == تبار ابونصر بشر بن حارث بن عبدالرحمان بن عطاء بن هلال بن ماهان بن عبدالله حافی مروزی از روستایی به نام «مابرسام» بود و در سال ۱۵۰ هـ چشم ب...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام کاظم| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام کاظم| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بشر حافی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
 
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
تبار [[ابونصر بشر بن حارث بن عبدالرحمان بن عطاء بن هلال بن ماهان بن عبدالله حافی مروزی]] از روستایی به نام «مابرسام» بود و در سال ۱۵۰ هـ چشم به [[جهان]] گشود. جد او «عبدالله» به دست [[مبارک]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} [[مسلمان]] شده بود.<ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۲۷۴ ـ ۲۷۶.</ref> [[بشر حافی]] برای تحصیل به [[بغداد]] رفت و از [[مالک بن انس]]، [[فضیل بن عیاض]]، [[حماد بن زید]] و [[عبدالله بن مبارک]] [[حدیث]] فرا گرفت. کسانی چون [[سری سقطی]] و [[ابوبکر مروزی]] از وی [[روایت]] کرده‌اند. او از جهت [[زهد]] سرآمد عصر خویش محسوب می‌‌شد. [[ابراهیم حربی]] درباره وی می‌‌گوید که از هر موی [[بدن]] وی [[خرد]] تراوش می‌‌کند و بغداد از جهت خرد و [[حفظ زبان]]، فردی همانند بشر را به خود ندیده است.<ref>النجوم الزاهره، ج۲، ص۲۴۹.</ref>
تبار [[ابونصر بشر بن حارث بن عبدالرحمان بن عطاء بن هلال بن ماهان بن عبدالله حافی مروزی]] از روستایی به نام «مابرسام» بود و در سال ۱۵۰ه‍ چشم به [[جهان]] گشود. جد او «عبدالله» به دست [[مبارک]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} [[مسلمان]] شده بود.<ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۲۷۴ ـ ۲۷۶.</ref> [[بشر حافی]] برای تحصیل به [[بغداد]] رفت و از [[مالک بن انس]]، [[فضیل بن عیاض]]، [[حماد بن زید]] و [[عبدالله بن مبارک]] [[حدیث]] فرا گرفت. کسانی چون [[سری سقطی]] و [[ابوبکر مروزی]] از وی [[روایت]] کرده‌اند. او از جهت [[زهد]] سرآمد عصر خویش محسوب می‌‌شد. [[ابراهیم حربی]] درباره وی می‌‌گوید که از هر موی [[بدن]] وی [[خرد]] تراوش می‌‌کند و بغداد از جهت خرد و [[حفظ زبان]]، فردی همانند بشر را به خود ندیده است.<ref>النجوم الزاهره، ج۲، ص۲۴۹.</ref>


