اکثریت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اکثریت]]''' است. "'''[[اکثریت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = اکثریت
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اکثریت در قرآن]] - [[اکثریت در حدیث]] - [[اکثریت در فقه سیاسی]]</div>
| عنوان مدخل = [[اکثریت]]
| مداخل مرتبط = [[اکثریت در قرآن]] - [[اکثریت در حدیث]] - [[اکثریت در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[اکثریت]] در لغت به معنای در اکثر بودن است و در مقابل اقلیّت به کار می‌رود. در مباحثات [[سیاسی]] و [[حکومتی]] جدید از آن به عنوان یکی از اصول [[حاکم]] بر [[انتخابات]] نام برده می‌شود و بر اساس آن، اتکا به آرای اکثریت مورد پذیرش عموم واقع شده است. به عبارتی می‌توان گفت که شیوه انتخابات [[آزاد]] والتزام به [[رأی اکثریت]]، مفهوم اساسی [[دموکراسی]] جدید است و این شیوه در گذشته نیز به عنوان یک اصل عقلائی همواره در میان [[مردم]] رواج داشته است و دلیل آن نیز [[پیروی]] از اصل ترجیح راجح و اجتناب از ترجیح بدون مرجح و یا ترجیح مرجوح بوده است و از طرف [[عقلی]] اکثریت، قدر متیقن و از [[شبهه]] به دورتر محسوب می‌شده است.
[[اکثریت]] در لغت به معنای در اکثر بودن است و در مقابل اقلیّت به کار می‌رود. در مباحثات [[سیاسی]] و [[حکومتی]] جدید از آن به عنوان یکی از اصول [[حاکم]] بر [[انتخابات]] نام برده می‌شود و بر اساس آن، اتکا به آرای اکثریت مورد پذیرش عموم واقع شده است. به عبارتی می‌توان گفت که شیوه انتخابات [[آزاد]] والتزام به [[رأی اکثریت]]، مفهوم اساسی [[دموکراسی]] جدید است و این شیوه در گذشته نیز به عنوان یک اصل عقلائی همواره در میان [[مردم]] رواج داشته است و دلیل آن نیز [[پیروی]] از اصل ترجیح راجح و اجتناب از ترجیح بدون مرجح و یا ترجیح مرجوح بوده است و از طرف [[عقلی]] اکثریت، قدر متیقن و از [[شبهه]] به دورتر محسوب می‌شده است.


گرچه [[قرآن]] پیروی از اکثریت به این معنا که نظر اکثریت به [[واقعیت]] نزدیک‌تر است و یا دلیل بر واقعیت تلقی می‌شود را مردود دانسته است {{متن قرآن|إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ}}<ref>«آنها جز از گمان پیروی نمی‌کنند» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بلکه بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند» سوره عنکبوت، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره لقمان، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا}}<ref>«بیشتر آنان جز از گمانی پیروی نمی‌کنند» سوره یونس، آیه ۳۶.</ref>. ولی اکثریت به عنوان یک راه‌حل در جهت بیرون آمدن از بن‌بست [[اجتماعی]] را مردود ندانسته است.
گرچه [[قرآن]] پیروی از اکثریت به این معنا که نظر اکثریت به [[واقعیت]] نزدیک‌تر است و یا دلیل بر واقعیت تلقی می‌شود را مردود دانسته است {{متن قرآن|إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ}}<ref>«آنها جز از گمان پیروی نمی‌کنند» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بلکه بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند» سوره عنکبوت، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره لقمان، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا}}<ref>«بیشتر آنان جز از گمانی پیروی نمی‌کنند» سوره یونس، آیه ۳۶.</ref>. ولی اکثریت به عنوان یک راه‌حل در جهت بیرون آمدن از بن‌بست [[اجتماعی]] را مردود ندانسته است.


