حاکمیت حزبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== «پارتوکراسی» به حاکمیت حزبی اطلاق می‌شود<ref>فرهنگ سیاسی آرش، ص۱۴۸.</ref>. یکی از اشکال رژیم‌های چندتن‌سالاری نظام پارتوکراسی یا حزب‌سالاری است. اگر سروکار م...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
«پارتوکراسی» به [[حاکمیت]] حزبی اطلاق می‌شود<ref>فرهنگ سیاسی آرش، ص۱۴۸.</ref>. یکی از اشکال رژیم‌های چندتن‌سالاری [[نظام]] پارتوکراسی یا حزب‌سالاری است. اگر سروکار [[مردم]] با [[رژیم سیاسی]] باشد که با [[ظواهر]] مردم‎سالاری و توده‌ای، [[اقتدار]] [[حزب]] واحد خود را بر همه [[تحمیل]] کند و [[اجازه]] ندهد که دیگر گرایش‌های [[سیاسی]] امکان تجلی و [[تظاهر]] یابند، در اینجا حزب واحد پس از مدتی به صورت تنها متولی [[جامعه]] در آمده و در وی [[رسوم]] و [[عادات]] الیگارش به منصه بروز خواهد رسید.
«پارتوکراسی» یا «حاکمیت حزبی»<ref>فرهنگ سیاسی آرش، ص۱۴۸.</ref> یکی از اشکال رژیم‌های چندتن‌سالاری [[نظام]] پارتوکراسی یا حزب‌سالاری است. اگر سروکار [[مردم]] با [[رژیم سیاسی]] باشد که با [[ظواهر]] مردم‎سالاری و توده‌ای، [[اقتدار]] [[حزب]] واحد خود را بر همه [[تحمیل]] کند و [[اجازه]] ندهد که دیگر گرایش‌های [[سیاسی]] امکان تجلی و [[تظاهر]] یابند، در اینجا حزب واحد پس از مدتی به صورت تنها متولی [[جامعه]] در آمده و در وی [[رسوم]] و [[عادات]] الیگارش به منصه بروز خواهد رسید.
حزب فاشیست ایتالیا، حزب کمونیست، [[اتحاد]] [[شوروی]](سابق)، حزب ناسیونال سوسیالیست [[آلمان]] و [[احزاب]] واحد دیگری نظیر فرانکیسیت‎ها (هواداران ژنرال فرانکو در اسپانیا) یا سالازاریست‌ها (هواداران دکتر سالازار دیکتاتور پرتغال) همه از این نوع نظام بوده‌اند.
حزب فاشیست ایتالیا، حزب کمونیست، [[اتحاد]] [[شوروی]](سابق)، حزب ناسیونال سوسیالیست [[آلمان]] و [[احزاب]] واحد دیگری نظیر فرانکیسیت‎ها (هواداران ژنرال فرانکو در اسپانیا) یا سالازاریست‌ها (هواداران دکتر سالازار دیکتاتور پرتغال) همه از این نوع نظام بوده‌اند.
در کشورهای دموکرات و مردم سالار، با آنکه فعالیت احزاب [[آزاد]] است، اما احزاب کهن و قدیمی هر کدام پس از تثبیت و تداوم به صورت الیگارشی‌های کوچکی درآمده و واسطه بین [[شهروندان]] و [[حکومت]] واقع می‌شوند، به طوری که در [[انتخاب]] [[فرمانروایان]] و [[نمایندگان]] و غیره نقش دست اول را به [[زیان]] توده‌های مردم یا بهتر بگوییم به [[ضرر]] [[دموکراسی]] ایفا خواهند کرد. اصطلاح حزب‌سالاری در مقابل همه‌سالاری از [[واقعیت]] فوق ناشی می‌شود<ref>بایسته‌های حقوق اساسی، ص۱۲۰؛ فقه سیاسی، ج۱، ص۹۰.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۴۷.</ref>
در کشورهای دموکرات و مردم سالار، با آنکه فعالیت احزاب [[آزاد]] است، اما احزاب کهن و قدیمی هر کدام پس از تثبیت و تداوم به صورت الیگارشی‌های کوچکی درآمده و واسطه بین [[شهروندان]] و [[حکومت]] واقع می‌شوند، به طوری که در [[انتخاب]] [[فرمانروایان]] و [[نمایندگان]] و غیره نقش دست اول را به [[زیان]] توده‌های مردم یا بهتر بگوییم به [[ضرر]] [[دموکراسی]] ایفا خواهند کرد. اصطلاح حزب‌سالاری در مقابل همه‌سالاری از [[واقعیت]] فوق ناشی می‌شود<ref>بایسته‌های حقوق اساسی، ص۱۲۰؛ فقه سیاسی، ج۱، ص۹۰.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۴۷.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۵

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

«پارتوکراسی» یا «حاکمیت حزبی»[۱] یکی از اشکال رژیم‌های چندتن‌سالاری نظام پارتوکراسی یا حزب‌سالاری است. اگر سروکار مردم با رژیم سیاسی باشد که با ظواهر مردم‎سالاری و توده‌ای، اقتدار حزب واحد خود را بر همه تحمیل کند و اجازه ندهد که دیگر گرایش‌های سیاسی امکان تجلی و تظاهر یابند، در اینجا حزب واحد پس از مدتی به صورت تنها متولی جامعه در آمده و در وی رسوم و عادات الیگارش به منصه بروز خواهد رسید. حزب فاشیست ایتالیا، حزب کمونیست، اتحاد شوروی(سابق)، حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان و احزاب واحد دیگری نظیر فرانکیسیت‎ها (هواداران ژنرال فرانکو در اسپانیا) یا سالازاریست‌ها (هواداران دکتر سالازار دیکتاتور پرتغال) همه از این نوع نظام بوده‌اند. در کشورهای دموکرات و مردم سالار، با آنکه فعالیت احزاب آزاد است، اما احزاب کهن و قدیمی هر کدام پس از تثبیت و تداوم به صورت الیگارشی‌های کوچکی درآمده و واسطه بین شهروندان و حکومت واقع می‌شوند، به طوری که در انتخاب فرمانروایان و نمایندگان و غیره نقش دست اول را به زیان توده‌های مردم یا بهتر بگوییم به ضرر دموکراسی ایفا خواهند کرد. اصطلاح حزب‌سالاری در مقابل همه‌سالاری از واقعیت فوق ناشی می‌شود[۲].[۳]

منابع

پانویس

  1. فرهنگ سیاسی آرش، ص۱۴۸.
  2. بایسته‌های حقوق اساسی، ص۱۲۰؛ فقه سیاسی، ج۱، ص۹۰.
  3. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۴۴۷.