بر اساس برخی نقل‌ها، وی در آغاز خوش گذران و [[اهل]] [[لهو و لعب]] بود، ولی [[سخنان امام کاظم]]{{ع}} که به [[کنیز]] بشر به هنگام عبور از جلوی [[خانه]] او فرمود، باعث شد بشر پس از [[آگاهی]] از این سخنان، شتابان و با پای برهنه خود را به [[امام]] رسانده و [[توبه]] نماید، از این رو ملقب به بشر حافی (پابرهنه) گردید، اگر چه در وجه تسمیه وی به «حافی» علل دیگری نیز ذکر شده است.<ref>روضات الجنات، ج۳، ص۱۳۰.</ref>.
بر اساس برخی نقل‌ها، وی در آغاز خوش گذران و [[اهل]] [[لهو و لعب]] بود، ولی [[سخنان امام کاظم]]{{ع}} که به [[کنیز]] بشر به هنگام عبور از جلوی [[خانه]] او فرمود، باعث شد بشر پس از [[آگاهی]] از این سخنان، شتابان و با پای برهنه خود را به [[امام]] رسانده و [[توبه]] نماید، از این رو ملقب به بشر حافی (پابرهنه) گردید، اگر چه در وجه تسمیه وی به «حافی» علل دیگری نیز ذکر شده است.<ref>روضات الجنات، ج۳، ص۱۳۰.</ref>.
خط ۱۰: خط ۹:
وی در [[ورع]] و [[اصلاح]] نفس بی‌مانند بود و با وجود آنکه [[روایات]] زیادی از [[حفظ]] داشت به جهت [[ترس]] از [[شهرت]]، برای دیگران کمتر [[روایت]] نقل می‌‌کرد و گفته‌اند که با این [[باور]]، نوشته‌های خویش را [[دفن]] کرد.<ref>تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۱۰۶.</ref> وی را در [[فقه]] و [[ورع]] پیرو [[مکتب]] [[سفیان ثوری]] به شمار آورده‌اند.<ref>الثقات، ج۸، ص۱۴۳.</ref> وی سه [[خواهر]] به نام‌های «مُضغه»، «مخّه» و «زبده» داشت که همه از [[پارسایان]] و [[عابدان]] عصر خویش بودند. خواهر بزرگ ترش پیش از او از [[دنیا]] رفت. بشر از [[فراق]] او بسیار محزون شد و به شدت گریست. چون علت را جویا شدند، گفت: در کتابی خواندم که هرگاه [[انسان]] در [[خدمت]] [[پروردگار]] خود کوتاهی نماید، [[خداوند]] مونس او را از وی خواهد گرفت و خواهرم، مونس من در دنیا بود.<ref>وفیات الاعیان، ج۱ ۲۷۴ ـ ۲۷۶.</ref>
وی در [[ورع]] و [[اصلاح]] نفس بی‌مانند بود و با وجود آنکه [[روایات]] زیادی از [[حفظ]] داشت به جهت [[ترس]] از [[شهرت]]، برای دیگران کمتر [[روایت]] نقل می‌‌کرد و گفته‌اند که با این [[باور]]، نوشته‌های خویش را [[دفن]] کرد.<ref>تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۱۰۶.</ref> وی را در [[فقه]] و [[ورع]] پیرو [[مکتب]] [[سفیان ثوری]] به شمار آورده‌اند.<ref>الثقات، ج۸، ص۱۴۳.</ref> وی سه [[خواهر]] به نام‌های «مُضغه»، «مخّه» و «زبده» داشت که همه از [[پارسایان]] و [[عابدان]] عصر خویش بودند. خواهر بزرگ ترش پیش از او از [[دنیا]] رفت. بشر از [[فراق]] او بسیار محزون شد و به شدت گریست. چون علت را جویا شدند، گفت: در کتابی خواندم که هرگاه [[انسان]] در [[خدمت]] [[پروردگار]] خود کوتاهی نماید، [[خداوند]] مونس او را از وی خواهد گرفت و خواهرم، مونس من در دنیا بود.<ref>وفیات الاعیان، ج۱ ۲۷۴ ـ ۲۷۶.</ref>


او در سن ۷۵ سالگی در ۲۰ [[ربیع الاول]] [[سال]] ۲۲۷ درگذشت و عده زیادی از جمله [[احمد بن حنبل]] در [[تشییع جنازه]] وی حضور داشتند.<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۷۹.</ref> کتاب الزهد اثر اوست.<ref>الفهرست (الندیم)، ص۲۳۵.</ref>.<ref> [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۲۰۱-۲۰۲.</ref>
او در سن ۷۵ سالگی در ۲۰ [[ربیع الاول]] [[سال]] ۲۲۷ درگذشت و عده زیادی از جمله [[احمد بن حنبل]] در [[تشییع جنازه]] وی حضور داشتند.<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۷۹.</ref> کتاب الزهد اثر اوست.<ref>الفهرست (الندیم)، ص۲۳۵.</ref>.<ref> جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۲۰۱-۲۰۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش