ثعلبه بن عبدالرحمان: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
|||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ثعلبه بن عبدالرحمان در تاریخ اسلامی]] - [[ثعلبه بن عبدالرحمان در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }} | |||
{{ | == مقدمه == | ||
ثعلبه [[اهل مدینه]] و از خدمتگزاران [[رسول اعظم]] {{صل}} بوده است. روزی [[پیامبر]] {{صل}} او را در پی اجرای فرمانی فرستاد و او از کنار [[خانه]] مردی از [[انصار]] عبور کرد که [[همسر]] او مشغول [[غسل]] بود. ثعلبه او را در حالی که برهنه و در حال غسل بود، تماشا کرد. ولی پس از آن، از کار خود پشیمان شد و از این که مبادا دربارهاش [[وحی]] نازل شود، هراسان شد و دیگر [[خدمت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} برنگشت و از همان جا [[راه]] کوهستان مدینه را در پیش گرفت و مدت [[چهل]] [[روز]] در کوهها میچرخید و از [[گناه]] خود [[توبه]] و [[استغفار]] میکرد. در این مدت، پیامبر {{صل}} از او خبری نداشت تا این که پس از چهل روز، [[جبرییل]] بر پیامبر {{صل}} نازل شد و گفت: "[[خدا]] به شما [[سلام]] رسانیده و میفرماید: آن شخص فراری از [[امت]] تو در کوهها از [[آتش جهنم]] به من [[پناهنده]] شده است". | |||
پیامبر {{صل}} [[سلمان]] و [[عمر بن خطاب]] را برای پیدا کردن او فرستاد. آنها در راه به [[شبانی]] برخوردند و از حال او پرسیدند. شبان گفت: "شاید آن را که از [[ترس]] آتش جهنم، فراری است، میخواهید؟" آنها گفتند: آری، او را میجوییم ولی تو از کجا دانستی که وی از آتش جهنم گریزان است؟ | |||
شبان گفت: "او نیمههای [[شب]] از مکان خود بیرون میآید و دستها را بر سر میگذارد و فریاد میکشد: پروردگارا! کاش مرا [[قبض روح]] کرده بودی و این حادثه برایم پیش نمیآمد". سپس ایشان را به محل حضور [[جوان]] [[راهنمایی]] کرد. آنها او را به نزد پیامبر {{صل}} بردند و پیامبر {{صل}} مژده قبولی توبهاش را داد، ولی طولی نکشید که آن جوان درگذشت<ref>الثقات، ابن حبان، ج۳، ص۴۷؛ کتاب التوابین، ابن قدامه، ص۱۰۸-۱۰۵؛ سبل الهدی والرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۴۱۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰.</ref>. | |||
[[نقل]] شده، [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: "[[ملائکه]] در [[تشییع جنازه]] او شرکت کردند"<ref>عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۲، ص۳۷۸؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۸۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰؛ السیرة الحلبیه، حلبی، ج۲، ص۶۷۱.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[ثعلبه بن عبدالرحمان (مقاله)|مقاله «ثعلبه بن عبدالرحمان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۲۰۲-۲۰۳.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
== | |||
* [[پرونده:1100353.jpg|22px]] [[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[ثعلبه بن عبدالرحمان (مقاله)|مقاله «ثعلبه بن عبدالرحمان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴''']] | * [[پرونده:1100353.jpg|22px]] [[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[ثعلبه بن عبدالرحمان (مقاله)|مقاله «ثعلبه بن عبدالرحمان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۱
مقدمه
ثعلبه اهل مدینه و از خدمتگزاران رسول اعظم (ص) بوده است. روزی پیامبر (ص) او را در پی اجرای فرمانی فرستاد و او از کنار خانه مردی از انصار عبور کرد که همسر او مشغول غسل بود. ثعلبه او را در حالی که برهنه و در حال غسل بود، تماشا کرد. ولی پس از آن، از کار خود پشیمان شد و از این که مبادا دربارهاش وحی نازل شود، هراسان شد و دیگر خدمت رسول اکرم (ص) برنگشت و از همان جا راه کوهستان مدینه را در پیش گرفت و مدت چهل روز در کوهها میچرخید و از گناه خود توبه و استغفار میکرد. در این مدت، پیامبر (ص) از او خبری نداشت تا این که پس از چهل روز، جبرییل بر پیامبر (ص) نازل شد و گفت: "خدا به شما سلام رسانیده و میفرماید: آن شخص فراری از امت تو در کوهها از آتش جهنم به من پناهنده شده است".
پیامبر (ص) سلمان و عمر بن خطاب را برای پیدا کردن او فرستاد. آنها در راه به شبانی برخوردند و از حال او پرسیدند. شبان گفت: "شاید آن را که از ترس آتش جهنم، فراری است، میخواهید؟" آنها گفتند: آری، او را میجوییم ولی تو از کجا دانستی که وی از آتش جهنم گریزان است؟
شبان گفت: "او نیمههای شب از مکان خود بیرون میآید و دستها را بر سر میگذارد و فریاد میکشد: پروردگارا! کاش مرا قبض روح کرده بودی و این حادثه برایم پیش نمیآمد". سپس ایشان را به محل حضور جوان راهنمایی کرد. آنها او را به نزد پیامبر (ص) بردند و پیامبر (ص) مژده قبولی توبهاش را داد، ولی طولی نکشید که آن جوان درگذشت[۱].
نقل شده، رسول خدا (ص) فرمودند: "ملائکه در تشییع جنازه او شرکت کردند"[۲].[۳]
منابع
پانویس
- ↑ الثقات، ابن حبان، ج۳، ص۴۷؛ کتاب التوابین، ابن قدامه، ص۱۰۸-۱۰۵؛ سبل الهدی والرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۴۱۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰.
- ↑ عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۲، ص۳۷۸؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۸۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰؛ السیرة الحلبیه، حلبی، ج۲، ص۶۷۱.
- ↑ روحانی، سید حمید، مقاله «ثعلبه بن عبدالرحمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۰۲-۲۰۳.