استناد به [[شهرت]] که در [[اصول فقه]] به عنوان راه‌حلی برای رفع [[تعارض]] [[ادله]] به کار برده می‌شود و در [[روایات]] به آن امر شده<ref>وسائل‌الشیعه، ج۱۸، ص۷۶.</ref>، می‌تواند [[گواه]] این گفته باشد. در [[روایت]] [[عمر بن حنظله]] چنین آمده است: {{متن حدیث|وَ يُتْرَكُ الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ‌}}، روایتی که به ندرت نقل شده و شهرت ندارد، کنار گذارده می‌شود. و همچنین شیاع را که به عنوان [[اماره]] و دلیل مقبول در تشخیص موضوعات تلقی شده، می‌توان گواه دیگری بر مقبول بودن استناد به [[اکثریت]] بشمار آورد و نیز کلمه [[جماعت]] که در بسیاری [[روایات]] از جدا ماندن از آن [[نهی]] شده، معنایی جز اکثریت نمی‌تواند داشته باشد. [[بدیهی]] است استناد به اکثریت نه به معنای آن است که در موارد معلوم نبودن جانب [[حق و باطل]]، اکثریت دلیل [[حقانیت]] یک جانب است؛ و نه بدان معنا است که اگر [[حق]] در جانب [[اقلیت]] تشخیص داده شود، [[تبعیت]] از اکثریت لازم است، بلکه کاربرد اکثریت مانند موارد اصول عملیه در [[اصول فقه]] است که در موارد مشکوک که حق و باطل معلوم نیست و یا هر دو طرف مدعی حقانیت هستند و باید یکی از دو طرف [[انتخاب]] و [[اجرا]] شود، ناگزیر برای بیرون آمدن از این بن‌بست جانب اکثریت ترجیح داده می‌شود<ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۲۰۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۴۱.</ref>
استناد به [[شهرت]] که در [[اصول فقه]] به عنوان راه‌حلی برای رفع [[تعارض]] [[ادله]] به کار برده می‌شود و در [[روایات]] به آن امر شده<ref>وسائل‌الشیعه، ج۱۸، ص۷۶.</ref>، می‌تواند [[گواه]] این گفته باشد. در [[روایت]] [[عمر بن حنظله]] چنین آمده است: {{متن حدیث|وَ يُتْرَكُ الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ‌}}، روایتی که به ندرت نقل شده و شهرت ندارد، کنار گذارده می‌شود. و همچنین شیاع را که به عنوان [[اماره]] و دلیل مقبول در تشخیص موضوعات تلقی شده، می‌توان گواه دیگری بر مقبول بودن استناد به [[اکثریت]] بشمار آورد و نیز کلمه [[جماعت]] که در بسیاری [[روایات]] از جدا ماندن از آن [[نهی]] شده، معنایی جز اکثریت نمی‌تواند داشته باشد. [[بدیهی]] است استناد به اکثریت نه به معنای آن است که در موارد معلوم نبودن جانب [[حق و باطل]]، اکثریت دلیل [[حقانیت]] یک جانب است؛ و نه بدان معنا است که اگر [[حق]] در جانب [[اقلیت]] تشخیص داده شود، [[تبعیت]] از اکثریت لازم است، بلکه کاربرد اکثریت مانند موارد اصول عملیه در [[اصول فقه]] است که در موارد مشکوک که حق و باطل معلوم نیست و یا هر دو طرف مدعی حقانیت هستند و باید یکی از دو طرف [[انتخاب]] و [[اجرا]] شود، ناگزیر برای بیرون آمدن از این بن‌بست جانب اکثریت ترجیح داده می‌شود<ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۲۰۸.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۴۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۹: خط ۲۲:


[[رده:اکثریت]]
[[رده:اکثریت]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل‌های در انتظار تلخیص]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۶

مقدمه

اکثریت در لغت به معنای در اکثر بودن است و در مقابل اقلیّت به کار می‌رود. در مباحثات سیاسی و حکومتی جدید از آن به عنوان یکی از اصول حاکم بر انتخابات نام برده می‌شود و بر اساس آن، اتکا به آرای اکثریت مورد پذیرش عموم واقع شده است. به عبارتی می‌توان گفت که شیوه انتخابات آزاد والتزام به رأی اکثریت، مفهوم اساسی دموکراسی جدید است و این شیوه در گذشته نیز به عنوان یک اصل عقلائی همواره در میان مردم رواج داشته است و دلیل آن نیز پیروی از اصل ترجیح راجح و اجتناب از ترجیح بدون مرجح و یا ترجیح مرجوح بوده است و از طرف عقلی اکثریت، قدر متیقن و از شبهه به دورتر محسوب می‌شده است.

گرچه قرآن پیروی از اکثریت به این معنا که نظر اکثریت به واقعیت نزدیک‌تر است و یا دلیل بر واقعیت تلقی می‌شود را مردود دانسته است ﴿إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ[۱]، ﴿بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ[۲]، ﴿بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۳]، ﴿وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا[۴]. ولی اکثریت به عنوان یک راه‌حل در جهت بیرون آمدن از بن‌بست اجتماعی را مردود ندانسته است.

استناد به شهرت که در اصول فقه به عنوان راه‌حلی برای رفع تعارض ادله به کار برده می‌شود و در روایات به آن امر شده[۵]، می‌تواند گواه این گفته باشد. در روایت عمر بن حنظله چنین آمده است: «وَ يُتْرَكُ الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ‌»، روایتی که به ندرت نقل شده و شهرت ندارد، کنار گذارده می‌شود. و همچنین شیاع را که به عنوان اماره و دلیل مقبول در تشخیص موضوعات تلقی شده، می‌توان گواه دیگری بر مقبول بودن استناد به اکثریت بشمار آورد و نیز کلمه جماعت که در بسیاری روایات از جدا ماندن از آن نهی شده، معنایی جز اکثریت نمی‌تواند داشته باشد. بدیهی است استناد به اکثریت نه به معنای آن است که در موارد معلوم نبودن جانب حق و باطل، اکثریت دلیل حقانیت یک جانب است؛ و نه بدان معنا است که اگر حق در جانب اقلیت تشخیص داده شود، تبعیت از اکثریت لازم است، بلکه کاربرد اکثریت مانند موارد اصول عملیه در اصول فقه است که در موارد مشکوک که حق و باطل معلوم نیست و یا هر دو طرف مدعی حقانیت هستند و باید یکی از دو طرف انتخاب و اجرا شود، ناگزیر برای بیرون آمدن از این بن‌بست جانب اکثریت ترجیح داده می‌شود[۶][۷]

منابع

پانویس

  1. «آنها جز از گمان پیروی نمی‌کنند» سوره نجم، آیه ۲۳.
  2. «بلکه بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند» سوره عنکبوت، آیه ۶۳.
  3. «اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره لقمان، آیه ۲۵.
  4. «بیشتر آنان جز از گمانی پیروی نمی‌کنند» سوره یونس، آیه ۳۶.
  5. وسائل‌الشیعه، ج۱۸، ص۷۶.
  6. فقه سیاسی، ج۲، ص۲۰۸.
  7. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۲۴۱.